بر عکس آنچه معروف است که می گویند: «آتش که گرفت خشک و تر مى سوزد»، هیچ انسانی به جرم گناه دیگری مواخذه نمی گردد.
عبارت «وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» در آیه 164 سوره انعام، آیه 18 سوره فاطر، آیه 15 سوره اسراء، آیه 7 سوره زمر و آیه 38 سوره نجم ذکر شده که جمعاً پنج مرتبه در قرآن تکرار شده است.
منظور از این عبارت این است که: (هیچ گناهکاری گناه دیگری را بر دوش نمی کشد). با این حال در برخی از آیات دیگر خلاف این گفته مطالبی بیان شده است...
به عنوان مثال در آیه 25 سوره نحل گفته شده: «لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ»: (تا سرانجام در روز قیامت بار گناهان خود را به نحو کامل و نیز پارهاى از بار گناهان کسانى که آنها را به نادانى گمراه مىکردند (آن مقدار که از راه تسبیب اینان تحقق یافته) بردارند ).
همچنین در آیه 13 سوره عنکبوت آمده است که: (و البته (در روز قیامت) بارهاى گران (گناهان) خود را برمىدارند و نیز بارهاى گرانى علاوه بر بارهاى گران خود (بارهاى کسانى که گمراهشان کردهاند بدون آنکه از آنها کسر شود): «وَلَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالِهِمْ».
مضاف براینکه آیات دسته اوّل با روایات «سنّت حسنة» و «سنّت سیّئة» نیز سازگار نیستند. در این روایات بیان شده است که کسی که سنّت حسنه یا سنّت سیّئه ای را رواج دهد ، در ثواب و عقاب آن با دیگران که آن را انجام می دهند شریک است. چگونه میتوان آیات دسته اوّل را با آیات و روایات یکدیگر جمع کرد؟
پاسخ :
در ابتدا لازم است بدانیم که: «وِزر» به معنی سنگینی و بار سنگین و نیز به معنای گناه آمده است، و از «وَزَر» (بر وزن نظر) گرفته شده که به معنی پناهگاه در کوه است، و گاه به معنی مسئولیت نیز آمده است، چرا که آن هم یک بار سنگین معنوی بر دوش انسان محسوب می شود. (1)
چنان که «وزیر» را از این نظر، وزیر می گویند که بار سنگینی از ناحیه امیر، یا مردم بر دوش او گذارده شده است.
«موازره» نیز به معنی معاونت است، چرا که هر کسی به هنگام معاونت، قسمتی از بار دیگری را بر دوش می کشد. اکنون یک سوال! آیا بار گناه کسی بر دوش شخص دیگری سنگینی می کند؟
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجّه داشت:
1. بار گناه هر کسی بر دوش خود اوست:
بر عکس آنچه معروف است که می گویند: «آتش که گرفت خشک و تر مى سوزد»، هیچ انسانی به جرم گناه دیگری م?اخذه نمی گردد.
گفته شده که به هنگام مجازات قوم لوط، خانواده با ایمانی در میانشان بود و خداوند آنها را نجات داد. زیرا هیچ کس به خاطر گناه دیگران مجازات نمی شود. این یک قانون کلّی می باشد، که آیات قرآن و بسیاری از احادیث اهل بیت (علیه السلام) آن را تایید می کنند. آیات «
وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى»(2)، «کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ»(3)، «لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ»(4) و «لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ »(5) بر بیانگر همین قانون هستند.
خداوند در قرآن می گوید: «اگر فرد سنگین بارى، دیگرى را دعوت به حمل گناهانش کند، چیزى از گناه و مسئولیت او را حمل نخواهد کرد، هر چند از نزدیکان و بستگان او به اشد» (وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى). (6)
در حدیثی نیز آمده است که، «در قیامت مادر و فرزندى را مى آورند که هر دو بار سنگینى از گناه بر دوش دارند، مادر از فرزند تقاضا مى کند، در عوض آن همه زحمات که در دنیا براى تو کشیدم، مقدارى از بار مسئولیت گناه مرا بر دوش گیر، فرزند به مادر مى گوید: از من دور شو، که من از تو گرفتارترم»!(7)
2. شراکت سنّت گذاران در اعمال پیروانشان:
بی جهت و بدون ارتباط، عمل کسی برای دیگری ثبت نمی شود. امّا هر کس «سنّت حسنه» ای یا «سنّت سیّئه» ای را مرسوم کند؛ در پاداش و کیفرِ عاملین به آن، شریک است.
این سخن با آنچه در بالا گفتیم تضادّی ندارد. چرا که «سنّت گذاران» در واقع از اجزای علّت تامّه عمل اند و شریک در فاعلیّت آن.
