مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 89/4/16
نظر

مطالب از وبلاگ میبد 1 بلاگفا می باشد

فقط به درخواست تعدادی از کاربران میبدی اردکان نیوز درج شده است.

وهوخیرالفاصلین

وزیر محترم کشور/ استاندارمحترم یزد

با سلام خواهشمند است متن زیر را ملاحظه فرمائید.

یا ایها الذین امنوا لا یسخرقوم من قوم (ای کسانی که ایمان آورده اید قومی قوم دیگر را مسخره نکند.) (قرآن مجید)

واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا (همگی به ریسمان محکم الهی چنگ بزنید وپراکنده نشوید) (قرآن مجید)

در بسیاری از آیات قرآن، خداوند به انحاء مختلف بشر را به وحدت  دعوت می کند که نمونه آن دو آیه شریفه بالا می باشد نیزتأکید مقام معظم رهبری و بنیانگذار انقلاب اسلامی بر وحدت بوده است. بنابراین عدّه ای از مسؤلین اردکان برخلاف این عمل نموده وبین مردم تفرقه می اندازند.

مردم میبد واردکان سالیان سال در کنار هم زندگی کرده وهیچ گونه خصومتی با یکدیگر ندارند. این مسؤلان اردکان هستند که بین دو شهرمیبد واردکان تفرقه ایجاد می کنند وکسی جلو آنها را  نمی گیرد! این مسؤلان اردکان هستند که با زیر پا گذاردن قوانین مقدس جمهوری اسلامی در حال گسترش شهر خود هستند واز هیچ کس وهیچ چیز هراس ندارند حتی از خدا!  اینها قصد دارند اختلاف میبد با مسؤلین اردکان را به اختلاف بین این دو شهر تبدیل کنند. عوامل اصلی تفرقه بین این دو شهر بعضی از مسؤلین اردکان همراه با استاندارهای مختلف یزد بوده وهستند. امّا کارگردان اصلی این نمایش کیست؟ ودرحال حاضربهترین وسیله برای برهم زدن اتّحاد بین این دوشهر را چیزی جز حفر چاه غیر مجاز را در منطقه میبد ندیدند. اگر مجوزی هم گرفته باشند وکسی پی گیر آن شود معلوم خواهد شد که مجوزی غیر قانونی است. باحفر این چاه بسیار عمیق تمامی چاههای اطراف به فاصله زیادی خشک خواهد شد.آنها به بهانه های واهی با همکاری مقامات استانی از هر طریقی که بتوانند به میبد ضربه زده، لطمه وارد می کنند. اینها در حفر چاه هیچ ضابطه قانونی را پذیرا نبوده ونیستند. در پیاده رو چاه حفر نموده اند ورعایت فاصله را با آن چاه قبلی که  مسؤلان اردکان حفر و سید قاسم آقایی در کنار آن به شهادت رساندند، نکرده اند.

مسؤلان اردکانی از همه طرف چشم به اراضی اطراف شهر خود دوخته اند، از طرف طبس، صدوق، ندوشن، نائین، بهاباد، هم از طرف میبد!

مسؤلین اردکانی می گویند: « در اروپا مرز بین کشورها را برداشته اند حالا بر سر چند هکتار زمین که اردکان در تصرف خود دارد، چرا میبدیها اعتراض دارند؟ » ولی مسؤلان اردکان باید بدانند همواره امکاناتی که جمهوری اسلامی به طور مشترک به این دوشهرداده شده است از قدیم تا به حال در اردکان متمرکز بوده است وحالا هم پلیس راه واداره آب منطقه ای یزد  و . . . در اردکان مستقر است. همه چیز در هرجا وهر زمان به نفع اردکان بود وهست. وآیا این صحیح است که شهرداری اردکان به مدت هیجده سال زباله های خانگی ونخاله های ساختمانی را در منطقه فرودگاه قدیمی میبد تخلیه ومحیط زیست میبد را آلوده ودود ناشی از آتش زدن زباله ها تا مزرعه کلانتر وحاجی آباد اشکذر وموجب ناراحتی ساکنان این آبادیها بشود؟ از طرفی آیا این عاقلانه است که مسؤلان اردکان هر زمان چنگیز خان مغول فکر کنند واین شهر را تا چه زمانی وتا چه حد وتا کجا می خواهند گسترش دهند.

