از جمله حقوق انسان در اسلام ، پاسداری از عقل و حمایت از آن و رها سازی نیروی آن در بحث و اندیشه است. اسلام می کوشد "عقل گرایی علمی" مبتنی بر نظر و اندیشه در آفاق و انفس را بنیان نهد:«أَولم ینظروا فی ملکوتِ السَّماواتِ و الأَرضِ و ما خلق الله مِن شیءٍ...»(اعراف/185) (آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته اند؟)«و یتفکَّرونَ فی خلق السَّماواتِ و الأَرضِ..»(آل عمران/ 191) (...و در آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند...)
اگر کسی بگوید «اندیشیدن»از جمله فرایض اسلامی است، سخن به گزاف نگفته؛ زیرا قرآن نیز همین را گفته است:«قل إِنَّما أَعظکم بواحدةٍ أَن تقوموا الله مثنی و فرادی ثمَّ تتفکَّروا...» (سبأ/46) (بگو: تنها شما را به سخن یگانه ای اندرز می دهم و آن اینکه: دو تن دوتن و تک تک برای خداوند قیام کنید، سپس بیندیشید...) و این عبارت دهها بار در قرآن تکرار شده است:«افلا تتفکرون» (پس آیا نمی اندیشید؟) همچنان که خداوند فرمان به نگریستن و نگاه کردن داده و در آیات بسیاری این کار را تشویق کرده است: «قل انظروا ماذا فی السَّماواتِ و الأَرضِ...» (یونس/101) (بگو بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟...)،«افلا ینظرون...»(غاشیه/17) (آیا نمی نگرند...)؛«أَفلم ینظروا إِلی السَّماء فوقهم کیفَ بنیناها و زَّیَّناها و ما لها مِن فروجٍ»(ق/6)(آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه ای ندارد؟)
اسلام تقلید کورکورانه و پیروی خشک از آنچه بدان اعتقاد داشته یا بزرگان و سرکردگان فرمان داده اند را نمی پسندد:«و إِذا قیل لهم اتَّبعوا ما أَنزل الله قالوا بل نتَّبع ما أَلفینا علیهِ آباءنا أَولو کان آباؤهم لا یعقلونَ شیئاً و لا یهتدونَ»(بقره/170) (و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید، می گویند: نه، بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته ایم، پیروی می کنیم. آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی یافتند و راه به جایی نمی بردند، باز از پدرانشان پیروی می کردند؟) « و قالوا ربَّنا إِنَّا أَطعنا سادتنا و کبراءنا فأَضلُّونا السَّبیلا»(احزاب/67)(و می گویند: پروردگارا! ما از سر کردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در برده اند.)
اسلام پیروی از گمان ـ در جایی که باید یقین حاصل شده باشد ـ را ردّ می کند: «و ما لهم به مِن علمٍ إِن یتَّبعونَ إِلاَّ الظَّنَّ و إِنَّ الظَّنَّ لا یغنی مّن الحقِّ شیئاً»(نجم/28) (و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان، پیروی نمی کنند و گمان برای رسیدن به حق، بسنده نیست.)«...و لا تتَّبع الهوی فیضلَّک عن سبیل الله..» (ص/26)(...و از هوا و هوس پیروی مکن، زیرا تو را از راه خداوند گمراه می کند...) و در همین راستاست که خداوند مشرکان را نکوهش می کند:«إِن یتَّبعونَ إِلاَّ الظَّنَّ و ما تهوی الأَنفس»(نجم/23)(... آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند، پیروی نمی کنند.)
اسلام هیچ ادعایی را که فاقد برهانی در درستی آن باشد، نمی پذیرد:«...قل هاتوا برهانکم إِن کنتم صادقین»(بقره/111و نمل/64)(...بگو اگر راست می گویید، هر برهانی دارید بیاورید.) و همان گونه که در مسائل عقلی بر برهان تکیه می کند، در مسائل حسی یا عینی نیز بر مشاهده تأکید می نمایند:«...أَشهدوا خلقهم...»(زخرف/91)(...آیا در آفرینش آنان، گواه بوده اند؟...)و در نقلیات بر مدرک و سند:«...ائتونی بکتاب مَّن قبل هذا أَو أَثارةٍ مِّن علمٍ إِن کنتم صادقین»(احقاف/4)(...اگر راست می گویید کتابی را که پیش از این بوده یا نشانی را که از دانشی بازمانده است، برای من بیاورید.)و درخصوص مسائل دینی، بر اثبات وحی بودن آن، انگشت گذارده است. و بر این اساس کسانی را که طیبات حلال خدا را تحریم می کنند، به چالش می کشد:«...نبِّؤنی بعلمٍ إن کنتم صادقین»(انعام /143) (...مرا از روی دانش آگاه سازید اگر راستگویید.) و نیز کسانی را که می گویند شرک آنان به مشیت الهی بوده یعنی با رضایت او صورت گرفته، مورد خطاب قرار داده به ایشان می گوید:«....قل هل عندکم مِّن علم فتخرجوهُ لنا إِن تتَّبعون إِلاَّ الظَّنَّ و إِن أَنتم إِلاَّ تخرصون»(انعام/148)(...بگو :آیا نزدتان دانشی است تا آن را برای ما آشکار سازید؟ شما جز از گمان، پیروی ندارید و جز نادرست برآورد نمی کنید.)
برگرفته از : منشور اتحادیه جهانی علمای مسلمان، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی