صدای موذن که بر می خیزد "الله اکبر – الله اکبر و..." در شهر نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) همه ی دلها رو به حرم شریف می گذارند . کسی سر از پای نمی شناسد . مغازه ها به سرعت تعطیل می شود حتی اگر صاحب آن به هر دلیل به جماعت نیاید
صدای موذن که بر می خیزد "الله اکبر – الله اکبر و..." در شهر نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) همه ی دلها رو به حرم شریف می گذارند . کسی سر از پای نمی شناسد . مغازه ها به سرعت تعطیل می شود حتی اگر صاحب آن به هر دلیل به جماعت نیاید.
با بلند شدن آوای دلنشین اذان از گلدسته های حرم نبوی صل الله علیه و آله ، از صدها مسجد نیز سرود وحدت بخش اسلام بر شهر نبی الله (ص) طنین می اندازد که : مومنان برای نماز عجله کنید . بشتابید تا رستگار شوید .
رسول خدا (ص) در مهاجرت به یثرب بنای اولین مسجد را گذاشتند که مرکز اداره و هماهنگی همه ی امور مومنان بود . مسجد النبی (ص) بعد از حرم شریف الهی با فضیلت ترین مساجد است که نماز گزاردن در آن ثواب بسیار دارد.
پیامبر (ص) در ربیع الاول سال 622 میلادی به یثرب هجرت کرد . مردم نام شهر را به احترام رسول خدا ، مدینه النبی (ص) یعنی شهر پیامبر نامیدند . رسول الله (ص) مدینه را چون مکه "حرم " می دانست ، یعنی مکه حرم خدا بود و مدینه حرم رسول خدا . و الان هم با نشانه گذاری ها " حد " شهر و حرم معین و مشخص است . پیامبر برای زندگی مدینه را برگزید و حتی پس از فتح مکه که آن حضرت می توانست به شهر خود مکه بازگردد ، برنگشت و در مدینه ماند و آنجا وفات یافت .
آن حضرت از مدینه و مردم اش تمجیدها کرده تا آن جا که اکنون این شهر کوچک ، بهترین و زیباترین نام ها را ، نزدیک به یکصد نام دارد . " المومنه " ، "المحبوبه " ، " المقدسه " ، "الباره " ، " دارالابرار"،" ارض الله " ، " طابه " ، " طیب " ،" سیده البدان " ، " دارالسلام "،" المحرمه " ، "المبارکه "،"المحروسه " ،"المختاره " و... تعدادی از آنهاست .
وقت اذان هر جنبده ای رو به حرم دارد . در آستانه صحن می ایستم و خدمت نبی مکرم اسلام (ص) عرض سلام و ادب می کنم و اذن دخول می طلبم . این رسم در اینجا وجود ندارد. و یا اگر هست آشکار نیست .در عبور از کنار زائران به هنگام ورود به صحن مطهر بسیارشنیده ام که آنها بردل و زبان صلوات بر محمد (ص) و آل اطهار ایشان دارند اما توقفی نمی کنند.
از موقعی که اذان گفته می شود تا امام برای اقامه نماز برخیزد ، چند دقیقه ای فاصله می گذارند تا مومنان همه جمع شوند . آنهایی که رسیده اند نماز مستحبی می خوانند و یا قران تلاوت می کنند . با بلند شدن صدای موذن و اقامه گفتن او ، صف ها خیلی سریع تشکیل می شود.
اگر نماز گزاری بخواهد در کنار ضریح شریف نبوی و یا مابین حرم و منبر که بنا بر حدیثی از رسول خدا (ص) یکی از باغ های بهشت در آنجاست ، و یکی از احتمال ها در مورد مدفن حضرت زهرا سلام الله علیها اینجاست - و یا کنار ستونهای حرم و یا جایی که اصحاب صفه می نشستند نماز بخواند ، صبح اول وقت باید به حرم مشرف شود تا به وقت جماعت جایی در محل مورد نظر بیابد. اصحاب صفه افرادتهی دستی بودند که بر سکویی در کنار خانه رسول الله (ص) می نشستند و مردم به آنها کمک می کردند . کنار ستون توبه که تقریبا هیچ وقت جایی نیست . همه ی آنهایی که در این محل نماز می گذارند و یا ساعتها به انتظار یافتن جایی برای نماز می مانند ، دل و امید به خدایی دارند که خود را به مومنان " رحمان " و" رحیم " و "بخشنده" معرفی کرد. درمسجد حضرت رسول (ص) چند ستون وجود دارد که یکی ازآنها ستون توبه است. به این ستون ، " ستون ابولبابه " نیز گفته می شود و علت " ستون توبه " خوانده شدن آن از این جهت است که : "ابولبابه " کسی است که از طرف پیامبر اکرم (ص) مامور شد تا برای رساندن پیامی نزد " بی قریظه – یکی از طوایف مدینه "برود اما در انجام ماموریت ، مرتکب خطا شد و چون دانست گناهی بزرگ کرده است ، مستقیما به مسجد رفت و خود را به این ستون بست تا آن که آیه پذیرفته شدن توبه ی او به رسول خدا (ص) نازل گردید . از آن پس ، آن ستون ، ستون توبه نام گرفت و خطا کاران سجاده ی توبه به پای آن پهن می کنند و نماز می گذارند . درباره دیگر ستونهای مسجد حضرت رسول و شان نامگذاری آنها در منابع تاریخی مربوط به صدر اسلام اطلاعات بیشتری وجود دارد .