 گویا استان یزد استانداری ندارد! این به اصطلاح استانداری یزد به جای اینکه مرحمی بر زخمهای کهنه ما باشد بر شدت زخم ما می افزاید!

آقایان مسؤلین اردکانی، از آنجائی که می فرمائید زمینهائی که از میبد و دیگر شهر های اطراف گرفته ایم ، ما مدرک وسند داریم، اگر دارید چرا آن را ارائه نمی فرمائید.

 ساخت وسازهای غیر مجازی که  توسط مسؤلان اردکان و به دستور استانداری یزد در محدوده میبد انجام گرفته عبارتند از: ساختمانهای بیمارستان ضیائی اردکان، سینما آزادی اردکان، پارک آزادی اردکان، هنرستان اردکان ، بنیاد ایثار اردکان، دانشگاه پیام نوراردکان، دانشکده منابع طبیعی اردکان، بنیاد مسکن اردکان،جهاد سازندگی اردکان، معدن وکارخانه سنگ کوبی ثقفی اردکانی واقع در کوه های دم هفت در شرق میبد وحفر چند حلقه چاه آب در مناطق شمال میبد وغیره نیزدرسمت جنوب مسیر جاده چک چک چندین کارخانه تأسیس  کرده اند.

جالب توجه اینکه ساختمانهایی چون بیمارستان، دانشگاه، هنرستان، سینما وغیره در جنوب اردکان ساخته اند که اگر این ادارات در شمال اردکان ساخته میشد اهالی ترک آباد واحمد آباد وبقیه آبادیهای شمال وشرق وغرب اردکان به راحتی از این امکانات استفاده می کردند. از طرفی مردم میبد برای استفاده ازاین امکانات ازاردکان عبور کرده وبازار اقتصاد اردکان رونق بیشتری می گرفت .

در سالهای 1366 وقبل از آن چون بخشدار یا فرماندار وبعضی از مسؤلانِ میبد با نظر اردکانیها انتخاب می شده خطوط مرزی بین این دوشهرهم از نظر شرعی هم از نظر قانونی سند واعتباری ندارد. وتعیین مرز ومیخکوبی آن یک طرفه صورت گرفته بوده است وامضای هیچ مسؤل میبدی در هیچ مصوبه ای نیست ، همگی باطل است. واین موضوع را هر کارشناسی تأیید می کند.

مسؤلان میبدی در برابر خیانت بعضی ازمسؤلان اردکان چشم بر هم گذاشته، هرگاه مردم میبد در مورد مرزهای شمالی شهرخود تجمّع کنند  از طرف مسؤلان یزدی ومیبدی به آنها آشوبگریا ارازل واوباش وفتنه گرلقب داده می شود ونیروهای انتظامی آنها را متفرق می کند! به مردم میبد گفته می شود که کارشناسان  ومسؤلان مربوطه خود به این گونه امور رسیدگی خواهند کرد که در حدود سی سال است که این را می گویند وهنوز که هنوز است به مسائل مرزی شمالی میبد رسیدگی نشده است!

مسؤلین میبد گاهی از اردکان طرفداری می کنند وزمانی دیگر از میبدیها! آقایان موضع خود را مشخّص نمی کنند. مسؤلین میبد درباره تجاوزات آن عده توسعه طلب تا کنون با هم شورا وجلسه وبحث وتبادل نظر نداشته اند!

در مورد جلوگیری از تجاوز مسؤلین اردکانی به میبد مسؤلین در تهران و یزد و میبد تعلل و سهل انگاری می کنند.  نظارت نکردن بر اعمال مسؤلان اردکانی مشکلات اداری را برای این دو شهر که برای نسل های بعدی نیزایجاد خواهد کرد.از طرفی با گذشت زمان هر روز مسؤلان اردکان ساختمانهایی جدیدتر در محدوده میبد می سازند وبه این طریق هر روز، مشکلاتی بر مشکلات مرزی افزوده می شود و زمانی کار به جائی غیر ممکن میرسد. تا کنون استاندارهای یزد در این مورد تعلل ورزیده اند پس شما آقای استاندار در این مورد چرا سهل انگاری می کنید وچرا این موضوع را به استانداربعد از خود پاس می دهید؟ این از ضعف مدیریت استانداری یزد است.  جناب استاندار، در این مورد از چی و از چه کسی هراس دارید؟

