مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 92/3/9
نظر

یکی از علل مهم حسادت این است که حسود، موقعیت خود را نمی‌شناسد و در نتیجه بی دلیل خود را با دیگران مقایسه می‌کند و سرانجام ممکن است گرفتار حسادت شود.

خداوند در قرآن کریم، نشناختن جایگاه خود و آرزوی جایگاه دیگران را این چنین نهی می‌کند:

وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا :  نساء: 32

و هرگز آنچه را که خدا به وسیله آن برخى از شما را بر برخى برترى داده آرزو مکنید (مردان و زنان امتیازات شرعى و قانونى و جسمى و روانى یکدیگر را، و هر فرد یا گروهى امتیازات خدا دادى دیگرى را از قبیل مال و مقام و فرزند، آرزو نکند، زیرا این امتیازات طبق حکمت و نظام اتم خلقت است و تمنیات ضدّ آن سبب بروز حسد و فساد در جامعه است) براى مردان بهره‏اى است از آنچه کسب کرده‏اند (به دستشان رسیده از راه خصوصیات غیر اختیارى یا امور اختیارى) و براى زنان نیز بهره‏اى است از آنچه کسب کرده‏اند و از خداوند از فضل او بخواهید، که همانا خداوند به همه چیز داناست . ( طبق مصلحت عطا می ‏کند(

امام صادق علیه السلام می فرماید:

روزی حضرت عیسی علیه‌السلام با یکی از اصحابش می‌خواستند از رودخانه ای بگذرند، حضرت خود بر روی آب رفت و اجازه این کار را نیز به همراهش داد، یار حضرت عیسی علیه‌السلام در حین عبور از آب بود که گرفتار تکبر شد و در نتیجه در آب فرو رفت. پس از آنکه حضرت عیسی علیه‌السلام او را از آب درآورد، از او پرسید: چه شد که در آب فرو رفتی؟

قصید (یار حضرت) گفت: با خود گفتم که روح اللّه بر روی آب می‌رود و من هم بر روی آب می‌روم [پس با هم چه فرقی داریم؟ ]و برای همین، تکبر داخل قلبم شد. پس حضرت عیسی علیه‌السلام به او فرمود: همانا خود را در غیر جایگاهی قرار دادی که خداوند برای تو قرار داده بود، پس خداوند از این حرف تو غضبناک شد، پس به سوی خداوند (عزّوجل) از آنچه که گفتی توبه کن.

دیدم برخی، به بدن سالم خود، اعتماد دارند و برخی دیگر به مال زیاد خویش دل بسته‌اند و گروهی هم به افراد دیگر تکیه و اعتماد نموده‌اند، و شنیدم که خداوند می‌فرماید:کسی که پرهیزکار باشد، خداوند او را از گرفتاری‌ها بیرون آورده و روزی او را از راهی که گمان به آن ندارد، می‌رساند، و کسی که به خدا توکّل نماید، خدا او را کافی است. با توجه به این آیه، به خدا توکّل و اعتماد نمودم و از دیگران چشم پوشیدم

امام صادق علیه السلام فرمود: «مرد توبه کرد و به همان جایگاهی که خداوند برایش در نظر گرفته بود بازگشت. بنابراین، تقوای الهی را پیشه کنید و بر همدیگر حسادت نورزید.»(وسائل الشیعه، ج 11، ص 292)

برخی از مردم با برخی دیگر دشمنی می‌کنند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «شیطان دشمن شماست، شما نیز او را دشمن قرار دهید».(سوره فاطر، آیه 6) بنابراین، به دشمنی با شیطان پرداختم و از آن پس، دیگر با مردم دشمنی نورزیدم.

دیدم، مردم در راه به دست آوردن روزی بسیار تلاش و پا فشاری می‌کنند (هر چند از راه حرام باشد) حال آن که خداوند در قرآن می‌فرماید: «نیافریدم جنیان و انسان را مگر برای پرستش خدا، من از آن‌ها روزی و غذایی بر خود نخواسته‌ام (یعنی روزی دهنده ما هستیم نه آن‌ها)، خداوند روزی دهنده تواناست»(سوره ذاریات، آیات 56 تا 58) دانستم که وعده خدا حق است و گفتارش راست. اطمینان به وعده او پیدا کردم و راضی به رضایش گشتم، از این راه، به بخشش خداوند دل بستم و دیگر به سراغ روزی (از راه حرام) نرفتم و به انجام وظیفه همت گماشتم.

دیدم برخی، به بدن سالم خود، اعتماد دارند و برخی دیگر به مال زیاد خویش دل بسته‌اند و گروهی هم به افراد دیگر تکیه و اعتماد نموده‌اند، و شنیدم که خداوند می‌فرماید:کسی که پرهیزکار باشد، خداوند او را از گرفتاری‌ها بیرون آورده و روزی او را از راهی که گمان به آن ندارد، می‌رساند، و کسی که به خدا توکّل نماید، خدا او را کافی است. (سوره طلاق، آیات 2 و 3) با توجه به این آیه، به خدا توکّل و اعتماد نمودم و از دیگران چشم پوشیدم.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «احسنت، به خدا سوگند، تعالیم تورات، انجیل، زبور، قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی به این هشت موعظه بر می‌گردد.»