مسجد نبوی خیلی باشکوه ساخته شده است . مسجد اکنون شصت و هفت هزار متر مربع مساحت دارد و دویست و پنجاه هزار نمازگزار می توانند به جماعات در آن نماز بخوانند.
تلویزیون عربستان نماز های روزانه را از حرم شریف نبوی وحرم شریف الهی مستقیما توسط ماهواره در سرتاسر کره زمین پخش می کند. دو کانال نیز 24ساعته همه ی تحولات حرمین شریفین را مستقیما نشان می دهند.
الله اکبر- الله اکبر – اشهد ان لااله الا الله – اشهد ان لااله الاالله – اشهد ان محمد رسول الله و... آوای اقامه نماز است . "ویل دورانت " تاریخ نگار معروف می گوید : تنها دینی که همه چیز آن اشکار است ، اسلام می باشد. شعارهایش ، قوانین و مقرراتش ، حتی محل دفن پیامبرش ، در حالیکه در مورد دیگر پیامبران حداقل در مورد محل دفن آنها اینطور نیست .
اقامه تمام نشده صف های جماعت کاملا مرتب و منظم تشکیل شده است . صف باید تراز باشد و شاقول ، نوک انگشتان پای نمازگزاران است . بارها در نماز به عقب و جلو کشیده و یا هول داده شده ام ! چرا که صف را رعایت نکرده بودم ! اشکال کار دراین است که تو باید موقعیت خودت را باهمه نمازگزاران و نه فقط با بغل دستی هایت تنظیم کنی . شانه های نماز گزاران هم در نماز باید کاملا در جوارهم طوری که همدیگر را لمس کنند ، قرار بگیرد .
نیت و تکبیر – امام سوره حمد را که تمام می کند بدنبالش یک سوره و یا بخشی از یک سوره را می خواند. ائمه جماعت در عربستان معمولا از قاریان و حافظان قران هستند . امام وقتی سوره "حمد " را به پایان می برد ، عبارت "ولاالضالین " را بسیار کشیده ادا می کند . بسیاری بلافاصله "آمین " می گویند .برخی از علمای شیعه و اهل سنت اجازه آمین گفتن در این بخش از نماز را نداده اند و گفته اند که جز قران نیست وتحریف و بدعت است .
کنار من در سمت راست یک پاکستانی نشسته است . نفر سمت چپ من یک بنگلادشی از داکا و کارگر هتل در مدینه است . هتل او یکی از هتل هایی است که ایرانی ها در آن اسکان دارند و او فارسی را به قول خودش "کم ،کم " از آنها یاد گرفته است. جلویی های من یک عده کارگران بنگلادشی هستند. از روی لباس ها می شود نمایندگان جهان اسلام را در اینجا دید. پاکستانی ها معمولا پیراهن بلند مانند پیراهن عربی و شلوار( قمیز شلوار) دارند با این تفاوت که رنگ آن بیشتر کرم و یا مایل به آن است و بیشترشان سبیل دارند . آفریقایی ها بسته به اینکه اهل کجا باشند ، لباسشان فرق می کند . شهروندان موریتانی معمولا لباسی با قطعات زیاد می پوشند که بخشی از آنرا روی دوش خود می اندازند و بعضا دارای گلدوزی هایی نیز هست . ساکنان صحرا هم لباسشان همینطور است ولی سفید و یا کرم رنگ . نمازگزار جلویی من پوستش کاملا سیاه است . در حالی که از صحن عبور می کردم دو نفر مرد سفید پوست و بلوند را دیدم که با هم انگلیسی صحبت می کردند و لباس طلبه های دینی عربستان را پوشیده بودند. با رفتار شناسی هم می شود ملیت زائران را حدس زد . پاکستانی ها و بنگلادشی ها اصلا نگاهی به صف و اینکه فردی که ازکنار آن می گذرند ممکن است به نماز ایستاده باشد ، ندارند . آنها البته که نه همه شان ، با تنه زدن به هرکس که سر راه باشد ، رد می شوند.یکبار به هنگام نماز چنین وضعی برای خود من رخ داد که نزدیک بود به زمین بیفتم . ایرانی ها با آنکه مکرر تذکر داده شده از مقابل نمازگزاران عبور نکنند ، باز به این کار خود ادامه می دهند و به رغم فتوای بسیاری از مراجع دایر برمجاز بودن خواندن نماز روی فرش در حرم شریف نبوی (ص ) و یا خانه خدا ، همچنان و بعضا به صورت گروهی روی قسمت های سنگی حرم نمازمی خوانند که ظاهری زیبا ندارد .