زمانی که شهید سید قاسم آقایی میبدی در این رابطه به دستور مسؤلین اردکان  در خاک میبد به ضرب گلوله به شهادت رسید. این جوان شهید یکی از رزمندگان اسلام بود که تازه از جبهه برگشته بود لااقل انتظار مردم میبد و اردکان این بود که شاید با شهادت این جوان جلوی این گونه شرارتها گرفته شده، واستانداری یزد جلوی حرکات تجاوز گرانه مسؤلین اردکانی را بگیرد. ولی افسوس که تا کنون هیچ گونه اقدامی در این مورد صورت نگرفته است!( لازم به ذکر است که پس از شهادت این جوان به دستور مرحوم اعرافی یک روز عزای عمومی در میبد اعلام شد.)

در سال 1387 درحدود ساعت یازده شب تاسوعا اقدام به حفر چاهی بسیار عمیق وغیر مجاز در محدوده میبد کردند. امّا چرا این چاه در پیاده روی خیابان! وادامه حفر همین چاه را در خرداد 1389 دنبال نمودند البته با پشتیبانی استانداری محترم استان یزد همه می دانیم، حفر این چاه به منزله کمک به کشاورزان نیست همه می دانیم این کار بهترین طریق برای ایجاد تفرقه بین این دو شهر می باشد. همه می دانیم که هدفهایی در پس پرده وجود دارد. اگر آب جهت کشاورزی می خواهند چرا یکصد متر به طرف اردکان که در محدوده شهر خودشان می باشد در آنجا چاه را حفر نمی کنند.

استان یزد مساحتی بالغ بر 130000 کیلومتر مربع که توزیع سرزمینی آن عادلانه نیست .

اردکان بالغ بر 550000 کیلومتر مربع ومیبد 1200 کیلومتر مربع که 9/0 مساحت استان را در بر دارد.

آیا عادلانه است که شهر کوچکی چون اردکان یک نماینده در مجلس داشته باشد و درسایر نقاط کشور هر چند شهر یک نماینده ؟

یزد وصدوق با بیش از پانصد و پنجاه هزار نفر جمعیت دارای یک نماینده.

بافق، بهاباد، مهریز، خاتم وابرکوه با بیش از دویست هزار نفر دارای یک نماینده.

میبد وتفت با بیش از یک صد و سی هزار نفرجمعیت وپراکندگی دارای یک نماینده.

وحال اردکان ونزدیک به هفتاد هزار نفر دارای یک نماینده در مجلس شورای اسلامی است. واین چه توجیه عاقلانه ای می تواند داشته باشد ؟

در سال 1386که بنا به دستور رهبری که  این سال به نام اتحاد ملّی و انسجام اسلامی نامگذاری شده بود برای بر هم زدن اتّحاد ملّی نیز در نقشه ای  قسمتهایی از شمال میبد را در حوزه جغرافیایی اردکان قرار دادند!  که مورد اعتراض عده کثیری از میبدیها شد در این نقشه اراضی زیادی از میبد را تصاحب شده اند! هم اکنون هم در سایت iran-map.com  همان نقشه انتشار یافته است.

پیشرویهای بعضی از مسؤلان اردکانی در شمال بفروئیه میبد در شمال شاه جهان آباد وامیرآباد میبد، در شمال شهیدیه میبد! نیزپیشرویهایی در پای کوههای دم هفت در شرق میبد! توضیح این که: در غرب کوه های دم هفت چند سیل بند بزرگ به طول تقریبی بیست کیلومتر از طرف مسؤلین استان ساخته شده است،  که آبهای پشت این سدها به طرف اردکان هدایت می شود و بیابانهای غرب این سد ،در  محدوده  میبد  کاملا  خشک  افتاده اند! این سدها را می توانید درسایت گوگل ارت ویا سایت ویکی مپیا هم ببینید.

 در نزدیکی کوه های دم هفت میبد کارخانه  سنگ کوبی دم هفت احداث کرده اند که مالیات آن به اداره دارائی میبد پرداخت نمی شود!

