مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 91/4/14
نظر

وبلاگ بهار بیا نوشت: انتظار گفتاری آن است که با زبان بگوییم که منتظر امام مهدی هستیم، اما در عمل، ممکن است که بر اساس شاخص هایی عمل کنیم که حتی ظهور را به تاخیر می انداز؛ مانند عمل بر پایه شاخص های گفتمان لیبرالی و سرمایه سالاری؛ در زبان بگوییم که منجی ما مهدی عج است ولی در عمل منجی کشور را توسعه اقتصادی و نسخه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بدانیم؛ در زبان بگوییم که امام زمان منجی عالم است، ولی در عمل، توسعه سیاسی را منجی کشور و جهان بدانیم، کاری که در دولت هاشمی و خاتمی رخ داد. به نظر می رسد که ذات این کار، بیعت ظاهری با امام زمان و پیمان شکنی و ناکثی در حق ایشان بوده است؛ یک نفاق عظیم گفتمانی. بر این اساس، به تحلیل ملاقات علی بن ابراهیم بن مهزیار با امام زمان و نسبت آن با برخی عملکردهای دولتهای هاشمی و خاتمی می پردازیم.

نکته:ایکاش نویسنده محترم وبلاگ "بهار بیا" در نقد و تحلیلهایش ، برخی ازنقاط ضعف دولت احمدی نژاد در مقوله انتظار را هم مورد توجه قرار می داد.

راز بیست سال مهجوریت علی بن ابراهیم مهزیار از امام زمان: علی بن ابراهیم بن مهزیار پس از 20 سفر مکه به شوق دیدار حضرت صاحب الزمان، بالاخره برات دیدار می‌گیرد: پیک قرار دیدار با مولایمان با من گذاشت، شادمان شدم و یقین کردم که خداوند مرا به این فضیلت گرامی داشته است ... در پی او روانه شدم، از دشتی به دشتی، از دره‌ای به دره‌ای تا به یک تپه بلند رسیدیم. در دور دست خیمه‌ای نمایان شد که از درونش نوری به آسمان بالا می‌رفت. پیک مولا گفت: "امید و آرزوی تو در آنجاست.. بعد از اذن وارد خیمه شدم، به محض ورود، به امامم سلام کردم، امام، پس از جواب سلام فرمود:

"یا ابالحسن! قد کُنّا نَتَوَقَّعُکَ لیْلاً و نهاراً؛ براستی که شب و روز چشم انتظارت بودیم. فَما الذی أبْطَأَ بِکَ علینا؟؛ چیست آنچه ترا به تأخیر بر ما واداشت؟ گفتم: آقای من! تاکنون کسی را نیافتم که مرا به شما رهنمون شود. امام فرمودند: ألَم تَجِدْ أحَداً یَدُلّکَ؟!؛ آیا واقعا کسی را نیافتی که ترا ره‌نماید؟ آنگاه امام با انگشت مبارکش خطی بر روی زمین کشید و سپس فرمودند:

لا!؛ نه چنین نیست! و ل?کِنَّکُمْ کَثَّرْتُم الأمْوالَ؛ بلکه شما تکاثر و مال اندوزی کردید! و تَجَبَّرْتُم علی ضُعَفاءَ المؤمنین؛ و بر مستضعفان مؤمنین سخت گرفتید1 و تکبر کردید! و قَطُعْتُم الرَّحِمَ الذی بَینَکم؛ و پیوندی را که میان خودتان بود نابود کردید! فَأَیُّ عُذْرٍ لکم الآن؟؛ اینک چه عذری دارید؟ طبری، دلائل الإمامة، ص297.

آغاز ریاست جمهوری هاشمی؛ سرآغاز ترور گفتمان مهدوی: رهبر فرزانه، 24 آذر 87: "انحراف در هدفها، در آرمانها را باید مراقبت کرد که پیش نیاید. و این چیزى است که ما در طول این سالهاى طولانی، بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام، درگیرش بودیم.