آنها چون از طریق «تسبیب» در انجام آن عمل دخالت داشته اند، در نتایج آن نیز شریکند. چرا که پایه و اساس آن، به دست خودشان گذارده شده است.
آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن دیگران، فاعل گناهانشان ـ و یا همچون فاعل ـ محسوب می شوند. بنابراین، در حقیقت این بار گناهان خودشان است که بر دوش می کشند.
به تعبیر دیگر، «سبب» در اینجا در حکم «مباشر» (انجام دهنده کار) است. (8)
از این رو در بسیاری از روایات اسلامی آمده است که اگر کسی سنّت خوبی بر جای نهد، پاداش تمام کسانی که به آن عمل می کنند را خواهد داشت.
همچنین کسی که سنّت بدی را بر جای نهد، گناه تمام کسانی که به آن عمل می کنند، برای او نوشته می شود.
در این باره از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمودند: «مَن سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً کانَ لَهُ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ وَ مَنِ سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةً کانَ عَلَیْهِ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِها مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزارِهِمْ شَیْءٌ». (9)
از امام صادق (علیه السلام) نیز نقل شده است: «أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ سَنَّ سُنَّةَ هُدًى کَانَ لَهُ أَجْرٌ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِذَلِکَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ وَ أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ سَنَّ سُنَّةَ ضَلَالٍ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْء»: (10) (بندهای از بندگان خدا که سنّت نیکو و شایسته ای از خود بهجای گذارد با پاداش کسی که بدان سنّت عمل می کند برابر است، بی آنکه از پاداش عمل کنندگان به آن چیزی کم شود؛ و گناه هر بنده ای از بندگان خدا که کار زشت و نکوهیده ای را بدعت نهد، همان گناه کسی است که به آن بدعت عمل میکند، بی آنکه از بار گناه یکی از آنها کم گردد).
با دقّت در دو عبارت «مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ» و «مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزارِهِمْ شَیْءٌ» در دو حدیث فوق، در می یابیم که پاداش و عقاب سنّت گذاران، چیزی از پاداش و عقاب عاملان کم نمی کند. یعنی عاملان پاداش و جزای عمل خود را می بینند و سنّت گذاران نیز نتیجه عمل خود (سنّت گذاری) را می گیرند.
بنابراین در حقیقت، کسی عمل کس دیگری را به دوش نمی کشد بلکه هر شخصی نتیجه عملش را می بیند.
بنابراین، تمام آیات و روایات ذکر شده می گویند: «هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد»، و هیچ گونه تناقضی در بین این آیات و روایات دیده نمی شود.
پی نوشت ها:
(1) - لغات تفسیر نمونه، محمّد جعفر امامی، صفحه 611، واژه «وزر».
(2) - آیه 164 سوره انعام، آیه 18 سوره فاطر، آیه 15 سوره اسراء، آیه 7 سوره زمر و آیه 38 سوره نجم.
(3) - (هرکسی درگرو دستاورد خویش است)، سوره مدّثر، آیه 38.
(4) - (آنچه نفس آدمی از خوبی به دست آورد، به سود او و آنچه از بدی به دست آورد، به زیان اوست)، سوره بقره، آیه 286.
(5) - سوره نور، آیه 11.
(6) - سوره فاطر، آیه 018
(7) - گر چه این حدیث، در تفاسیر مختلف گاهی از «فضیل بن عیاض» و گاهی از «ابن عباس» نقل شده، ولی بعید به نظر می رسد که آنها این سخن را از خود گفته باشند، ممکن است اصل حدیث از پیامبر (صلی الله علیه وآله) به اشد. به تفسیر «ابوالفتوح رازى» و «قرطبى» و «روح البیان» مراجعه شود. (به نقل از تفسیر نمونه، جلد هیجدهم، صفحه 245)
(8) - تفسیر نمونه، جلد پانزدهم، صفحه 66. (ذیل آیه 15 سوره اسراء)
(9) - اصول کافی، جلد 5، صفحه 9، دار الکتب الاسلامیة؛ وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 24 و جلد 16، صفحات 173 و 174 و جلد 19، صفحه 172، چاپ آل البیت؛ بحار الانوار، جلد 68، صفحه 258؛ صحیح مسلم، جلد 8، صفحه 61، دار الفکر بیروت؛ درّ المنثور، جلد 6، صفحه 201، دار المعرفة، طبع اول، 1365 هـ ق؛ سنن کبرای بیهقی، جلد 4، صفحه 176، دار الفکر بیروت.
(10). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، صفحه 132.
منبع : پرسمان( با اندکی تغییرات)