عمامه تقوا: برخی از کسانی که عمامه بر سرمیگذارند انسانهای بسیار با تقوا و اهل مراعاتی هستند اعمال و رفتار آنها انسان را بیاد خدا میندازد این دسته از علما بدور از هواهای نفسانی زندگی میکنند و هدف اصلی آنها رشد و بالندگی معنوی انسانها است نگاه انها به افراد جامعه بعنوان بندگان خداست که باید با تغافل به عیوب نگاه کرد و مردم را در راه رسیدن به خداوند تشویق کرد، هرچند این دسته از علما از نظر شهرت و دنیا غریبه اند اما میتوان در گوشه ای از شهرها این دسته از علما را یافت و از انها استفاده کرد البته خود این دسته تمایلی برای مطرح شدن و شهرت ندارند.
عمامه علم: برخی نماد علم هستند صاحب این عمامه ها عمری را در مطالعه و درس و تحقیق گذرانده اند و صاحب فکر و اندیشه هستند بزرگترین امتیاز این دسته این است که دنبال حقیقت هستند و مدعی اند که اسلام در پاسخگویی به سوالات تواناست و نباید از پرسشها ترسید که همین سوالات به رشد و شکوفایی تفاسیر دین کمک میکند از این رو اگر با این دسته از عمامه دارن مواجه شدید سعی کنید دیدگاه خود را با خیال راحت مطرح کنید که آنها با فکر و اندیشه شما رفتار منطقی میکنند، یا دیدگاه شما را میپذیرند یا آنکه با استدلال ان را تعدیل یا رد میکنند.
عمامه نان: عده ای از جماعت طلبه و روحانی با لباس روحانیت کاسبی میکنند هرجا لباس بٌرد داشته باشد از عمامه هزینه میکنند و بر سرمیگذارند اگر مجلس متدینین باشد و عمامه احترامی داشته باشد عمامه بر سر است اما هر جا عمامه بخواهد از آنها هزینه بگیرد میدان را خالی میکنند لباس محدودیت هایی دارد و نمیتوان براحتی همه جا پوشید بطور خلاصه این دسته از عمامه داران عمامه را ابزار کاسبی قرار داده اند.
عمامه قدرت: امان از این عمامه داران که اگر مواظب نباشی دودمانت را برباد میدهند، این جماعت عمامه را وسیله ای برای کسب قدرت میدانند و دین را وسیله ای برای توجیه کارهای خود، اگر عمامه قدرت با عمامه علم مخلوط شود و عمامه تقوا غایب باشد باید بخدا پناه برد چرا که از مخلوط این دو آدمهایی تولید میشوند که شهوت قدرت و ابزار توجیه علمی دارند و نمیتوان کاری کرد فقط توصیه این است که به این جماعت نزدیک نشوید.
برگرفته از وبلاگ طلبه گرانقدر رضا تاران