آيا مي‌دايند در اردکان هم ايدز داريم و اين نتيجه دولت هاشمي است که از روستاها غافل شدند و سيل جمعيت از روستا به شهر آمد و نتيجه شد اينکه همه‌ گرفتاريم البته بخش زيادي از اين موضوع مربوط به مهاجرت از روستا به شهر است مسائل ديگر نبايد فراموش مثل اعتياد و ازدواج جوانان اما کلاً ريشه اصلي مشکلات اجتماعي در ايران مهاجرت است نه بيکاري و اعتياد - بيکاري و اعتياد نتيجه مهاجرت و توسعه ناموزون است نتيجه اينکه حالا اردکان شده بارانداز مهاجريني که اکثراً از شهرهاي ديگر به اردکان مي‌آيند فقط به اين دليل که اينجا کميته امداد ، بهزيستي ، فرماندار و امام جمعه کمک مي‌کنند و اگر اين روند پيش برود تا دوسال ديگر اردکان هست اردکاني نيست مسئولين و دلسوزان و خيرين اردکان اشتباه مي‌کنند اسم اين کمک نيست خراب کردن است خراب کردن ريشه‌ها

ايدز جسمي يک بيماري است که حداقل وقتي دوره ي نهفته ي ان سر ميايد قابل تشخيص وشناسايي مبتلايان به ان است وکمتر اتفاق ميافتد که فرد مبتلا ,به عمد سبب الوده کردن ديگران شود.اما ايدز روح چه؟انها يي که مبتلا به اين بيماري هستند تنها خودشان خبر دارند وبس.کمتر اتفاق ميافتد که شناسايي شوند وهر لحظه با ابزارهاي وراههاي متعددي که در اختيار قرار دارند الوده کننده ي روان وفکر افراد ميباشند وقربانيان خود را ازهر طيف وگروه وسني انتخاب ميکنند گرچه قرباني هرگز انها را نديده باشد .قرباني انها نبايد رفتارهاي پر خطر اجتماعي انجام دهد تا به دام بيفتد.گاهي يک بي دقتي ساده يا يک لحظه قفل کردن عقل وتحت تاثير احساسات قرار گرفتن وچشم برروي حقايق بستن کافي است براي يک عمر غلطيدن در منجلاب شک وترديد و بي اعتقادي نسبت به مقدسترين وواضحترين اعتقادات ناب اسلامي وتباه کردن دنيا واخرت خود...