پایان شیردهی به معنای پایان وظایف مادر نیست؛ بلکه مادر موظف است علاوه بر مراقبتهای دوران بارداری و شیردهی، در جهت تربیت دینی فرزند، به نکات تربیت اسلامی نیز توجه کند. این اصول که تحت عنوان مراقبتهای عمومی مادر در امر تربیت قلمداد می شوند از ابتدای تولد فرزند، شروع و برخی از آنها تا سنین جوانی و بعد از آن نیز ادامه می یابد. این اصول عبارت اند از:
1. توجه به اهمیت دوران آقایی فرزند
دوران هفت سال اول زندگی، اساس شکل گیری شخصیت انسان است؛ این دوران، مهم ترین مرحلة زندگی یک انسان و به تعبیر پیامبر اکرم(ص) دوران «سیادت و آقایی» به شمار می رود که فرمود: «الْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِین؛1 فرزند، هفت سال آقا، هفت سال بنده و هفت سال، وزیر است.» بنابراین این دوران، تنها مقدمة رشد و زندگی انسان نیست؛ بلکه دوران بی مانند و حساس و پراهمیتِ زندگیِ یک انسان است و پیش بینی اینکه طفل امروز در آینده به چه انسانی تبدیل خواهد شد تا حدود زیادی با این مسئله در ارتباط است که در سنین خردسالی در دامان چه کسی پرورش یافته، از چه مادری شیر خورده، از چه مالی تغذیه کرده، در چه محیطی زندگی کرده و با چه کسانی معاشرت داشته است و نیز اطرافیان وی چه تأثیری در روح، فکر و قلب او بر جای گذاشته اند.
اگر کودک در دوران طفولیت در خانواده ای پاک و در آغوش مادری با ایمان و پرمحبت و سرشار از عشق و ایمان به خدا پرورش یافته و با روشها و اصول تربیتی اسلام رشد یافته باشد، قدرت اندیشة وی برای شناخت پدیده های طبیعی عالم و در ارتباط با مبدأ آفرینش در جهت درک واقعیتهای زندگی به صورتی خلاق پرورش می یابد؛ در حالی که اگر در این دوران پربار و حساس تربیتی، از چنین موقعیتهایی محروم باشد جبران آن در سنین بالاتر، مشکل و در بعضی از مواقع، غیر ممکن است.2 بر همین اساس است که حضرت امیر المؤمنین علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) می فرماید:
«... فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ؛3 پس به ادب نمودن تو پرداختم پیش از آنکه قلبت سخت و عقل و خردت گرفتار شود.»
2. محبت به فرزند
در آموزه های دینی بارها توصیه شده است که به فرزندان خود محبت داشته باشید؛ برای مثال پیامبر اکرم(ص) فرمود است: «أَحِبُّوا الصِّبْیَانَ وَ ارْحَمُوهُمْ؛4 فرزندانتان را دوست بدارید و به آنان مهر بورزید.» همچنین امام صادق(ع) در توصیه ای دیگر می فرماید: «أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلَادِکُمْ فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ مَسِیرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَام ؛5 فرزندان خود را زیاد ببوسید، زیرا در هر بوسه برای شما درجه ای در بهشت است که فاصله آن پانصد سال است.»
