مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : شنبه 88/9/28
نظر
پیرامون بعضی درخواست هایی که جریان فتنه در این روزها دارند، یک نکته ی مهمی هست که به نظرم گفتنش مفید باشد.
هرکسی که در یک نظام قرار دارد می تواند به طور تئوریک به یک قانون یا نحوه ی اجرای آن، یا مجری آن منتقد باشد و اعتراض داشته باشد. مثلاً می تواند در این زمینه مقاله بنویسد یا... اما یک شخص یا جریان مادامی که می خواهد در آن نظام بماند، نمی تواند به طور عملی با چیزی که قانونی است (مثل حکم قاضی) مخالفت عملی کند.
مثلاً من اعتقاد دارم آقای موسوی «مفسد فی الارض» است و طبق قوانین کشور باید اعدام شود، و دستگاه قضایی وظیفه ی قانونی اش را انجام نمی دهد. می توانم راجع به این موضوع بیانیه  بدهم، اما اگر خودم رفتم به طور غیرقانونی حکم اعدام او را اجرا کردم یا از مردم خواستم بدون توجه به قانون کشور بریزند در خیابان ها و تا اعدام آ.موسوی متحصن شوند، دیگر در چارچوب قانون نیستم و باید هزینه ی سنگین این کار را بپردازم.
یا مثلاً همان طور که به عملکرد خلاف  قانون دستگاه قضائی که چند سال پیش پرونده ی رشوه گیری نفتی مهدی هاشمی را متوقف کرد و به جایش دوستان مان را به دادگاه احضار کرد، معترض هستم، اما نمی توانم با حکم دادگاه (که به نظر من کاملاً باطل و ظالمانه است) مخالفت عملی کنم.
خلاصه :
یک نفر یا جریان باید تکلیف خودش را مشخص کند؛ دو راه دارد:
  1. یا در نظام هست؛ در این صورت حق مخالفت عملی با احکام نظام را ندارد. همان کاری که امروز ما می کنیم، علی رغم تمام انتقاداتی که به بخش های مختلف نظام داریم. یا سال ها افراد و جریان های مختلف سیاسی کشور (از جمله خود آ.موسوی) می کردند.
  2. یا از نظام خارج شده؛ در این صورت نباید انتظار داشته باشد که از حقوق قانونی کسانی که در نظام هستند استفاده کند. همان کاری که ما زمان شاه کردیم، یا سلطنت طلب ها 30 سال است که دارند می کنند.
شترمرغ بازی با نظام که نمی شود!

http://media-2.web.britannica.com/eb-media/52/65452-004-3C9B377B.jpg

یک نفر
می تواند به الزامات بودن در یک نظام سیاسی تن ندهد، با احکام مراجع قانونی یک نظام مخالفت عملی کند. مثلاً مقابل نتیجه قانونی انتخابات بایستد و طرفداران اش را به خیابان ها بریزد که جلوی نظام بایستند.

و یک نفر می تواند به الزامات بودن در یک نظام سیاسی تن دهد، احکام مراجع قانونی را (ولو قبول نداشته باشد) در عمل قبول کند. و روزنامه داشته باشد، حزب داشته باشد، نامزد انتخابات شود، و...
اما این دو مشی نمی توانند در یک نفر جمع شوند! آقایان باید تکلیف شان را مشخص کنند که می خواهند اپوزیسیون این نظام قرار بگیرند یا نه. انتخاب با خودشان است، اما هر راهی را که انتخاب کنند، باید به الزامات اش پایبند باشند. نمی شود که هرجا به نفع شان است، درون نظام باشند، هرجا به نفع شان نیست بیرون نظام!
شنیده اید که به شترمرغ گفتند بار ببر. گفت پرنده که بار نمی برد! گفتند پرواز کن، گفت شتر که پرواز نمی کند! حال این آقایان هم وقتی بهشان گفته می شود اگر در مزرعه ی پربرکت نظام جمهوری اسلامی می مانید، بارِ گردن نهادن به احکام قانونی را بکشید، پرنده می شوند! و وقتی می گوییم پس اگر پرنده هستید، و دیگر (مثل سلطنت طلب ها) در مزرعه ی نظام نمی مانید، انتظار مجوز و... نداشته باشید، شتر می شوند!
و این هم یکی دیگر از شاخصه های جریان نفاق است...
 

لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ
وَ قَلَّبُواْ لَکَ الأُمُورَ
حَتَّى جَاء الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللّهِ -وَ هُمْ کَارِهُونَ-...
وَ یَحْلِفُونَ بِاللّهِ : «إِنَّهُمْ لَمِنکُمْ»
وَ مَا هُم مِّنکُمْ
وَ لَکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ؛
لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا
لَّوَلَّوْاْ إِلَیْهِ وَ هُمْ یَجْمَحُونَ...