مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 92/7/28
نظر

قرآن فردی را سالم و سلیم النفس می داند که با تکیه بر فطرت توحیدی از ایمان قلبی برخوردار بوده و در رفتار با ایجاد تعادل میان قوای متضاد درونی و نیز تقابلات بیرونی و درونی برخاسته از غرایز و محیط بهترین شیوه را در دستیابی به خوشبختی و قرب الی الله برگزیند. از نظر قرآن کسانی که در عقیده، کفر و در عمل، نفاق را برگزیدند از سلامت روانی برخوردار نبوده و دچار بیماری روانی هستند: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا».(بقره: ده)  

 

نشانه های سلامت روان

سلامت روان آن چنان که پیش از این گفته شده، تنها سلامت در رفتار نیست بلکه یکی از نشانه های سلامتی روان، سلامتی رفتار است. بنابراین کسانی که از توحید و ایمان درستی برخوردار نیستند همانند کافران و منافاقان حتی مؤمنان ضعیف الایمان، از رنجوری روان برخوردارند. این رنجوری خود را در مظاهر بیرونی و رفتاری و واکنش های عملی به خوبی نشان می دهند. وجود اضطراب، ترس، نگرانی، وسوسه و افسردگی، همه نشانه ای از روان رنجوری فرد دارد (بهداشت روان، ص سی ودو) این نشانه ها خود را در دو صورت فردی و اجتماعی بازتاب می دهد. ما در اینجا به برخی از نشانه های سلامت روانی از منظر قرآن اشاره می کنیم تا افزون بر یافتن نشانه های منفی به نشانه های اثباتی سلامت روانی در برابر رنجوری آن اشاره داشته باشیم.

