مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 90/10/11
نظر

دوچرخه اصلاحات پنچر شده است؟

( تکمیلی ... تا انتها بخوانید)

به نظر می رسد برخی از اصلاح طلبان همانند محمد رضا تابش که در حوزه انتخابیه اردکان نیز ثبت نام نموده است ، تا دیروز سوار بر دوچرخه ی اصلاحات تند و تند پیش می راند ، انگار این یکی دو روزه دوچرخه ی اصلاحات پنچر شده و ایشان بالاجبار دوان دوان دنبال سر قطار اصولگرایان راه افتادند ، تا جای دستی پیدا کرده و به این قطار در حرکت آویزان گردند.

پا گذاردن بر روی اصول اولیه و خط و نشانهای این طیف توسط برخی ثبت نام کنندگان به حدی قابل تامل است که صدای همقطاران خود در آن سوی مرزها را بلند نموده وداد اعتراض آنها گوش عالم را کر نموده است.چنانچه در سایتها خواندیم:اعضای اپوزیسیون فعال در فضای مجازی می پرسند نامزدی اصلاح طلبان حتی در قواره خواهرزاده خاتمی آن هم با وجود ادعای عدم شرکت در انتخابات به چه معناست و اصلاح طلبان این تناقض را چگونه توجیه می کنند.

شنیده ها حاکی از آن است که علی رغم اصرار و توصیه های موکد سران اصلاحات از جمله محمد و محمد رضا خاتمی به محمد رضا تابش ، ایشان حضور در صحنه انتخابات را بر اصول اولیه طیف اصلاح طلب ترجیح داده و ثبت نام نموده اند.

شاید اینگونه بتوان فرض نمود که :

وقتی شرایط به گونه ای مهیا باشد که رای آوری و انتخاب شدن قطعی و صد در صدی می باشد ، وقتی پای کرسی لذت بخش و دلربای مجلس در کار باشد. وقتی پای ریاست و مقام و منزلت در پیش باشد .

آنوقت می شود پای روی خون ندا آقا سلطان هم گذاشت ولو اینکه کشته فتنه 88 هم نباشد.

آنوقت می شود پشت پا زد به همه اهداف و آرمانهای چندین ساله اصلاح طلبان این طرف آب و آن طرف آب ، بیناد باران و حزب منحله مشارکت و ...

آنوقت به راحتی میتوان پا روی تمامی شروط خاتمی هم گذاشت ولو اینکه ایشان دایی آدم هم باشد.

 آری قابل توجیه هم هست .

"دایی جان ، سالها کار کرده ام ، سالها برای این مردم زحمت کشیده ام ، سه دوره همه همت خود را به کار گرفته ام و اسم و رسمی به دست آورده ام ، همه شهر اردکان مرا میشناسند و بر کارایی و توانمندی من واقفند. کارخانه و زیر گذر و عمران و آبادانی را به شهرمان هدیه داده ام ، آیین تلاشم را ببین ، آنقدر قطور شده است که به اندازه جنگل ، برگ در آن می یابی. حیف نیست مردم شهرمان از نماینده ای به این خوبی بی نصیب بمانند . پس،  گور پدر شروط دایی جان ، گور پدر سیاستهای و خط و مشی اصلاح طلبان و گور پدر ... "

و این جای بسی خوشبختی است که همشهری گرانقدر ما حاضر است کرسی سبز مجلس را بر اعتقادات و خط و مشی سبز اصلاح طلبان ترجیح دهد.

 دختر کویر هم دراین باره میگوید: تابش اصلاح طلب نیست...

سایتها هم در این باره نوشتند: حلال‌زاده به دایی‌اش می‌رود یا نمی‌رود؟

شرحی بر غصه های آن طرف آبی را هم از همینجا بخوانید جالبتر است :

جهان نیوز:نیک آهنگ کوثر که در خارج از کشور اقامت دارد، اصلاح طلبان را عروس های تعریفی، خوانده و نوشت در شیراز ما به کسانی که یک جور می گویند و جور دیگر رفتار می کنند، «عروس تعریفو» یا عروس تعریفی می گویند]...[ وقتی امروز خواندم خواهرزاده خاتمی که رئیس فراکسیون اصلاح طلب است نامزد شده، اندکی گیج شدم. دوستی از دوستان نزدیک به اصلاح طلبان به من گفت که درست است که محمدرضا تابش رفته ثبت نام کرده، اما در لیست اصلاح طلبان نخواهد بود. پرسیدم مگر خاتمی نگفته بود که اصلاح طلبان نامزد نمی دهند و در انتخابات مشارکت نمی کنند؟ گفت که این کار تابش، «فردی» بوده و به هیچ وجه وابسته به گروه بزرگ «اصلاح طلبان» نیست. من البته نمی فهمم منظور از گروه بزرگ «اصلاح طلبان» در موقعیت فعلی چیست، اما این را می فهمم که وقتی نزدیک ترین فرد به خاتمی در مجلس، که دبیرکل فراکسیون اقلیت مجلس هم هست، می آید و ثبت نام می کند، با عنایت به اینکه تا آنجا که می دانم، هویت سیاسی اش را مدیون دایی جان است، و احتمالا با دایی صلاح و مشورت کرده، آیا نامزد شدن چنین فردی، مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات دیده نمی شود؟ طبیعتا «اسپین دکترها» (ماله کش ها) به میدان می آیند و هزار و یک توجیه می کنند، اما من فکر می کنم تا می توان سوال های زیادی پرسید!

