انتشارجدیدتریناسنادطراحیپروژهتروردردولتاصلاحات توسط پیام فضلی نژاد
نویسنده «پرفروشترین کتاب سیاسی سال»:بازتاب دستورالعمل 2/10 «شورای امنیت ملی آمریکا» نوشته جرج کنان مبنی بر ایجاد «هسته های مقاومت چریکی» و «جوخه های مرگ جامعه مدنی» در تئوری دموکراتیزاسیون اصلاح طلبان سکولار مشهود است... «حسین بشیریه» از پدران فکری اصلاحطلبان در این سند مینویسد که اصلاح طلبان برای فروپاشی رژیم غیردموکراتیک و در «فرآیند گذار» باید به سوی «تشکیل نیروهای نظامی رقیب درون کشور یا در کشورهای همسایه» بروند، «هسته های مقاومت چریکی و شبه نظامی بر ضد رژیم» را پدید آورند...
پیام فضلینژاد، پژوهشگر سیاسی، با انتشار جدیدترین پژوهش خود تحت عنوان «ترور برای دموکراتیزاسیون» با افشای سندی تاریخی و تکاندهنده متعلق به وزارت کشور دوره اصلاحات، از نظریهپردازی اصلاحطلبان سکولار با محوریت «حسین بشیریه» برای تشکیل «گروههای مقاوت چریکی»، ایجاد «شورشهای شبه نظامی» و انجام «ترورهای سیاه» پرده برداشت.
به گزارش صراط پیام فضلینژاد درباره جزییات بیشتر این سند گفت: 26 آبانماه 1382، «دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور» به درخواست «عبدالواحد موسوی لاری» (وزیر وقت کشور) پروژهای مطالعاتی را پیرامون «گذار به دموکراسی» تعریف کرد که اجرای آن طی قراردادی رسمی، از سوی «غلامحسین بلندیان» (معاون وقت وزیر کشور) به «حسین بشیریه» (محقق عضو CIA) سپرده شد.
فضلینژاد پیرامون اصلیترین بخش این سند اظهار داشت: «حسین بشیریه» که از پدران فکری اصلاحطلبان است، در این سند مینویسد که اصلاح طلبان برای فروپاشی رژیم غیردموکراتیک و در «فرآیند گذار» باید به سوی «تشکیل نیروهای نظامی رقیب درون کشور یا در کشورهای همسایه» بروند، «هسته های مقاومت چریکی و شبه نظامی بر ضد رژیم» را پدید آورند، در میان نیروهای مسلح و ارتش شکاف اندازند، چنددستگی های اجتماعی را به درون نیروهای نظامی نیز گسترش دهند و حتی بخشی از ارتش را به شورش علیه رژیم غیردموکراتیک ترغیب کنند.
نویسنده «پرفروشترین کتاب سیاسی سال» اضافه کرد: از این رو، بازتاب دستورالعمل 2/10 «شورای امنیت ملی آمریکا» نوشته جرج کنان مبنی بر ایجاد «هسته های مقاومت چریکی» و «جوخه های مرگ جامعه مدنی» در تئوری دموکراتیزاسیون اصلاح طلبان سکولار مشهود است.
وی درباره بودجه این پروژه افزود: چکیده نظریه وزارت کشور که به صورت رسمی در زمان وزارت «عبدالواحد موسوی لاری» و در مورخه 26 دیماه 1382 نوشته شده، نشان میدهد که اصلاحطلبان سکولار قائل به انجام ترور برای پیشبرد پروژه دموکراتیزاسیون بودهاند. برآورد خود بشیریه از بودجه پروژه مبلغ 19 میلیون و 170 هزار تومان بود، اما براساس قرارداد، غلامحسین بلندیان (معاون وقت برنامهریزی و پشتیبانی وزارت کشور) در 28/12/ 1382 مبلغ 25 میلیون تومان برای تهیه متن جامع این نظریه از بودجه آن وزارتخانه به حسین بشیریه (محقق عضو CIA) باید پرداخت میکرد.
