مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 92/5/31
نظر

«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى» [سوره طه / آیه 124] و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگىِ تنگ [و سختى‏] خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور می کنیم.»  

 

 خداوند به موسی (علیه السلام) در خلال مناجاتش با او فرمود: «ای موسی، در هیچ حال مرا فراموش نکن و به مال و دارایی فراوان شاد مشو؛ زیرا از یاد بردن من ، دل‌ها را سخت می کند و همراه ثروت زیاد، گناه نیز زیاد است.»

 

رابطه بین یاد خدا و تنگ شدن روزی چیست؟

راستی چه رابطه ای بین دوری از نماز و ذکر خدا و سخت و تنگ شدن زندگی وجود دارد؟

مرحوم علامه طباطبایی به زیبایی این س?ال را پاسخ گفته اند: «زیرا هر کس پروردگار خود را فراموش کند و به یاد او نباشد راهی برایش نمی ماند، جز این که به دنیا توجه کامل کند و آن را مطلوب و هدف خویش قرار دهد و برای به دست آوردن آن بکوشد و تمام همّ و غَمش را صرف درست کردن زندگی خود و توسعه دادن به آن و بهره‌مند شدن از آن کند.

زندگی چنین کسی، چه کم باشد چه زیاد، جوابگوی تقاضا و نیاز درونی او نیست؛ زیرا این خاصیت دنیا و دنیاطلبی است که هر چه به دست آورد راضی نشود و سعی کند بیشتر به چنگ آورد و حرصِ او را توقف گاهی نیست. از این رو نسبت به آنچه ندارد و می خواهد همیشه ناراحت و ناراضی است.

از سوی دیگر، غم و اندوه و نگرانی و اضطراب و ترس از پیشامدها و بلاهای گوناگون، چون مرگ و بیماری و آفات و حسادت بدخواهان و توطئه دشمنان و ناکامی در کوشش‌ها و از دست دادن کسان و چیزهایی که دوست دارد، او را پیوسته دلتنگ و بی قرار می کند؛ در صورتی که اگر مقام و عظمت پروردگار خویش را می شناخت و همواره به یاد او و در ارتباط با او بود و او را فراموش نمی کرد (همچون قطره ای بود که به دریا وصل شده)؛ در این حال یقین می کرد که نزد پروردگارش حیاتی جاودانه و مُلکی زوال‌ناپذیر و عزتی همیشگی و کرامتی بی‌اندازه در انتظار اوست و می فهمید که دنیا گذرگاه است و در مقایسه با آخرت هیچ است و ناچیز.

نتیجه چنین ارتباط و تفکر و بینشی این می شود که به همان مقدار از دنیا که برایش مقدر شده، قناعت می کرد و خود را در تنگنا و سختی قرار نمی داد.