خدا نکند خانوادهای درد بیدرمان اعتیاد را بچشد و ببیند و کاری از دستش بر نیاید. خدا نکند خانواده ای دختر دم بخت داشته باشد و برادرش معتاد حرفه ای باشد. خدا نکند پدر خانواده ای که سالها با آبرو زندگی کرده گرفتار دام اعتیاد شود.
گره اعتیاد هر لحظه کورتر می شود؛ خانواده ها دست به کار شوند
خدا نکند خانوادهای درد بیدرمان اعتیاد را بچشد و ببیند و کاری از دستش بر نیاید. خدا نکند خانواده ای دختر دم بخت داشته باشد و برادرش معتاد حرفه ای باشد. خدا نکند پدر خانواده ای که سالها با آبرو زندگی کرده گرفتار دام اعتیاد شود. خدا نکند لبهای نوجوان و جوانی به پایپ آشنا شود و عادت کند. خدا نکند کار به جایی برسد که زنی کفشهای قدیمی شوهر معتادش را به خاطر اینکه همسایه ها فکر کنند او در منزل است شبها پشت در خانه بگذارد و روزها بردارد اما حتی سایه شوهرش را هم نبیند. خدا نکند مادری زندگیاش را ببازد تا یک گرم مواد مخدر بدست آورد. خدا نکند دختری به گریه های شب و روز مادرش چشم ببندد و در میان نگاههای ملتمسانه مادر که در ذهنش حاضر است پا در راهی بی انتها بگذارد، خدا نکند که بخوانیم پدر شیشه ای به خاطر توهم، دختر کوچک خود را آتش زد. خدا نکند بشنویم که مادر جوان به فکر اینکه حیوانی وحشی در خانه اش هست، چاقو به دست بگیرد و به دنبال دختر مظلومش بدود تا ... و هزاران خدای نکند دیگر.
هر کدام از این موارد هزاران حرف دارد. هزاران درد در داخل هرکدام خوابیده است. هزاران داد مظلومانه، هزاران فریاد کمک، هزاران درخواست دستگیری و هزاران دل شکسته.
فریادهایی از عمق جان گرفتاران و خانواده هایشان؛ اگر کمی با دقت به چهره شان نگاه کنید صدای آن را میشنوید.
حکایت عجیبی است؛ درد غریبی است و دنیایی پر از تلاطم.
روز به روز که می گذرد مار خوش خط و خال اعتیاد بیشتر و بیشتر جلوه میکند و قربانی میگیرد. اینکه مسئولان چقدر کار میکنند به کنار ولی گویی خانوادهها باید دست به کار شوند.
هنوز مانده که کار از کار بگذرد. البته اعتیاد و ساکنان کشتی آن مقصدی جز گرداب ندارند؛ در این دریای ظلمت، طوفان است و موج و در نهایت غرقشدن در آن.
قصه اعتیاد با همه دردسرهایش حل ناشدنی نیست. درست است که به گفته مسئولان مبارزه با مواد مخدر کشورمان سالانه 160 نفر وارد چرخه اعتیاد می شوند اما از وظایف مسئولان که عبور کنیم و البته مسئولیت سنگینی دارند و اینکه چقدر در این زمینه موفق بوده اند جای سوال دارد، نقش عمده ای از این مصونیت از اعتیاد بر دوش خانوادههاست. این خانواده ها هستند که فرزندان خود را تربیت می کنند و می توانند با یاددادن اصول 10 گانه مهارتهای زندگی تا حد زیادی آنها را نسبت به این خطر خانمان سوز واکسینه کنند.
البته این موضوع که محبت والدین به فرزندان حلقه گمشده بسیاری از خانواده هاست و سرخوردگیهای عاطفی عامل بسیاری از اعتیادهاست بحث اثبات شده ای است که والدین نسبت به فرزندان و همسران نسبت به هم در این زمینه وظیفه بزرگی برعهده دارند و تا حد زیادی میتواند مصونیت از اعتیاد ایجاد کند چرا که دختری که از محبت والدین و البته بیشتر، پدر و پسری که از محبت پدر و مادر و البته بیشتر، محبت مادر پر شده باشد کمتر در دام می افتد چون نیازی نمی بیند.
اما آموزش این کلیدهای طلایی 10 گانه که قسمت عمده ای از آن به مسئولان آموزش و پرورش برمی گردد و قرار است کارهایی در این زمینه صورت گیرد می تواند توسط والدین نیز پیگیری شود و خود والدین آنها را به فرزندانشان انتقال دهند.
خودآگاهی، همدلی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر خلاق، تفکر انتقادی، توانایی مقابله با هیجان و توانایی مقابله با استرس، 10 مهارتی است که میتواند تا حد زیادی از رفتن فرزندان به سمت اعتیاد جلوگیری کند.
در زیر شرحی کوتاه از هر کدام داده شده است که امیدواریم خانواده ها برای آموزش آن و انتقال آن به فرزندانشان تلاش کنند.
خودآگاهی
خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.
همدلی
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.
ارتباط مؤثر
ارتباط موثر: این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.
روابط بین فردی
این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.
تصمیم گیری
تصمیم گیری : این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند ، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند ، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.
حل مسأله
حل مسأله؛این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.
تفکر خلاق
این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حلهای مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست ، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.
تفکر انتقادی
تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.
توانایی مقابله با هیجان
این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد ، نحوه تأثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد . اگر با حالات هیجانی ، مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجان تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت.
توانایی مقابله با استرس
این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد
البته همه این توانایی ها توسط سازمان هایی از جمله بهزیستی و برخی مناطق شهرداری ها آموزش داده می شود که خانواده ها میتوانند برای آموزش به آنها مراجعه کنند.