فضلینژاد با افشای جزئیات دیگری از دیگر هزینه های این پروژه گفت: 500 مسافرت درون شهری توسط بشیریه برای همکاران این پروژه درنظر گرفته شد که سال 82 در یک مورد مشخص که بشیریه نوشته،500 هزار تومان فقط هزینه ایاب و ذهاب آن به وزارت کشور تحمیل گشت. 1میلیون و 920 هزار تومان فقط هزینه حق الزحمه اجرایی این طرح بوده که کل آن 100 صفحه هم نشده. در برآورد هزینه از مجموع 25 میلیون تومان، بخش مهم آن به حسین بشیریه تعلق گرفته بود.
این پژوهشگر با اشاره به مصاحبه قبلی خود درباره «روششناسی ترورهای آکادمیک» با ایرنا گفت: در آن مصاحبه گفتم که «روشنفکرترین زن» در اردوگاه لیبرالیسم چه بسا یک «قاتل بالقوه» باشد، همانگونه که دموکراسی خواهان آمریکایی نیز می توانند یک «تروریست بالقوه» باشند. امثال حسین بشیریه و یوسف مولایی، آبروی دموکراسی و دموکراتیزاسیون را با کپیبرداریهای خود از روی دستورالعملهای مدیران CIA بردهاند. آقایان خجالت نمیکشند که نظریه سال 1948 جرج کنان را در سال 2004، یعنی 58 سال بعد کپی میکنند و به عنوان تئوری «گذار به دموکراسی» به خورد دانشجویان میدهند؟
نویسنده کتاب «شوالیههای ناتوی فرهنگی» اظهار داشت: شرم نمیکنند که برای جنگهای شبهنظامی تئوریبافی میکنند و اسم خود را دموکرات میگذارند؟ تروریستپروری از این آشکارتر؟! اینها مولدان خشونت هستند، بعد دم از خشونتپرهیزی میزنند و نقش آدمهای خوب را بازی میکنند؟ سند از این آشکارتر که میگویند باید جنگ زیرزمینی علیه جمهوری اسلامی راه انداخت؟ آقایان بروند کتاب آن را بخرند تا ببینند چه کسی توهم توطئه دارد. در روز روشن نقشه براندازی نظام را در وزارت کشور میکشند، بعد انتظار دارند ما سکوت کنیم.
وی اظهار داشت: آن زمان «سهراب رزاقی» رییس دفتر مطالعات سیاسی آن وزارتخانه بود که 436 هزار یورو از موسسه صهیونیستی «هیفوس» در هلند دریافت کرد تا نیروی سازمانی براندازی نرم را زیر پوشش و عنوان «سازمانهای غیردولتی» در ایران تربیت کند و به جرم «ارتباطات غیرقانونی با بیگانگان» بازداشت هم شد. وی در تاریخ 18/12/1380 از وزیر کشور با حفظ سمت حکمی دیگر را با عنوان «مدیر پروژه حمایت از توسعه پایدار» در چارچوب «مرکز ارتباطات و منابع سازمانهای جامعه مدنی» دریافت کرد. وی رابط دولت اصلاحات با «مرکز اطلاعات سازمان ملل» در تهران و رابط روشنفکران سکولار با موسسات صهیونیستی مانند هیفوس بود.
فضلینژاد ادامه داد: فرآیند تدوین نقشه عملیاتی «گذار به دموکراسی» در وزارت کشور دولت اصلاحات در 4 مرحله زیر نظر «حسین بشیریه» و با همکاری 4 پژوهشگر دیگر، از آبانماه 1382 تا آذرماه 1383 به طول انجامید و فقط در 1 مورد، 25 میلیون تومان برای این دستورالعمل 100صفحه ای برآورد شد. چنانکه گفتم در این دستورالعمل، بشیریه باب نظریه پردازی برای ترورهای سیاه را گشود.
نویسنده کتاب «شوالیههای ناتوی فرهنگی» با افشای هویت یکی از همکاران وزارت کشور در تهیه این سند گفت: «یوسف مولایی»، وکیل سابق اکبر گنجی و منصور اسانلو و نویسنده روزنامه توقیف شدة اعتماد ملی، به عنوان مشاور در این پروژه حضور داشته است و با حسین بشیریه که مجری طرح بود، همکاری نزدیک داشت. مولایی به علل گوناگون در سالهای اخیر به دادسرای امنیت احضار شده است وی در زمان حضور در وزارت کشور، استادیار حقوق در دانشگاه تهران در رشته روابط بینالملل بود.
