مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 89/10/15
نظر
آقای تابش نماینده محترم مردم اردکان : جواب بدهید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باید از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس( که تابش نماینده اردکان هم جز آنها بوده است )  که با خاتمی دیدار کرده اند پرسید؛ آیا شما از اینهمه جنایت و خیانت بی خبر بوده اید؟ اگر از این جنایات باخبر بوده اید- که بوده اید- چرا به آستان بوسی ستون پنجم نشان دار آمریکا، اسرائیل و انگلیس رفته اید؟ و از این آستان بوسی چه منظوری داشته اید؟
شاید این قضاوت در نگاه اول، دور از انتظار به نظر آید که ملاقات هفته گذشته جمعی از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با آقای خاتمی را مصداق بارز و بی چون و چرای پشت پا زدن به رأی مردم و حرکتی خیانت گونه در همنوایی و همراهی با ستون پنجم دشمنان بیرونی ملت تلقی کنیم. این برداشت اگرچه تلخ و ناگوار است ولی متاسفانه واقعیت دارد و شواهد و اسناد موجود که چرخه ای بیرون از خواست و نظر ما دارند، حکایتی غیر از این ندارند. واکنش برخی از این نمایندگان درباره چرایی دیدار خویش با خاتمی نیز نشانه های قابل درکی از شرمندگی پنهان و یا پشیمانی آنان دارد که امید است اگر ندانسته دست به این جرم بزرگ آلوده اند، با توبه ای آمیخته به شجاعت، از ادامه آن دست بردارند و آرای مردم را که با امید فداکاری آنان در راه اسلام و ملت و نظام فراهم آمده، به پای ستون پنجم شناخته شده دشمنان بیرونی نریزند... و در این باره گفتنی هایی هست؛

1- خیانت خاتمی و ایفای نقش ستون پنجم برای مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، فقط یک «احتمال»، «برداشت تصادفی» و یا تصوری در حد و اندازه «حدس» و «گمان» نیست، بلکه اسناد فراوان و غیرقابل انکاری از وطن فروشی و خیانت وی حکایت می کند و کیهان تاکنون به نمونه های فراوانی از این اسناد با ذکر منبع و مأخذ اشاره کرده است. گفتنی است که هیچیک از اسناد ارائه شده در کیهان، از شمار اسناد محرمانه، طبقه بندی شده و «سری» نبوده و نیست، بلکه تمامی آنها اسناد و مدارک آشکاری است که دسترسی به آنها با توجه به آدرس و مأخذی که طی چند سال اخیر در کیهان به آن استناد شده، برای همگان امکان پذیر است. به عنوان مثال، یکی از این اسناد که خاتمی با دستپاچگی و به گونه ای ناشیانه آن را تکذیب کرده است- و این خود نشان آگاهی وی از خیانتی است که مرتکب شده- ماجرای دو بار ملاقات پنهان وی با جرج سوروس، صهیونیست معروف آمریکایی و مشهور به پدر کودتاهای مخملی است. خاتمی در این ملاقات ها، دستورالعمل و فرمول -به زعم خود- استحاله داخلی و انجام کودتای مخملی با کلیدواژه و اسم رمز «تقلب در انتخابات» را دریافت می کند. نکته در خور توجه آن که کیهان ماهها قبل از فتنه 88 به این ملاقات ها و برخی از مباحث رد و بدل شده در آن با استناد به منابع آشکار اشاره کرده و نسبت به آن هشدار داده بود. این نکته نیز گفتنی است که اطلاع رسانی هشدار دهنده کیهان درباره ملاقات خاتمی با جرج سوروس پیش از فتنه 88 و یکسال قبل از بازداشت کیان تاجبخش و عطریانفر و اعتراف آنها به انجام این ملاقات ها بود.