کودک در سالهای ابتدایی زندگی خود به محبت والدین و اطرافیان به ویژه مادر، نیاز شدید دارد. به گفته متخصصان تربیت، محبت مادر باید دو ویژگی داشته باشد: نخست آنکه بدون شرط باشد؛ یعنی به خاطر زیبایی، رشد، شیرین زبانی و... نباشد و دوم آنکه سرشار باشد؛ آن چنان که کل وجود کودک را در خود غرق کند. بر اساس بررسیهای انجام شده، یکی از عواملی که هنگام بیماری در درمان طفل، بسیار مؤثر است، مهر و محبت مادری است. نوازشهای مادرانه به کودک، دل و جرأت می دهد و به او امنیت خاطر می بخشد. روحیه او را در برخورد با مشکلات و مصائب و از جمله بیماریها قوی می سازد و یکی از عوامل سرعت بهبود بیماری کودک است. همچنین مهرورز یا خشن بودن کودک در آینده، به محبت امروز مادر بستگی دارد.6
3. بازی کردن با فرزند در سنین کودکی
بازی بیش از هر چیز می تواند به رشد همه جانبة کودک کمک کند. همبازی شدن با کودک، یکی از راههای شخصیت دادن به اوست. کودک در بازی، رعایت حق دیگران، نظم و انظباط، خوب سخن گفتن، خوب گوش کردن، خوب نگاه کردن، یافتن راه حل مشکلات و چگونگی کنترل احساسات را فرا می گیرد و از این طریق به بیان احساسات یا ترسها و نگرانیهای خود می پردازد.7
مادر می تواند از طریق بازی کردن با کودک و طراحی بازیهای آموزنده، جالب و هیجان انگیز، مفاهیم دینی مانند خداشناسی، امام شناسی، و مفاهیم اخلاقی مانند گذشت و ایثار را به کودک بیاموزد. به دلیل همین تأثیر مهم تربیتی در بازیها است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) به آن توجه کرده اند. پیامبر(ص) توصیه می کند: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ؛8 هر کس کودکی دارد باید با او کودکانه رفتار کند.» به نظر می رسد که بازی با کودک، یکی از مصادیق رفتار کودکانه است. در سیره عملی رسول اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) نیز به مواردی برمی خوریم که آن بزرگواران با وجود گرفتاریهای دیگر، از این نکته غافل نبوده اند؛ به گونه ای که ابن ابی نجیح می گوید: «کَانَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ یَرْکَبَانِ ظَهْرَ النَّبِیِّ ص وَ یَقُولَانِ حَلْ حَلْ وَ یَقُولُ نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُکُمَا؛9 امام حسن و امام حسین(ع) بر پشت پیامبر سوار می شدند و حل حل می گفتند و پیامبر(ص) می فرمود: نیکو شتری است، شتر شما.» همچنین حضرت زهرا(س) با آنها بازی می کرد و برایشان شعر می خواند.
4. تلقین خوبیها به فرزند
با تلقین نمودن خوبیها به کودکان و ترک سرزنش زیاد و بی مورد، می توان معیارهای اخلاقی و ارزشهای الهی ـ انسانی را در آنان تحقق بخشید؛ زیرا کودکان زود به مرز «باور» و «اعتقاد» می رسند و با تلقین به خوبیها، بسیار آسان می توان ارزشهای اخلاقی را در کودک، نهادینه کرد و باورهای کودک را جهت داد و او را به سمت سعادت و سلامت سوق داد.10
بر همین اساس در سیره تربیتی حضرت علی(ع) ملاحظه می کنیم وقتی امام حسن و امام حسین(ع) خدمت پدر می رسند تا نزد پدر مسابقة کشتی بدهند، حضرت به آنها فرمود: فرزندان عزیزم شما باید رهبران جامعة اسلامی باشید، بروید در [خط نویسی] مسابقه بدهید نه در کشتی گیری. این هدایت حضرت علی(ع)، تلقین شخصیت و علم طلبی است.
5. پرورش فطرت خداپرستی
بر اساس آیه شریفه: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها»؛11 هر انسانی با فطرت خداپرستی متولد می شود و خداوند صفت خداپرستی را با سرشتش در می آمیزد و بنا به فرمودة حضرت رسول اکرم(ص) «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ یَعْنِی الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل ؛12 هر نوزادی بر فطرت خداپرستی متولد می شود؛ یعنی معرفت به اینکه خدای عزّوجلّ را پروردگار خود می داند.» پرورش این فطرت پاک بر عهدة والدین است.
بر همین اساس در احادیث به پدر و مادر توصیه هایی شده است؛ برای مثال امام صادق(ع) می فرماید: «إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ سِنِینَ یُقَالُ لَهُ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِینَ وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ یَوْماً فَیُقَالَ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالَ لَهُ قُلْ سَبْعَ مَرَّاتٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یُتْرَکُ؛13 وقتی فرزند به سن 3 سالگی رسید به او گفته شود هفت مرتبه بگو: «لا إله الّا الله» سپس رها شود تا اینکه 3 سال و هفت ماه و بیست روز از او بگذرد آن گاه به او بگوید هفت مرتبه بگو: «محمد رسول الله»، آن گاه رها شود، تا اینکه به چهار سالگی در آید آن گاه به او گفته شود هفت مرتبه بگو: «صلی الله علی محمد و آل محمد»، باز هم رها شود... .»
