مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 92/8/30
نظر

«و قل أعوذ بک من همزات الشیاطین * و أعوذ بک رب أن یحضرون» 

همه می دانند که شیطان، دشمن سر سخت انسان است و به قول معروف دست از سر ما برنمی دارد؛

اول سعی می کند که ما مکروهی را انجام بدهیم . سپس راه را برای ارتکاب گناه صغیره باز می کند و پس از آن کوچک شمردن صغیره و اصرار بر آن- که خود گناه کبیره است- برایش پیش می آورد و آنگاه گناهان کبیره برای انسان عادی می شود. 

سپس دستبرد به قلب و اصل ایمان شروع می شود.

خلاصه م?من را به وسوسه و شک می اندازد، بدون اینکه طرف بفهمد که در چه دامی افتاده است! و تنها راه مقابله با این دشمن، پناهندگی به خداست.

شیطان مثل سگ درنده ای است که اجازه نمی دهد کسی به خیمه سلطنتی و بارگاه قرب نزدیک شود؛.

غیر از آشنایان «مخلصین» کسی نمی تواند به خیمه نزدیک بشود و تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که صاحب خیمه را صدا کنیم و بگوییم که این سگ درنده را رام کند .

تنها راه چاره، استعاذه و پناهندگی به خداست؛ البته استعاذه فقط این نیست که «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» بگوییم بلکه باید در عمل نیز به حقیقت به خدا پناهنده شویم. 

باید بعضی شرایط را در خودمان ایجاد کنیم؛ مهم حال استعاذه و حقیقت استعاذه را داشتن است نه به زبان استعاذه گفتن ... 

حقیت استعاذه، فرار از گناه است؛ خدایا! کمکمان کن که از شر شیطان بگریزیم؛ یعنی از گناه فرار کنیم. استعاذه به حق، یعنی از گناه فرار کردن. 

اینکه زبان را محکم بگیریم ، لغو نگوییم و در عوض بگوییم: «أعوذ بالله». پس «أعوذ بالله»، یعنی «أعوذ بطاعة الله من طاعة الشیطان». 

خدایا من می خواهم به طاعت تو پناه بیاورم و از بندگی شیطان فرار کنم. 

این طور نمی شود که دست در دهان شیر بکنیم، آن وقت به زبان بگوییم من از شیر می ترسم! 

تا از شیطان فرار نکنیم، هزار بار هم «أعوذ بالله» یا «لعنت بر شیطان» بگوییم، هیچ فایده ای ندارد؛ آن موقع و در آن شرایط اصلا باید از این «أعوذ بالله» گفتن هایمان استغفار کنیم!!!

از جمله راه های مبارزه علیه دسیسه های شیطانی این است که انسان به توبه و رجوع بسوی خداوند مبادرت کند. این شیوه مبارزه، شیوه بندگان صالح و شایسته خداوند است. خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»

بلکه آن نزد صاحب عرفان * نیست الا أعوذ بالشیطان 

گاه گویی اعوذ و گه لا حول * لیک فعلت بود مکذب قول 

اگه شیری دنبال ما افتاد، باید به قلعه محکمی پناه ببریم نه اینکه نزدیکش شویم، دست در دهانش کنیم و به زبان بگوییم: وای! وای! چقدر ترسناکه!!!

حقیقت استعاذه، پناهنده شدن به قلعه محکم الهی است.

بعد از روشن شدن این مطلب که شیطان دشمنی قوی و هوشیار و در کمین است، باید دانست که در برابر چنین دشمن مسلّحی، آمادگی همیشگی لازم است. 

در روایات از بعضی امور به عنوان سلاح م?من در برابر شیطان یاد شده است: 

1- وضو

یکی از سلاح های م?من وضو است. پیامبر اکرم-صلّی الله علیه و آله و سلّم- فرمودند: «الوضوء سلاح الم?من» 

مستحب است م?من همیشه باوضو باشد؛‌ وضو در هنگام خواب نیز شیطان را دفع می‌کند. 

از این بالاتر در بعضی از روایات وارد شده که تجدید وضو نیز مستحب شمرده شده است: «الوضوء علی الوضوء نور علی نور.»(وسائل الشیعة، ج 1، ص 377، ح 8) 

2- توبه و استغفار

 از جمله راه های مبارزه علیه دسیسه های شیطانی این است که انسان به توبه و رجوع بسوی خداوند مبادرت کند.

این شیوه مبارزه، شیوه بندگان صالح و شایسته خداوند است. خداوند می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ »(الأعراف:201 )

(پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌ای از شیطان می‌شوند به یاد (عداوت و نیرنگ شیطان، و عقاب و ثواب یزدان) می‌افتند، و (در پرتو یاد خدا و به خاطر آوردن دشمنی اهریمن) بینا می‌گردند (و آگاه می‌شوند که اشتباه کرده‌اند و از راه حق منحرف شده‌اند، و لذا شتابان به سوی حق برمی‌گردند)).

«طایف» به اراده گناه یا رسانیدن گناه تفسیر شده است.

«تذکروا» یعنی: بیاد عذاب خداوند یا به یاد ثواب زیاد و بزرگ یا وعده و وعید خداوند می افتد،‌ به خدا پناه می برد.

«نادا هم یبصرون» یعنی: درست عمل می کنند و از غفلتی که بدان مبتلا بودند، بیدار می شوند.

از این آیه چنین استفاده می شود که شیطان سعی دارد انسان را به یک بیراهه و سردرگمی سوق دهد تا حق را تشخیص نداده و آن را نبیند و با ایجاد موانع و القاء شکوک و شبهات ، واقعیت امر را بر انسان مشتبه سازد.

شیطان مثل سگ درنده ای است که اجازه نمی دهد کسی به خیمه سلطنتی و بارگاه قرب نزدیک شود؛ فقط غیر از آشنایان «مخلصین» کسی نمی تواند به خیمه نزدیک بشود و تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که صاحب خیمه را صدا کنیم و بگوییم که این سگ درنده را رام کند

پیوستن به جماعت مسلمانان

از جمله عواملی که انسان را از دام شیطان نجات می دهد،‌ این است که مسلمان در دارالاسلام زندگی کند و به گروه شایسته و صالحی بپیوندد که در کارهای حق او را مساعدت و در انجام معروف او را تشویق می کند، گروهی که یادآور خصلت های زیبا می باشد، زیرا در اتحاد و انسجام قوت و قدرتی ارزشمند پدیدار است.

 

تا وقتی پناه به خدا هست چرا فرار از شیطان؟

در روز چندین بار این جمله زیبا رو تکرار می کنیم «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ پناه می‌برم به خدا از شر شیطان رانده شده».

اگر پناه بردن را مثل پناه بردن بچه از ترس نیروی قوی‌تر به دامان مادر بدانیم که بعید است دستور اسلام این باشد؛ چون خداوند دستور مجاهده می‌دهد «وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ »(سوره بقره، آیه 218)، 

و دستور پیامبر اسلام به جهاد اکبر (مبارزه با شیطان و نفس) در مقابل جهاد اصغر (مبارزه با دشمنان ظاهری)(بحارالانوار، ج 19، ص 182)

بنابراین پناه بردن به معنای ضعف نشان دادن نیست ، بلکه مدد از نیروی قوی‌تر برای مقابله جدیدتر و شدیدتر با دشمن می‌باشد.

مبارزه با شیطان آسان نیست ولی اگر اعوذ بالله به معنای واقعی گفته شود، انسان به نیروی بی‌نهایت متصل می‌گردد که می‌تواند با نفس و شیطان مبارزه کند.