در سال 1388 بفروئیه  از دهستان به شهر ارتقاء یافت طبق قانون، در این حال می باید محدوده این شهر مشخّص شود پس اراضی شمال بفروئیه (اسدآباد) که در محدوده اردکان قرار دارد آیا به دروغ میتوان گزارش داد که این زمینها از ابتدا مربوط به بفروئیه نبوده است ؟ ما که نمی دانیم چه جوابی باید به این سؤال داد؟

اسناد ثبتی روستاهای هنو، درین، هودر، بوکن نو، حشم، چشمه محمد حسن وقسمت زیادی از بفروئیه در اداره ثبت املاک اردکان است واین پرونده ها را به اداره ثبت املاک میبد باز پس نمی دهند ؟

در نوار شمالی میبد اردکانیها پلاکهای کد پستی منازل را نصب وآنها را جزء اردکان نموده اند ودر حال حاضز بعضی از مکانها دارای دوپلاک یکی مربوط به میبد ودیگری مربوط به اردکان می باشد.

در این قسمتها ( در محدوده میبد) ادارات برق وگاز وآب وتلفن اردکان فعّالیت شدیدی دارند. وادارات میبد در این قسمتها کم کاری شدیدی دارند. علّت آن را نمی دانیم.

در سال 1387شخصی که پروانه احداث یک باب مغازه از دهداری بفروئیه گرفته بود اقدام به ساخت مغازه ای در غرب سینما آزادی کرده بود که به دستورمسؤلین اردکانی شبانه اسکلتهای ساختمان او بریده شد وپس از اینکه پروانه ساختمان از اردکان گرفت اجازه ساخت مجدد را به او دادند.

بر روی قسمتهای زیادی از اراضی شمالی میبد اسناد معارضی صادر کرده اند وکسی تا کنون پی گیر این قضیه نبوده است. امید است مسؤلین مربوطه در این رابطه پی گیری های لازم را به عمل آورند.( اسناد معارضی یعنی اینکه زمینی سند داشته باشد وکسی دیگر با همکاری اداره ثبت سند تقلبی دیگری را برای آن زمین صادر کند.)

در بسیاری از کتب ومقالات اردکان دانشمند مشهور میبدی حضرت حاج شیخ عبدالکریم حائری مهرجردی را از دانشمندان  اردکان به حساب آورده اند.

تلاش وافر دارند تا سفال وسرامیک میبد را به نام اردکان ثبت میراث فرهنگی نمایند.

از  دی ماه 1388 مسؤلان اردکان اقدام به تأسیس غیر مجازسی ان جی  در محدوده میبد را نموده اند.  که استانداری نه تنها با آنها برخورد نکرد بلکه با آنها رفتاری جانبدارانه داشت!

قبل از آمدن آب زاینده رود به استان یزد، به دستور مسؤلان اردکانی شب هنگام با اتصال غیر قانونی، شبکه آب اردکان را شبکه آب میبد متّصل کرده بودند و به مدّت هفت سال منازل اردکان از آب میبد وبدون مجوز مشروب می شد! پس از اینکه این قضیه لو رفت گفتند که این آب قطع گردیده است! ولی مسببین آن مجازات نشدند!از نظر شرعی استفاده ازاین آب برای مسؤلان اردکان چه حکمی می توانست داشته باشد؟ ومردم اردکان هم که از این موضوع اطّلاعی نداشتند.

 چند هکتار اززمینهای اطراف  فرودگاه قدیمی  انگلیسها ( آثار باستانی)که از اراضی میبد می باشد پوشیده اززباله ها و نخاله های ساختمانی اردکان می باشد که شهرداری اردکان به مدّت 18 سال است که  دستور به انتقال آنها را به این محدوده داده است وهنوز هم انتقال زباله ها به این مکان کم وبیش ادامه دارد.

در شمال میبد در منطقه میبد کمتر امکانات دولتی از طرف میبد وجود دارد و خدمات دولتی در این منطقه ازطرف مسؤلین میبد کمترانجام می گیرد ویا اصلاً انجام نمی گیرد. آیا هدفی دنبال می شود؟ در این محدوده مسؤلان میبدی یک دبستان هم نساخته اند.

