مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : شنبه 89/5/2
نظر

صوت افشاگری های مشفق را از اینجا دانلود کنید...

افشاگری تکان دهنده مشفق ( از اعضای ارشد وزارت اطلاعات ) (?)

/ نرم افزار مخابراتی مهدی هاشمی رفسنجانی چه بود ؟

/ اتاق جنگ مهدی هاشمی رفسنجانی

/ جلسات ?? ساله میرحسین موسوی

/ جزوه زیست مسلمانی میرحسین چیست ؟

/ تفاوت نظام لیبرال دموکراسی و اصلاحات حضرات !

/ ماجرای عکس بی حجاب همسر میرحسین

/ پروسه آمدن و رفتن خاتمی

/ موسوی چگونه آمد ؟

/ دروغ هاشمی به خاتمی

/ موسوی جام زهر را به امام (ره) داد

( قسمت سوم )

... مهدی هاشمی رفسنجانی نرم افزاری وارد کشور کرده بود و گفته بود که این نرم افزار را در مجلس خبرگان به کار گرفتیم و موثر شد . همین مقدار به شما بگم که در انتخابات ریاست جمهوری ، نرم افزاری که ایشان وارد کشور کرده بود وصل می شد به ? اس ام اس سنتری که از طریق دیشهای ماهواره ای در قشم و کیش ارتباط برقرار می کرد و با سیستم مخابراتی کشور ارتباط چندانی نداشت . برای هر کدام از ناظرین انتخاباتی خودشون یه موبایل و یه خط ایرانسل گذاشته بودند که در سراسر کشور و سر صندوقهای رای ، ساعت به ساعت اطلاعات صندوقها را از طریق همین اس ام اس سنتر ، منتقل بکنند به این اتاق جنگی که مهدی هاشمی رفسنجانی راه انداخته بود .

در تهران ? اتاق درست کرده بودند که تو هر کدام از اتاقها حدود ?? دختر و پسر پای کامپیوتر نشسته بودند . قرار بود در اتاق اصلی مهدی هاشمی و میرحسین موسوی حضور پیدا کنند و از آنجا انتخابات را کنترل و هدایت بکنند . نماینده ی کاندیدا بر سر صندوق وقتی شماره اس ام اس سنتر رو می گرفت ، بعد از وصل ، اگر شماره ی ? رو می زد حجم جمعیت رو نشون می داد که زیاد است یا کم ! ? را اگر می زد یعنی اصولگرایان بیشتر رای دارند یا اصلاح طلبان . هر کدام از این عددها در این اس ام اس سنتر تعریفی جداگانه داشت . اینها ساعت به ساعت تمام انتخابات را در سراسر کشور می خواستند رصد بکنند .

چرا اینکار را کردند ؟ می گفتند ما مثل دفعه ی قبل سادگی نمی کنیم که بذاریم انتخابات تمام بشود و بعد بیایم شکایت بکنیم و بگوییم که مثلا تقلب شده ! ما ساعت به ساعت از این طریق شکایت روی شکایت روی میز مسئولان اجرایی کشور می گذاریم و جالب اینجاست که رسانه های خودشون ، حتی از خارجیها ، را در این اتاق جنگ بسیج کرده بودند تا اطلاعات را در اختیار آنان بگذارند و آنها منتشر کنند تا ? عملیات روانی بر روی افکار عمومی انجام دهند که آی مردم چه نشسته اید که الآن مثلا ساعت ?? صبحه ، در فلان حوزه و فلان صندوق داره تقلب میشه ! می خواستند افکار عمومی را به هم بریزند .

جالب اینجاست که می گفتند می خواستیم در هر حوزه ای که رای رقیب ما بالاتر از ما بود ، نیرو اعزام کنیم و تقلبی انجام بدهیم تا آن صندوق باطل اعلام بشود ! خیلی برنامه مفصل بود .

? تا مثل این اتاق جنگ درست کرده بودند که اگر دستگاههای امنیتی اتاق اولی یا دومی را پیدا کردند به اتاق دیگری بروند . براشون خیلی مهمه .

