همزمان با اوج انقلاب و به احتضار افتادن رژیم پهلوی در زمان بختیار و هنگامی که امام عزم جدی برای بازگشت از پاریس به ایران و ریشه کن کردن نظام منحوس سلطنتی داشتند، عده ای از افراد به ظاهر انقلابی تلاش می کردند اصل رژیم سلطنتی و قانون اساسی مشروطه باقی بماند یا دست کم برخی مهره های آن نظام ابقا شوند که در همین مسیر، تلاشهایی هم جهت انجام ملاقاتی بین امام و بختیار صورت دادند که با پاسخ منفی و قاطع امام (مبنی بر نپذیرفتن بختیار پیش از استعفا) مواجه شد و از طرف دیگر هم این پاسخ منجر به بسته شدن فرودگاه ها به دستور بختیار شد. آیت الله طاهر ی خرم آبادی از همان ایام خاطره ای دارد که نشان می دهد ساده لوحی برخی افراد در اعتماد به عناصر خبیث، سابقه ای طولانی داشته است:
«[در اوایل بهمن 57] جلسه ای در مدرسه علوی تشکیل شده بود که علاوه بر اعضای کمیته استقبال، شخصیتهای دیگری هم در آنجا حضور داشتند. از جمله آقای قاضی خرم آبادی و مرحوم عمویم در آنجا حاضر بودند. اتاق بزرگی پر از جمعیت بود، آقای منتظری، شهید بهشتی و بعضی افراد دیگر هم بودند. وقتی جریان بستن فرودگاه و عدم استعفای بختیار پیش آمد، آقای منتظری بلند شدند و تلفنی با بختیار صحبت کردند. به بختیار گفتند که "ما انتظار داشتیم شما در صف ما و در کنار انقلابیون باشید، نه اینکه در مقابل نهضت قرار بگیرید."
ایشان با بیان خود، بختیار را مورد انتقاد و سؤال قرار میداد. آقای منتظری مطلب دیگر هم درباره بختیار گفت، مبنی بر اینکه: "اگر بختیار استعفا میداد، من او را داخل هواپیما، نزد امام می بردم و فرمان نخست وزیری او را مجدداً از امام میگرفتم."
من چنین سخنی را از آقای منتظری شنیدم، اما اکنون تردید دارم که این مطلب را آقای منتظری تلفنی به خود بختیار گفت یا خیر.»
(خاطرات آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد 2، صفحات 278 و 279)