مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 92/11/24
نظر
22 بهمن پشتوانه محکمی برای مسئولان دیپلماسی است البته اگر قدر آن را بدانند، با این پشتوانه مردمی و حکومتی، باید دست و پای حریف به لرزه بیفتد که اگر اینچنین شد، پیروزی در دسترس است و اگر نشد، عیب از نحوه مطالبات و مذاکرات آقایان خواهد بود

پس از 10 سال، نه تنها برنامه هسته ای ایران متوقف شد بلکه برخی از آن نیز به عقب رفت، همه گزینه ها روی میز است، گزینه نظامی روی میز است، تحریم ها باعث شد ایران به پای میز مذاکرات بیاید، باید بساط هسته ای ایران به صورت کامل برچیده شود، برنامه های موشکی ایران نیز در گام نهایی مذاکرات مدنظر ماست، اگر این مذاکراتبه نتیجه نرسد گزینه نظامی مجددا روی میز می آید، ساختار کلی تحریم ها همچنان پابرجاست، با پول ما برای مردم فقیر ایران سبد کالا و غذا تهیه کردند، حقوق بشر، دفاع از تروریست و...؛ اینها، عربده کشی های سران کاخ سفید البته از راه دور بود که طی چندماه اخیر، موجب گوش آزاری ملت ایران شده بود.
 مذاکرات هسته ای و قطعنامه مرده ژنو که با انتقادهای گسترده ای در داخل کشور همراه شده بود، اما یک فایده قابل بررسی داشت و آن، بالارفتن تجربه ملت ایران و همزمان، افزودن بر ظرفیت فکری مردم بود تا بی اعتمادی آمریکای جنایتکار را برای چندمین بار مشاهده کنند.
 طی بیش از 6 ماه گذشته و از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم، به جهت برخی سوءبرداشت ها در ذهن حریف آمریکایی و بروز برخی توهمات راجع به افکار عمومی ملت در طرف مقابل، رفتار عجولانه و شتاب زده ای از سوی مقامات آمریکایی دیده شد.

ملت، براساس رهنمود امامش، سال 92 را با نام سال حماسه ها آغاز کرد و در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، با حضور حداکثری، به کاندیداهای مدنظر خود رای داد و سرانجام، شیخ حسن روحانی با کسب 0/7 درصد رای بیشتر از حد نصاب، در همان مرحله نخست راهی پاستور شد.
کاندیداهای دیگر نیز در کمترین زمان ممکن به فرد منتخب تبریک گفته و برای همکاری با دولت جدید اعلام آمادگی کردند و اینچنین بود که تراز جدیدی از مردمسالاری دینی در ایران اسلامی به نمایش درآمد و بی آنکه خون از بینی کسی بریزد و یا کوچکترین ناامنی احساس شود، درحالی نیمی از شرکت کنندگان در انتخابات به فرد منتخب رای نداده بودند، اما همگی به قانون تمکین کرده و جلوه های زیبایی را ترسیم نمودند. (برخلاف قانون شکنی علنی در سال 88)

اما از زمان اعلام نتایج، سران ایالات متحده با کروکی های همیشه اشتباه برخی مزدوران داخلی، دچار نوعی از توهم شدند و تفسیر خود از رای مردم را به اثربخش بودن تحریم ها ارتباط دادند و با این خودشیفتگی و برخی پالس های مثبت که از داخل ایران دریافت کردند (مانند اقدامات نابجای نیویورک) امر بر آنها مشتبه شد که فرش های قرمز در حال پهن شدن هستند!

یانکی ها که خود با انواع و اقسام مشکلات درونی و بیرونی مواجهند، برای رهایی از این بلایای خودساخته و انحراف افکار عمومی داخلی و خارج و پس از شکست مفتضحانه در تهدید رسمی نظامی علیه سوریه، به سرعت با پیشنهاد مذاکرات جدید هسته ای موافقیت کرده و از سر استیصال، در یک شتاب زدگی تاریخی با ایران اعلام توافق نمودند. توافقنامه ای که البته موافقت با آن از سوی دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم، امری به شدت بحث برانگیز و جنجالی شد به نحوی که بسیاری از دیپلمات های سابق و آشنا به مسایل دیپلماسی و مذاکره، سکوت را به صلاح ندانستند و لب به انتقادات حقوقی و فنی باز کردند.

