مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 90/6/30
نظر

مشهور است که پسر نوح(نیز) با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد" اما نکته بسیار مهم در دوران امروز ما این است که آیا محمود احمدی نژاد بعد از آنکه با بدان بنشست خاندان ولایتش را گم کرد یا چون خاندان ولایش را گم کرده بود با بدان بنشست؟اصولگرا عنوانی است فراتر از نام یک جناح یا جریان. گرایش به اصولی که انقلاب بر اساس آن تشکیل و بعد از آن تثبیت شد. شاید بتوان این اصول را به طور انتزاعی به عدالت گستری، مهروزی و خدمت رسانی و در سطح عملیاتی به سیاست خارجی ضربه او، هدمندکردن یارانه ها و... اشاره کرد.

احمدی نژاد به گفته خودش متعلق به جناح و جریان خاصی نبوده و البته نیست اما قطعا یک اصولگرا بود. اصولگرایی که در نهمین انتخابات توانست نظر تمام امت حزب الله را به خود جلب کند.

احمدی نژاد؛ اصولگرایی بود که (ظاهرا) به کسی وام دار نبود و در نهایت آزدگی به میدان آمد. تا واپسین روزهای مانده به انتخابات در نظرسنجی ها رای سوم یا چهارم بود. حریت، صراحت ، شفافیت و البته صداقت سخنان وی باعث شد تا 25 روز ریاست جمهوری رجایی در اذهان تداعی شود و با وجود ناشاخته بودن برنامه ها و اطرافیانش فقط برای دفع انحراف های احتمالی دیگر کاندیداها پس انتخاب شدن، وی برگزیده ملت شود.

بوسیدن دست رهبر انقلاب به هنگام تنفیذ حکم توسط احمدی نژاد، باعث حلقه زدن اشک شوق در چشمان و جاری شدن ذکر "الحمد لله على هذا نعمه" در زیر لب ولایتمداران شد . اقدام بلافاصله احمدی نژاد در کسوت رئیس جمهور برای سفر به شهرهایی که در یک دهه قبل از آن حتی شاهد استاندار هم در آن منطقه نبودند این نوید را به مردم ایران می داد که در آخرت بابت رأیی که داده اند سربلند هستند و نذرهایی که برای این انتخاب کرده بودند مورد قبول واقع شده بود.

تنها پس از 4 ماه از انتخاب شدن بود که اولین شوک به امت حزب الله وارد شد. حضور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان گردشگری در مراسم رقص و آواز زنان ترک که به تشویق آنها پرداخته بود باعث شروع اولین حملات به رئیس جمهور توسط نمایندگان و رسانه ها شد. اما عده ای دلسوز در دفاع از رئیس جمهور ولایتمدار به فراکنی پرداختند و حرکت مشایی را مستقل از باورهای احمدی نژاد عنوان کردند.

اما تنها 3 ماه پس از گذشت واقعه مجلس رقص دستور ورود زنان به ورزشگاه توسط شخص احمدی نژاد همگان را بهت زده کرد. عده ای در کمال ناباوری صحت صدور این دستور را از طرف احمدی نژاد باور نمی کردند و عده ای به توجیه این دستور پرداختند که انشاالله پلتیک است و ما نمی فهمیم.

پس از آن بود که به گفته تحلیلگران معاون احمدی نژاد طبق برنامه مامور آتش تهیه بود و خود او مامور حمایت. اظهارنظر در مورد دوستی با مردم اسرائیل توسط معاون و حمایت رئیس، کار را به دخالت رهبری کشاند. دخالت در عزل و نصب در سازمان حج و زیارت، اظهار نظر در مورد مکتب ایرانی و حضرت نوح و... توسط معاون و حمایت رئیس باعث ورودی پر هزینه برای رهبر انقلاب برای پایان دادن به غائله ها می شد.

گویی احمدی نژاد اصول خود را طبق آن حفظ نظام از اوجب واجبات بود به حفظ دوستان از اوجب واجت است تغییر داده بود اما هنوز هم یک اصولگرا به حساب می آمد و در نهایت نهمین دوره ریاست جمهوری را کامل به پایان رساند.

موعد دهمین انتخابات ریاست جمهوری شد. در بین کاندیداها دوباره بد بود و بدتر و خیلی بدتر و... . خوب مصداقی مطلق نداشت و باید طبق نظریه غلط نسبی گرایی همه چیز را نسبی تعریف می کردیم. احمدی نژاد به کمک نظریه های "نسبی گرایی" و "جامعه کم حافظ است" توانست به لطایف حیلی دوباره اعتماد مردم را به خود جلب کند.

اولین چشمه از تغییرات در اصول احمدی نژاد در 5 روز زمین گذاشتن حکم رهبری در عزل معاون اولش خود را نشان داد و در نهایت تنها به استناد اصل 57 قانون اساسی حکم را اجرا کرد. دیگر نه تنها از دست بوسی ولی خبری نبود بلکه سمعا و طاعتا هم به واسطه قانون بود که اجرا می شد.

11 روز قهر احمدی نژاد اوج عدول از اصول و اعلان رسمی روی برگرداندن از اصالت خود بود. انزجار از اصولگرای سابق کار را برای احمدی نژاد به جایی رساند که آخرین سفر دور سوم سفرهای استانی را در قم نیمه کاره رها کرد و پس از چند ماه دور چهارم را از استانی دیگر که احتمالا بی خبر از بحث های رسانه ای هستند آغاز کرد.

پس از آن بود دیگر سرزدن بعضی اعمال و گفتار از اصولگرای سابق بعید نبود. انتصاب فرد محکوم به انفصال از خدمت به معاونت اجرایی نهاد، لاپوشانی اختلاس 3هزار میلیاردی در سفر استانی، حمایت همه جانبه از افراد حاشیه ساز دولت، معرفی یک فرد متهم به معاونت وزارت امورخارجه، اصرار به بیداری انسانی در منطقه بر خلاف شواهد مبنی بر بیداری اسلامی و... همه از جمله اقدامات احمدی نژاد بود که دیگر کسی را به تعجب وا نمی داشت.

دیگر از افشاگری های احمدی نژاد اصولگرا خبری نیست. شاید دیگر پرونده برای افشاگری باقی نمانده اما حقیقت این است که او دیگر یک اصولگرا نیست.

نیاز به یادآوری نیست که "پسر نوح(نیز) با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد" اما نکته بسیار مهم این است که آیا محمود احمدی نژاد بعد از آنکه با بدان بنشست خاندان ولایتش را گم کرد یا چون خاندان ولایش را گم کرده بود با بدان بنشست؟