در سال 1386اردکان، در حدود چهل هزار هکتار از بیابانهای شهرستان طبس، از جمله محلّ سقوط  هواپیماهای آمریکا را به تصاحب در آورده بود که با هوشیاری امام جمعه محترم  طبس این زمینها به طبس برگردانده شد.بهتر است مسؤلین میبد یاد بگیرند؟

طبق اسناد ثبتی،  بنای تاریخی قلعه خرگوشی همواره متعلق به ندوشن بوده است  .ولی از نظر تقسیمات کشوری این قلعه همراه با اراضی آن  در محدوده اردکان  قرار داده اند

 طبق قوانین عرفی هر قناتی که زمینهایی را مشروب می ساخته (هرچند که در حال حاضر آن قنات خشک شده باشد) زمینها مربوط به همان قنات به حساب می آید که در این مورد قسمت اعظم اسدآباد بفروئیه ونیز قسمتهای زیادی از شمال امیر آباد وشاهجهان آباد وشهیدیه و . . .در اشغال مسؤلان اردکان قرار دارد.

برای دل آزرده ساختن مردم عزیز بهاباد میدان احمد آباد را میدان چادرملو نام نهاده اند.

چند سالی است که معادن بزرگ و با اهمیت چادرملوکه در پنجاه کیلومتری شهرستانهای محروم بهاباد قرار گرفته است به همراه مراتع واراضی زیادی از بهاباد در تصرف مسؤلین اردکان است!  مردم این شهر می باید آلودگی زیست محیطی این معادن را تحمل نموده ، در خشکسالی وکمبود آب، از آب شهرشان در این معادن استفاده شود ومسؤلان اردکان در فاصله 200کیلومتری ازاین معادن از عوارض آن ویا به نحوی دیگر از درآمد آن استفاده کنند. این معادن از بدو تأسیس سالیان سال متعلق به شهر بهاباد بوده ولی معلوم نیست سران اردکان به چه مجوزی آن را از بهاباد گرفته اند. مطلبی از سایت ویکی پدیا" بهاباد دارای آبهای زیرزمینی فراوان می‌باشد که مقدار زیادی از آن به معدن چادرملو می‌رود که سبب پایین آمدن سطح آب و در نتیجه تلخ شدن آن شده‌است. بنابر اسناد تاریخی محدوده معدن چادرملو همواره متعلق به بهاباد بوده‌است که به دلیل اعمال نفوذ تنی چند، به شهرستان اردکان پیوسته ‌است".

چرا ما مردم، امر به معروف ونهی از منکر را فراموش کرده ایم! مگر در آمد حاصل از معدن چادرملو برای مسؤلان اردکان حرام نیست!؟

آیا نماز خواندن بر روی زمینهای غصبی در اطراف اردکان که در تصرف مسؤلین اردکان است صحیح است؟ آیا اگر مسؤلین شهری اراضی شهری دیگر را غصب کنند از نظر شرعی این اراضی چه صورتی می تواند داشته باشد؟

در اردیبهشت1389 عدّه ای موتور سوار میبدی به طرف اردکان حرکت کرده وشعار مرگ بر منافق سر می دادند که پلیس ضد شورش وکماندوهایی که از یزد آمده بودند از شعار "مرگ برمنافق" خوششان نیامده در نزدیکی اردکان آنها را محاصره ودستگیر نمودند وچند روزی آنها را زندانی کردند ولی سیاست که پدر ومادر ندارد منظور این است که عدّه ای اجیر بگیر با این موتور سوارها همراه می شوند که این افراد شروع به آتش زدن وشکستن شیشه ها می کنند که گناهش به پای موتور سواران میبدی نوشته می شود! به هر صورت رژه موتور سواران پسندیده نیست.

بدون دلیل نام میدان وحدت ( میدان مشترک بین دوشهر) را به میدان شهید فهمیده نام گذاری کرده اند.

مسؤلین اردکانی به حق طلبان میبدی اظهار می دارند: « مردم را تحریک نکنید وخود نیز تحریک نشوید! » پس باید از دید وفکر مسؤلان اردکان مقصران اصلی روحانیون باشند که ما را با نصایح حضرت سیدالشهدا آشنا ساخته اند که زیر بار ظلم نرویم . واز اینجاست که ما تحریک شده ایم  ما راه امام حسین (ع) را اگر بتوانیم پیش رو میگیریم پس آقای استانداراگر شما حقی برای گفتن دارید بفرمائید. اگر راهمان باطل است پس برای یک دفعه هم که شده شما ویا نماینده تان به میبد تشریف بیاورید وطی یک سخنرانی در نماز جمعه ما را ارشاد بفرمائید. چرا تشریف نمی آورید؟ اگر راه ما باطل است ما را ارشاد کنید آقای استاندار راه شما ودستیارانتان در اردکان ومیبد اشتباه است اگر شماها فقط از خدا می ترسیدید واز آن آدم اردکانی نمی ترسیدید مشکلی وجود نداشت.