ایرانی ها را در ضمن در نمازهای جماعت عصر و عشا کمتر می توان دید . آنها با توجه به فتوا ، نمازهای عصر خود را معمولا با فاصله ای کم تر از اهل سنت که به وقت نماز می خوانند ، اقامه می کنند و عشا رانیز بعد از مغرب می خوانند. این کار موجب سوء تفاهم های بسیاری در میان برخی نماز گزاران شده است و بسیار پرسیده اند که آیا ایرانی ها روزی سه بار نماز می گذارند !! که البته پاسخ گفته شده که نه و بحث های فقهی دیگر . از دیگر مشخصه های ایرانی ها این است که به وقت نماز عصر و عشا و زمانی که همه برای اقامه نماز رو به سوی حرم دارند ، آنرا ترک می کنند که این هم خود بازتاب بسیار منفی در اذهان دارد. آنها بهتر است در صورت اقامه نماز عصر و عشا به صورت فرآدا ، قبل از اذان صحن را ترک کنند تا موجب سوء تفاهم نگردد . اگر قرار بر ادامه انتقاد از رفتارهای خودمان باشد ، باید از جمله گفت که زائران ایرانی بسیاری دیده می شوند که به هنگام اقامه نماز در کنار بقیع مشغول دعا خواندن هستند . بازتاب این کار در ذهن نمازگزاران می تواند این باشد که ایرانی ها به دعا خواندن بیشتر از نماز اهمیت می دهند کمااینکه در بحث های اعتقادی همواره به این موضوع اشاره می کنند که نمونه و شاهد در دسترس هم دارند . گرچه همه ما می دانیم اینطور نیست و همه ی ایرانی ها اعتقاد و ایمان راسخ دارند که نماز ستون دین است و نمازهای یومیه برای پنج وقت درشبانه روزاست.
برخی از اهل سنت عقیده دارند که عبور از مقابل نمازگزار موجب قطع توجه او به خداوند و اخلال در نماز می شود. عادت بد دیگر پاکستانی ها و برخی از آفریقایی ها و عربها هم بادگلو زدن متاسفانه با صدای بلند !! به موقع نمازاست که صحنه زشتی را بوجود می آورد . پاکستانی ها و افغانی ها به عادت خود که در سفربه پاکستان و افغانستان هم در سالهای دور بسیار دیدم ، آب دهان خود را روی سنگ های مرمرین حیاط مسجد نیز بر زمین می اندازند. کار نظافت حرم و پیرامون آنرا کارگران پاکستانی و بنگلادشی و با کمک جارو و درکنار آن تجهیزات موتوری انجام می دهند.
امروز جمعه است و نماز جمعه اقامه می شود . جایی در فضای سرپوشیده مسجد نیست . صدها نفر مثل من در فضای باز مسجد و روی سنگ های مرمرین که جانشین بسیاری از آثار و مشاهد اسلامی پیرامون حرم حضرت شده ! نماز را اقامه کرده اند .مکبر تکبیر که می گوید همه به رکوع و با فاصله نسبتا زیاد به سجود می روند . بین دو سجده فاصله زیادی می اندازند و من چند بار اشتباه کرده ام و جلوتر از امام به سجده رفته ام . خوبی زندگی در مدینه و مکه نمازهای سروقت آن است . لذت نماز سروقت صبح را اینجا بهتر می توان حس کرد .عمری از این لذت بهره کافی نبرده ام . اینجا یومیه ها را در نوبت خودش می خوانم و یا حداقل این طور سعی می کنم . یک روزی که دیر به نماز رفتم فکرمی کردم که وقت نماز گذاشته است ، در نتیجه نیت قضا کردم !!