این آقایان با مستنداتی که خودشون تهیه کرده بودند و در نظرسنجیها به این نکته رسیده بودند که قطعا شکست می خورند منتها بهانه تراشی جزء برنامه های اینها بود که در روند انتخابات خلال ایجاد کنند که به لطف امام زمان (عج) شب انتخابات ، بین ساعت ? تا ?? شب هر ? جا شناسایی شد و هر ? جا را مختل کردیم و نگذاشتیم در انتخابات به شکل دلخواهشان اختلال ایجاد بکنند . یادتان هست که فریادشان درآمد که اس ام اسها چرا قطع شده ! و ...

اگر این نرم افزار مهدی هاشمی و برنامه شان تحت کنترل قرار نمی گرفت آنها همان ساعات اول انتخابات را زمینگیر می کردند و اجازه نمی دادند انتخابات به سرانجام برسد . آنها مطلع بودند که شکست خواهند خورد و می خواستند هزینه ی این شکست را به گردن نظام بیندازند . نمی خواستند این هزینه بر گردن اطلاح طلبان باشد و نشان داده شود که آنها از بی عرضگیشان نتوانستند در جامعه برای خودشان پایگاهی درست کنند .

میرحسین موسوی ?? ساله جلساتی دارد و ? حلقه ها و کمیته های مطالعاتی دارد که بعضی از اساتید دانشگاهها نیز با آنها همسو هستند .

بهزادیان نژاد ، ? پسر شهید بهشتی و فاتح در این جلسات حضور دارند . ?? سال این جلسات برقرار بود ، البته نه برای انتخابات ، که محصول این ?? سال شده جزوه ی میرحسین موسوی با عنوان زیست مسلمانی . این جزوه راهبرد میرحسین موسوی است برای اداره ی  ? جامعه و ? حکومت ! در حوزه های مختلف مسایل سیاسی ، دینی ، اقتصاد و فرهنگ و ...

در جزوه زیست مسلمانی آنچه که به ذهن میرحسین موسوی تراوش پیدا کرده مخالفت با حکومت دینی است . او می گوید حکومت دینی معنا و مفهومی ندارد ! ما باید حکومت دینداران را داشته باشیم نه حکومت دینی !؟! که این دقیقا فکر جریان چپ و فکر ملی مذهبی هاست که در این رابطه کتابها نوشته اند .

چرا حکومت دینداران ، حکومت دینی نه ؟! پس ذهن این آقایان این است که ما باید براساس نظام لیبرال دموکراسی و یا نظامات شرقی و آن نظامهای متداول غرب و شرق ، که تجربه شده است ، آنها را باید وارد این کشور کنیم و چند نفر آدم دیندار بگذاریم تا آنها را اجرا بکند !!! ما نباید احکام شریعت ، احکام قرآن ، احکام روایات و سیره ی نبوی و اهل بیت (ع) را ملاک قرار بدهیم !؟!

این ذهن و فکر میرحسین موسوی است .

فوکویاما راجع به نظام لیبرال دموکراسی می گوید : این نظام پایان تاریخ است . اگر هر کشوری غیر از این نظام را برگزیند واپسگراست . بشر اگر می خواهد به صلاح برسد و ? حکومت اگر می خواهد جامعه ی خود را به بهترین شکل و بهترین وجه مدیریت بکند ، باید نظامی مثل لیبرال دموکراسی را سرلوحه ی کار خودش قرار بدهد !

نظام لیبرال دموکراسی و آن اصلاحاتی که از آن دم می زنند و اینها می خواستند وارد کشور ما بکنند ، محصولش استحاله ی انقلاب بود . می خواستند ? انقلاب ماتیک مالیده شده در نظر مردم و جامعه ی بین الملل قرار بدهند .

میرحسین موسوی ? سال قبل از انتخابات جزوه اش به پایان رسیده و به این نتیجه رسیده است که محصول این جزوه را باید جایی ارایه دهد و نیاز به تریبون دارد . این را هم ما غافل بودیم هم اصلاح طلبا . اونا فکر می کردند کمافی السابق میرحسین را می آورند و از اسمش استفاده می کنند و بعد هم مثل ? دستمال کنارش می اندازند .

