سخنان مقام معظم رهبری در جمع فعالان اتاق بازرگانی ایران و تهران، در بردارنده نکات نغز و البته شیوایی در بحث نگاه دقیق و منصفانه به وضعیت معیشتی، اقتصادی کشور بود، زیرا در این سخنان، رهبر انقلاب همگان را به پرهیز از مبالغه در بد نشان دادن وضعیت اقتصادی و سیاه نمایی دراین حوزه فراخواندند.
تنها نقطه مشخصه تمام سایت های سیاسی ضد انقلاب در سال های اخیر، دقیقا تکیه بر همین سیاه نمایی ها در تشریح اوضاع اقتصادی است که هر بیننده ای با مراجعه ساده به سایت های طرفداران جبهه اپوزوسیون به راحتی این مساله را مشاهده می کند.
ارایه آمارهای عجیب از وضعیت اقتصادی، ساختن داستان بی اساس در مورد زندگی بد مردم، ارایه مقایسه های عجیب تر در مورد مسایل اقتصادی حال حاضر با گذشته یا با کشورهای توسعه یافته، آمارهای استقرایی بدون در نظر گرفتن جمیع جهات از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و دروغ پردازی از جمله مظاهر سیاه نمایی وضع اقتصادی برای بهره برداری های سیاسی این سایت هاست.
در این میان، نباید از این مساله نیز به سادگی گذشته که مرز بین سیاه نمایی و انتقاد، خطی به نام انصاف است که اگر به راحتی از این خط گذر کنیم مطمئنا به دایره سیاه نمایی وارد می شویم.در این موضوع نیز باید گفت، اگر بخواهیم یک طرفه به قاضی برویم و تحولات عظیم در بحث های مربوط به اقتصاد را نادیده بگیریم و تنها با چنین استقراهای ناقصی بخواهیم اوضاع را بحرانی نشان دهیم تنها خود را در مقابل خدا، ملت و وجدان خویش شرمنده می کنیم زیرا با نقل این مباحث در میان مردم، موجی از ناامیدی از آینده را به آنها تحمیل می کنیم.
از طرفی باید به این مساله نیز نگریست که سایت های ضد انقلاب بیرون و درون کشور در رابطه با سیاه نمایی اقتصادی به عنوان یکی از بهترین سلاح ها برای بی کفایت جلوه دادن دولت خدمتگذار است، به بهترین شکل عمل می کنند زیرا این مساله به دلیل اینکه مسایلی کلی و عینی است، به راحتی می تواند در لحظه، تاثیرگذاری ذهنی خود را بر روی مخاطبان خود ثبت کند.
به طور مثال سایت باران وابسته به بنیاد باران که تعلق رسمی به جبهه اصلاح طلب و شخص سید محمد خاتمی دارد، از همین ترفند استفاده کرده و در مطلبی، قیاس هایی درباره میزان تورم در بخش های مختلف بیان کرده است که تنها می توان این متن را از ذهن آلوده و مریض یک نویسنده مغرض انتظار داشت یا یک فرد بیسواد. به متن زیر توجه کنید:
" افزایش قیمتهای بالای 1000 درصدی را در کنار رشد 345 درصدی درآمدهای نفتی دولت نهم و دهم به تماشا بنشینیم. این حال و روز ماست. جریان انحرافی و اظهارات خارقالعاده یک حسن دارند، فراموش میکنیم روزگاری را که هر لیتر بنزین 80 تومان بود و تازه از گرانی گله هم میکردیم.
به گزارش باران: « یاد روزهایی که گازوئیل 16 تومان بود بخیر، چه خبر از برق 10 تومانی، امروز که هر کیلووات ساعت برق(متوسط) 130 تومان شده. دیگر کسی یادش نمیآید، روزهایی که گاز را به قیمت هر متر مکعب 8 تومان مصرف میکرد، گاز را باید(به طور میانگین) امروز 225 تومان با شیوه محاسبه پلکانی از دولت تحویل گرفت. یک روز در همین تهران میشد یک شانه تخم مرغ را هزار تومان خرید، امروز اگر به قیمت 5 هزار تومان همان جنس گیر بیاید باید خوشحال بود. البته خوشحالیم که یارانه در جیبمان است و بخشی از این تفاوت قیمت را جبران میکند. اما آن بخش دیگر چه؟"
واقعا خواندن این مطلب و استقراهای ناقص و غیر علمی آن تنها می تواند نشان دهد که این افراد یا خود نمی فهمند، یا دیگران را نادان فرض کرده اند؟ با اینکه دکتر احمدی نژاد بارها و بارها پیش از اجرای طرح هدف مندی اقتصادی از گرانی آینده خبرداده بود و نتیجه این تحول اقتصادی را در سال های بعد نوید داده بود، این آمارها تنها بیانگر ذهن بیمار و مشوش و مغرض این افراد است.
دور از نظر نمی باشد که این گونه تحرکات جبهه اصلاحات که اخیراً به سردمداری سید محمد خاتمی به دنبال باز یابی آبروی از دست رفته یشان می باشند برای انتخابات های پیش رو می باشد.