آنقدر دلسوزند که نمی دانم از کجا شروع کنم.آنقدر امکانات به ما دادند که نمی دانم چه بگویم.ولی خوب این زحمت را با جان و دل می خرم(از آموخته های ادبی دانشگاه).
به محض ورود به دانشگاه دلسوزی و ایثار مسئولین را با جان و دل حس میکنیم.مسئولین بعد از ورود و پس از گذر از جاده های صعب العبور آسفالت به داخل دانشگاه رفته و ماشین هایشان را در پارکینگ های خیلی ساده و به دور از تجملات قرار داده و سپس کیف سنگینشون (که پر از برگه های مربوط به کار وخدمت به من دانشجوست) را به داخل دفتر هایشان برده و سخت مشغول کار میشوند.حالا این مسیر را با مسیر دانشجویان مقایسه کنید.اصلا قابل مقایسه نیست.وقتی توضیح دادم می فهمید چه امکاناتی در این مسیر وجود دارد.دانشجویان پس از ورود 90 درجه انحراف مسیر دارند سپس:
از این جا به بعد باید از دو بعد بررسی بشه1- روز های افتابی 2-روزهای برفی و بارانی
1-به داخل یک جاده زیبا و خاکی میشوند(.ببینید از اول راه وارد طبیعت دبش و دست نخورده می شویم)همچنان که از دیدنیهای این راه بهره روحی میبرند از گردو خاک ماشین جلویی نیز میل میکنند .بعد از آن به سالن ورزشی نیمه ساز میرسند تا کمی هم به ورزش فکر کنند .اخه متخصصین میگن فکر به ورزش مثل ورزش کردنه(به خدا دلسوزی تا اینجا رو ببین).متاسفانه از وصف بقیه جاده عاجزم و بغض در گلویم جمع شده و اشک در دیدگانم حلقه زده به خاطر این همه محبت............به علت کمبود اشک چشم به وصف پارکینگ میپردازم.پارکینگ ها در روز افتابی مثل یک مکان پیشرفته است. سقف و دیوار ندارد چون ان را برای موتور های افتابی ساخته اند که با نور خورشید کار میکنه آخه دانشگاه ما دانشگاهیه که در سطح علمی میتونه با اکسفورد رقابت کنه.اصلا دانشجوی پیام نور دانشجوی واقعیه,نوین ترین سیستم دانشگاهیه(همین حرف هایی که باهاش خر شدیم اومدیم اینجا)بگذریم,گفتم که اینها در جهت کاربرد تکنولوژی در این دانشگاست.بعد هم دانشجویان برای نرمش از چندین مانع مثل تیر اهن وغیره پرش میکنند و به سالن میروند تا مورد تدریس واقع شوند.
2-در روز های بارانی هم این امکانات تغییر شکل داده و به گونه ای دیگر حال دانشجو را میگیرند ,ببخشید به دانشجو حال میدن.ابتدا با گذر از باتلاق های طبیعی به همان سالن نیمه ساز میرسیم که کاربرد آن مختصرا شرح داده شد.میدونم تا اینجا دلتون میخواد به دانشگاه ما بیاین تا از نزدیک اینارو ببینین.پس منم همه چیز رو توضیح نمیدم که در لحظه دیدن براتون جالب باشه .سپس به پارکینگ های مجهز به سیستم شستشو میرسیم که برای رفاه دانشجویان تعبیه شده و با نیروی هسته ای که حق مسلم ماست کار میکنه به این طریق که بارون میاد و وسایل نقلیه ما رو می شوره.دانشجویان هم که از این ورود خیلی راضی هستند به عمد پا هایشان را تا زانو پر از گل میکنند که از این مناظر یادگاری داشته باشند.البته محیط زیست هم هشدار داده که این مناظر در حال نابودیست ولی کو گوش شنوا.وارد سالن که میشی تمام کف سالن گلی شده است به طوری که مشخصات کفش هر دانشجویی در ان پیداست و این هم از سیستم های امنیتی و حضور و غیاب الکترونیکی در قرن 21 است.
معذرت میخوام به خاطر این همه شرمندگی که مسئولین دانشگاه مسبب اون هستن و عرق بر پیشانی ام جمع شده ناگهان سرما خوردم و دیگر تاب سخن نیست.به امید دیدار
به پایان رسید دفتر ,حکایت همچنان باقیست
به امید پایان این حکایت