نادیده گرفتن جملات مهم امام در پیامی که خاتمی به واسطه سالروز صدور آن گفتگو می کرد و همچنین عدم درک تفاوت میان "حق حیات اجتماعی" و "حق حضور در حاکمیت نظام اسلامی" همان موضوعی است که صداقت خاتمی را در ادعای پایبندی اش به آرمانهای امام از پایه خدشه دار می کند.
چراکه خاتمی در صورت درک این تفاوت آشکار ، هیچگاه حاضر نمی شد در مقام یک "عضو از مجموعه سیاسی نظام" رویکرد قانونی نظام در برگزاری و اعلام نتایج انتخابات را به واسطه تحریک احساسات گروهی از مردم به چالش بکشاند، خصوصا آنکه دوستان رئیس جمهور اسبق در این راه به تضعیف نظام و مخالفت با فرمان علنی رهبرانقلاب مبادرت ورزند و از کمکهای رسانه ای انگلیس و آمریکا هم استمداد نمایند.
این روزها سخن گفتن از "امام خمینی (ره)" و از "ادامه دادن آرمانهای رهبر کبیر انقلاب" حرف زدن از وجوه مشترک سخنانی است که برخی رهبران اصلاح طلب، در مصاحبه های خود بر آن تاکید می کنند.
علت این رویکرد البته شاید تخطی این سیاسیون از فرامین رهبر انقلاب ، خصوصا در جریان حوادث سیاسی- اجتماعی اخیر در کشور و در پی آن متهم شدن آنان به مخالفت با اصول انقلاب باشد.
هزینه یکی از این سرپیچیها که پس از خطبه های فصل الخطاب رهبری انقلاب در 29 خرداد سال جاری به وجود آمد، کشته و شهیدشدن گروهی از مردم در سی امین روز از خرداد ماه بود.
علاوه بر این، حضور ساختارشکنانه "سبزها" در جریان راهپیمایی روز قدس که طی آن، حامیان موسوی ضمن روزه خواری علنی، به طرفداری از او و کروبی و خاتمی، شعارهایی را هم علیه فلسطین و لبنان و همچنین به نفع آمریکا سردادند، موجب شد تا برخی شخصیت های درجه اول اصلاحات درباره قلب هویت سابق خود، احساس خطر کنند.
شاید همین موضوع باعث شد تا محمد خاتمی، در سخنانی که هفته گذشته بیان کرد، باردیگر از امام سخن بگوید و از پایبندی اش به فرمایشات او.
خاتمی این سخنان را به بهانه سالروز صدور پیام امام که به "منشور برادری" موسوم شد، بیان کرده است.
امام راحل در 10 آبان سال 1367 در پاسخ به نامه " حجت الاسلام محمدعلی انصاری" که از ایشان درباره وجود اختلافات میان دو گروه عمده روحانیان معتقد به نظام در آن زمان پرسش می کرد، جوابیه ای صادر فرمودند و در آن به مفتوح بودن باب اجتهاد در حکومت اسلامی تاکید کردند.
ایشان در این پیام با تاکید بر این نکته که اختلافات با شرط محدود بودن به سلایق و روش ها، مورد پذیرش است،نوشته اند که اما این اختلاف نباید هرگز "اصول و داربستها را شکسته و از آن عدول کند".
ایشان در این پیام همچنین تاکید کردند که هر دو گروه سیاسی "باید کاملا متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونه ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در راس آن امریکای جهانخوار " باشند.
اما خاتمی که به مناسبت این پیام امام سخن می گفت ترجیح داد تا هیچ اشاره ای به این جملات کلیدی پیام امام که به نظر می رسد با رویکرد اخیر سران اصلاحات و استمداد پی در پی آنها از رسانههای آمریکایی و انگلیسی در تضاد است، نکند.
خاتمی در ادامه این گفتگو، در جملاتی که به نظر نوعی گلایه از واکنش نظام به سرپیچی های دوستانش از قانون اساسی می آمد ،امام را این گونه توصیف کرد: "امام معتقد بودند که سلایق مختلف باید وجود داشته باشد. حتی به صراحت اعلام کردند که کسی که با اصل نظام مخالف است، او در این مملکت آزاد است و باید امنیتش تامین شود، مگر این که دست به سلاح ببرد یا توطئهای کند که بخواهد به زیربنای نظام آسیب بزند..."
اما خاتمی درحالی این جمله را برای توصیف دیدگاه امام درباره برخورد با مسوولین متخلف انتخاب کرده است که حضرت امام در آخرین ماههای عمر خویش، یکی از عالیرتبه ترین مقامات سیاسی کشور که ایشان، او را "حاصل عمر"خود نامیده بودند، "فاسق" و "ساده لوح" دانسته و دستور عدم حضورش را در تمامی مناصب سیاسی نظام صادر فرمودند. با این حال ایشان در همان نامه حق حضور در مقام تدریس حوزوی را برای وی به شرط "عدم دخالت در امور سیاسی" به رسمیت شناختند.
در این راستا حضرت امام حتی حق حیات اجتماعی و شهروندی سرکردگان جبهه ملی که در ابتدایی ترین سالهای انقلاب ، مبنایی ترین اصول انقلاب و اسلام را به چالش کشانده و در برابر امام صف بندی کرده بودند را هم به رسمیت شناختند.
اما از سوی دیگر آنچه از رفتار امام قابل درک است، این است که ایشان در فرمایشات مختلف خود هیچگاه حق "حضور در حاکمیت" و "اداره نظام اسلامی" را با حق "حیات فردی و اجتماعی" و "برخورداری افراد از امنیت" خلط نمی کردند و به کسانی که از روی فهم یا جهل با "اسلام" ،"قانون اساسی" و "مردم" چالش ایجاد می کردند ،حق "حضور در حاکمیت" را نمی دادند.
این رویکرد را می توان در اجازه ایشان به برخورداری سران نهضت آزادی از حق امنیت و زندگی در نظام اسلامی، درکنار منع همزمان وزیر کشور وقت، از اجازه نامزد شدن آنان در انتخابات مجلس، به خوبی دریافت.
نادیده گرفتن جملات مهم امام در پیامی که خاتمی به واسطه سالروز صدور آن گفتگو می کرد و همچنین عدم درک تفاوت میان "حق حیات اجتماعی" و "حق حضور در حاکمیت نظام اسلامی" همان موضوعی است که صداقت خاتمی را در ادعای پایبندی اش به آرمانهای امام از پایه خدشه دار می کند.
چراکه خاتمی در صورت درک این تفاوت آشکار ، هیچگاه حاضر نمی شد در مقام یک "عضو از مجموعه سیاسی نظام" رویکرد قانونی نظام در برگزاری و اعلام نتایج انتخابات را به واسطه تحریک احساسات گروهی از مردم به چالش بکشاند، خصوصا آنکه دوستان رئیس جمهور اسبق در این راه به تضعیف نظام و مخالفت با فرمان علنی رهبرانقلاب مبادرت ورزند و از کمکهای رسانه ای انگلیس و آمریکا هم استمداد نمایند.