مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 93/6/9
نظر

روزگاری استان یزد بویژه شهر اردکان ، شهره دینداری و رعایت شئونات اسلامی بود ، تحولات فرهنگی مردم این شهر در اثر گسترش بی رویه صنعت و حضور مهاجرین با فرهنگهای متفاوت  و تاثیرات رسانه ها بویژه شبکه های ماهواره ای بر روی فرهنگ مردم این شهر مقدس  و بی توجهی مسئولین و متولیان  امر  در این مقوله و  ضعف مدیریت فرهنگی و اجتماعی در این دیار منجر به این شد که دیگر نمی توان اردکان را نماد حجاب و عفاف دانست ، امروزه در  گوشه و کنار این شهر  ، زنان و دختران  بدون چادر  و گاها بد حجاب زیاد به چشم می خورند ، حضور بانوان اردکانی الاصل بدون چادر به همراه بانوان غیر اردکانی  در فروشگاهها ، پشت فرمان خودرو ها ، معابر و میادین اصلی شهر  کم کم قبح این پدیده شوم را در نگاه مردم ریخته است ... در این میان یکی از اصلی ترین مولفه هایی که باید مد نظر باشد ، ترویج فرهنگ دینی و آگاهی بخشی به بانوان و خانواده ها نسبت به مقوله حجاب و معرفی حجاب صحیح اسلامی می باشد ، و اما یکی دیگر از مولفه های مهم در ماجرای بدحجابی که سالهای سال است، محور بحث های اجتماعی و فرهنگی مسئولان کشور نیز قرار گرفته، نگرشی است که مردان نسبت به نوع حجاب همسرانشان دارند، مسئله ای که گاه مهم ترین دلیل بدحجابی لقب می گیرد.

بارها شاهد بوده ایم که بانوان محجبه و مذهبی شهرمان  پس از مدتی حجاب موقر و کامل خود را به مرور کنار می گذارند و وقتی علت را جویا می شوید ، با این جمله مواجه خواهید شد " همسرم به من می گوید این گونه باشم " ...

 

 با نگاهی به مولفه های بدحجابی در سطح شهر متوجه می شویم که بسیاری از زنان بدحجاب در سایه حمایت مردهایی که تعریفشان از حجاب بسیار متفاوت از تعاریف معمول است، به رفتار نابهنجار خود تاکید می ورزند و زمینه را برای پیامدهای اجتماعی بعدی مهیا می کنند. تعریف های متفاوتی که نگاه به آنها می تواند بازگو کننده برخی از عوامل اصلی رواج بی حجابی باشد.

حجاب چیه، دلت پاک باشه!

یکی از بهانه هایی که بسیاری از آقایان در برابر این پرسش که چرا اجازه می دهند همسرشان با چنین ظواهری در محیط های عمومی حضور یابد، عنوان می کنند این است که مگر به لباس رنگی و چند تار موی بیرون مانده از روسری چه اشکالی دارد؟! مهم این است که دل آدم پاک باشد و من به عفاف و پاکدامنی همسرم اعتماد دارم! این مردان با تکیه به اینکه حجاب و عفاف معیار درستی برای پاکی و پاکدامنی محسوب نمی شود، همواره به دفاع از لباس و پوشش نامناسب همسرانشان بر می ایند و در این میان گاه از خود زنان هم اصرار بیشتری بر ادامه روند بدپوشی دارند!

این همه چادری که از چادر برای پوشش خطایشان استفاده می کنند

یکی از بهانه هایی که بسیاری از آقایان در برابر این پرسش که چرا اجازه می دهند همسرشان با چنین ظواهری در محیط های عمومی حضور یابد، عنوان می کنند این است که مگر به لباس رنگی و چند تار موی بیرون مانده از روسری چه اشکالی دارد؟! مهم این است که دل آدم پاک باشد و من به عفاف و پاکدامنی همسرم اعتماد دارم!

یکی دیگر از بهانه هایی که برخی از مردان در برابر انتقاد مردم از بدپوششی همسرانشان عنوان می کنند، این است که حجاب و چادر دلیل بر خوب بودن زن و دختر نیست و ما چه بسیار زنان و دخترانی را می شناسیم که تحت لوای پوشش چادر، رفتارهای دور از اخلاقی را انجام می دهند و در حالی که مردم گول چادر و حجابشان را می خورند و اصلا حواسشان به پشت پرده این چادر نیست!

 

مردان فمینیسم نمای مدافع بدحجابی!