خاتمی با نگرانی به میرحسین موسوی خویینی ها می گوید : کروبی و میرحسین آمده اند و این تعدد کاندیداها باعث شکست من می شود و باید برای این موضوع فکری کرد .

موسوی خویینی ها در جواب خاتمی می گوید : میرحسین را هر دفعه می آوریم و از اسمش استفاده می کنیم و بعد مثل ? دستمال کنارش می اندازیم .

بهزاد نبوی به خاتمی می گوید : به کروبی هم ? ، ? تا وزارتخانه می دهیم و می فرستمیش کنار !! میرحسین را هم همیشه ما می آوریم و خودمان هم کنارش می بریم . شما نگران چه هستید ؟! اگر کروبی کنار نکشید مدیریتش در دوران بنیاد شهید را بررسی می کنیم ? فساد اقتصادی برایش پیدا می کنیم و آن را مطرح کرده و بزرگ می کنیم تا بکشد کنار ! اگر هم چیزی پیدا نکردیم خودمان برایش ? فساد مالی می سازیم و می گوییم که اگر کنار نکشی این فساد را مطرح می کنیم !؟!

در رابطه با میرحسین هم نقشه ی اصلی را بهزاد نبوی کشید که گفت : به میرحسین می گوییم اگر کنار نکشی عکس بی حجاب خانمت در قبل از انتخابات را منتشر می کنیم !!!

این موضوع بعدا به اسم اصولگرایان مطرح شد اما ما مستنداتش را داریم که اولین بار این موضوع توسط بهزاد نبوی در جلسات خودشان مطرح شد .

جالب اینجاست ما هر ? مورد را خدمت کروبی و میرحسین بردیم که برایتان چنین تدارکی دیده اند . میرحسین هم ? مصاحبه بر علیه بهزاد کرد و دعوایی هم بینشان راه افتاد اما بعد مشکلشان حل شد .

این نگاه ، نگاه سیستم لیبرال دموکراسی است که برای برگشت به قدرت باید از هر شیوه ای استفاده کرد . از روشهای کاملا غیراخلاقی . در کشورهای لیبرال دموکراسی دنیا نمونه های فراوانش را می بینید که شخصی که به حکومت می رسد فاقد هرگونه خصوصیات اخلاقی و معنوی و فردی است . طرف فاسدالاخلاق است می آید رییس اجرایی ? کشور آمریکایی و غرب می شود . به علت اینکه آن نظامات سیاسی پشت صحنه هستند که اینها را هدایت می کنند . اینها همان الگو را می خواهند وارد کشور ما بکنند . اصلاحاتی را می خواهند وارد کشور ما بکنند که از درون نظام لیبرال دموکراسی درآمده و دروغ هم می گویند . ای کاش اصلاحات اینها هم همان چیزی بود که لیبرال دموکراسی می گوید ؛ لیبرال دموکراسی می گوید اصلاحات برای تغییر روبناهاست جهت جلوگیری از فروپاشی ساختارها . برای اینکه ساختارهای ? حکومت فرونپاشد ما باید مرتب روبناها را اصلاح کنیم و بشر را به صلاح برسانیم و در جامعه خوب اداره اش کنیم . جالب اینجاست که تعریف اسلام هم از اصلاحات همین است منتها قیدش اینجاست که اسلام می گوید برای اینکه بتوانیم بشر را در دنیا و آخرت به صلاح برسانیم .

شرقی ها و نظام مارکسیستی مطلقا اعتقادی به اصلاحات ندارند . آنها می گویند اصلاحات واپسگرایی است و اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد دچار تحجر شده است .