فضلی نژاد اضافه کرد: این پروژه که نقشه عملیاتی براندازی جمهوری اسلامی است، 3 همکار دیگر هم داشت. 2 نفر آنها که با عنوان «همکار اجرایی» و با مدرک لیسانس علوم سیاسی در طرح حضور داشتند ، زن بودند که در انجام مصاحبه و تهیه پرسشنامهها کمک کردند. نفر دیگر که «همکار علمی» با درجه دانشگاهی فوق لیسانس رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران بود، جنسیت مرد دارد.
پژوهشگر سیاسی موسسه کیهان گفت: براساس تجربه تاریخی مثلث جاسوسی CIA، موساد و MI6 از «روشنفکران سکولار» (شهروندان مورداعتماد خود) به عنوان اعضاء «جوخه های مرگ جامعه مدنی» برای اجرای «ترورهای آکادمیک» استفاده کردهاند. از این رو، میبینیم این استراتژیها را کپیبرداری کردهاند و به عنوان نظریه منتشر کردند. جالب است که متن پروژه حسین بشیریه برای وزارت کشور در قالب کتابی در سال 1384 توسط نشر «نگاه معاصر» و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد. این کتاب اکنون هم در بازار موجود است و جا دارد که مسئولان اصولگرای وزارت ارشاد نسبت به مجوز انتشار آن تجدید نظر کنند.
فضلی نژاد افزود: سال 1387، هنگامی که 2 تن از اعضاء «کمپین یک میلیون امضاء» در دادگاه انقلاب به اتهام شرکت در عملیات های تروریستی غرب کشور محکوم و روانه زندان شدند، این گمانه شدت گرفت. همچنین به یاد داریم که اصلاحطلبان کسانی مانند عدنان حسن پور و هیوا (عبدالواحد) بوتیمار را روشنفکر، فعال سیاسی و روزنامهنگار خطاب میکردند، اما حتی صالح نیکبخت که وکالت آنان را برعهده داشت، در مصاحبههای متعدد گفت این 2 نفر تروریست هستند، نه روزنامهنگار و سیاستمدار و نهایتا هم حکم اعدام آنان از سوی دیوان عالی کشور به جرم شرکت در عملیات تروریستی تائید شد.
نویسنده پرفروشترین کتاب سیاسی سال ادامه داد: امثال بشیریه و مولایی و همکاران این پروژه به اتهام مشارکت در پروژه براندازی باید تحت تعقیب کیفری قرار بگیرند. شما نگاه کنید؛ چه کسی میتواند کتمان و انکار کند که حسین بشیریه عضو بنیاد اعانه ملی (NED) است؟ لوموند میگوید این بنیاد متعلق به CIA است. بالاتر از لوموند، مصوبه کنگره آمریکا به این وابستگی، صراحتا اشاره دارد. بالاتر از این، ویلیام کیسی، رییس اسبق سیا میگوید که این بنیاد از هنگام تاسیس بازوی عملیات مخفی سیا است. سالهاست که بشیریه با این بنیاد رابطه سازمانی و رسمی دارد.
شاگرد سابق عبدالکریم سروش با اشاره وابستگی فکری سیدمحمد خاتمی به حسین بشیریه ادامه داد: بشیریه یک عامل مشترک انگلیسی- آمریکایی است. سال 1982 دکترای «تئوری سیاسی» از دانشگاه لیوریون انگلستان گرفته که یکی از محافل ماسونهاست. میبینیم ادامه همان خط را هم پی میگیرد. محمد خاتمی، یکی از شاگردان بشیریه محسوب میشود و اگر به کتاب او (سیر اندیشه سیاسی در غرب) نگاه کنید، رد پای بسیاری از آراء کلیدی بشیریه را میبینید؛ گرچه خود بشیریه کپی کننده تئوریهای پدران لیبرالیسم سیاسی در قرن بیستم بوده است و خاتمی هم یک مصرف کننده بیش نبوده است. اساسا بشیریه نظریهپرداز ماهنامه وی به نام «آئین» از دهه 1370 و قبل از ریاست جمهوری خاتمی بود و ارتباطات آنان بعدها هم ادامه یافت.
