مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 94/1/16
نظر

وبلاگ ستاد اعتکاف اردکان


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 94/1/5
نظر

 

سلام

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من ، نه تو را رها کرده‌ام و نه ، با تو دشمنی کرده‌ام(ضحی 1-2)

 

افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس30/)

 

و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4/)

 

... و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا 87/)

 

و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24/)

 

... و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد، نمی توانی از او پس بگیری (حج 73/)

 

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشم هایت از وحشت فرو رفتند، و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم می کنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی  .   (احزاب/10 ) 

 

تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی، و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم، تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118/)

 

وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می‌مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی.(انعام 63-64 )

 

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای. (اسرا 83/)

 

آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3)

غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59/)

 

پس کجا می روی؟ (تکویر26/)