استفاده از شیوه مبارزه از درون نمادهای مطلوب به منظور غائله آفرینی جدید در کشور بصورت مدون در دستور کار جریان برانداز و مخالف داخلی و خارجی قرار گرفت .
با گذشت چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری و تحولات پس از آن موضوع استفاده ابزاری از مناسبت ها و نمادهای دینی و سیاسی مانند روز قدس ، روز مبارزه با استکبار جهانی ،نمازجمعه و شبهای احیا برای ابراز وجود و نمایش مخالفت خود با نظام همچنان در دستور کار طراحان اصلی و پشت صحنه جریان مخالف و برانداز قرار دارد . این در حالی است که هدایت کنندگان اصلی آزادانه در حال طراحی و اجرای سناریوهای جدید خود برای شروع دور تازه اغتشاشات و ناآرامی در کشور هستند .
جریان برانداز ومخالف نظام در شیوه "نمادسازی معکوس" بر آن است تا نظام اسلامی را بر سر یک دوراهی بغرنج قرار دهد: در یک طرف نمادها و ارزشهایی قرار دارد که گفتمان جمهوری اسلامی ایران صیانت از خود و استمرار مشروعیتش را مدیون و مرهون آنهاست و در طرف دیگر همین نمادها قرار دارند که به ابزاری برای فربه شدن جنبش موسوم سبز و اپوزیسیون داخلی علیه حاکمیت دینی- سیاسی جمهوری اسلامی ایران بدل شدهاند.
بر اساس این تکنیک، نمادهای در خدمت یک نظام یا سیستم سیاسی - ایدئولوژیک به مدد رسانههای مخالف،درست علیهآن نظام یا ساختار سیاسیبهخدمت گرفته میشوند.
در آستانه 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا جریان شکست خورده در انتخابات پس از ناکامی در اجرای اولیه این سناریو در روز قدس با تدوین برنامه ای در قالب بهره گیری از نمادسازی معکوس تلاش دارد تا موج جدیدی از ناآرامی در کشور را شکل دهد . در این برنامه حرکت در چارچوب نمادهای عقیدتی، دینی و سیاسی مورد قبول نظام اسلامی برای ضربه زدن به خود نظام بهترین استراتژی برای جریان به اصطلاح جنبش سبز تعریف شده است .
برنامه ریزان و طراحان این استراتژی در تلاشند تا به کارگیری آن گفتمان مشحون و مملوء از نمادها و سمبلهای زمانی، ایدئولوژیکی و فکری مدنظر نظام را از درون تهی کرده و در نهایت از قدرت اقناعی و مشروعیت کاریزماتیک آن بکاهند .