رهبر معظم انقلاب، نماز جمعه‌ تهران، 23 تیر 68: اگر دلهاى حکام و زمامداران به نور معرفت و حقیقت روشن شده باشد، تجمل و تشریفات و اسراف و برخورداریهاى زیاد و خودرأیى و تکبر و استکبار، جزو لوازم حتمى زمامدارى آنها محسوب نمى‌شود.

آغاز ریاست جمهوری هاشمی سرآغاز تجملگرایی و فشار اسلام آمریکایی: عدالتخانه در گفتگو با محتشمی‌پور، 25/2/ 87: شاخصه‌هایی که امام برای اسلا‌م آمریکایی، مطرح می‌کردند، اسلا‌م مرفه بی‌درد، اسلا‌م سرمایه‌داران مستکبر و اسلا‌م تن‌پروران بود. امام با تجملگرایی مخالف بودند و ساده زیستی را شعار ملت و کشور می‌دانستند. آن‌وقت رئیس‌جمهور مملکت می‌آید نماز جمعه [18 آبان 69] می‌گوید: چه کسی گفته تجمل‌گرایی اشکال دارد؟! اصلا‌ً نماز جمعه باید مانور تجمل باشد و از این تعبیر‌ها؛ خوب این فضا باعث شد در 8 سال دولت کارگزاران، فرهنگ انقلا‌ب و اسلا‌م به سوی مال‌اندوزی و تجمل و اسراف و اشرافیت و بریز و بپاش پیش رفت و آنهایی که باید پشتوانه انقلا‌ب باشند از انقلا‌ب جدا شدند؛ و رفتند به سوی همان اسلا‌م آمریکایی که امام هشدار داده بود!

ولیّ امر مسلمین در دیدار مسؤولان‌ نظام،‌23 مرداد 70: نمى‌شود ما در زندگى مادّى مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمى که خیلی‌شان از اولیات زندگى محرومند! من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. اما حالا مثل عروسى اشراف عروسى بگیریم، مثل خانه اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولى ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافى است؟! نه، ما هم مترفین مى‌شویم. واللَّه! در جامعه اسلامى هم ممکن است مترف به وجود بیاید! از آیه شریفه "و اذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها..." بترسیم! تُرف، فسق هم دنبال خودش مى‌آورد.

مقام عظمای ولایت، 26 فروردین 70: امیرالمؤمنین مى‌گوید زندگى به سمت زهد باید برود. امروز در جمهورى اسلامى، اگر ما احساس بکنیم که زندگى به سمت اشرافیگرى مى‌رود، بلاشک این انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما باید به سمت زهد حرکت بکنیم.

هاشمی در خطبه مانور تجملگرایی، چرا انسان‌هایی پیدا می‌شوند و مردم را دعوت می‌کنند به ریاضت و کم کردن نیازهای جسمانی؟ ص 9، جمهوری 19 آبان 69

امام خامنه ای، 22 خرداد 71: سازندگى، کارى بود که على‌ بن‌ابیطالب علیه‌السلام داشت؛ این، سازندگى است! دنیاطلبى و مادى‌طلبى، کارى است که عبیدالله زیاد و یزید مى‌کردند. آنها تجملات را زیاد مى‌کردند. این دو را با هم اشتباه نباید کرد. امروز عده‌اى به اسم سازندگى خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده‌پرستى مى‌کنند. این سازندگى است؟! آنچه که جامعه ما را فاسد مى‌کند، از دست دادن روح تقوا و فداکارى است؛ یعنى همان روحیه‌اى که در بسیجیهاست. بسیجى باید در وسط میدان باشد تا فضیلتهاى اصلى انقلاب زنده بماند.