میخواستیم بپرسیم چرا عدّه زیادی از مسؤلین میبد ویزد وحتی در بعضی از وزارتخانه ها از فلان مسؤل اردکانی می ترسند که نمی توانند حق را اجرا کنند.

اشتباه دیگر مسؤلان اردکان:  در هشت سال ریاست جمهوری خاتمی بی اندازه در حق میبدیها ظلم شد وهمچنان این تعدیها ادامه دارد و این یکی از الطاف خدای تبارک وتعالی بود که خاتمی به کنار گذاشته شد و این یک معجزه ای بود برای میبدیها، وخدای را سپاس.

مطلبی از ماهنامه میبد شماره 24 اسفند 1387شماره 197 باعنوان:  متن کامل سخنان امام جمعه اردکان در خصوص مشکلات مرزی شهرستانهای میبد واردکان:

. . . «حالا بعد از سال 1366 آقایان آمده اند به خاطر موقعیت جغرافیایی وبه خاطر شیبی که از طرف جنوب واز طرف شهرستان میبد به طرف اردکان هست در آن طول آن خط مرزی، یک منبع آب ساخته اند که این منبع آب مسلّط باشد بر شهر، دیگه نیاز به پمپاژ نباشد. کار غیر قانونی هم نبوده، بیمارستانی اونجا ساخته اند به خاطر فضای مناسبی که اونجا بوده وبعضی از ادارات دیگه که ساخته شده، هیچ کدام از آنها غیر قانونی نبوده حالا چطور شده که این مسائل پیش آمده؟ چطور شده کسانی آمده اند مدعی شده اند؟ میگیم دلیلتون چیه؟ میگن حق ماست. حق باید منشأ داشته باشد. آقایانی که فقه خونده اند،  مسائل شرعی را خونده اند میدونند اگر کسی گفت من نسبت به خانه ای حق دارم نسبت به این مغازه حق دارم یا باید مالک باشد یا باید به ارث برده باشد یا باید احیا کرده باشد یا باید دولت واگذار کرده باشد یکی از اینها باید منشا حق وحقوق او باشد . . .  ما اهل منطق هستیم. . »

 وامّا اگر منظور آن جناب احیا کردن وبعد تصرف باشد پس اگر کسی در شهر دیگری خانه ای، کارخانه ای، ویا آپارتمانی ساخته ویا معدنی را اکتشاف کرده است پس آیا این گونه مؤسسات متعلق به همان شهرسازنده است؟ که مثلا مالیات وامور ثبتی وامنیّتی وغیره به شهربنا کننده تعلق بگیرد؟ واگر منظور ایشان، دولت واگذار کرده باشد که خودشان می فرمایند در آن طرف خط مرزی، پس دولت به شما واگذار نکرده است. ومگر قلعه خرگوشی در ندوشن هم آقایان  در چهارصد سال پیش ساخته اند که مالک شده اند؟ ویا اینکه آقایان بوده اند که هواپیماهای آمریکایی را در بیابانهای طبس ساقط کرده اند که اراضی آنجا را تصرف کرده اند؟ ومعادن چادرملو هم . . . !؟

ادامه بیانات از همان مأخذ: . . .   « یک جائی را به عنوان حد معین کرده اند طبق اسناد ومدارکی که در دستشان بوده که الان معروفه به حد سال 66 طبق این نامه ای هم که در دست من هست به شماره ع/14858 در تاریخ 29/7/1366  این حد را تعیین کرده اند هم به شهر اردکان و هم به شهر میبد ابلاغ کرده اند به عنوان حد برای خدمت رسانی ادارات، حالا این حدی که از قدیم الایام ترسیم شده و یا اینکه در سال توسط وزارت کشور تعیین شده کدامیک ازمسؤلین یا کدامیک از مردم اردکان در تعیین این مسائل مدخلیت داشته اند. . .»

 از سخنان آن جناب چنین بر می آید که می فرمایند :ما اسناد ثبتی و قانون را قبول داریم. پس  اگر چنین است خدا در نظر گرفته وحق را اجرا کنید جنابعالی می دانید اگر امام جمعه ای خود بداند که در خطبه  جملاتی غیر منصفانه واشتباه می گوید نماز جمعه او باطل وگناه باطل شدن نماز تمامی نمازگذاران آن نمازبر عهده او می باشد ای عزیز وای مولای من مواظب باش.