به طور قطع می توان گفت مادر در این زمینه، مسئولیت سنگین تری به عهده داشته و نقش مهم تری ایفا می کند؛ زیرا فرزندان به ویژه در سالها اولیه، غالباً رابطه عاطفی قوی تری با مادر دارند؛ از این رو از مادر حرف شنوی و اطاعت پذیری بیش تری دارند و سخنان و آموزشهای مادر را به خوبی می پذیرند.
6. استفاده از فضاهای معنوی
یکی از شیوه های پرورش حسّ دینی و مذهبی در فرزند، استفاده صحیح و به موقع از فضایی است که کودک، آمادگی زیادی برای دریافت تعالیم دینی و معرفتی دارد؛ مثلاً می توان برای شناساندن خدا و ایجاد محبت او در دل کودک، با بیانی ساده و در عین حال جذاب و شیرین، از راه شناساندن پدیده های جهان به کودک و زیباییهایی که در عالم خلقت وجود دارد، خدا را به او معرفی کرد. آن گاه که کودک در مواجهه با پرنده ای زیبا و یا گلی رنگارنگ و خوشبو، تمام وجودش غرق شادابی و سرور می شود و شادیهای کودکانه اش فضا را پر می کند، مادر می تواند از این لحظات ناب برای معرفی خدای تعالی استفاده کند! خدایی که منبع تمام زیباییها، نیکیها، قدرتها، رحمتها، محبتها و سایر صفات کمال است. این اقدام مادر می تواند بیش ترین موفقیت را برای تقویت توحید و خداپرستی در وجود کودک به دست آورد.
برخی متخصصان علوم تربیتی معتقدند: «مادر تا قبل از هفت سالگی، دائم از مهر، محبت و لطف خدا برای کودک بگوید؛ از این رو نباید کودک را از کودکی از خدا ترساند؛ بلکه همواره باید از مهر لطف خدا و آفرینش نعمتهایی مانند آسمان، زمین، خورشید، ماه، میوه ها، سبزیها، زیباییها، پدر و مادر مهربان و ....، برای او گفت. از حدود هفت سالگی کم کم باید خوف خدا را هم در دل او انداخت و ضرورت مجازات برای گناه را گوشزد کرد. به او بگوییم که خداوند برای خوبان مهر و عطا دارد و برای بدان، کیفر و عقوبت.»14
همچنین برای آشنایی کودک با مسئله امامت و ولایت و ایجاد محبت اهل بیت(ع) در دل او و نیز آشنا کردن او با زندگی آن بزرگواران، ایام ولادت یا شهادت آنها، بهترین زمان است؛ زیرا در این ایام با توجه به فراهم بودن فضای مناسب، کودک بیش از هر زمان دیگر، آمادگی پذیرش این معارف و توجه بیش تر به ائمه(ع) و ایجاد علاقه و ارتباط با آن پاکان را دارد. شرکت دادن کودک در مجالسی که برای بزرگداشت مقام اهل بیت(ع) برپا شده که بارزترین جلوه آن در ایام محرم هر سال تجلی می نماید نیز می تواند روح او را از احساس و عواطف به آنان لبریز کند. همچنین هدیه دادن به فرزند به مناسبت اعیاد مذهبی باعث می شود در ذهن و روح کودک، شادی هدیه گرفتن با شادی تولد معصومین(ع) قرین شود و بدین گونه تصویر زیبا و خاطره خوشایندی از ولادت آن بزرگواران در وجود او بر جای گذارد و محبت او را به آنان افزایش دهد و بدین گونه بذر محبت و ولایت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را در وجود او قرار دهد.
7. آموزش وظایف دینی و احکام شرعی
دین اسلام، یکی از وظایف والدین را آموزش احکام دین و حلال و حرام به فرزندان می داند. بر همین اساس امام صادق(ع) می فرماید: «الْغُلَامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ؛15 فرزند [باید] هفت سال بازی کند و هفت سال سواد یاد بگیرد و هفت سال، حلال و حرام را بیاموزد.»