فضلی نژاد افزود: همینطور، بشیریه نظریههای لیبرالیستی خود را از سال 1370 در ماهنامه «اطلاعات سیاسی- اقتصادی» طرح کرد و آقای سیدمحمود دعایی برای او این فرصت را فراهم کرد، متاسفانه. همین آقای «جواد اطاعت» شاگرد بشیریه بوده است. «سعید حجاریان» هم همینطور. محمدعلی کدیور هم شاگرد او بوده است. شما میبینید شاگردان بشیریه در نهادهای حساس کشور حضور داشتهاند و وقتی به کارنامه فکری آنان نگاه میکنید، ادامه راه استادشان را رفتهاند.
نویسنده کتاب «شوالیههای ناتوی فرهنگی» گفت: از دل دانشگاه سکولار، تئوریهای جامعه مدنی درآمد. از دل جامعه مدنی، پروژه مبارزه مدنی درآمد. از دل مبارزه مدنی هم که نقشه کودتای مخملی درآمد. از دل، تئوریهای خشونتپرهیز هم که خشونتگرایی و ترور و چریکبازی درآمد! حالا هم که این سند افشا شده، میبینیم که سکولارهای وزارت کشور از سال 1382 در صورت شکست براندازی نرم، به فکر جنگهای شبه نظامی و ترورهای سیاه بودند.
فضلینژاد اضافه کرد: من متعجبم که چرا اینقدر و به نحو پیاپی حماقت میکنند. چرا از تجربه تاریخی درس نمیگیرند؟ گروهک ترورریستی منافقین با آن هواداران متعصب به گل نشست و در برابر سیل انقلاب نابود شد. امثال خاتمی و موسوی و کروبی با 4 تا جوان فریب خورده و فانتزی که از سیاست، فقط وبلاگبازی را فهمیدهاند، میخواستند کودتای مخملی کنند؟ یا با 4 تا تئوریسین کراواتی که هر کدامشان یک اقامت آمریکایی و اروپایی دارند که در مواقع خطر در بروند؟! چه محاسبهای کردند؟! بعد اینها میشوند سمبل عقلانیت، در حالی که نماد حماقتند.
فضلینژاد اذعان کرد: بستر را برای تئوریزه کردن خشونت و ترور فراهم کردن، جرم بزرگی است. شایسته است که قوه قضائیه بر همین اساس عملکرد وزیر و معاونان وقت وزارت کشور در دولت اصلاحات را به اتهام تدوین نقشه عملیاتی کودتای مخملی مورد رسیدگی قضایی قرار دهد، باید به ریشهها پرداخت و به علتها توجه کرد.
فضلینژاد در پایان این مصاحبه گفت: جوانان فریبخورده، علت نیستند، معلول هستند. همین جوانان که برخی از آنان ریشههای دینی و علائق ملی دارند، بروند ابتدا کتابهای بشیریه درباره گذار به دموکراسی را بخوانند و بعد صادقانه با خدای خودشان خلوت کنند. ببینند، آیا نقشه اینها کودتا نبود. ببینند برای جنگهای شبهنظامی برنامهریزی نکرده بودند. این جنس از جوانان راضی بودند که با شعار دموکراتیزاسیون و خشونتپرهیزی فریب امثال خاتمی و موسوی را بخورند؟! قطعا نبودند، اما متاسفانه مطالعه نکردند. با روزنامه خواندن و وبلاگبازی، همه مشکلات فکری و سیاسی حل نمیشود. حداقل بروند کتابهای این بتهایشان را بخوانند و بدانند که قطعا به سبب حمایت از اصلاحطلبان شرمنده میشوند.
به گزارش صراط پیام فضلینژاد درباره جزییات بیشتر این سند گفت: 26 آبانماه 1382، «دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور» به درخواست «عبدالواحد موسوی لاری» (وزیر وقت کشور) پروژهای مطالعاتی را پیرامون «گذار به دموکراسی» تعریف کرد که اجرای آن طی قراردادی رسمی، از سوی «غلامحسین بلندیان» (معاون وقت وزیر کشور) به «حسین بشیریه» (محقق عضو CIA) سپرده شد.