نگاهی گذرا به تاریخچه این تجاوزات

اولین تقسیمات کشوری که درسال 1316 انجام گرفت در آن روزگار بزرگان اردکان، خرانق وساغند ورباطات و بسیاری از آبادیهای اطراف که باید در محدوده جغرافیایی شهرستان یزد باشد در محدوده اردکان قرار دادند. از قدیم تا به حال خرانق و روستاهای آن ارتباط تنگاتنگی از همه نظر با یزد داشته و دارند نه با اردکان. آنها می باید راهی طولانی را طی کرده از شهرستانهای صدوق ومیبد عبور کنند وبرای انجام کار اداری خود به شهرستان اردکان بروند! مگر این ظلمی بزرگ در حق این آبادی محروم چه نتیجه ای برای مسؤلین اردکانی می تواند داشته باشد که از الحاق این بخش به یزد مخالفت می کنند !؟

 مسؤلان اردکان وعوامل آنها در یزد وتهران، مانع الحاق ندوشن به میبد می شوند. اگر مسلمان هستند وبه روز قیامت اعتقاد دارند ظلم به مردم ندوشن دیگرچرا!؟ اگر از مردم ندوشن نظر خواهی شود آنها با توجه به سابقه تاریخی طولانی وارتباطات تاریخی خود با میبد مایل به الحاق شهر خود به میبد هستند. ولی کو گوش شنوا!

جاده قدیم تهران یزد را که در قدیم در  جنوب میبد  از کنار چاپار خانه  میبد عبور می کرد، در هنگام باز سازی نگذاشتند که از میبد عبور کند. و آن را از طریق فرودگاه قدیمی به یزد مربوط ساختند و راه تهران ــ یزد را چندین کیلومتر طولانی تر کردند! وبعدها که جادّه سنتو که در حال احداث بود آنها با زرنگی در نظر داشتند که این جاده از میبد عبور نکند و ازهمان مسیر قبلی یعنی از کنار فرودگاه عبور داده شود، که با پشتکار وزحمات جناب مهندس سید مصطفی امامی میبدی جادّه سنتو از میبد عبور داده شد. ر.ک نشریه میبد نوین شماره 13، 15فروردین1388

چند سالی که میبد بخش اردکان بود، بودجه ای که به اردکان می رسید تماماً در اردکان هزینه می شد و در آن زمان مسؤلان اردکانی پولی در میبد خرج نمی کردند و خیابانی هم در میبد که وظیفه مسؤلان اردکانی بود احداث کنند، نکردند و مردم میبد خود خیابان اصلی میبد را احداث کردند. وفقط آنها به نحو احسن مالیات را از میبدیها می گرفتند ودر اردکان هزینه می کردند. آنها یک ریال در میبد هزینه نکردند!؟هیچ کاری به نفع میبد انجام ندادند؟ وهیچ اقدام عمرانی را در میبد انجام ندادند؟اینها ودهها موضوع دیگربود که اختلاف بین میبد و مسؤلان اردکانی زیادترشد واگر این تبعیضات نبود هم اکنون میبد واردکان شهری یک پارچه بود که این خواسته  مسؤلان اردکانی بود واین اشتباه بزرگ مسؤلان اردکانی بود که به میبد ظلم نمودند! و حالا دیگرظلم بس است. وحالا با زور می خواهید میبد وطبس ونائین را به اردکان الحاق کرده وبزرگترین استا ن کشوررا تشکیل دهید؟ ومبارزان راه حق طلبی را خفه کنید؟

این از لطف الهی بود که به میبد تجاوز نمودید و ما باهم متحد شدیم تا قبل از این که ما همدیگر را نمی شناختیم. امید است که سایر نقاط استان هم با یکدیگر متحدشوند.

از کتب تواریخ یزد چنین بر می آید که در قدیم، اردکان، عقدا، خرانق، چک چک ، هفتادر، احمد آباد ، ترک آباد و... از آبادیهای میبد به حساب می آمدند تا اینکه در سال 1316 اولین تقسیمات کشوری که به سبک امروزی انجام شد، چند سال پس از آن، میبد به عنوان بخش اردکان معرّفی شد. در سال 1369 که میبد از اردکان متنزع و به صورت شهرستان مستقل درآمد، در تقسیمات، نود وپنج درصد موجود را به اردکان وپنج درصد باقیمانده را به میبد دادند.