این فقط یک نمونه است و از نمونه های دیگر، نظیر اجرای بی کم وکاست و مو به موی فرمول دیکته شده «مایکل لدین» از سوی خاتمی که پیشنهاد برگزاری «رفراندوم» در جریان فتنه 88 از جمله آنهاست و بعد از افشاگری کیهان، مایکل لدین بدون آن که این دستورپذیری خاتمی را انکار کند، در مصاحبه با روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، تلاش کرد، ابعاد و موضوع آن را بی ارتباط با فتنه 88 قلمداد نماید.
خاتمی و موسوی در جریان فتنه 88 به طور آشکار و بدون کمترین پرده پوشی یا انکار، با بهایی ها، سلطنت طلبان، منافقین، مارکسیست ها و تمامی گروه ها و جریانات تروریستی و مخالف اسلام و نظام ائتلاف کرده بودند. آنها مطابق اسناد موجود، نسخه کودتای مخملی و برگرفته از صهیونیست ها نظیر جرج سوروس، جین شارپ، مایکل لدین و... را دنبال می کردند. مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، با صراحت از سران فتنه حمایت مالی، تبلیغاتی و تدارکاتی داشتند. تا آنجا که شیمون پرز از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد، نتانیاهو، آنان را سربازان اسرائیل نامید که به نمایندگی از رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران درگیر شده اند، اوباما، حمایت از فتنه گران را یکی از اصلی ترین محورهای استراتژیک آمریکا برای مقابله با اسلام و نهضت های اسلامی نامید. فتنه گران روز عاشورا، آشکارا به ساحت مقدس حضرت امام حسین علیه السلام اهانت کردند، وجود مبارک حضرت صاحب الزمان (عج) را نفی کردند، مسجد را به آتش کشیدند، روز قدس به نفع اسرائیل شعار دادند، روز 13 آبان، به حمایت از آمریکا عربده کشیدند و... آیا این همه زشتی و پلشتی نفرت انگیز و مقابله آشکار با اسلام و انقلاب و ائمه اطهار(ع) و مردم مسلمان و... قابل انکار است؟ ... و دهها و صدها نمونه دیگر از این دست خیانت ها که خاتمی و موسوی مرتکب شده اند و فقط فهرست آن مصداق مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این وجیزه نمی گنجد.
2- اکنون باید از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس که با خاتمی دیدار کرده اند پرسید؛ آیا شما از اینهمه جنایت و خیانت بی خبر بوده اید؟ این نمونه ها از جمله اعترافات عوامل دستگیر شده فتنه نیست که توهم «فشار زندان»!! را دستاویز انکار آن قرار دهید. اگر از این همه وطن فروشی و خیانت آشکار خاتمی بی خبر بوده اید که بدون تعارف و پرده پوشی شایسته نمایندگی ملت نیستید و اگر از این جنایات باخبر بوده اید- که بوده اید- چرا به آستان بوسی ستون پنجم نشان دار آمریکا، اسرائیل و انگلیس رفته اید؟ و از این آستان بوسی چه منظوری داشته اید؟
واژه «آستان بوسی» از آن روی به کار گرفته شده که شما آقایان مطابق آنچه در سایت اختصاصی خود آورده اید، به نصیحت و هشدار نزد خاتمی نرفته اید، بلکه «مرید»گونه به دیدار «مراد»! رفته بودید و گوش جان به ترجمان طوطی وار خاتمی از توهم پراکنی و دروغ بافی دشمنان بیرونی و تابلودار سپرده بودید. آیا غیر از این است؟!
3- آیا طرح این پرسش از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس - آن عده که به دیدار خاتمی رفته اند- منطقی نیست که دیدارتان با خاتمی- به گونه ای که خود شرح داده اید- با دیدار احتمالی شما با جرج سوروس و جین شارپ و ریچارد رورتی و مایکل لدین و... چه تفاوتی دارد؟! مگر نه این که به گواهی اسناد یاد شده، خاتمی زبان این مهره های نشان دار بیگانه را به کام گرفته و دستورالعمل آنها را در گام دارد؟!