خوب ، آقایان دوم خردادی ! شما کدام اصلاحات را وارد کشور کرده اید ؟! اگر اصلاحات لیبرال دموکراسی را هم وارد کشور کرده باشید ما می پذیریم اما شما آن را هم وارد نکرده اید . اصلاحات شما ساختارهای نظام و انقلاب را هدف قرار داده است . ما یادمان نرفته است که اینها به دین ، قرآن ، امام و رهبری حمله کردند ، به ولایت فقیه حمله کردند ، امام را به موزه های تاریخ سپردند .

با ? بررسی فنی متوجه می شوید آن اصلاحاتی که آمریکا و دنیای غرب در اختیار این دوم خردادیها گذاشته آن اصلاحات جعلی است نه اصلاحات واقعی . خود اصلاحات چون ارزشمند برایش جعلی درست کرده اند . با این اصلاحات آمریکایی به جای آنکه روبناها را تغییر دهند به ساختارها حمله کردند و در این انتخابات هم تمام اهداف آنها و گام برداشتنهایشان برای حمله به ساختارهای نظام ، از جمله مقام معظم رهبری ، بود .

میرحسین با این شرایط و نگاه به این نتیجه رسید که برای مطرح کردن جزوه اش نیاز به تریبون دارد تا به عرصه ی رقابت بیاید و مطالبش را مطرح کند . بنابراین وارد عرصه شد و این حضور برای خاتمی دغدغه به وجود آورد که : باید چه بکنیم ؟!

در ? ، ? جلسه ی اول به جمع بندی نرسیدند . میرحسین به خاتمی گفت : تو خودت را به من سنجاق نکن . اصلاحات کار خودش را انجام دهد . من برای ارایه ی مطالبم نیاز به تریبون دارم و خیلی هم بنای آمدن در انتخابات را ندارم .

در جلسات سوم و چهارم میرحسین متوجه می شود که خاتمی برای آمدن کاملا متزلزل است . از این تزلزل بهره ی کافی را می برد و با چند استدلال توجیه می شود که در عرصه ی انتخابات باقی بماند .

استدلالهای موسوی چه بود ؟ می گوید اگر خاتمی بیاید اصولگراها با هم متحد می شوند و اصلاحات شکست می خورد . این حرف را خود خاتمی هم می زد . اما اگر من بیایم بین اصولگراها شکاف ایجاد می شود و من از سبد اصولگرایان رای دارم که خاتمی ندارد .

موسوی می گوید : اگر من بیایم خاتمی قطعا کنار خواهد رفت .

استدلال سوم موسوی این است که : اگر من بیایم جریان اصلاحات ، چه بخواهد چه نخواهد ، پشت من قرار می گیرد و باید به من رای بدهند .

این استدلالها میرحسین را به این جمع بندی رساند که به صورت جدی وارد عرصه ی انتخابات شود و با این ورود ، خاتمی از عرصه خارج شد .

برادران ! پروسه ی ورود خاتمی به انتخابات بسیار پیچیده است . همین قدر بگویم که تلاش ? ساله ی خاتمی بود که به انتخابات بیاید اما باید سنگش را با اصلاح طلبان وابچیند .

خاتمی می گوید : من از پس رهبری و اصولگرایان برمی آیم اما نمی دانم مشکلم را با شماها ، اصلاح طلبان ، چگونه باید حل بکنم . شماها یکی تان می گوید از قرآن رد شو ، دیگری می گوید از قانون اساسی رد شو ، آن یکی می گوید در مقابل رهبری بایست ؛ من جرات و توان این کارها را ندارم . من نگرانیم برای برگشتن به انتخابات اینه که باید شماها تکیلفم را مشخص کنم .

جریان اصلاحات به محض اینکه متوجه می شود خاتمی در آمدن متزلزل است شروع می کند به تهدیدکردن خاتمی ؛ که آقای خاتمی ! تو آدم خودت نیستی ! تو را ما به اینجا رسانده ایم . تو اگر امروز در دنیا جایگاهی داری به خاطر پشتیبانی اصلاحات از تو است و اگر پشت تو را خالی کنیم در دنیا کسی به تو توجهی نمی کند . آقای خاتمی ! اگر تو کنار بکشی ما پشت سر میرحسین نمی رویم و اگر هر کاندید دیگر ما در این انتخابات شکست بخورد تو باید پاسخ شکست ما را بدهی . امروز اصلاحات به فداکاری و از خود گذشتگی نیاز دارد .

