یک روی  سکه :

یک عده جوان :بدون هیچ گونه غرض و مرض سیاسی ...

یک عده جوان: پاک و ساده و بدون غل و غش ...

یک عده جوان :دانشجو ، فهیم ،با بصیرت ، روشن بین ، با اهداف علمی و فرهنگی ...

یک عده جوان : با کوله باری از امید و شور و هیجان و  البته در تجربه اولشان ...

یک عده جوان : سربلند از  پیشینه و امید وار و پرتلاش برای آینده افتخار آفرینی شهرشان در عرصه های علم و دانش و پژوهش واقعی ( نه در لایه های صفحات گزارشی برای خوش آمد دیگران)

یک عده جوان: که عاصی زاده و زفاک و دهستانی و ... را ندیده اند ولی در گفتار و کردارشان شرمنده ی واماندن از مسیر ولایی آن سبک بالان عاشقند و برای پاسداری از راه جاودانه ی آن پرنده تر ز مرغان هوایی ، گام به گام با تاسی  به نائب امامشان به پیش می رانند...

و در آنروی سکه :( از اینکه تند و صریح و غضب آلود نوشته ام  مرا معذور دارید ... هدف این است که به گوشه ی قبای مخاطبان اصلی این نوشتار بربخورد...)

یک عده فرصت طلب ... از چپ و راست ... از به اصطلاح نان به نرخ روز خوران اصولگرا و اصلاح طلب( که نه اصول گرای واقعیند و نه اصلاح طلب واقعی)...

یک عده لابی قدرت کاذب و پوشالی و غیر مردمی از دو جناح (سیاه و خاکستری و دودی ... )

یک عده تشنگان قدرت و ثروت از چپ و راست...

یک عده حریصان و حسودان و روبه صفتان و کفتار صفتان از چپ و راست...

یک عده لاشخورانی که از دور به خیال خود لاشه ای یافته اند و وقتی به آن رسیده اند ، جوجه کبوتری را یافتند که تاب پرواز ندارند ولی آتش حرص و طمع کورشان کرد و به جان هم افتادند و این جوجه کبوتر را زیر دست و پای خود له کردند...

یک عده ... ( ادامه نمی دهم ... ترسم از این است که با نوشتن این واقعیت ها دوست و دشمن مرا زیر رگبار تهمت و افترا قرار دهند ...)

آری...

دو روی سکه فوق الذکر مربوط به حواشی همایش پر سر صدای (( آذر عاشورایی : بخوانید آذر دانشجویی)) است ...

که یک روی سکه : دانشجویان خانه ی دانشجوی اردکان

و آنروی سکه : سیاسیون و فرصت طلبان اردکان

و اما  در این میان اهالی خبر و تحلیل گران یکه تاز دنیای مجازی از چپ و راست ،در هم می درند و می دوزند و ...

واقعیت کدام است؟؟؟؟؟ ...چه کسی راست می گوید ؟؟؟؟...

عده ای زمین و زمان را برهم دوخته و پیر و جوان  و خرد و کلان را به سلابه کشیده اند و گوش فلک را از آوای وا ویلتای خود کر کرده اند...

عده ای هم در این فضای مجازی برای مسئولین تعیین تکلیف نموده و مغرورانه خط و نشان کشیده اند...

در این میان تقصیر مسئولین شهر چیست که عده ای برای گشایش عقده های ناکامی های خود پای آنها را به میان می کشند ... ؟؟؟؟

و مهم تر آنکه : تقصیر  برگزار کنندگان این مراسم چیست ؟؟؟ که نیامده حق حیات را از آنها می گیرید ... و کاری می کنید که اولین تجربه اشان آخرینش باشد... رحم کنید...والله به این قشر جوان و پویا رحم کنید ... کاری نکنید که پشت دستان خود را داغ کنند ...

و اما ... اگر از نگاه بی طرفانه بنگری ... متعجب می شی ...  همه نوشته ها در تناقض است ... هر نوشته ای مخالف آن یکی است ... هر کسی سنگ جناح خود را به سینه می کوبد ... هر کسی برای رسیدن به مقاصد خود و بالا دستی های خود راست و دروغ را به هم می بافد ...  هر کسی دیگری را متهم و خود را مبری می شمارد ... راستی ! چه کسی راست می گوید ؟؟؟...

درخواست عاجزانه این است ، که یک نفر بی طرفانه و مطلع از برگزار کنندگان ، بدون هیچ ترس و واهمه ای ، البته با کسب امان نامه از تمامی جناح ها و لابی های پوشالی قدرت ، واقعیت را بیان نماید (البته محال است ) در کشور ما این چنین چیزی نه اتفاق افتاده و نه می افتد...

تا لا اقل در این مورد خاص همه بدانند که ...چه کسی راست می گوید ...