راستی! اگر خیانت های خاتمی که به گوشه ای از آن اشاره شد را انکار می کنید- که نمی توانید انکار کنید- چرا از وی درباره ملاقاتش با جرج سوروس صهیونیست سؤال نکردید؟ چرا نظر وی را نسبت به اظهارات صریح نتانیاهو، شیمون پرز، اوباما و... که خاتمی و هوادارانش را بزرگترین سرمایه اسرائیل نامیده بودند، جویا نشدید؟! آیا نباید از او می پرسیدید که چرا در جریان فتنه 88 با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و مارکسیست ها مرزبندی نکرده و در مقابل اعلام حمایت های پی در پی این جرثومه های فساد و تباهی کمترین واکنشی نشان نداده است؟! این در حالی است که همگان شاهد بوده و شاهدیم که اگر فی المثل، فلان کارمند جزء فلان اداره علیه خاتمی سخنی بر زبان آورد و یا در فلان نشریه دانشجویی از او گلایه ای شود، بلافاصله خبرنگار سایت «کلمه» و یا «پارلمان نیوز» را فرا می خواند و پاسخ به انتقادکننده را وظیفه ملی!! خود می داند!
4- آقایان نماینده فراکسیون اقلیت، شما سال ها در جبهه موسوم به اصلاحات حضور داشته اید و از کم و کیف ماجراهای آن باخبرید. آیا سفر ریچارد رورتی عضو ارشد سازمان «سیا» به ایران در سال 1383 و جلسات متعدد وی با گروه های مدعی اصلاحات را انکار می کنید؟ درباره سفر جان کین، عضو برجسته و استرالیایی تبار MI6 انگلیس به ایران در پاییز 1378- پس از حوادث 18 تیرماه- و نشست های وی با برخی از اعضای مرکزیت گروه های یاد شده چه می فرمائید؟ آیا آقای «تموتی گارتن اش» از رهبران صهیونیست های مقیم انگلیس را نمی شناسید و آیا از سفر وی به ایران در شهریورماه 1384 و ملاقات های او با دوستانتان بی خبرید؟! و...
به قول حافظ؛
ای کوته آستینان! تا کی درازدستی؟!
5- «عقب نشینی با حفظ تابلو» یکی از محورهای اصلی فرمول مشترک جین شارپ، ریچارد رورتی و جرج سوروس در کودتاهای مخملی است. مطابق این فرمول در صورت شکست کودتای مخملی، یکی از شخصیت های شناخته شده کودتا- بخوانید سران فتنه- ماموریت حفظ حضور خود در عرصه سیاسی کشور را برعهده می گیرد. نکته درخور توجه در این فرمول، آن است که فتنه گر یاد شده نباید تابلوی اصلی فتنه را پائین بکشد، چرا که در این حالت، بدنه همراهی کننده- در اینجا، منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها و...- از پائین آوردن تابلو سرخورده می شوند و آمادگی و روحیه خود را برای همراهی در فتنه های بعدی از دست می دهند! اکنون به اظهارات خاتمی در دیدار با فراکسیون اقلیت مجلس توجه کنید؛ او ضمن آن که ترجیع بند بازگشت به عرصه را به تلویح و تصریح تکرار می کند از هرگونه مرزبندی با دشمنان بیرونی- آمریکا، اسرائیل و انگلیس- و دنباله های آنها خودداری می کند.
و بالاخره امید است، آن عده از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس که با خاتمی دیدار داشته اند، ندانسته و ناخواسته به این جرم بزرگ تن داده باشند و البته در هر دو صورت «آگاهانه یا ناخودآگاه و خواسته یا ناخواسته» آنچه در آن تردیدی نیست، این که شورای نگهبان مطابق نص صریح قانون، حق تایید صلاحیت آنها را برای ورود دوباره به خانه ملت ندارد. خدمت به مردم- اگر آقایان در پی آن هستند- که منحصر به نمایندگی مجلس نیست! هست؟!
منبع : حسین شریعتمداری ( کیهان)