مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 88/3/31
نظر
1- «آیا صندلی ریاست جمهوری اینقدر ارزش دارد که ما بیاییم و به مردم دروغ بگوییم؟»

این جمله تاکیدی آقای مهندس موسوی خطاب به احمدی‌نژاد در مناظره با آقای کروبی بیان شد (17خرداد) مناظره‌ای که بیشترین حجم آن به نقد و حمله به کاندیدای رقیب (احمدی‌نژاد) و البته غایب گذشت.

جمله فوق را آقای مهندس موسوی خطاب به مردم و احمدی‌نژاد گفت.

امروز زمان زیادی از آن فضا و بیان نمی‌گذرد. اعتراض به رای اکثریت مردم و وجود برخی شبهات و احیانا برخی تخلفات به جای پیگیری از مجراهای قانونی به کف خیابان‌ها کشیده شده است و تا به حال علاوه بر خسارت‌های مالی و خون‌های ریخته شده و احساسات جریحه‌دار شده مردم شاهد شادمانی دشمنان تاریخی این انقلاب و مردم هستیم.

آقای موسوی!


شما که راه‌های قانونی را زیر پا نهاده‌اید و در میان شعله‌های خشم و آتش و دود دنبال آرای گم شده! خود می‌گردید، آیا به مردم حق می‌دهید از شما بپرسند:

آقای موسوی صندلی ریاست جمهوری چقدر می‌ارزد؟

2- شورای نگهبان از 3 نامزد معترض (آقایان کروبی، موسوی و رضایی) دعوت کرده بود در جلسه فوق‌العاده دیروز این شورا که با حضور فقها و حقوقدانان عضو تشکیل می‌شود، شرکت و دلایل، توضیحات و مستندات خود را با اعضای شورا مطرح نمایند تا این شورا در تصمیم نهایی همه دیدگاه‌ها، مدارک و مستندات ارائه شده را مورد توجه قرار دهد.

با کمال تاسف آقایان کروبی و موسوی در این جلسه حاضر نشدند و تنها آقای محسن رضایی با حضور در جلسه دیدگاه‌های خود را مطرح و در نتیجه مقرر شد صندوق‌های مورد نظر ایشان با حضور نماینده وی مورد بازشماری قرار گیرد.

از سوی دیگر عدم حضور آقایان موسوی و کروبی چند معنا می‌تواند داشته باشد:

الف: عدم قبول ساز و کار قانونی و عدم پذیرش مرجعیت شورای نگهبان برای رسیدگی به شکایت‌ها

ب: نداشتن مدارک و مستندات قابل ارائه و عدم امکان دفاع منطقی از ادعاهای مطرح شده

ج: علاقه‌مندی به تداوم فشارهای سیاسی از طریق تجمعات غیرقانونی و تشدید خشونت‌ها و متهم کردن نظام به برخوردهای تند

د: پافشاری در درخواست غیرقانونی ابطال انتخابات براساس درخواست خود

هر کدام از دلایل فوق که باشد مسیر در پیش گرفته شده نه در چارچوب قانون و نظام بلکه به نوعی خروج از نظام می‌تواند تعبیر و تفسیر شود.

آقایان موسوی و کروبی در سرنوشت‌سازترین آزمون خود پس از انقلاب قرار دارند؛ سرنوشتی که تنها به دست خود آنان رقم خواهد خورد. حضور در جبهه انقلاب یا خروج از این جبهه.

هر چند آرزو می‌کنیم بتوانیم آقایان را در جبهه انقلاب ببینیم و صد البته امروز و هر لحظه این مرز در حال باریکتر شدن است.

3- همزمان با انتخابات در ایران، انتخاباتی دیگر در لبنان برگزار شد. حامیان سید حسن نصرالله (گروه 8 مارس) در یک سو و گروه 14 مارس در سوی دیگر.

نتیجه انتخابات با وجود همه فشارها به حزب‌الله و حمایت‌های خارجی از گروه 14 مارس به زیان حزب‌الله لبنان تمام شد.

سیدحسن نصرالله با حضور در تلویزیون ضمن پذیرش شکست احترام به دموکراسی را یادآور شد. او البته حرف‌های خود درباره عوامل موثر در پیروزی رقیب را نیز برشمرد که کمک خارجی حداقل آن بود.

سیدحسن نصرالله در تحلیل شکست حزب‌الله و نحوه مواجهه با آن گفت: «وقتی نتایج روشن شد دچار تزلزل نشدیم زیرا ما آن را یک مرحله می‌دانیم نه پایان دنیا یا تاریخ، واقعیت‌هایی را از انتخابات در لبنان خواهیم گفت که البته بدان معنا نیست که نتایج انتخابات را قبول نداریم.»

اگر سید حسن نصرالله همواره ایران را به عنوان الگو معرفی می‌کند، کاش امروز ما و نامزدهای معترض محترم می‌توانستند این شجاعت را داشته باشند و به او تاسی و اقتدا کنند.