بالاخره خبر ارسال احضاریه برای مهدی هاشمی در رسانهها پیچید و وکیل وی نیز آن را تأیید کرد. همچنین به نقل از برخی عوامل مطلق گفته شده که پیش از این یعنی در ایام تعطیلات نوروزی نیروی انتظامی و سایر مأموران موظف دولتی، مکلف بودهاند در صورت ورود او به کیش به دستگیری و اعزام وی به تهران بپردازند و هماینک نیز این حکم به قوت خود باقی است.
قبل از این نیز حسن لاهوتی، خواهرزاده مهدی هاشمی که همچون دایی با لندن آشنایی داشته، در عزیمت به تهران دستگیر و بازداشت شده بود که جملگی علائمی از اراده دستگاه قضایی برای شکستن تابوی اشرافیت?سالاری به نفع قانون و عدالت است که حرکتی مبارک به حساب میآید.
گرچه با توجه به اتهاماتی مثل زمینهسازی برای القای تقلب، سازمان دهی اغتشاشات، حضور میدانی و همراهی با اغتشاشگران در عرصه آشوب و خرابکاری تا هدایت رسانهای و حتی مشارکت در پروژه شهیدسازی رنگی و ... که متوجه مهدی هاشمی بوده،این توقع و انتظار به حق را در بین مردم و افکار به وجود آورده بود که او همچون سایر اغتشاشگران باید دستگیر میشد و به مجازات میرسید. اما متأسفانه این اقدام با طمأنینه و تأخیر فراوانی به این مرحله رسیده که برخی سؤالات جدی در اذهان را شکل داده است، به خصوص اینکه بهرغم وجود اخباری که از مستندات مربوط به این اتهامات حکایت میکرد، فرار او به لندن با پوشش مأموریت برای دانشگاه آزاد اسلامی یا حتی بنا به ادعای آقای هاشمی برای ادامه تحصیل و اخذ مدرک دکتری توجیه میشد که اگر به سخره گرفتن افکار عمومی نباشد، نوعی طنز تاریخی به حساب میآمد.
حال که روند دستگیری و محاکمه مهدی هاشمی به این مرحله رسیده، به نظر میآید چند اقدام میتواند به رفع این سؤالات و درخشش چهره عدالت کمک نماید:
1 ـ تسریع در امر دستگیری وی که میتواند با کمک گرفتن از خانواده وی و جلب همکاری پلیس بینالملل صورت گیرد، چراکه تا پیش از این هم خود او هم اطرافیانش تأکید میکردند که تاکنون برایش اخطاریهای صادر نشده تا خود را معرفی نماید ولی حالا بهانهای باقی نمانده است.
2 ـ دستگیری و محاکمه همزمان کسانی که در فرار وی و سکونت چند?ماهه در لندن و البته تحمیل تردد مکرر وی و برخی اطرافیان از امارات به انگلیس برای تحمل این چند ماه دوری نقش داشتهاند تا حداقل شهریهپردازان دانشگاه آزاد از چگونگی و چرایی سهم این دانشگاه در این مأموریت چند ماهه و نقش مهدی هاشمی در ارتقای شعب خارجی و پیشرفت ساخت و ساز شعبه تانزانیایی آن،اطلاع دقیقتری پیدا کنند.
3 ـ برگزاری دادگاه علنی برای این آقازاده که پیش از این آمادگی کامل خود را برای پاسخگویی و رفع هرگونه اتهام اعلام داشته و بحمدالله با برخورداری از حمایت وکیلی متبحر و قدر که از همین مرحله صدور اخطاریه میتواند با موشکافی و باریک بینی نواقص و تعارضات قانونی را تشخیص و عمومی نماید، هیچ نگرانی هم از علنی شدن دادگاه نباید وجود داشته باشد. ضمن آنکه سابقه وی در دفاع از دمکراسی و آزادی به علاوه تجربه ممتد حضور در غرب نیز، ایشان را با قواعد مربوط به آن عادت داده است که مخالفتی با شفافیتسازی و دانستن همگانی نداشته باشند.
به نظر میرسد با توجه به خواسته افکار عمومی و همچنین اطمینان متهم نسبت به پاسخگویی به اتهامات احتمالی چنین اقداماتی، شایسته و بایسته تلقی و از آن استقبال شود. ضمن اینکه برابری در برابر قانون نیز گر چه برای برخی سخت، اما برای عموم مردم و جامعه حلاوتی دارد که ضلع تعیین کننده در اعمال آن مجریان قانون و در رأس آن قوه قضائیه است. راستی تاکنون چه کسانی برابری در برابر قانون را بر نتافته و مانع اجرای آن بودهاند؟