با اين جمله اتان که فرموديد" کمتر جايي مي توان شعور حسيني پيدا کرد " زياد موافق نيستم. به نظر من از آن کودکاني که در آستانه محرم به والدين فشار مي آورند لباس مشکي برايشان تهيه کنند ، گرفته تا آن جواني که به دنبال مدل محرم 91 است و با لباسي آنچناني ولي مشکي در مراسم عزاداري شرکت مي کند تا آن دختران و بانواني که براي تنوع و فرار از روزمرگي داخل خانه ها به کوچه و خيابانها مي آيند و به تماشاي دستجات عزاداري مي نشينند ، تا آن انسانهايي که در مجالس روضه به اشک ريختن عشق مي ورزند تا آن سينه چاکاني که در توسعه هيئت و دسته و تکيه خود گاهي اخلاق را زير پا مي گذارند تا آن جواناني که ظاهري متدين ندارند ولي تمام قدرت خود را در به دوش کشيدن علم حسيني به رخ مي کشند... همه و همه دعوت شده خاص براي تعظيم شعائر الله هستند ... هر کدام اين انسانهايي که به کوچه و خيابان و هيئت مي آيند برگي از تاريخ ترويج فرهنگ عاشورا هستند که قراراست پرچم شهادت طلبي و حق خواهي را دست در دست هم برافراشته نگه دارند تا قيام موعود... هر کدام از عزارادان حسيني در هر پست و مقام و هر شکل و ظاهر و هر ايده و مرام و هر هدف و نيتي که دارند ، شور و شعوري دارند به قدر ظرفيتشان ... عزاداران حسيني را به مثابه حاجيان مي بينم در صحراي مشعر الحرام... سفيد و سياه و پيرو جوان بي سواد و باسواد ... در کنار هم و با يک هدف... انشاء الله بر شعورمان بيفزايد همچنان که بر بصيرتمان نيز خواهد افزود انشاء الله...