به گزارش «تابناک»، روز گذشته، چند صد نفر در کابل با تجمع مقابل سفارت کشورمان نسبت به اعدام سه شهروند افغانی در ایران اعتراض کرده و با سر دادن شعارهای توهین آمیز، تهدید کردند که در صورت تداوم اعدام افغانها در ایران، این تظاهرات را سراسری خواهند کرد!
بر پایه گزارشهای منتشره، این تظاهرات پس از آن برگزار شد که خبر اعدام سه تبعه افغان به جرم حمل و قاچاق مواد مخدر در رسانهها بازتاب پیدا کرد؛ اما به نظر میرسد، این موضوع بهانهای بود برای میدانداری جریان ضد ایرانی در افغانستان که شخصیتهایی چون نجیبالله کابلی، نماینده مردم کابل در مجلس و رئیس حزب تازه تأسیس جبهه مشارکت ملی افغانستان آن را هدایت میکنند.
اما گفته میشود، آغاز این جنجال جدید به سفر ماه گذشته یک هیأت از نمایندگان پارلمان افغانستان، به ایران برمیگردد که پس از این سفر برخی از اعضای هیأت نامبرده اعلام کردند که در ایران ???? زندانی افغان است که بیش از سه هزار نفر آنها به اعدام محکوم هستند.
البته هرچند این موضوع از سوی دستگاههای مسئول در ایران تکذیب شد، اظهارات چند روز پیش گل احمد امینی، یک نماینده هرات در پارلمان این کشور، مبنی بر این که دولت ایران ?? افغان را به تازگی اعدام کرده و جنازه آنها را در دو شب به افغانستان فرستاده است، حساسیتها نسبت به شایعه نخست بیشتر کرد.
با این حال، سعید سیدین، معاون سفیر ایران، در کابل روز یکشنبه در دیدار با صبغتالله مجددى، رئیس مجلس سناى افغانستان، خبر اعدام ?? زندانى افغان در ایران و صدور حکم اعدام براى سه هزار مهاجر افغان دیگر را تکذیب کرده است.
نگاهی به گفتوگوها و مواضع رسمی اعلام شده نشان از این دارد که جریان ضد ایرانی فعال در افغانستان برای ساماندهی چنین تجمعی هرچند محدود، به خوبی توانسته است شایعات را آنگونه که میخواهد منتشر و پردازش کند؛ برای نمونه، یکی از رسانههای افغانی به نقل از برخی از نمایندگان لویی جرگه نوشت: بیشتر اعضای بدن اجساد اعدام شده از سوی ایرانیها مورد دستبرد قرار گرفته است.
در همین حال، شماری از بازماندگان این افراد اعدام شده، ادعا کردهاند که آنها هر جسد را بیش از ده ملیون تومان از مرزبانان ایرانی تحویل گرفتهاند!
و یا نجیبالله کابلی در ادعایی کذب و نانجیبانه گفته است: «ایرانیها در شهرستان مهریز یزد، مرتکب جنایت جنگی شده و قتل عام نموده و هم افغانیها را در ایران اعدام کردهاند که باید هرچه سریعتر جلو آنها گرفته شود، وگرنه این تظاهرات در سراسر افغانستان به راه انداخته خواهد شد»؛ او هدف از این تظاهرات را توقف اعدام مهاجران افغان و نیز توقف به آتش کشیدن خانههای این مهاجران در ایران خواند!
توجه به دروغپردازیهایی مانند به آتش کشیدن خانه مهاجران افغان و یا برداشتن اعضای بدن مردگانشان در ایران؛ موضوعاتی که حتی یک بار نیز رخ نداده است، نشان از آن دارد که پروژه سیاه نمایی درباره ایران و ایرانی در اذهان ملت افغانستان با جدیت در حال پیگیری است.
این گزارش میافزاید: پذیرش میلیونها مهاجر افغانی در اوایل دهه 60 هجری شمسی و در حالی که ایران خود درگیر جنگی نابرابر با عراق و همپیمانانش بود، موضوعی است که گویی با گذشت زمان دارد به فراموشی سپرده میشود.
