اسفند 1388 - اردکان

بر پایه مواضع امروز آقای خاتمی است که فعالان سیاسی معتقدند او ترجیح می دهد با بی اعتنایی به نظر و رای مردم، همچنان خارج از مجموعه بزرگ جمهوری اسلامی قرار داشته باشد. شاید از همین روست که رئیس بنیاد باران حاضر نیست به اشتباهات خود در ماه های اخیر، اذعان و از مردم عذرخواهی کند.

افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند، صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست داده اند"؛ این جمله کلیدی که با سرنوشت سیاسی سران اصلاحات و همراهان آنان گره خورده، محور بسیاری از تحلیل های سیاسی چند روز اخیر قرار گرفته و توجه محافل اصلاح طلب را به خود جلب کرده است.

این سخن رهبر معظم انقلاب که در دیدار اعضای مجلس خبرگان بیان شد، مشابه همان شیوه ای دانسته شده که امام خمینی(ره) با جبهه ملی و نهضت آزادی بکار بست.

به دنبال طرح این موضوع، انتظارها برای تبعیت سران اصلاحات از خواسته مردم و خارج شدن از سنگر تقابل با نظام آغاز شد.

گرچه امروز 212 نفر از نمایندگان ملت با حمایت از موضع رهبر معظم انقلاب در این باره، به سران اصلاحات هشدار دادند که "از کج راهه‌ای که تاکنون طی کرده‌اند به صراط مستقیم انقلاب اسلامی باز گردند"، اما بر پایه خبری که ایسنا منتشر کرده است، به نظر می رسد محمد خاتمی همچنان اصرار دارد که خارج از مجموعه جمهوری اسلامی باقی بماند.

این موضوع را می توان از سخنانی که رئیس بنیاد باران در دیدار جمعی از دانشجویان حامی خود عنوان کرده، فهمید.
او در این دیدار آنچه رهبر انقلاب "ایستادگی عده ای در برابر قانون و رأی اکثریت" دانستند را، با تکرار سخنان ماه های اخیرش تلویحا تایید کرد.

آقای خاتمی "انتخابات 40 میلیونی" اخیر و رای اکثریت مردم را " یک حادثه خاص" نامید و از موج اعتراض های مردم و مسئولان نسبت به خود، انتقاد کرد: "حکومت باید مظهر اخلاق باشد، این همه تعبیر نسبت به افرادی که با یک حادثه خاص مخالف بودند و نسبت به مسائلی اعتراض داشتند به کار می‌برند و بر اساس آن، این همه فشار نسبت به افراد سالم و خوب می‌آورند."

رئیس بنیاد باران که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم رای مردم را نپذیرفت و حتی حاضر به پیگیری قانونی ادعای خود هم نشد، در موضعی تامل برانگیز خود را نماینده بخش عظیم جامعه معرفی کرد و گفت: "آنچه مردم می خواهند باید مبنا قرار بگیرد، یعنی داوری مردم مورد احترام قرار گیرد؛ نه اینکه راهها به سوی بخش عظیم جامعه که اهل فکرند و دلسوز، بسته شود و توجهی به مشکلاتی که سبب بحران و اعتراض شده، نشود."

آقای خاتمی بدون اشاره به راهپیمایی های ده ها میلیونی مردم در روز 9 دی و 22 بهمن، همچنین مدعی شد که جریان منتقد او "یک جریان محدود فکری" است و "خیلی از مشکلاتی که در کشور است ناشی از ذهنیت‌ها، رفتارها و سیاست‌های آنهاست." او البته به نقش سران اصلاحات در دخالت بیگانگان در کشور، شکل گیری اغتشاشات و مشکلات اخیر و خسارت های مالی و جانی به مردم بیگناه اشاره ای نکرد.

اما رئیس بنیاد باران در شرایطی حامیان خود را "بخش عظیم جامعه" و منتقدانش را "یک جریان محدود فکری" نامیده که رویکرد او و دیگر سران اصلاحات در ماه های اخیر با انتقاد شدید مردم و مسئولان همراه شده است، چنانچه در راهپیمایی های ده ها میلیونی روز 9 دی و 22 بهمن شعارهای مختلفی در اعتراض به آنان و دشمنان ایران اسلامی سر داده شد.

او در پایان به رسم موضع گیری های اخیر سران اصلاحات، خود را در جایگاه طلبکار قرار داد و به ارائه راهکار پرداخت، اما نکته تامل برانگیز در این باره اینکه، پیشنهادات آقای خاتمی همان پیشنهادات آقای هاشمی رفسنجانی است که ابتدا در نماز جمعه و سپس در برخی محافل سیاسی بیان شد. البته آقای هاشمی اخیرا و بنا به ملاحظات سیاسی از برخی از پیشنهادت خود کوتاه آمده است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ماه های اخیر موضوع آزادی دستگیرشدگان در جریان اغتشاشات اخیر، پیشنهاداتی درباره آزاد گذاشتن برخی رسانه‌ها و تدوین ساز و کار جدید برای انتخابات را مطرح کرده بود که این سخنان از سوی آقای خاتمی هم به عنوان پیشنهاد مطرح شد.

پیام های رسیده توسط یکی از دوستان در بخش پیامها را عینا در زیر می آورم

(دوست عزیزمان این گونه برای خود نام برگزیده اند :‏لباب (دوشنبه 10/12/1388 ساعتِ 12:7 عصر)‏

حکایت فرمانداری اردکان از ابتدا تا انتها

فرماندار اردکان حدود سه ماه است بازنشست شده وبه جای وی محمد مهدی زارع موقتا بعنوان جانشین این فرماندار بازنشسته در هفته چند روزی مهمان اردکانیها می باشد در ثانی معاون فرماندار اردکان قبل آقای تقدیری چند ماه زودتر از روستایی بازنشسته شده بود وچند ماهی فرماندار اردکان بدون معاون بود لذا استانداری یزد به این نتیجه رسید تا یک بچه که بخشدار خرانق بود را بیاورد اردکان وبعنوان سرپرست معاون فرمانداری منصوب کند آنهم چه معاونی بماند؟!!!! سپس بخشدار مرکزی هم به جرم .......... به جایی دیگر تبعید شد لذا در این مقطع بخشدار مرکزی هم در فرمانداری نبود اصلا بخشداری منصوب نشده بود بنابراین رسید تا جایی که فرماندار بازنشست شد حرفها وحدیثها در مورد فرماندار آینده وجدید در اردکان آغاز شد هرروز توسط گروههای نفوذ برای این شهر مظلوم هر ننه قمری معرفی می شد عده ای خود را فرماندار می کردند وعده ای با پا در میانی امام جمعه ونماینده فرمانداری تعیین می کردند وچند روزی اسمشان سر زبانها بود وتمام می شد رسید به جایی که تابش در صدد بود فردی از طیف خودش معرفی کند امام جمعه هم بدش نمی آمد تا حمایت کند ولی از یکطرف می ترسید تا مباد امورد انتقاد قرار گیرد واز طرفی هم می خواست فردی انتخاب شود که بومی باشد ومطامع حزبی سران اردکان تامین شود از طرف دیگر حکمرانان در استان هم می خواستند کسی را معرفی کنند که گوش بفرمان باشد!!!!! واز طرفی هم بومی باشد. رسید به جایی که قحط الرجال شد وفرماندار فعلی به دست وپا افتاد تا با اشاعه شایعه توسط اعصار واناب خود به دست وپا افتاد وخودرا فرماندار کرد از جهت دیگر چون ایشان سابقه مدیریتی نداشته فقط به صرف آشنائیت با علی آبادی مدیرکل تربیت بدنی استان شد ورزش استان را به گند کشید در این آشفته بازار به این نتیجه رسید تا به هرطریق ممکن خودرا به زور بر اردکان تحمیل کند استاندار وهمفکرانش هم از خدا خواسته چاره ای ندیدند به غیر از اینکه چون ایشان بومی است ومردم اردکان فرماندار بومی می خواهند وهیچ مهره ای گوش بفرمانتر را پیدا نکردند ناگزیر پس از ماها بگو مگو بالاخره کمالی را بر مردم اردکان قالب کردند اگرچه مردم اردکان فرماندارای بومی می خواستند ولی نه هر بی مدیریتی .بودند افراد با تجربه انقلابی دلسوز ومتدین ومردمدار که بتوانند زمام امور اردکان را برعهده بگیرند ولی باز هم حادثه تلخ انتصاب تخمکی دیگری در استان مشاهد کردیم حال درد دل دیگری در ذیل بخوانید اندر حکایت انتصاب آبکی فرماندار اردکان

بالاخره کاری که نمی بایست بشود شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بالاخره فلاح زاده وهمفکرانش در استانداری یزد کار خود را کردنند و کمالی مدیر کل تربیت بدنی استان یزد رابعنوان فرماندار اردکان معرفی کردند قابل ذکر است که ایشان در امر ورزش مدیریت نداشته چگونه می تواند امور یک شهر بزرگ چون اردکان را بر عهده بگیرد لازم بذکر است که ایشان به صرف آشنایی با علی آبادی ناگهان مدیر کل تربیت بدنی شد ودر این امر هم موفق نبوده است چرا که ایشان فقط یک پاسدار است واصلا سابقه مدیریت هم ندارد حال که فرماندار اردکان شده مسئولان استان ووزرات کشور برای رضای خدا قدری تامل کنند واز هیتهای ورزشی در استان بپرسند که ایشان اصلا در امر ورزش مدیریت داشته یا خیر بعد هم از مردم اردکان سوال کنند که آیا ایشان بدرد فرمانداری می خورد یا خیر به صرف اینکه ایشان بومی اردکان است ومسئولان اردکان هم مصر هستند که فرماندار باید بومی باشد که دلیل انتصاب ایشان نمی شود اگرچه ما مردم اردکان هرچه تلاش کنیم فلاح زاده به گوشش نمی رود چرا که فلاح زاده در صدد است افراد ضعیف بر مسند فرمانداریهای شهرا منصوب کند نمونه اش تفت را مشاهد کردیم نمونه اش خاتم را دیدیم حال اگرچه علیرغم میل باطنی ما مردم اردکان این عنصر ضعیف بر مسند نشست ولی ما اردکان دوستها نمی گزاریم این فرد با این انتصاب اوقات خوشی داشته باشد زیرا ایشان لایق این پست نیست لذا ما مردم اردکان جمعی از خانواده های شهدا ایثارگران نخبگان وگروههای سیاسی اجتماعی اردکان خواهان این هستیم که در انتصاب ایشان تجدید نظر شود اگرچه شاید مسئولان استان بگویند بله این هم فرد بومی ما می گویم اگرچه فرماندارمان بایستی بومی باشد ولی هر ننه قمری نمی تواند فرماندار ما باشد به حمد الله در اردکان قحط الرجال نیست ومدیران توانمند دیگری هستند که می توانند در این امر خدمات شایانی داشته باشند پس جناب آقای فلاح زاده ومسئولان استان که در این گزینش نامیمون دخالت داشتی بدانید که در روز قیامت باید جواب این انتصابهای تخمی وآبکی را بدهی .