مجید انصاری می گوید : آقای خاتمی ! اگر امروز نمی خواهی برای اصلاحات فداکاری کنی پس کی می خواهی ؟ امروز جامعه نیازمند وجود توست .

در جلسه ای ، که خاتمی نبود ، موسوی خویینی ها گفت باید خاتمی را گوشه ی رینگ ببریم  آنقدر با بوکس بهش بزنیم که هزینه ی نه گفتن بیشتر از آمدن بشه و جرات نکنه نه بگه ! و همینکار را کردند .

خاتمی گفت این همه کاری که دارید روی من انجام می دهید را روی اصولگراها انجام دهید . شماها همه تون متمرکز بر من شده اید . من می دانم که اگر بیایم ، با این تفکرات شماها ، چه شکست بخورم و چه پیروز بشوم ، نابود شده ام !

وقتی خاتمی کاندیداتوری خودش را اعلام کرد بهش گفتند ما تو رو به بوشهر و شیراز می بریم ؛ اونجا ?? هزار نفر جمیعت جمع می شود که وقتی رفت کلا ? هزار نفر بیشتر جمع نشدند .

همان موقع بنیانهای فکری خاتمی فروریخت . اون فهمید که نظرسنجیهایی که بهش داده بودند که چه نشسته ای که ملت ایران منتظر است تو بیایی ، همه دروغی بیش نیست !

هاشمی به خاتمی پیغام داده بود : اگر بیایی رای تو ?? میلیون بیشتر از احمدی نژاده !!

خاتمی بعد از اون استقبال ضعیف مردم گفت : نه اون نظرسنجیهای شما را قبول دارم نه تحلیل هاشمی را . شما همه دارید اشتباه می کنید و به من دروغ می گویید و من را نابود می کنید .

وقتی میرحسین آمد خاتمی فرصتی پیدا کرد که از صحنه بیرون برود . میرحسین با ژست مستقل آمد . او می خواست از سبد اصولگراها رای جمع بکند پس نباید خودش را اصلاح طلب معرفی بکنه !

میرحسین به جنوب شهر و مسجدی در نازی آباد می رود و حرفهای عدالت طلبانه و انقلابی در حمایت از آرمانهای امام می زند . اینجا بود که اصلاحات دچار یاس و ناامیدی کامل شدند و به مدت ? هفته در کمای اساسی فرو رفتند و فحش و ناسزا پشت موسوی می گفتند .

موسوی خویینی ها ، وقتی موسوی آمد ، گفت : خاک عزا بر سر ما ، میرحسین شد کاندید ما ! ما چه گناهی ازمون سر زده است که میرحسین باید دور میزی برود که ما می خواهیم برایش تصمیم بگیریم ! ما زمان امام هم مدیریت موسوی را قبول نداشتیم ! میرحسین مثل بهمنی بر سر ما خراب شد و ما به زور توانستیم سر خود را از زیر بهمن بیرون بکشیم ! کی گفته میرحسین نخست وزیر امامه و جنگ را اداره کرده ؟ اون مگه می تونسته جنگ رو اداره کنه ؟!

این حرفها در جلسات خود اصلاحات مطرح شده است و حرف ? فرمانده ی سپاه نیست . این حرف پدر معنوی اصلاحات بود .

موسوی خویینی ها می گوید : میرحسین اگر عرضه داشت و زمان امام پای جنگ بود آن موقع که عملیات فتح المبین و بیت المقدس انجام شد و جمهوری اسلامی در اوج پیروزی بود ، در نظام ? دیپلماسی قوی راه می انداخت و ? قطعنامه ای پذیرفته می شد تا جنگ را خاتمه بدهد ! جام زهر را چه کسی دست امام داد ؟ همین میرحسین موسوی ! ما الآن باید چه خاکی بر سرمان بریزیم که باید برویم از این آدم دفاع کنیم ؟! اگر امکانات کشور را در اختیار جنگ می گذاشت و به پشتیبانی جنگ می برد اگر اعتقادی به دفاع مقدس داشت که امام جنگ را اینجوری تمام نمی کرد که بگه من جام زهر را سر کشیدم !

