مرتضی آقا تهرانی معلم اخباق دولت و نماینده مجلس در پایگاه اطلاع رسانی خود مطلبی با عنوان "دوری جستن از اختلاط زن و مرد" منتشر کرده است که در زیر میخوانید:
دوری جستن از مجالس و محافلی که زن و مرد به طور مختلط در آن حضور دارند، نکته ای بسیار مهم است. چنین محافلی را اسلام نمیپسندد حتی اگر دانشگاه باشد. چقدر خوب و پسندیده است که حتی در دانشگاههای ما نیز دختر و پسر از هم جدا باشند.
مطابق با تحقیقاتی که پژوهشگران در دانشگاههای غیر مختلط انجام دادهاند، در مقایسه با دانشگاههای مختلط دخترها و پسرها بهتر درس میخوانند و پیشرفت علمی قابل توجهی دارند. ولی اگر مختلط باشند زمینه عدم توجّه به درس و پراکندگی و آشفتگی فکری فراهم آمده و خدای ناخواسته جوان را به ورطهی گناه میکشاند.
اگر دانشگاههای ما، از این اختلاط ها مبّرا میشد، بیشکّ، سلامت روحی بخش اعظم جامعه ما که جوانان هستند را تا حدود زیادی تأمین میکرد. مواردی پیش میآید که دخترها و پسرهای مقیّد به ضوابط اسلامی برای حفظ خویش به ناچار قیّد دانشگاه و تحصیلات عالیه را میزنند. عجیب است که اینگونه مسائل را برخی از مسئولین به ظاهر مسلمان درک نکنند و با توجیهات ضعیف و سخیف، از احیاء فکر جوانان دریغ ورزند. این وضع نابسامان در مورد بیمارستان ها نیز صادق است.
چه اشکالی دارد که بیمارستان های مربوط به زنان جدای از بیمارستانهای مردان باشد؟ آیا خانمها توانایی اداره چنین بیمارستانهایی را ندارند؟ البته که دارند. آیا تنها باید در اماکن مقدسی مانند حرم امام رضا (علیه السلام) یا حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) یا مساجد و حسینیهها و ... بخش خانمها و آقایان جدا شود و مابقی اماکن میبایست مختلط باشد؟ در حالی که همه می دانیم این درهم بودن، خالی از اشکال نیست.
محرم و نامحرم و حریمهای شرعی و اخلاقی اسلامی میبایست در همه جا رعایت شوند. خوب است که بزرگترها و مسئولین درایت بیشتری به خرج داده و بسترهای آماده سازی گناه را برچینند، و سپس خود مشاهده کنند که دستورات متعالی اسلام تا چه اندازه برکات دنیا و آخرتی را به همراه دارد.
نکته اینجا است که افکار منحرف بسیاری از درسخواندهها و اهل علم تحت تأثیر اندیشهها و انحرافات غرب قرار گرفته که آنها بوئی از اسلام و تعالیم انبیاء (علیهم السلام) نبردهاند. ترسم از روزی است که مسلّمات اسلام زیر سؤال رود و دیگر زمان احیای آن گذشته باشد.
بنده به یاد دارم وقتی در کانادا دور? کارشناسی ارشد را به پایان رسانیدم با توجه به رسم موجود در این نوع دانشگاهها که مانند حوزههای علمیه خودمان در پایان تحصیل، استاد مربوطه با دست خط و امضای خود یک معرفی نامه برای طلبه یا دانشجوی فارغالتحصیل شده خود مینویسد تا که در حالت انتقال به دانشگاه دیگر آنرا ارائه دهد، من هم از استادمان درخواست کردم که یک معرفینامه برایم بنویسد تا اگر خواستم به دانشگاه دیگری بروم این معرفینامه به عنوان مدرک موقّت، امر پذیرش را سهولت بخشد.
ایشان در این نامه، برای بنده اینگونه نوشتند که نام برده از نظر تحصیلی و درسی، وضعیت مطلوب و خوبی دارد و فلان دروس را نزد بنده گذرانده و در دانشگاه ما نیز فعّال بوده است. باهوش، منظم و با استعداد است؛ فقط یک ایراد دارد و آن این که از نظر اجتماعی ضعیف است و نمیتواند با دخترها به خوبی رابطه برقرار کند و با آن ها دوست شود.
قرآن کریم در نفی از چنین روابطی به روشنی فرموده:?وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ?روابط دوستانه و به تعبیر عامیانهتر، رفیق بازی با جنس مخالف ممنوع و نکوهیده است. ولی متأسفانه باید گفت که در بعضی دبیرستانها یا دانشگاههای ما اگر دختری، دوست پسر نداشته و یا پسری دوست دختر نداشته باشد احساس خفّت، ذلّت و شرمساری میکند.
این را جامعه غربی برای جوانان و نوجوانان ما دیکته کرده، و برخی از روی تقلید کورکورانه و یا بر مبنای پسند شهوات خود آن را پذیرفتهاند. در حالیکه آن فکر و عقیده در تضادّ آشکار با فرهنگ متعالی اسلامی است. قرآن کریم صریحاً اینگونه روابط را رد کرده و فرموده اگر نیاز به چنین روابطی داری ازدواج کن و اگر به هر دلیلی نمیتوانی تن به ازدواج بدهی خود و دینت را حفظ کن!
یکی دیگر از رسوم ناپسندی که کمابیش در بین مردم وجود دارد نامزدی دختر و پسر بدون جاری نمودن عقد موقّت (صیغه محرمیّت) است. اگر دختر و پسر یکدیگر را دیده و پسندیدهاند و صحبتهای یکدیگر را شنیده و قبول کردهاند و قصد ازدواج دارند، حال برای شناخت بیشتر و بهتر میتوانند مدتی به عقد موقت هم درآیند تا در موعد مورد توافق زندگی زناشویی و مشترک خود را آغاز نمایند.
بعد از این همه، نکته مهّم در این توصیه این بود که دخترها و پسرها حتیالمقدور از محافل و مجالس مختلط که بستری آماده جهت آلودگی به رذایل اخلاقی به شمار میآید، دوری کنند