امام صادق(ع) می فرماید: «... حَتَّى یَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالَ لَهُ أَیُّهُمَا یَمِینُکَ وَ أَیُّهُمَا شِمَالُکَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِکَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ یُقَالُ لَهُ اسْجُدْ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ قِیلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَکَ وَ کَفَّیْکَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِیلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَیْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاةِ وَ ضُرِبَ عَلَیْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاةَ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ لِوَالِدَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛16 ... (وقتی کودک 5 ساله شد) به او گفته شود دست راست و چپش کدام است، وقتی این را دانست، صورت او را رو به قبله بگردان و به او بگو که سجده کند سپس رها شود تا اینکه به هفت سال برسد وقتی هفت سال تمام شد به او گفته شود که صورت و دو کف را بشوی، وقتی شست به او بگو نماز بخوان بعد او را به حال خود بگذار تا اینکه 9 سال او تمام شود، وقتی 9 سال تمام شد، وضو یادش بده و او را به نماز وادار. وقتی وضو و نماز را یاد گرفت، ان شاء الله پدر و مادرش آمرزیده اند.»
نکته قابل توجه این است که گاه لازم است برای آموزش احکام دینی و وظایف شرعی، از ابزارها و شیوه های مختلف هنری استفاده نمود؛ مثلاً در قالب شعر، داستان و حتی نقاشی و یا بازیهای آموزشی به کودک آموزش داده شود. از آنجا که این روشها برای کودک، جذاب و هیجان انگیز است، باعث علاقه مندی بیش تر او به این نوع آموزشها می شود.
8. توجه به حفظ مرزها در خانواده
یکی از مسائل مهم در دین اسلام که مورد توجه ویژه قرار گرفته، حفظ مرزهای اخلاقی در خانواده و روابط زن و شوهر با یکدیگر و با سایر اعضای خانواده است. با جستجو در احادیث، این موضوع به دست می آید که رعایت مرزهای اخلاقی در خانواده، در دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد:
الف) حفظ مرزها در رابطه زن و شوهر؛
ب) حفظ مرزها در جداسازی بستر خواب فرزندان.
تعالیم اسلام درباره رعایت مرزها در رابطه زن و شوهر، وجود حدود و مرزهایی را بین همسران و سایر اعضای خانواده ضروری می داند. زن و شوهر باید در خانه، اتاقی جداگانه داشته باشند و اعضای دیگر خانواده در ساعات معینی از شبانه روز بدون اجازه، وارد این حریم نشوند که قرآن کریم نیز در آیه ای بدان اشاره فرموده است.17
از سوی دیگر، آموزه های اسلامی بارها به زن و شوهر توصیه نموده از برقراری رابطه جنسی در جایی که فرزند، حضور دارد به شدت بپرهیزند؛ حتی اگر طفل در گهواره، شاهد آمیزش پدر و مادر باشد و یا حتی صدای نفسشان را بشنود، به فرموده روایات، رستگار نخواهد شد.18
همچنین بنا به تأکید روایات، باید بین فرزندان، به ویژه فرزندان دختر و پسر، حدود و مرزهایی برقرار شود. لازم است محیط خواب و استراحت والدین و فرزندان، به ویژه دختر و پسر و نیز بین برادران از هم جدا باشد. این توصیه در سخنان پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) مشهود است؛ از این رو در سخنی از پیامبر اکرم(ص) آمده که فرمود: «الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیَّةُ یُفَرَّقُ بَیْنَهُمْ فِی الْمَضَاجِعِ لِعَشْرِ سِنِینَ؛19 بستر خواب پسر بچه با پسر بچه و پسر بچه با دختر بچه و دختر بچه با دختر بچه، در سن ده سالگی باید از هم جدا شوند.»
رعایت حریمها در خانواده به اندازه ای اهمیت دارد که رسول خدا(ص) فرمود: «إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِیَةُ سِتَّ سِنِینَ فَلَا یُقَبِّلُهَا الْغُلَامُ وَ الْغُلَامُ لَا یُقَبِّلُ الْمَرْأَةَ إِذَا جَازَ سَبْعَ سِنِین ؛20 پسر بچه نباید دختر بچه شش ساله را ببوسد و همچنین زنها باید از بوسیدن پسر بچه ای که سنش از هفت سال تجاوز کرده است، خودداری کنند.»