در آن طرف، هنوز وزیر خارجه آمریکا از اتاق تصویب قطعنامه مرده ژنو خارج نشده بود که دورویی خود را آغاز کرد و بلافاصله بر تشدید رجزهای گوشخراش و کوبیدن بر طبل های توخالی همت گمارد. پس از کری، نوبت به پرزیدنت اوباما رسید که او نیز گزینه های روی میز جعلی را مورد سرشماری قرار دهد، در ادامه سایر مسئولان آمریکایی و وزرا و سناتورها و اندیشکده های مختلف، هر یک از ظن خود یار قطعنامه مرده ژنو شدند و با خوشحالی اعلام کردند برنامه هسته ای در ایران نه تنها متوقف، بلکه به عقب رانده شد!

گستاخی های ششلول بندهای هالیوودی البته با چراغ چشمک زن های داخلی ایران، افزایش نیز می یافت. وقتی در داخل کشور و در آستانه مذاکرات، مسئولی دولتی می گوید خزانه کشور خالی است (!)، نفر دیگر در یک سخن کاملا ضدامنیتی مدعی آن می شود که آمریکا با یک موشک می تواند ساختار دفاعی ما را از بین ببرد (!) و در ادامه، مانند سال های دهه 60 که جنگ نابرابر ایران و استکبار به نمایندگی حزب بعث عراق در حال وقوع بود، ملت را در دهه فجر برای گرفتن سبد کالا آنچنان تحقیر کرده و به صف کشاندند تا خوراک خوبی برای رسانه های بیگانه تهیه شود، قطعا حریف آمریکایی نیز از این همه همکاری، احساس شادمانی، پیروزی و البته پررویی برای ادامه بی ادبی هایش می کند.

ملت اما در همه این 6 ماه، بی ادبی های آمریکایی ها را دید و در جریان مذاکرات قرار گرفته و همه چیز را فهمیده بود؛ ملت متوجه شد که در اقتصاد هزار میلیارد دلاری ایران، 4/2 میلیارد دلار پول خودمان که توسط دزدهای کاخ سفید به سرقت رفته، کوچکترین نقشی نخواهد داشت و برگرداندن آن با این همه توهین و تحقیر، معامله سود بخشی نیست.

اینگونه بود که گزینه های روی میز مردم ایران نیز یکی یکی اعلام شد: "راهپیمایی 22 بهمن" ، "مرگ بر آمریکا" ، "لبیک یا حسین" ، "ما برای نبرد بزرگ آماده ایم" و...

راهپیمایی 22 بهمن امسال، به عنوان یک گزینه روی میز از لحاظ کمی و کیفی متفاوت تر از همیشه بود. دستنوشته های خودجوشی که مردم به همراه داشتند و شعارهایی که برای این روز انتخاب کرده بودند در کنار فشردگی راهپیمایی کنندگان، همه و همه نشان می داد که ملت آمده است تا شعارهای انقلاب را با استحکام فریاد بزند و بار دیگر اقتدار ملی و ایستادگی خود را به جهانیان نشان دهد.

برخی محاسن سفیدکرده ها که مشخص بود سالهاست در همه برنامه های انقلابی حضور فعالی داشتند و برای ادامه انقلاب، نگران بودند، با چشمانی اشکبار و بیان چندباره ذکر ماشاءالله، گویای این مطلب بودند که هرچه از عمر انقلاب می گذرد، بصیرت، ریشه و عمق روحیات انقلابی مردم بیشتر می شود و علیرغم برخی ریزش های تاسف برانگیز، رویش های قابل تمجید به وفور قابل رویت است.

راهپیمایی 22 بهمن 92 با حضور حماسی برگزار شد و امت، در لبیکی دیگر به ندای امامش، وظایف محوله بر او مبنی بر تحقق حماسه سیاسی را به بهترین نحو ممکن به سرانجام رساند.

و اینک سخنی با مسئولان اجرایی و دولتمردان؛ بیش از 6 ماه از فعالیت شما می گذرد و در طی این مدت، یکی از آرامترین دوران همگرایی قوای کشور و همراهی عمومی برای تحقق شعارهای شما مشاهده شد اما با نهایت تاسف، در مسایل اقتصادی و تحقق حماسه اقتصادی، نشانه های امیدبخشی دیده نمی شود.

توصیه می شود براساس رهنمود جدی حضرت امام خامنه ای که دغدغه و خواست اصلی مردم نیز بود، به جای دل بستن به بیرون از مرزها و چشم امید دوختن به دشمن عهدشکن و غیرقابل اعتماد آمریکایی، همه نگاه و پتانسیل خود را به توانمندی های داخلی و سرمایه های خدادادی ایران عزیز و پهناور معطوف کنید و بدانید که "تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، نگاه به ظرفیت های بی شمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریم ها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت".

عموم دولت های جهان به ویژه دولت منفور آمریکا، در حسرت داشتن مردمی اینچنینی هستند تا با آن عقبه های عمومی، بتوانند دنیا را به تسخیر خود در آورند. چرا با این همه فرصت خدمت رسانی به کشور، بازهم ملت را شرطی کرده و اصرار بیجا بر این نکته دارید که کلید حل مشکلات در برداشتن تحریم ها و در مقابل، تحقیرشدن ملت بزرگ ایران است؟

این مردم، در حقیقت و در میدان عمل و نه شعار، شایسته بهترین ها هستند و بالاترین خدمات به آنان، کمترین پاسخی است به این همه ایثار، از خودگذشتگی و مقاومت.

مدیران دستگاه دیپلماسی نیز که بعضا در راهپیمایی عظیم دیروز مردم تهران مشاهده شدند، خواست حقیقی ملت را با چشمان خود دیدند و به جای برخی لایک های مجازی در فیس بوک صهیونیستی، در کف خیابان های تهران مشاهده کردند که مردم از آنها چه انتظاری دارند و شنیدند که ملت شعار "مراقبت مراقبت" سردادند.

آنان باید بدانند که فرصتی که از طرف مردم به آنها داده شده، موقت است و در صورت موفقیت تمدید و در غیر اینصورت از طرف خود ملت باطل خواهد شد. دستگاه دیپلماسی باید بداند که سه اصل مهم عزت، حکمت و مصلحت، اصول مهم و اساسی هستند که نه با زبان و شعار، بلکه در عمل قابل ارزیابی و مشاهده است و متاسفانه طی بیش از 6 ماه اخیر، نمودار موفقیت آنها در این زمینه، جالب توجه نیست.

آنان در عمل و اقدام (نه در شعار و مصاحبه ها) باید به این اصل مهم رسیده باشند که شیطان بزرگ، هرگز قابل اعتماد نیست و در پس خنده های شیطانی او، لشکری از خدعه و فریب نهفته است. بنابراین، به جای دلخوش کردن به جلسات خصوصی پرشمار و نابجا با مسئولان امریکایی و نامحرم دانستن مردم از آنچه که در داخل جلسات و مذاکرات می گذرد، در عمل، دیپلماتی انقلابی باشند و در نقش فرزندان انقلاب، خدای ناکرده ناخلف نشده و خانواده را دچار مشکل نکنند.

راهپیمایی دهها میلیونی 22 بهمن امسال، پشتوانه محکمی برای مسئولان دیپلماسی است البته اگر قدر آن را بدانند و با این پشتوانه و عقبه مردمی و حکومتی، باید دست و پای حریف به لرزه بیفتد که اگر اینچنین شد، پیروزی در دسترس است و اگر نشد، عیب از نحوه مطالبات و مذاکرات آقایان خواهد بود.
منبع : "خیبرآنلاین"