وی ادامه می دهد: اگر دقت کرده باشید، اصلاح طلبان از به کار بردن کلمه «تحریم» امتناع کرده اند. حتی گفته اند که با انتخابات قهر هم نمی کنند. اما عدم مشارکت، عدم فهرست دادن و پایبندی به شرط هایی که خاتمی سال گذشته مطرح کرده بود، برای من مخاطب با کاندیداتوری در انتخابات آتی اندکی ناسازگار است. اینکه دبیر کل فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس برای دور بعدی هم ثبت نام می کند ممکن است با توجیه های گروهی از هواداران خاتمی هم خوان باشد، اما برای من از تفلون مرغوب هم نچسب تر است! فکر می کنم کار مناسبی که باید صورت بگیرد، مجبور کردن خاتمی با پاسخ گویی واضح است. بازی کردن با کلمات مال دوره فعلی نیست.
امروز حس کردم اصلاح طلبان بهترین نمونه های «عروس»های تعریفی هستند.

در همین حال سایت «خودنویس» با فهرست کردن اسامی اصلاح طلبان که برای نامزدی نام نویسی کرده اند، کاریکاتوری را منتشر کرد که رئیس فراکسیون اقلیت می گوید حلال زاده به دایی اش می رود!

خودنویس سپس نوشت: ما که آخر هم متوجه نشدیم، حلال زاده به دایی اش می رود یا نمی رود؟ اما فهمیدیم که وقتی مزه نمایندگی مجلس زیر زبان کسی رفت دیگر به این سادگی ها و حتی با بیل مکانیکی هم نمی توان طرف را از قدرت ولو به اندازه یک تک پا دور کرد و انتخابات که فرا برسد آدم دیگر دایی و عمه سرش نمی شود. حالا حکایت خواهرزاده خاتمی است...گفتند مشارکت نمی کنند و شرکت نمی کنند اما طرف رفت ثبت نام کرد واسه انتخابات بعد. خاتمی بعد از این همه سال اعلام کرده بود که در انتخابات شرکت نخواهد کرد حالا این محمدرضا خان تابش بچه خواهر خاتمی پاک آبرو و حیثیت سید را برده و بدون توجه به پیش شرط های دایی محمد، در انتخابات مجلس نهم ثبت نام کرد. خانم جلودارزاده و آقای اکبر اعلمی و دیگران هم همین طور. اما نکته جالبی که در این روزها به آن زیاد برمی خوریم جزع و فزع دوستان جدیدالتحریمی در قبال ثبت نام رفقای سابق خود در انتخابات هستند و به مجردی که نام اصلاح طلبانی که برای ثبت نام به وزارت کشور رفته بودند منتشر می شد، انبوه فحش و فضیحتی بود که از جانب خیل عظیم جدیدالتحریمی ها نثار این بندگان خدا می شد. یکی هم نیست به این دوستان بگوید هی داداش یواش یواش... با رفقای سابق خودت این طور نباش!

 در همین راستا صراط نیوز نوشت:

"صراط" - محمد رضا تابش، خواهرزاده خاتمی و دبیرکل فراکسیون اقلیت مجلس، به عنوان نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی، ثبت نام کرد.
به گزارش سرویس سیاسی صراط، با توجه به شروطی که خاتمی به عنوان حداقل خواسته های اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مطرح کرده بود، فشارهای زیادی به اصلاح طلبانی که نامزدی رسمی خود را برای انتخابات پیش روی مجلس اعلام کرده اند، وارد شده است.
رسانه های اپوزیسیون خارج نشین حضور بی قید و شرط اصلاح طلبان میانه رو را دلیلی بر ضعف و بی سیاستی این گروه، دانسته و مدعی شده اند این کار موجب به هدر رفتن خون شهدای فتنه سبز خواهد شد! 
گفتنی است، بعد از این که گروهی از اصلاح طلبان خائن به نظام با رمز تقلب اقداماتی را جهت براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، آغاز کردند هرگز صحبت از به خطر افتادن جان و مال مردم به میان نیامد و با افتخار اعلام می کردند که "جنبش! نیاز به فداکاری داد!" با شکست انقلاب مخملی سبز، گروهی از همین اصلاح طلبان فداکار فرار را به قرار ترجیح دادند و اکنون از روی شجاعت و سیاستمداری زیاد، پناهنده و جیره خوار کشورهایی با سابقه دشمنی صد ساله با ایران هستند. شایان ذکر است، تمام تلاش این سیاستمداران ورشکسته، برای کاهش حضور مردم در پای صندوق های رای و حفظ جیره ناچیز شخصی شان است.
با توجه به شروطی که خاتمی (دایی تابش) پیش از این اعلام کرده بود هنوز از پشت پرده کاندیداتوری این نماینده اصلاح طلب اطلاعی در دست نیست .

 طلوع یزد  هم در مقاله ای به قلم آقای موحد عنوان کرد: آقای تابش! لحظه ای تفکر در سوگندی که یاد کردید

یک وبلاگ نویس کهنه کار یزدی هم در وبلاگ (طوفان یزد ) نوشت :

تابش تویوتا ندارد! تابش اسب ندارد! تابش پول ندارد! تابش آبرو دارد...
محمد رضا تابش با اصرار فراوان اقشار مختلف مردم اردکان، حاضر به ثبت نام و شرکت در رقابتهای انتخاباتی این دوره شد!
برای شرکت در انتخابات، تابش از خاتمی اجازه پرسیده است!؟
تابش منت بر سر مردم اردکان گذاشت و آمد!
قبل از دوم خرداد، چه کسی در اردکان به آقای سیزده سیزده معروف بود!؟  ادامه متن جالب وبلاگ توفان یزد را هم از اینجا بخوانید...