فضلینژاد پیرامون اصلیترین بخش این سند اظهار داشت: «حسین بشیریه» که از پدران فکری اصلاحطلبان است، در این سند مینویسد که اصلاح طلبان برای فروپاشی رژیم غیردموکراتیک و در «فرآیند گذار» باید به سوی «تشکیل نیروهای نظامی رقیب درون کشور یا در کشورهای همسایه» بروند، «هسته های مقاومت چریکی و شبه نظامی بر ضد رژیم» را پدید آورند، در میان نیروهای مسلح و ارتش شکاف اندازند، چنددستگی های اجتماعی را به درون نیروهای نظامی نیز گسترش دهند و حتی بخشی از ارتش را به شورش علیه رژیم غیردموکراتیک ترغیب کنند.
چکیده نظریه وزارت کشور که به صورت رسمی در زمان وزارت «عبدالواحد موسوی لاری» و در مورخه 26 دیماه 1382 نوشته شده، نشان میدهد که اصلاحطلبان سکولار قائل به انجام ترور برای پیشبرد پروژه دموکراتیزاسیون بودهاند.
وی درباره بودجه این پروژه افزود: چکیده نظریه وزارت کشور که به صورت رسمی در زمان وزارت «عبدالواحد موسوی لاری» و در مورخه 26 دیماه 1382 نوشته شده، نشان میدهد که اصلاحطلبان سکولار قائل به انجام ترور برای پیشبرد پروژه دموکراتیزاسیون بودهاند. برآورد خود بشیریه از بودجه پروژه مبلغ 19 میلیون و 170 هزار تومان بود، اما براساس قرارداد، غلامحسین بلندیان (معاون وقت برنامهریزی و پشتیبانی وزارت کشور) در 28/12/ 1382 مبلغ 25 میلیون تومان برای تهیه متن جامع این نظریه از بودجه آن وزارتخانه به حسین بشیریه (محقق عضو CIA) باید پرداخت میکرد.
«روشنفکرترین زن» در اردوگاه لیبرالیسم چه بسا یک «قاتل بالقوه» باشد، همانگونه که دموکراسی خواهان آمریکایی نیز می توانند یک «تروریست بالقوه» باشند. امثال حسین بشیریه و یوسف مولایی، آبروی دموکراسی و دموکراتیزاسیون را با کپیبرداریهای خود از روی دستورالعملهای مدیران CIA بردهاند. آقایان خجالت نمیکشند که نظریه سال 1948 جرج کنان را در سال 2004، یعنی 58 سال بعد کپی میکنند و به عنوان تئوری «گذار به دموکراسی» به خورد دانشجویان میدهند؟
این پژوهشگر با اشاره به مصاحبه قبلی خود درباره «روششناسی ترورهای آکادمیک» با ایرنا گفت: در آن مصاحبه گفتم که «روشنفکرترین زن» در اردوگاه لیبرالیسم چه بسا یک «قاتل بالقوه» باشد، همانگونه که دموکراسی خواهان آمریکایی نیز می توانند یک «تروریست بالقوه» باشند. امثال حسین بشیریه و یوسف مولایی، آبروی دموکراسی و دموکراتیزاسیون را با کپیبرداریهای خود از روی دستورالعملهای مدیران CIA بردهاند. آقایان خجالت نمیکشند که نظریه سال 1948 جرج کنان را در سال 2004، یعنی 58 سال بعد کپی میکنند و به عنوان تئوری «گذار به دموکراسی» به خورد دانشجویان میدهند؟
نویسنده کتاب «شوالیههای ناتوی فرهنگی» اظهار داشت: شرم نمیکنند که برای جنگهای شبهنظامی تئوریبافی میکنند و اسم خود را دموکرات میگذارند؟ تروریستپروری از این آشکارتر؟! اینها مولدان خشونت هستند، بعد دم از خشونتپرهیزی میزنند و نقش آدمهای خوب را بازی میکنند؟ سند از این آشکارتر که میگویند باید جنگ زیرزمینی علیه جمهوری اسلامی راه انداخت؟ آقایان بروند کتاب آن را بخرند تا ببینند چه کسی توهم توطئه دارد. در روز روشن نقشه براندازی نظام را در وزارت کشور میکشند، بعد انتظار دارند ما سکوت کنیم.