در حدود سالهای 1324عده ای مأمور از تهران،  جهت  انتخاب مرکزیت اردکان یا میبد، به عنوان مرکزیت این دوشهر، ابتدا به اردکان رفته و مسؤلین اردکانی ساختمانهای آجری اردکان را به مأموران تهرانی معرفی کردند. مبنای شهر شدن آنروزها ساختمانهای آجری وجادّه آسفالت بود و آنگاه همین مسؤلین اردکانی با زرنگی هر چه تمامتر، مأموران تهرانی را برای بازدید از میبد، آنها را به شاه جهان آباد و محمود آباد، روستاهای آنروز میبد  برده و ساختمانهای خشت وگلی قدیمی و جاده های خاکی روستاهای میبد را  به مأموران نشان دادند. ومساجد بزرگ تاریخی وقلعه های باستانی میبد را از دید آنان پنهان داشتند. میبد بزرگترین تولید کننده آجر در استان بود و ساختمانهای آجری در میبد بیشتر از دیگر جاهای استان بود.  و مأموران تهرانی چون ازاوضاع اجتماعی ، تاریخی وشهریت میبد اطّلاعاتی صحیح به دست نیاوردند، اردکان را به عنوان شهر و مرکزیت این دوشهر انتخاب کردند و نیز بهائیان دست اندر کار حکومت طاغوت هم مانع پیشرفت میبد بودند.

قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی، به عنوان تمسخر، میبد راحومه اردکان نام نهاده بودند!  این در حالی که در هیچ کتاب و سند وگزارشی  و در هیچ جا میبد را به عنوان حومه اردکان معرّفی نشده بود، امّا چرا حومه!؟ این برای تحقیرومسخره کردن مردم میبد بود. و حالا هم به نوعی دیگر میبد را به تمسخر می گیرند. یا ایها الذین امنوا لا یسخرقوم من قوم (قرآن مجید)

تا دهه قبل ندوشن، علویه، نیوک، میل سفید، پناهکوه، خمسیان، دولاب، بنستان و . . .از توابع میبد به حساب می آمدند ولی در دوره آقای خاتمی این آبادیها از میبد جدا شد. اگراینها با مردم میبد دشمنی دارند با این آبادیها چه دشمنی دارند که این آبادیها که از هر نظر با میبد ارتباط دارند باید از میبد جدا شوند؟ با گذشت زمان اینها درحال محدود کردن میبد هستند.

امّا روی سخن با بعضی از آقایان مسؤل میبدی: آیا می دانید که اگر مسؤلی در باره شهر خودش بی خیال باشد و تعصب نداشته باشد در باره کشور و دین اسلام ووو... هم بی خیال خواهد بود!؟  اگر جوانان میبدی متکی به مسؤلان میبدی خود بودند هیچگاه در سال 1366 برای پر کردن چاهی که مسؤلان اردکانی دستور به حفر آن در منطقه میبد داده بودند، بر نمی خواستند. چون می دانستند که مسؤلان میبدی در این موضوع کاری انجام نخواهند داد که انجام هم نداده اند! وگرنه در این جریان، سید قاسم آقایی میبدی شهید نمی شد. واگر میبدیها می دانستند که اگر رجال میبدی در این موضوع برای میبد کاری انجام می دهند، در سال 1386 در پی انتشار نقشه ای مخدوش، در سایت سازمان جغرافیایی کشور، آن اتّفاق نمی افتاد. پس ای بعضی از مسؤلان میبدی و یزدی اگر برای خدا هم که شده اینقدربی خیال نباشید. مگر شما اظهاردینداری نمی کنید پس چه شده که خود را از مسؤلیت مبرا می دانید؟  وچرا در این گونه موارد سهل انگار هستید!؟

در نظر دارند اردکان را به انضمام طبس ونائین ومیبد به استان تبدیل کنند! ولی اگر این شهر به استان تبدیل شود بعضی از مسؤلان اردکان بازبه این اکتفا نکرده و در استانهای همجوارقصد پیشروی خواهند داشت به چه منظور؟