نوع دیگر از مردانی که از طرفداران بدپوششی همسران و دخترانشان هستند، افرادی هستند که داعیه تساوی حقوق زن و مرد را دارند و می گویند، چطور است ما می توانیم به راحتی و بدون پوشش های دست و پا گیر در محیط های اجتماعی حضور پیدا کنیم ، اما زنان و دختران با این همه لباس و پوشش محدود کننده قدم به محیط های عمومی بگذارند و نتوانند از آزادی و راحتی پوشش بهره مند شوند؟! از طرفی به باور این نوع مردان، زنان در انتخاب حجابشان مختار هستند و هیچ کسی حق ندارد زنان را به نوع خاصی از پوشش و حجاب اجبار کنند. این در حالی است که این افراد اصلا توجهی به تاثیرات اجتماعی و پیامدهای خانمان براندازی که بدحجابی زنانشان می تواند بر پیکره اجتماع وارد  کند، ندارند!

روشنفکرم، پس اجازه بدحجابی به همسرم می دهم!

از جمله مردانی که دوست دارند زنشان در محیط های عمومی بد حجاب ظاهر شوند، مردانی هستند که به اصطلاح ادعای روشنفکری دارند و حجاب و چادر را در منافات با باورهای روشنفکر مابانه شان می دانند. شاید در مکالمات روزمره هم بسیار این عبارت را شنیده باشیم که فلانی روشنفکر است و کاری به حجاب و پوشش زنش ندارد و او را آزاد می گذارد! بدعت نامناسبی که متاسفانه تحت لوای روشنفکری مدتها است که حیات خود را در جامه خود اغاز کرده است و زمینه را برای سوء استفاده چشم چرانان خیابانی فراهم آورده است

خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!

مردانی که طرفدار بد پوششی زناشان هستند، دسته ای دیگری هم دارند، کسانی که بدپوششی و بدحجابی را همرنگی با جماعت تلقی می کنند و می گویند نود درصد زنان و دختران سطح اجتماع، حجاب کامل ندارند و در این میان اتفاقا این خانم های چادری با حجاب هستند به دلیل اینکه نسبت به بدحجاب ها در اقلیت قرار گرفته اند ببیشتر در چشم هستند و جلب توجه می کنند و به همین دلیل همسران ما هم برای اینکه همرنگ جماعت شوند، چنین ظاهری را در پیش گرفته اند!

دوست دارم همسرم از همه زنان زیبا تر به نظر بیاید!

برخی از همسران خانم های بدحجاب هم با ادعای اینکه می خواهند همسرانشان از همه زنان و دختران شهر زیباتر به نظر بیاید، روی این رفتار دور از عرف همسرشان لاپوشانی می کنند. این افراد به گونه ای رفتار می کنند که انگار معابر عمومی شهر استیج مدو لباس است و دوست دارند همسرانشان را با بیشترین آرایش و زیباترین لباس ها در خیابان هاحاضر شوند و در این میان از همسر سایر مردان خیابان، سرتر به نظر برسد!

نگاه هایی که روی همسر سنگینی می کند

خودم اجازه چشم چرانی را به سایر مردها می دهم!

این افراد به گونه ای رفتار می کنند که انگار معابر عمومی شهر استیج مدو لباس است و دوست دارند همسرانشان را با بیشترین آرایش و زیباترین لباس ها در خیابان هاحاضر شوند و در این میان از همسر سایر مردان خیابان، سرتر به نظر برسد!

اینکه مردان به چه دلیل به همسرانشان اجازه می دهند با پوشش و آرایش نامناسب در معابر عمومی حضور پیدا کنند و خودشان هم زنانشان را در چنین مسیری همراهی می کنند، هر چه که باشد، نتیجه ای که در امتداد این روند رخ می دهد این است که خودشان به مردان خیابان و محیط های اجتماعی اجازه می دهد که از تماشای زیبایی های همسرش لذت ببرند و به نوعی خود راه را برای چشم چرانی مردان در برابر ناموس و همسرش می گشاید. از سوی دیگر زمانی که همسر این افراد به تنهایی در محیط های اجتماعی و معابر عمومی با همان پوشش و ارایش نامناسب حضور پیدا می کند، زمینه را برای مزاحمت مردان خیابانی می گشاید و در چنان شرایطی خود مرد هم حضور ندارد که بخواهد از همسرش در برابر این تعدی ها دفاع کند و در این میان امینت زن در اجتماع دچار مشکلاتی می شود.

در کنار زنان، تفکر مردان هم در برابر حجاب باید تغییر کند

با توجه به تاثیری که مردان در نوع حجاب همسرانشان دارند، می توان نتیجه گرفت که نهاد های سیاست گذار در کنار تاکید بر حجاب دختران و زنان باید در ایجاد باورهای صحیح در خصوص حجاب و پیامد هایی که بد پوششی می تواند بر زندگی خود زنان و دختران وارد کند، تصور مردان را در خصوص بدحجابی همسران هم تغییر دهند تا هم خانواده و هم جامعه از پیامد های بدحجابی در امان بماند.