خیلی عجیبه . برای ما این حرفها خیلی ویژه بود که در درون خودشان نگاهشان به همدیگر چگونه است .

? نواری از آقا داریم که ایشان در گلف اهواز هستند و همه ی فرماندهان جنگ دور ایشان هستند و همه دارند به ایشان تشر می زنند ، آن موقع آقا رییس جمهور بودند ، که چرا امکانات را در اختیار جنگ نمی گذارید ؟ جنگ نیاز به مهمات و تجهیزات و خودرو و نیرو دارد .

برادرا ! اواخر جنگ به قدری پیچیده و سخت شده بود که برای فرماندهان و رزمنده ها واقعا کمرشکن بود . در ? ، سال آخر جنگ چه فشار طاقت فرسایی بر گرده ی بچه ها و رزمنده ها وارد شد . کمر بچه ها در جنگ خورد شد .

تمام این فریادها را در آن جلسه به آقا ، که رییس جمهور بودند ، می زنند . چرا خود شما در جنگ نیستید ؟ چون آقا چند ماهی در جنگ غیبت داشتند . آقا می فرمایند : من که همیشه در جنگ بوده ام آن مدتی که نبودم هم امام حضور بنده در برخی از استانهای جنگی حرام کرده بود . این اواخر جنگ موشکباران شدید بود و امام نگران حال آقا شده بودند .

آقا می فرماید : من خیلی تلاش کردم به جنگ برگردم اما امام قبول نمی کردند . آقایان سید احمد و موسوی اردبیلی را واسطه قرار دادم ، آنها رضایت امام را جلب کردند که من برگشتم به میان شماها .

وقتی مقام معظم رهبری به جبهه می رفتند امام دستور می دادند ? گوسفند قربانی کنند تا ایشان به سلامت برگردند .

آقا در پاسخ به اعتراضات فرمانده ها راجع به کمبود تجهیزات در جنگ می فرماید : من چه بکنم وقتی به آقای میرحسین به عنوان نخست وزیر دستور کتبی داده ام که صنایع کشور ، از جمله ایران خودرو ، در خدمت جنگ و پشتیبانی از جنگ قرار بگیرد اما این نامه ی من روی میز ایشان مانده و هیچ اقدامی نکرده و در ایران خودرو پیکان با ارز ? دلار تولید می کنه زیر پای مدیران دولتی گذاشته ! من چه بکنم ؟

بعد آقا ? ، ? تا از دستوراتش به نخست وزیر را اسم می آورد که من دستور دادم و او عمل نکرد . این مستند انقلاب است که ما صدای آقا را داریم .

حالا ما همین حرفها را از موسوی خویینی ها در جلسه ی اتاق فکر اصلاحات می شنویم . البته بعدش هم محسن رضایی همین حرفها را زد و او هم گفت که میرحسین جام زهر را دست امام داد . آنها اصلاح میرحسین را قبول ندارند .

موسوی بجنوردی می گوید : میرحسین فاسق است و با آمدنش فعل حرام انجام داده است !

مجید انصاری می گوید : وقتی میرحسین آمد پیروزی ???? ما تبدیل به باخت ???? شد .

اینها اساسا با هم مشکل دارند و مواضعشان از هم جداست .

من خدمت حضرات مجلس خبرگان رسیدم و از ? صبح تا بعدازظهر مفصل اسناد و مدارک را خدمتشان ارایه دادم . خدمت نمایندگان مجلس رفتم و حدود ? ساعت مفصل برایشان توضیح دادم . خدمت آقایان مراجع هم همینطور .

میرحسین موسوی فکرش فکر مارکسیستی شرقی است ...

( پایان قسمت سوم ) ادامه دارد ...