الف. آرامش روحی

آرامش زمانی در انسان پدید می آید که به واجب دینی، نفسی و اجتماعی خود عمل کرده باشد در صورتی که انسان هر یک از این موارد را نادیده گیرد دچار بیماری های روحی گشته و روان رنجور می گردد. اعراض از یاد خدا و دستورهای او یا عدم ایمان به خدا می تواند فرد را دچار بیماری نماید و سلامت روانی اش را در معرض خطر قرار دهد، چنان که یاد خدا موجب آرامش دلها و آرامش روحی می گردد.
«الا بذکر الله تطمئن القلوب»(رعد: بیست و هشت): همانا با ذکر خدا دل ها آرام می گیرند.
واما منظور از ذکر الله چیست؟ چگونه دل انسان با یاد الله آرام می گیرد؟ اگر شخصیت انسان شبیه به یک کوه یخ باشد و ضمیر ناخودآگاه آدمی، نه دهم که یخ مستور و مخفی در آب، اگر ضمیر ناخودآگاه بر وجود آدمی سیطره داشته باشد و تعیین کننده و کارگردان پشت صحنه باشد، اگر انواع اختلالات رفتاری و بیماری های روحی و روانی تجلی تیره شدن روابط خودآگاه و ناخودآگاه تلقی گردد و اولین گام در تخفیف این بیماری ها انتقال موضوعات و مسائل درون ناخودآگاه به سطح آگاه بیمار باشد، معنا و اهمیت ذکر معلوم و روشن می گردد. ذکر الله به طور خاص یعنی با خبر ساختن، خبر گرفتن و توجه کردن ارادی و معتمدانه ذهن هشیار از آن چیزی که در ناخودآگاه آدمی وجود دارد. (اصول کلی بهداشت روان در اسلام، ص پنجاه و سه)
ذکر یعنی اعتراف به حضور او، به محض اینکه الله حاضر در ناخودآگاه آدمی، اما غایب از سطح آگاه ذهن به یاد آورده می شود، ناگهان ابهامات از بین می رود، یک احساس شعف، آرامش طمأنینه، احساس معنادار بودن زندگی شخص و کل هستی، یک احساس تعالی به انسان دست می دهد و قلب متلاطم، ناآرام و مضطرب، آرام می گیرد(انوار درخاشن ج نه، ص دویست و بیست) و همراهی و پذیرش ولایت الله، ترس، خوف، غم و اندوه را از دل ها می زداید. (تفسیر نمونه، ج هشت، ص سیصد و سی وسه)
«الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون، الذین امنوا و کانوا یتقون، لهم البشری فی الحیاه الدنیا و فی الاخره لا تبدیل لکلمات الله ذلک هو الفوز العظیم».(یونس: شصت و دو تا شصت و چهار).
و ذکر، او را به آینده امیدوار میسازد؛ چون ترس از آینده همواره هر گونه آرامش و آسایش را از انسان سلب می نماید. وقتی انسان همواره از آینده مبهم و نامعلومی در رنج باشد، آسایش و آرامش کنونی بر او سخت و دشوار می گردد و از وی سلب می شود در حالی که ایمان به آینده او را امیدوار و توانایی بهره گیری از لذت های حال را در او افزایش می دهد (المیزان، ج هفده: ص 415).
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون». (فصلت: سی)
آرامش روحی در سه چیز نمودار می شود:
1. توانایی در برخورد با بحران ها، و این به توانایی فرد در استواری و بردرباری و مقاومت در برابر رنج ها، مصیبت ها، سختی ها و شکست های گوناگون بر می گردد، بدون آنکه تعادل روانی، سلامت روحی خود را از دست دهد. این حالت جز با این باور تحقق نخواهد یافت که هر چه انسان بدان دچار می شود به قضای الهی و از باب آزمایش و ابتلای او است، و این که تنها او قادر به دفع شر و ضرر است و باید به خداوند اتکا نماید، چه بسا آن شر و مصیبت دریچه ای به سوی خیر و سعادت ابدی او باشد (تفسیر منهج الصادقین، ج یک، ص چهار صد و نود)
«و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم والله یعلم و انتم لا تعلمون» (بقره: دویست و شانزده)
2. توانایی بر شکیبایی و تحمل سختی ها، زیرا صبر و شکیبایی در برابر سختی ها نشان دهنده ی سلامت روانی است. انسان صابر به این درجه از کمال دست یافته است که همه این سختی ها برای رهایی و آزادسازی توانایی های بالقوه ای است که در او نهاده شده است، و این توان و قدرت نهان جز به هنگام بروز شداید و سختی ها آشکار نمی شود. پس سختی ها را ابزاری برای خروج توانمندی ها از قوه به فعلیت می بیند و با این شیوه توان و تعقل و خردش فزونی یافته و استعدادهای نهفته اش آشکار می شود.
«ولنبلونکم ء من الخوف و ا لجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین»(بقره: صد و پنجاه و پنج)
در حقیقت صبر و شکیبایی در برابر شداید و سختی ها نشان دهنده ی سلامتی ایمان و تعادل شخصیتی اوست که با به کارگیری از توان و قدرت نهفته می تواند راه کاری مناسب برای برون رفت از آنها یافته است و عمل صالح و درستکاری نیم دیگر از ایمان خویش را آشکار می سازد، زیرا ایمان کامل در سلامت عقیده و عمل صالح است که صبر و شکیبایی بخش نخست یعنی سلامت عقیده و نیز عمل صالح و درست در حل مشکل، نشان دهنده ی کمال ایمان اوست.
3. توانایی و درک درست آینده و خوش بینی به آن، زیرا کسی که از سلامت روان برخوردار است به آینده امیدوار است و هدف از زندگی را تلاش برای درک محبوب و لقاء الله می بیند، از این رو سختی ها را ابزاری برای رسیدن به آینده ای روشن می یابد که:
«ان مع العسر یسرا» (انشراح: شش): با هر رنجی آسانی است.

ب. خودکفایی و استقلال در فعالیت ها و بهره گیری از نتایج

یکی دیگر از نشانه های اثبات سلامت روح و روان آدمی، خودکفایی و استقلال در کارها و بهره گیری از نتایج درست آن است، به این معنا که بر پایه ی آنچه توانایی های فرد و امکانات و مهارت هایش اجازده می دهد در کار خویش استقلال را حفظ نماید. از راه کار و استقلال در عمل فرد می تواند به اهداف حیاتی خویش دست یابد.
«لیاکلوا من ثمره و ما عملته ایدیهم افلا یشکرون». (یس: سی و پنج)