این موضوع که ایران در وضعیتی بحرانی پذیرای چند میلیون افغان مهاجر شد و در همه سالهای گذشته، تا زمان برچیده شدن حاکمیت طالبان بر افغانستان، آنها را نگه داشته و اکنون نیز بیش از یک میلیون از افغانها در ایران ساکن هستند، در نوع خود، موضوعی کم نظیر است که نمونه دیگری از آن را در کمتر منطقه ای از دنیا میتوان یافت.
البته وضعیت اقتصادی ایران در زمان جنگ تحمیلی و از سوی دیگر، رفتاری که برخی از افغانها و البته نه اکثریت آنها داشتند، سبب شد تا تصویر نامناسبی از آنها در اذهان ایرانیان شکل گیرد؛ ذهنیتی که متاسفانه در برهههایی سبب برخی ناملایمتیها نسبت به مهاجران افغانی شد.
البته این نیز یک واقعیت است که بیشتر مهاجران افغانی که به ایران آمدند از قشر محروم و کارگری افغانستان بودند و بسیاری از افراد متمول و یا تحصیلکرده و با مهارت افغان به کشورهای اروپایی و یا آمریکای شمالی مهاجرت کردند؛ همین موضوع سبب شد تصور بسیاری از ایرانیها نسبت به افغانها تصور افرادی با سطح سواد و مهارت پایین باشد؛ اما در همه این سالها کمتر موردی میتوان برشمرد که نشان دهد ایرانیها نسبت به مهاجرین افغانی اجحاف و یا دستاندازی داشته باشند و باید گفت که انتظار امروزی برخی از نمایندگان افغان مبنی بر اینکه ایران شرایط اجتماعی، اشتغال و رفاه را برای مهاجران فراهم نساخته، موضوعی ناجوانمردانه است، زیرا ایران در بیشتر سالهای گذشته با مشکلات عدیدهای در تأمین اشتغال و رفاه شهروندان خود نیز روبهرو بوده است.
اکنون موضوع مهم این است که ما نتوانستهایم این خدماتی را که ایران نسبت افغانهای مهاجر ارایه کرده است به خوبی برای مردم افغانستان تبیین و اطلاعرسانی کنیم؛ موضوعی که در همین حالت هم میتواند قدردانی سالهای سال افغانها نسبت به ایران را در پی داشته باشد.
مسأله دیگر این است که سبب اعدام افغانها در ایران، موضوعاتی چون قاچاق مواد مخدر و یا قتل بوده است؛ موضوعاتی که درباره ایرانیان نیز اعمال میشود و نکته دیگر اینکه بسیاری از افغانهای زندانی در ایران شاکیان افغان دارند، پس سیاسی کردن این موضوع، حکایت از به صدا درآمدن زنگ خطری دارد که میتواند در سالهای آینده به جای تقویت همکاریها و پیوند میان ملت واحد حوزه تمدنی ایران بزرگ، سبب درگیریها و اختلافات جدی میان مردمان دو کشور همسایه با ویژگیهای فرهنگی مشترک بسیار کند.
اما آشنایی با نجیبالله کابلی، سامان دهنده تظاهرات دیروز نیز در جای خود تأمل برانگیز است.
این گزارش اضافه میکند: این نخستین باری نیست که نجیبالله کابلی، مواضعی ضد ایران میگیرد. چند ماه پیش نیز وی تظاهراتی به راه انداخته بود تا آب هیرمند به ایران قطع شود و پیش از آن نیز آیتالله محسنی، مؤسس مدرسه عالی خاتمالنبیین و دارنده شبکه ماهوارهای تمدن در کابل را «جاسوس ایران» خوانده بود.
کابلی که اکنون نماینده مردم کابل در مجلس افغانستان است، شبکهای ماهواره ای به نام «امروز» دارد که گفته میشود، بودجه این تلویزیون از محل یک پروژه دومیلیون دلاری با سفارت هلند و مبلغ کلان دیگری از سفارت کانادا تأمین شده است.
گفتنی است، او در این شبکه ماهوارهای، شدیدترین حملهها را به جریانهای شیعی در افغانستان و همچنین ایران روا میدارد.