بازهم سلام

جناب آقاي قانعي از جوابيه اخيرتان بويي از شعبانعلي قانعي خبرنگار اخبار قراني به مشام آمد.برادر بزرگوار اگر مي خواهي چشم ها را بشويي وجورديگر ببيني ايزار وامكانات در دست من وتوست .برادر چرا بايد اصرار داشته باشيم كه گذشته گان خطا كردند و نسل آقايي ها را خام فرض كنيم و تخم كينه كاشته شده را آلت دست افراد خاص وثالث بدانيم .خوب به فرض كه اين مطلب صحت داشته باشد رسانه هاي محلي و شخص شما براي روشنگري چه كردي آيا درج اخبار آن هم به اين شكل و شمايل توطئه اشخاص ثالث است يا بزرگ بيني و تكبر فكري من و شما؟ از اين كه اينگونه نگاشتم عذر مي خواهم ولي اين قسمتي از واقعيت است، خود بزرگ بيني و ديگران را نديدن و به نتيجه نوشته خودكاري نداشتن از آفات امروز ما وبلاگ نويسان است.

برادر كريمه ،در اين شرايط غبار آلود آيا وظيفه من وشما غير از اين است كه نگذاريم كينه هاي قديمي بر عقل ومنطق جوانان پرشور و حرارت مستولي گردد؟ و اگر چنين نيز شد آيا ما وظيفه نداريم در روشنگري اين نسل و افكار عمومي بكوشيم؟برادر عزيزنبايدفضا را با نوشته خود و نظرات ديگران مسموم نمايئم. بنده با شناختي كه از حضرتعالي داشتم فكر نمي كردم با درج شعري سراسر فحش ، افترا كه باز هم از ناحيه يك فرد حباب بين نوشته شده را درسايت خود درج كني و موجبات رنجش مردم شريف يك شهر را فراهم آوري ، كه اگر اينكار رانمي كردي مجبور نبودي جبران مافات نمائي! كهاينديگر واقعانوش دارو پس از مرگ سهراب است .برادر بزرگوار نبايستي از قصد و هدف جريانات سياسي و احزاب در تحريك قوميت ها و اختلافات محلي و منطقه اي در شهرستانها به راحتي بگذري هرچند كه از نواب و منصوبين به شهرتان باشد! ضمن هركس دروغگو باشد مترود رب عظيم است.

در پناه حق پايدار باشي