مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 88/2/23
نظر
روزهایی که سالیان اخیر بر اصولگرایان گذشته است پر از نکات قابل تاملی است که برای هریک می‌توان هزاران واژه کنار هم گذاشت و به تحلیل‌هایی از جنس "امید"، "تردید"، "رقابت"، "مخالفت" و بیش از همه "اتحاد" رسید.شبکه ایران-عبدالله الماسی:خیلی دور نیست روزهایی که اصولگرایان چاره را در قفل کردن دست‌ها به یکدیگر و اتحاد در یک جبهه دیدند، جبهه‌ای که نام "متحد اصولگرایان" به خود گرفت تا "گامی بزرگ" باشد برای قدمهایی که چند سالی به تفرقه گرفتار آمده بود.

از این روست که می‌توان از این حرکت به مثابه "گامی بزرگ" یاد کرد چرا که پس از جولان یافتن مخالفان برای تصاحب سه کرسی از کرسی های شوراهای سوم، توانست اکثر ستون‌های مجلس هشتم را بر مبانی انقلاب بنا کند.

اما شاید هیچ‌یک از لحظات عمر هفت ساله "جبهه متحد اصولگرایان" به مانند این روزها از جنس "اتحاد" نبوده و این جبهه هرگز چنین "اجماعی" را در سند حرکت خود پیش‌بینی نکرده و این است تفاوت انتخابات ریاست جمهوری امسال با دیگر انتخابات‌ها.

احزاب اصولگرا که هفته‌ها پس از سفرهای تبلیغاتی اصلاح‌طلبان به جنب و جوش انتخاباتی افتادند، پس از مشورت‌های درون حزبی و هماهنگی با یکدیگر دست به حرکتی زدند که "تکلیف" بسیاری را روشن و در عین حال عده‌ای را نیز "بلاتکلیف" کرد.

"تاکید بر معرفی کاندیدای واحد" پرشی بود که اصولگرایان را از مرحله اختلاف و پراکندگی به جایگاه "اجماع" رساند و باعث شد که همه احزاب اصولگرا پشت سر کسی قرار بگیرند که به "کاندیدای غیرحزبی" مشهور است چرا که احمدی‌نژاد بارها گفته که هیچ "توصیه سیاسی" را از سوی احزاب برنمی‌تابد.

رئیس جمهور همچنین در ماه‌های گذشته و در دیدارهای خصوصی و صمیمانه با تشکل های سیاسی اصولگرا بارها تاکید کرده بود که مطابق آنچه مرسوم دولتهای گذشته بوده، حاضر نیست در ازای حمایت احزاب سیاسی، سهمی برای آنان در کابینه درنظر گیرد.

با این حال تشکل های سیاسی اصولگرا با علم به این موضع رئیس جمهور دولت نهم،"اجماعا" وی را برای ریاست بر دولت دهم کاندیدای خود دانستند.

اما "اجماع" جریان اصولگرایی آن زمان "بی‌سابقه" خوانده شد که اصولگرایان علت حمایت خود را از "محمود احمدی‌نژاد"نه مخالفت با سایر کاندیداها و حامیانشان که عملکرد و گفتمان انقلابی او عنوان کردند، موضوعی که سبب می شد این حمایت اجماعی اصولگرایان از آنچه از حمایت های آنان از احمدی نژاد در مرحله دوم انتخابات سال 84 روی داد،متفاوت باشد.

هرچند در این میان لازم است و باید تعریضی به واژه "همه اصولگرایان" زد و از جریان اصولگرایی،"دو یا سه"نفری را که از قطار "حمایت از احمدی‌نژاد" پیاده شده‌اند، فاکتور گرفت. چند نفری که البته تشکیلات هم ندارند.

این ماجرا دنباله‌ای هم دارد که خبرسازتر است؛ "محسن رضایی". او را هاشمی رفسنجانی به وسط "گود انتخابات" کشانده تا از رای اصولگرایان منتقد دولت نهم،"یک میلیون رای هم که شده"، بکاهد. این را علیرضا زاکانی نماینده مجلس گفت.

این نماینده مجلس که در لانه سابق جاسوسی برای دانشجویان از پشت‌پرده انتخابات سخن می‌گفت، اضافه کرد، هاشمی رفسنجانی در دیدارش با محسن رضایی، او را ترغیب به کاندیداتوری کرده و گفته "اگر با آمدنت یک میلیون رأی از احمدی‌نژاد کم کنی باز هم مفید است."

با این وجود انگار تمام فعالیت سیاسی این روزهای این چند نفر به همراه برخی منتصبین‌شان،به حمایت نکردن از احمدی نژاد و یا جمع وجور کردن آن "یک میلیون رای"خلاصه نشده است و آنان که این روزها نام "اصولگرایان ساکت" را برای جمع چند نفره خود برگزیده اند،به دنبال یارگیری از اصولگرایان به نفع جمع چندنفره خود هستند.

"این چندنفر" در این راستا حتی "حدادعادل" را که در جلسه مشترک شخصیتهای اصولگرا بر لزوم حمایت از گزینه مشترک اصولگرایان سخن گفته و یا اکثریت اعضای اصولگرای "جامعه روحانیت" که در مصاحبه های خود با رسانه ها با وجود ایراد برخی انتقادها،قاطعانه از گزینه مشترک اصولگرایان حمایت کرده اند را نیز خودسرانه به جمع خود ملحق کرده اند.

شاید مهمترین دلیل این تلاش و تکاپوی تمام وقت برای "یارگیری" به آن سبب است که این "چندنفر" احساس می کنند مخالفتشان با خط انتخاباتی اصولگرایان، "پیامدها" و "هزینه‌ها"یی را برای فعالیت سیاسی آینده آنان به دنبال دارد.شاید "ترس از انزوا" سنگین‌ترین این هزینه‌ها باشد.

در عین حال تلاش‌های مذکور تاکنون جز "سوژه‌های داغ" برای رسانه‌های اصلاح‌طلب و مخالفان اصولگرایی، حاصلی نداشته است.با این وجود آنان دوست دارند بر خود نام "اصولگرایان ساکت" بنهند و وانمود کنند که جدایی‌شان از اصولگرایان، بخشی سنگینی از این طیف را "زمین‌گیر" و آینده را "مبهم" کرده است.