مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : شنبه 89/9/6
نظر

ای که از خون سرت پلکِ دو دیده بسته ای
روی سجاده ی خون پیشِ دلم نشسته ای
زدی آتش به دلِ و سینه ی من، دل خوشی ام
رفتی و با غم خود پشت مرا شکسته ای

سالها روضه ی شهادت حضرت ابوالفضل (ع) و جمله معروف حضرت ابی عبدالله (ع) ( الان انکسر ظهری ...) را شنیده و خوانده بودم ولی درک نمی کردم ...

از کلیه عزیزانی که در ماتم از دست دادن برادرم ، همدردی نمودند تشکر و قدردانی می کنم.

مرحوم کربلای محمد رضا قانعی

( 21 ساله که در روز چهارشنبه 3 آذر ماه یک ماه پس از بازگشت از سفر کربلا در اثر سانحه تصادف در خیابان باهنر قبل از مهدیه بدورد حیات گفت .)

1- مراسم تشییع : پنجشنبه 4 آذر ماه مصادف با عید سعید غدیر

2- مراسم ختم : پنجشنبه 4 آذر ماه بعد از نماز عشا مسجد کوشکنو

3- مراسم ختم : صبح جمعه ازساعت 8 مسجد جعفر زاده

4- مراسم ختم : صبح یکشنبه 7 آذر  ماه از ساعت 8 مسجد حاج محمد حسین

5- مراسم سوم :عصر روز یکشنبه  7 آذر  ماه  ازساعت 5/2 عصر از محل منزل پدری در خیابان باهنر به طرف گلزار شهدا و بر سر تربت آن مرحوم

6- مراسم ختم : دوشنبه شب  8 آذر  ماه بعد از نماز عشا در محل مهدیه اردکان خیابان باهنر

7- مراسم هفتم : عصر روز چهارشبنه  10 آذر  ماه  ازساعت 5/2 عصر یکشنبه از محل منزل پدری در خیابان باهنر به طرف گلزار شهدا و بر سر تربت آن مرحوم

8- مراسم ختم : چهارشنبه شب 10 آذر  ماه بعد از نماز عشا در مسجد زیرده

9 - مراسم دعای شریف کمیل پنجشنبه شب11 آذر  ماه از ساعت 5/6 در محل منزل پدری واقع در خیابان باهنر کوچه 45

در این عالم غیر عشق و غمت ، ای برادر جان من نمیدانم

به غیر از نامت عزیز دلم ، در دم جان دادن نمیخوانم

جمال من شد تماشایی ، چرا با زینب نمیایی ) آه و واویلا آه واویلا (2 

سر بشکسته دو دیده خون ،  کتف گلگون سینه ی پُِر تیر

هدایای ساقی تو بُود ،  بحر تو ای مقصود جانانم

وجودم یکسر فدایت شد ، ببین جسمم خاک پایت شد ( آه و واویلا آه واویلا ) 2

(حالا ابی عبد ا… در جواب عباس ...)

چو در میدان ناله ی تو رسید ، با دلی آشفته دویدم من

میان ره هر دو دست تو را ، روی چشمان خود کشیدم من

ببین دشمن بی تو خنده کند ، بر من مظلوم و غریب اینجا

تو رفتی ُ  بعد تو به خدا ، از حیات خود نا امیدم من

سکینه بی تو خورد سیلی ،  رقیهّ رویش شود نیلی ) آه و واویلا آه واویلا  (2