وی اظهار داشت: آن زمان «سهراب رزاقی» رییس دفتر مطالعات سیاسی آن وزارتخانه بود که 436 هزار یورو از موسسه صهیونیستی «هیفوس» در هلند دریافت کرد تا نیروی سازمانی براندازی نرم را زیر پوشش و عنوان «سازمانهای غیردولتی» در ایران تربیت کند و به جرم «ارتباطات غیرقانونی با بیگانگان» بازداشت هم شد. وی در تاریخ 18/12/1380 از وزیر کشور با حفظ سمت حکمی دیگر را با عنوان «مدیر پروژه حمایت از توسعه پایدار» در چارچوب «مرکز ارتباطات و منابع سازمانهای جامعه مدنی» دریافت کرد. وی رابط دولت اصلاحات با «مرکز اطلاعات سازمان ملل» در تهران و رابط روشنفکران سکولار با موسسات صهیونیستی مانند هیفوس بود.
«یوسف مولایی»، وکیل سابق اکبر گنجی و منصور اسانلو و نویسنده روزنامه توقیف شدة اعتماد ملی، به عنوان مشاور در این پروژه حضور داشته است و با حسین بشیریه که مجری طرح بود، همکاری نزدیک داشت. مولایی به علل گوناگون در سالهای اخیر به دادسرای امنیت احضار شده است وی در زمان حضور در وزارت کشور، استادیار حقوق در دانشگاه تهران در رشته روابط بینالملل بود.
نویسنده کتاب «شوالیههای ناتوی فرهنگی» با افشای هویت یکی از همکاران وزارت کشور در تهیه این سند گفت: «یوسف مولایی»، وکیل سابق اکبر گنجی و منصور اسانلو و نویسنده روزنامه توقیف شدة اعتماد ملی، به عنوان مشاور در این پروژه حضور داشته است و با حسین بشیریه که مجری طرح بود، همکاری نزدیک داشت. مولایی به علل گوناگون در سالهای اخیر به دادسرای امنیت احضار شده است وی در زمان حضور در وزارت کشور، استادیار حقوق در دانشگاه تهران در رشته روابط بینالملل بود.
فضلی نژاد اضافه کرد: این پروژه که نقشه عملیاتی براندازی جمهوری اسلامی است، 3 همکار دیگر هم داشت. 2 نفر آنها که با عنوان «همکار اجرایی» و با مدرک لیسانس علوم سیاسی در طرح حضور داشتند ، زن بودند که در انجام مصاحبه و تهیه پرسشنامهها کمک کردند. نفر دیگر که «همکار علمی» با درجه دانشگاهی فوق لیسانس رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران بود، جنسیت مرد دارد.
پژوهشگر سیاسی موسسه کیهان گفت: براساس تجربه تاریخی مثلث جاسوسی CIA، موساد و MI6 از «روشنفکران سکولار» (شهروندان مورداعتماد خود) به عنوان اعضاء «جوخه های مرگ جامعه مدنی» برای اجرای «ترورهای آکادمیک» استفاده کردهاند. از این رو، میبینیم این استراتژیها را کپیبرداری کردهاند و به عنوان نظریه منتشر کردند. جالب است که متن پروژه حسین بشیریه برای وزارت کشور در قالب کتابی در سال 1384 توسط نشر «نگاه معاصر» و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد. این کتاب اکنون هم در بازار موجود است و جا دارد که مسئولان اصولگرای وزارت ارشاد نسبت به مجوز انتشار آن تجدید نظر کنند.
به یاد داریم که اصلاحطلبان کسانی مانند عدنان حسن پور و هیوا (عبدالواحد) بوتیمار را روشنفکر، فعال سیاسی و روزنامهنگار خطاب میکردند، اما حتی صالح نیکبخت که وکالت آنان را برعهده داشت، در مصاحبههای متعدد گفت این 2 نفر تروریست هستند، نه روزنامهنگار و سیاستمدار و نهایتا هم حکم اعدام آنان از سوی دیوان عالی کشور به جرم شرکت در عملیات تروریستی تائید شد.
نویسنده پرفروشترین کتاب سیاسی سال ادامه داد: امثال بشیریه و مولایی و همکاران این پروژه به اتهام مشارکت در پروژه براندازی باید تحت تعقیب کیفری قرار بگیرند. شما نگاه کنید؛ چه کسی میتواند کتمان و انکار کند که حسین بشیریه عضو بنیاد اعانه ملی (NED) است؟ لوموند میگوید این بنیاد متعلق به CIA است. بالاتر از لوموند، مصوبه کنگره آمریکا به این وابستگی، صراحتا اشاره دارد. بالاتر از این، ویلیام کیسی، رییس اسبق سیا میگوید که این بنیاد از هنگام تاسیس بازوی عملیات مخفی سیا است. سالهاست که بشیریه با این بنیاد رابطه سازمانی و رسمی دارد.