اگر کسی به رحمت خدا رفته باشد بعد از نمازهای واجب برجنازه او در مسجد النبی (ص) نماز میت می خوانند تاعده بیشتری هم بر او نماز بخوانند و هم در تشییع میت مسلمان شرکت کنند.دفن میت در مدینه ساعت خاصی ندارد. اموات اگر بنا بردفن در مدینه باشد ، در بقیع دفن خواهد شد که تنها قبرستان این شهر از صدر اسلام بوده و هنوز نیز هست . در بقیع برای دفن میت زمین را نزدیک به دو متر با عرض یک متر و طول دو متر می کنند و در انتهای گودال ، یک طاقچه مانند را در طول آن رو به قبله حفر می کنند و میت را درون آن قرار می دهند و دهانه طاقچه را با آجرهای گلی می پوشانند و سپس همه حفره را با خاک پر می کنند. برای دفن میت افراد خانواده او به جز عده ای از مردان در قبرستان حضور نمی یابند و ورود زنان به گورستان نیز کلا ممنوع و از نظر عقاید وهابی "حرام " است . در فرصتی که میتی را برای دفن در بقیع می برند اگر ساعتی باشد که گورستان تعطیل است در آنرا برای همراهان میت می گشایند تا میت را دفن کنند. از این فرصت من یکبار در سال 1373 برای زیارت ائمه بقیع استفاده کردم .در بقیع فقط صبح ها بعد از نماز برای ساعتی و عصرها آنهم برای ساعتی مابین دو نماز عصر و مغرب باز است . در ساعتی که مردم می توانند به زیارت اهل قبور بروند مامورین وهابی دائما آنها را از دعا کردن برای آمرزش اموات منع می کنند و نیز شفاعت خواستن از رسول الله (ص) و ائمه معصوم (ع) و توسل جستن از آنان را شرک !! و حرام می دانند!!! و استدلالشان هم این است که :"انسان مرده دیگر مرده است، نه حرف می زند و نه می شنود ونه قادر به شفاعت است و..." همیشه در بقیع سر این موضوع بین مامورین وهابی و زائران رسول الله (ص) و اهل بیت آن حضرت بحث است و گاه هم به درگیری می انجامد. زائران همیشه از مامورین وهابی شکایت دارند که فقط حرف خود را می زنند و به تبلیغ و اعمال باورهای خود می پردازند وفرصت پاسخگویی به دیگران و یا مجادله علمی و فکری منطقی را نمی دهند و از این شرایط بیشتر از همه دشمنان اسلام برای تفرقه میان امت اسلامی استفاده می کنند.اینکه فقط حرف خود را بزنیم و به دیگران مهلت و امکان طرح و بحث درباره آنرا ندهیم ، هم خلاف تعالیم دینی است و هم با اخلاق عرفی مغایرت دارد. مساله اصلی این است که جریانهایی مثل وهابیت از شرایط مکانی و زمانی و هزینه های کلانی که برای نشر باورهای این فرقه صورت می گیرد ، استفاده می کنند . آنها اگر بر باورهای خود راسخ هستند، باید بگذارند که جریانهای اصیل اسلامی نیز در نقد نظر آنها دیدگاههای خود را بیان و نشر دهند ، و بپذیرند که مردم بهترین را انتخاب خواهند کرد. متاسفانه حتی آیات قران توسط این گروه تحریف معنوی می شود وبرای نمونه آنها آیاتی مانند آیه شریفه " مانک لاتسمع الموتی – سوره روم آیه 52" را که با مطالعه آیات قبل و بعد از آن روشن می شود که مربوط به کفار و لجوج و مرده دلان است ، العیاذبالله به شخص پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت آن حضرت سلام الله اجمعین اطلاق می کنند . در رد اعتقادات وهابی ها از جمله موضوع قطع ارتباط اموات با این دنیا ،همچنین می توان به آیات 79 و 93 از سوره مبارکه اعراف و حدیثی از صحیح بخاری استناد کرد که نشان می دهد باورهای فرقه ای وهابیت نه تنها صحیح نیست که در مخالفت با تعالیم دینی است.بنا بر صراحت کلام الله و حدیث که از جمله در " الجنائز باب المیت یسمع قرع النغال و باب قول المیت و هو علی الجنازه قدمونی – صحیح بخاری " آمده ، میت اگر صالح باشد حتی زمانی که جسد او بسوی قبر برده می شود ، صدای پای تشیع کنندگان را می شنود و می گوید که زودتر او را ببرند ، ولی اگر میت فرد صالحی نباشد ، خواهد پرسید که مرا کجا می برید ؟ تنها نشانه باقی از هر فردی در بقیع تکه سنگی است که روی قبر او قرار می دهند. اگر متوفی مرد باشد ، یک سنگ در بالای قبر و اگر زن باشد دو سنگ ، یکی در بالا و دیگری در پایین قبر. البته برای درگذشته بعدا مراسم ترحیم گرفته می شود.