یکشنبه روز دوم مهر روز اول بازگشایی مدارس بود ، ساعت دو و نیم که به منزل رفتم دیدم دخترم هنوز برنگشته از مادرش سئوال کردم چرا دخترمون نیومده ، گفت زنگ زدم مدرسه گفتن روزهای فرد تا ساعت سه و نیم و روزهای زوج تا ساعت یک و نیم قراره مدرسه باشن(قبلا مدرسه در این خصوص اطلاعی نداده بود) هفته اول مهر بدین منوال گذشت( البته نه به این سادگی ... روزهای فرد تبدیل به روزهای زوج شد و عصر روزهای زوج دخترمون از فرط خستگی و ازدیاد زمان کلاس درسهاش با صورتی رنگ پریده که نای راه رفتن هم نداشت ساعت یه ربع به چهار می رسید خونه ...)خدا وکیلی : بچه های مردم از ساعت هفت و نیم تا سه و نیم ...اوووووه ... آدم بزرگاشم تاب نمیارن ، گشنگی ، خستگی ، بی حالی ، کلاسو ولش کن ... بخوای این مدتو فقط یه جا بمونی هم خسته و کوفته می شی... از این هم بگذریم که تو این یه هفته روزانه یکی دوتا از ساعات رو معلم نداشتن ، بی چاره معلم پرورشی شون ، شده بود آچار فرانسه ، روزی یکی دو جلسه رو می رفت سر کلاسشون ، تازه چی بگه ؟ قصه کرد شبستری ؟!...
بالاخره شد و شنبه 9 مهر اومد ، سر سفره ناهار دخترم گفت : بابایی ، از این هفته قراره ظهرا تا یک و نیم بمونیم به جاش عصرا بریم مدرسه ، از فردا هم بهمون می گن چه جوریه برنامه جدیدمون . تازه خودشم با خنده می گفت : بابایی من هر شنبه وقت ناهار برنامه جدید رو بهت می گم که مطلع باشی...
خواننده محترم ، کنجکاو شدی بدونی دخترم کدوم آموزشگاه در کدوم شهر، کدوم کشور می ره که اینقده بی برنامه و به قول معروف هرتی پورتیه ، برات می گم : کشور ایران ، استان یزد ، شهر ار...، از این به بعدشو بی خیال ، آخه بیان عیب در این شهر اگه مربوط به یک نهاد خاصی بشه جرم تلقی می گردد و ( محکم بخوانید) مجرم باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد ، نقطه سرخط !!! برخی ادارات و نهادها هستن که اگه عیب و ایراداشونو بگین یه اتفاقاتی می افته از جمله ( کارمند وبلاگنویس اون نهاد که خودش تو هرجایی هم سرک می کشه و همیشه پاش از گلیمش هوارهوار کیلومتر بلند تره ، کاسه داغ تر از آش می شه و توهین می کنه می گه هر کس و ناکسی نباید عیب ها رو ببینه و بگه - قاطبه شریف وابستگان به اون نهاد هم تاب برملا شدن عیوب رو ندارن و جوش میارن و طومارو ... - واحد حقوقی اون نهاد هم عزم جزم می کنه و اولا کل کتاب های حقوقی و قانون جرائم مدنی و جناحی و رانندگی رو یه شبه ورق می زنه و زیر مطالب مهمش با ماژیک فسفری سبز !!! رنگ خط می ندازه و دوما راهی می شه به این پاسگاهو به اون پاسگاه و اون پرونده و این پرونده ، بعدشم با کمک واحد های دیگه شروع می کنن به معدوم سازی آثار و ارقام و اوراق و اوراد و از این آد های دیگه مربوط به اون عیب رو شده ... ) پس بهتره ندونی کدوم آموزشگاه ، برای نویسنده مشکل پیدا می شه ، سری که درد نمی کنه رو نباید دستمال بست ، البته بگذریم ...
نکته حاشیه ای : انتقاد پذیری و روحیه پذیرش نظر و ایده دیگران ، بزرگترین نعمت و بزرگترین شاخصه مدیریت است ، که متاسفانه عده ای از این نعمت و این شاخصه بی بهره اند .