بشیریه نظریههای لیبرالیستی خود را از سال 1370 در ماهنامه «اطلاعات سیاسی- اقتصادی» طرح کرد و آقای سیدمحمود دعایی برای او این فرصت را فراهم کرد، متاسفانه. همین آقای «جواد اطاعت» شاگرد بشیریه بوده است. «سعید حجاریان» هم همینطور. محمدعلی کدیور هم شاگرد او بوده است. شما میبینید شاگردان بشیریه در نهادهای حساس کشور حضور داشتهاند و وقتی به کارنامه فکری آنان نگاه میکنید، ادامه راه استادشان را رفتهاند
فضلی نژاد افزود: همینطور، بشیریه نظریههای لیبرالیستی خود را از سال 1370 در ماهنامه «اطلاعات سیاسی- اقتصادی» طرح کرد و آقای سیدمحمود دعایی برای او این فرصت را فراهم کرد، متاسفانه. همین آقای «جواد اطاعت» شاگرد بشیریه بوده است. «سعید حجاریان» هم همینطور. محمدعلی کدیور هم شاگرد او بوده است. شما میبینید شاگردان بشیریه در نهادهای حساس کشور حضور داشتهاند و وقتی به کارنامه فکری آنان نگاه میکنید، ادامه راه استادشان را رفتهاند.
نویسنده کتاب «شوالیههای ناتوی فرهنگی» گفت: از دل دانشگاه سکولار، تئوریهای جامعه مدنی درآمد. از دل جامعه مدنی، پروژه مبارزه مدنی درآمد. از دل مبارزه مدنی هم که نقشه کودتای مخملی درآمد. از دل، تئوریهای خشونتپرهیز هم که خشونتگرایی و ترور و چریکبازی درآمد! حالا هم که این سند افشا شده، میبینیم که سکولارهای وزارت کشور از سال 1382 در صورت شکست براندازی نرم، به فکر جنگهای شبه نظامی و ترورهای سیاه بودند.
بستر را برای تئوریزه کردن خشونت و ترور فراهم کردن، جرم بزرگی است. شایسته است که قوه قضائیه بر همین اساس عملکرد وزیر و معاونان وقت وزارت کشور در دولت اصلاحات را به اتهام تدوین نقشه عملیاتی کودتای مخملی مورد رسیدگی قضایی قرار دهد، باید به ریشهها پرداخت و به علتها توجه کرد.
فضلینژاد اذعان کرد: بستر را برای تئوریزه کردن خشونت و ترور فراهم کردن، جرم بزرگی است. شایسته است که قوه قضائیه بر همین اساس عملکرد وزیر و معاونان وقت وزارت کشور در دولت اصلاحات را به اتهام تدوین نقشه عملیاتی کودتای مخملی مورد رسیدگی قضایی قرار دهد، باید به ریشهها پرداخت و به علتها توجه کرد.
فضلینژاد در پایان این مصاحبه گفت: جوانان فریبخورده، علت نیستند، معلول هستند. همین جوانان که برخی از آنان ریشههای دینی و علائق ملی دارند، بروند ابتدا کتابهای بشیریه درباره گذار به دموکراسی را بخوانند و بعد صادقانه با خدای خودشان خلوت کنند. ببینند، آیا نقشه اینها کودتا نبود. ببینند برای جنگهای شبهنظامی برنامهریزی نکرده بودند. این جنس از جوانان راضی بودند که با شعار دموکراتیزاسیون و خشونتپرهیزی فریب امثال خاتمی و موسوی را بخورند؟! قطعا نبودند، اما متاسفانه مطالعه نکردند. با روزنامه خواندن و وبلاگبازی، همه مشکلات فکری و سیاسی حل نمیشود. حداقل بروند کتابهای این بتهایشان را بخوانند و بدانند که قطعا به سبب حمایت از اصلاحطلبان شرمنده میشوند.