ج. خوشنودی از خود و دیگران

یکی دیگر از نشانه های سلامت روان آن است که انسان از خود، استعداد، امکانات و توانایی های خدادادیش خرسند و خوشنود بادشد و شکر و سپاس آن را به جای آورد. سپاس و خرسندی از این نعمت ها بهره گیری درست و کامل از آنهاست. کسی که از خود و نعمت هایش خرسند و خوشنود نباشد همواره در آرزوی چیزی خواهد بود که گاه برون از توان اوست، از این رو دچار حسد، افسردگی و مانند آن می گردد. کسی که از خود و نعمت های خود خشنود و خرسند است نه تنها سپاس گزار آن می شود بلکه اعتماد و عزت نفس در او افزایش می یابد که این مسائل موجب آرامش وی می شود. اعتماد و عزت نفس موجب می شود که همکاری و تعامل بادیگران نیز در او شدت یافته و از دیگران بیش از آنچه که هستند متوقع نباشد.

د. توانایی بر کنترل نفس

کسی که از تعادل روانی و سلامت روحی برخوردار است، می تواند بر کشش ها و گرایش های شهوانی کنترل داشته باشد و آن ها را در جهت اهداف عالی خود به کار گیرد. نه تنها غرایز خویش را سرکوب نمی کند بلکه با کنترل و هدایت آنها به بهترین شیوه، آن قوا و غرایز را به خدمت خود در می آورد و غرایز نفسانی را نعمت های دنیایی برای تکامل رشد خود می یابد. (تفسیر راهنما، ج دو، ص سی و چهل و نه)
«زین اللناس حب الشهوات من النساء البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاه الدنیا و الله عنده حسن الماب».(آل عمران: چهارده)

هــ. توانایی بر پذیرش مسؤولیت

توانایی برای پذیرش مسؤولیت ها یکی از مهمترین نشانه های سلامت روانی فرد از دیدگاه قرآن است.
«فوربک لنسالنهم اجمعین، عما کانوا یعملون» (حجر: 92 و 93)؛
«ولو شاء الله لجعلکم امه واحده واحده ولکن یضل من یشاء و یهدی من یشاء ولتسالن عما کنتم تعملون»(نحل: نود و سه)
پس هر فردی که مسؤولیت اندیشه، عقیده، رفتار و گفتارش را بپذیرد، دارای سلامت رفتار است.

و. توانایی بر فداکاری و ایثار

از آنجایی که انسان متعادل در ایمان و عمل از سلامت روانی برخوردار است و به اصل توحید در همه ی امور اعتقاد دارد و به آن پایبند می باشد، در مقام عمل این توان و قدرت را داشته باشد تا با بذل و بخشش به دیگران کمک نماید و نیز از جان و مال خود برای تکامل فردی و اجتماعی جامعه ایمانی اش بکوشد و در این راه جانفشانی نماید.(مجمع البیان، ج یک، ص سیصد و ده)
«ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه»(توبه: صد و یازده)
«یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر الکم ان کنتم تعلمون». (صف: ده و یازده)

ز. توانایی بر ایجاد ارتباط درست با دیگران

کسی که از سلامت روان برخوردار است به راحتی و آسانی می تواند با دیگران ارتباط برقرار نماید و در رفع نیازهای خود و دیگران با آنان همکاری کند.
«وتعاونوا علی البر و التقوی ولا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شدید العقاب».(مائده: دو)
زیرا انسان همواره نیازمند به دیگران است. این ارتباط و تعامل و همکاری باید بر پایه دوستی و اعتماد باشد.(المیزان، ج پنج، ص صد و هفتاد و دو)
«انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون». (حجرات: ده)

ح. گزینش اهداف واقعی

یکی از شرایط سلامت روانی آن است که فرد بتواند هدف واقعی و حقیقی را تشخیص داده و انتخاب نماید و در انتخاب هدف دچار گمراهی نگردد، از این رو هدف های زودگذر را اصل قرار نمی دهد.
«انما الحیاه الدنیا لعب و لهو». (محمد: سی و شش) (المیزان، ج هجده، ص دویست و هفتاد)

ط. احساس خوشبختی و سعادت

یکی از نشانه های بارز و صحت و سلامت روان آن است که فرد احساس خوشبختنی و سعادت نماید.