آغاز ریاست هاشمی و هشدار رهبری بر نابودی نظام امامت و مهجوریت امام زمان: نائب امام زمان عج؛ 22 خرداد 71: اگر این ارزشها را نگه داشتید، نظام امامت باقى مى‌ماند. آن وقت امثال حسین‌ بن‌على علیه ‌الصلاة و السلام، دیگر به مذبح برده نمى‌شوند. اما اگر اینها را از دست دادیم چه؟ اگر روحیه بسیجى را از دست دادیم چه؟ اگر به جاى توجه به تکلیف و وظیفه و آرمان الهى، به فکر تجملات شخصى خودمان افتادیم چه؟ اگر جوان بسیجى را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - که هیچ چیز نمى‌خواهد جز این‌که میدانى باشد که در راه خدا مجاهدت کند - در انزوا انداختیم و آن آدم پرروى افزون‌خواه پرتوقع بى‌صفاى بى‌معنویت را مسلط کردیم چه؟ آن وقت همه چیز دگرگون خواهد شد. اگر در صدر اسلام فاصله بین رحلت نبى اکرم صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه و شهادت جگرگوشه‌اش پنجاه سال شد، در روزگار ما، این فاصله، خیلى کوتاهتر ممکن است بشود و زودتر از این حرفها، فضیلتها و صاحبان فضایل ما به مذبح بروند. باید نگذاریم. باید در مقابل انحرافى که ممکن است دشمن بر ما تحمیل کند، بایستیم.

رهبر فرزانه اسلام، 6بهمن 71: بعد از آنکه اسلام، اشرافیت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیاى اسلام به وجود آمد. عناصرى با نام اسلام، با سِمتها و عناوین اسلامى - پسر فلان صحابى، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر. وقتى مى‌گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنى این!

 

آغاز ریاست هاشمی و سرآغاز "تجبّر بر ضعفای مومنین و نادیده گرفتن مستضعفین: ولیّ امر، 10/3/ 69: در نظام اسلامى، رفع فقر و محرومیت، در شمار هدفهاى طراز اول است و پایبندى به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنى بى‌معنى و ادعایى پوچ است!

 

امام خامنه ای، 10 اسفند 68: "آن اسلامى هم که طبقات مستضعف و محروم به آن امیدوار نشوند و دل ندهند، اسلام نیست. اسلامى که نتواند آرزوهاى خفته و فروکشته قشرهاى مظلوم را در سطح دنیا - نه فقط در سطح کشور خودمان - زنده و احیا کند، شک کنید در این‌که این دین، اسلام باشد".

چه کسانی مرگ گفتمان امام زمان و انتظار را اعلام کردند؟ حجت خدا، خامنه ای در دیدار رئیس‏جمهور و کارگزاران نظام، 9 تیر 86: "شاید بعضیها، حتّى بعضى مخلصین انقلاب، نه بیگانه‏ها و بددلها؛ حتّى نزدیکان در طول بعضى از سالهاى گذشته تصورشان این بود که شعارهاى اصلى انقلاب؛ سربلندى اسلام، مسئله عدالت، مسئله مبارزه با استکبار، تلاش و مجاهدت براى رفع استضعاف از مستضعفان، دیگر روزگارش تمام شده است" [پس ظهور مولا هم ...]

آغاز ریاست هاشمی و نگرانی رهبری از قطع رحم بین مردم و نظام: نائب امام زمان،،‌ 19 دی 7: آن کسى که مى‌خواهد در مقابل استکبار ایستادگى بکند و توى دهن دشمن جمهورى اسلامى بزند و دل بندگان خدا را شاد، و دل دشمنان خدا را افسرده بکند، باید سعى کند که پیوند محبت و عطوفت و اعتماد میان این ملت و میان مسؤولان نظام، روزبه‌روز بیشتر و قویتر بشود. هر کس عکس این عمل بکند، در جهت استکبار کار مى‌کند. ولیّ امر مسلمین در دیدار مسؤولان‌ نظام،‌ 23 مرداد70: "شما چگونه مى‌خواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، مگر اعتماد مردم باقى مى‌ماند؟! مگر مردم کورند؟!"

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. خبرگزاری فارس، 1 تیر 84: مشاور اقتصادی رئیس قوه قضاییه: سیاست تعدیل اقتصادی که پس از جنگ تحمیلی اجرا شد، وارداتی، استعماری و توصیه صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی بود و مخالفت فرهنگ انقلاب اسلامی است... برخی از طرفداران سیاست تعدیل اقتصادی گفتند و هم اکنون می‌گویند حتی اگر 15 درصد جمعیت کشور در زیر چرخهای توسعه له شوند، اشکال ندارد.