بی تردید این گونه توصیه ها که به صراحت در روایات وارد شده است به دلیل تأثیرگذاری بسیار آن بر سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده و حفظ خانواده و به تبع آن حفظ جامعه از انحرافات اخلاقی و اجتماعی است. معمولاً مادر به اقتضای طبیعتش، به جزئیات، توجه بیش تری می نماید و به مسائل فرزندان، حساسیت بیش تری نشان می دهد و از سویی بیش تر با فرزندان در ارتباط است؛ از این رو در توجه به حفظ حدود و مرزها در خانواده نیز مسئولیت بیش تری متوجه اوست و علاوه بر اینکه باید به حفظ حریمها در خانواده، دقت بالاتری داشته باشد؛ حتی لازم است حفظ حریمها در خانواده و حتی در خارج از خانواده و در مواجهه با نامحرم، به فرزند آموزش داده شود. بی تردید رعایت مرزها در خانواده و اطلاع یافتن فرزند از وجود این مرزها در تربیت دینی او و حفظ وی از انحرافات اخلاقی و گرفتار شدن در دامان آلودگیهای جنسی، کمک شایانی می کند و پاکدامنی او را تضمین خواهد کرد.
پی نوشت:
1) وسائل الشیعه، ج21، ص476.
2) والدین و مربیان مسئول، رضا فرهادیان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1377 ش، ص39 ـ 40.
3) نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، نامه 31.
4) کافی، ج6، ص49.
5) وسائل الشیعه، ج21، ص485.
6) نقش مادر در تربیت، علی قائمی، امیری، بیجا، 1368 ش، ص80 ـ 81.
7) آنچه والدین و مربیان باید بدانند، رضا فرهادیان، نشر رئوف، قم، 1370 ش، ص44 ـ 47.
8) من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی بابویه قمی، جامعه مدرسین، قم، 1413 ق، ج3، ص483.
9) بحار الانوار، ج43، ص285.
10) مسئولیت تربیت، محمد دشتی، انتشارات مدرسه امام علی(ع)، قم، 1367 ش، ص150.
11) روم / 30.
12) کافی، ج2، ص13.
13) من لا یحضره الفقیه، ج1، ص281.
14) ر.ک: نقش مادر در تربیت دینی، ص108 ـ 156.
15) کافی، ج6، ص47.
16) من لا یحضره الفقیه، ج1، ص281.
17) ای کسانی که ایمان آوردهاید باید بزرگان شما و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیدهاند (برای ورود به اتاق شما) در سه وقت از شما اجازه بگیرند؛ پیش از نماز فجر و در نیمروز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را بیرون میآورید و بعد زا نماز عشاء و این سه وقت خصوصی شماست؛ امّا بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و آنها نیست (که بدون اجازه وارد شوند). اینگونه خداوند آیات را بر شما تبیین میکند و خداوند، عالم و حکیم است و هنگامی که کودکان شما به سن بلوغ رسند باید اجازه بگیرند؛ همانگونه که اشخاصی پیش از آنها بودند و اجازه میگرفتند. این چنین خداوند آیاتش را بر شما تبیین میکند و خداوند، عالم و حکیم است. (نور / 58).»
18) رسول خدا(ص) فرمودند: « وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا غَشِیَ امْرَأَتَهُ وَ فِی الْبَیْتِ صَبِیٌّ مُسْتَیْقِظٌ یَرَاهُمَا وَ یَسْمَعُ کَلَامَهُمَا وَ نَفَسَهُمَا مَا أَفْلَحَ أَبَداً إِذَا کَانَ غُلَاماً کَانَ زَانِیاً أَوْ جَارِیَةً کَانَتْ زَانِیَة؛ سوگند به کسی که جانم در دست اوست، اگر کسی با همسرش درآمیزد و در اتاق، کودکی بیدار باشد که آنان را ببیند و سخنگفتن و صدای نفس آنان را بشنود، هرگز رستگار نمیشود. اگر پسر باشد، مردی زناکار و اگر دختر باشد، زنی زناکار میشود. (کافی، ج5، ص500).
19) من لا یحضره الفقیه، ج3، ص436.
20) همان، ص437.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان