وقتی به نمایش خیمه شب بازی می نگری، آنقدر محو داستان ماجرا می شوی که گاه یادت می رود که این هم داستانی است مثل داستان های دیگر، یادت می رود که عروسک ها را نخ هایی نامریی* حرکت می دهد یادت می رود در پس این حرکات عروسک های بی اراده کسی هم هست تا آنها را هدایت کند، اما وقتی ماجرا به قسمت هیجان انگیز میرسد خود کارگردان و نقال ماجرا هم وارد نمایش می شود.داستان جامعه امروز ما نقل همین ماجرا است. کارگردان خود وارد داستانش شده است. پس از چندین ماه و بهتر است بگوییم پس از شش سال تلاش بی وقفه در جهت سرکوب خواست ملت دوباره شاهد جریان الیگارشی قدرت طلبی هستیم که مخالف اراده ملتش است. کارگردان قصه ما که هیچگاه داستان هایش مورد استقبال مخاطبانش قرار نگرفته بود تصمیم به کارگردانی داستانی جدید گرفته است. داستانی که چندین ماه است حول قصه انحراف هدایت می شود. انحرافی که هیچ گاه ماهیتش مشخص نشد و چه بسا برای کارگرادان حرفه ای ما این گونه بهتر باشد تا تم اصلی داستان اش پوشیده بماند؛ تا مخاطبان، داستان های وی را همانگونه که وی خواستارش است دنبال کنند..
امروز اگر نخ های عروسک ها یی را که بیشتر در سمت راست صحنه مشغول حرکت هستند را دنبال کنی فقط و فقط به کارگردان می رسی. اما چرا داستان به اینجا کشیده شد؟ ماجرا بسیار ساده است ، پس از این که آنها از کارکرد اصلاح طلبان برایشان نامید شدند به چنین سناریویی روی آوردند. نیروهای اصولگرا بهترین راهکار برای عملیاتی شدن این سناریو بودند.
پس از این که جریان مرموز و ناکام در نهم دی ماه سال 88 به اهداف خود نرسید چهره خود را عوض کرد. امورز شاهد هستیم که در جهت کاستن از مشروعیت نظام و پس از این که تمام تیرهای آنها به خطا رفته است تنها راه کاستن از اعتبار و مشروعیت دولت را انگ انحرافی و منحرف یافته اند. آن هم برای چه کسی؟ برای چه دولتی؟ دولتی که مواضع اصولی وی در همه صحنه ها در این شش سال زبانزد بوده است و از همه مهمتر مورد تایید رهبری انقلاب بوده است. عاملی که در طول این سال ها مهمترین عامل مشروعیت سازی دولت بوده است حال به اهرمی جهت فشار بر دولت مبدل شده است و چه خوب نقشه را طراحی کرده اند. اکنون که به پشت صحنه ماجرا سرک می کشیم، مشاهده می کنیم که مواضع اخیر کارگردان ( علیرغم ماهیت شومی که پیام داراست و همچنین حالت دستوری ای که نسبت به رهبری ابراز کرده است) ** اندکی پارادوکسیکال می باشد. در حقیقت سخنان وی مهر تایید ضمنی است بر مواضع و حرکات ریاست جمهوری طی این چند سال. البته و صد البته که وی هیچ گاه مواضع ریاست جمهوری را تایید نکرده است و نخواهد کرد. اما این موضع وی نشان می دهد که تمام این مخالفت ها و سنگ اندازی ها در طی این مدت تنها ابزاری بوده است برای فشار. باید در برابر این تحرکات جدید هوشیار بود تا دوباره به دام فتنه گران دیروز نیفتیم. فتنه ای که رهبر معظم انقلاب در رابطه با آن فرمودند: فتنه 88 یک “بیماری” بود که با حضور عظیم مردمی دفع شد.
کافی است تا اندکی بصیرت پیشه کنیم.
* اگر کمی به نخ های نامریی دقت کنید به سخنان محسن هاشمی می رسید: روزنامه آرمان روابط عمومی: «آیت الله (هاشمی رفسنجانی) در طی ماههای اخیر راهکارهایی برای برون رفت کشور از وضعیت فعلی ارائه کردند. به نظر شما تا چه حد به این راهکارها توجه می شود؟ محسن هاشمی رفسنجانی: همانگونه که گفتید راه حل ها گفته شده است. این طور نیست که به آنها توجه نمی شود. اتفاقات اخیر از جمله بحث جریان انحرافی و یا فعال تر شدن مجلس در پیگیری اجرای قوانین یا تشکیل 7+8 … همه نشان از توجه به توصیه ها و راه حل هاست. ولی وقت کم است. سرعت بیشتری را می طلبد. برای سرعت بیشتر باید فضا بازتر شود … باید اجازه داد که عقلا و مدیران لایق و مجددا با درایت و تدبیر صحبت کنند تا سکان کشور را به دست گیرند.» (مورخ 21 آبان 1390، صفحه 7) به نقل از آرمانشهر http://qods.info
** موضع گیری اخیر هاشمی رفسنجانی در مورد دخالت ریاست محترم جمهوری در انتخابات و تذکر وی به رهبری با این عنوان که " سکوت رهبری در برابر انحرافات رییس جمهور جایز نیست" این سخنان خبر از اتفاقاتی می دهد که مشابه آن را دو سال پیش تجربه کردیم ، جریانی که با توجه به مفهوم عرایض ایشان در پی بی اعتماد سازی نظام انتخاباتی کشور است.