گفتمانسازی به عنوان یک اصطلاح در دانش انسانی غرب مطرح نیست، اما دربارهی عاملان گفتمانها و کسانی که در به وجود آمدن یک گفتمان نقش دارند، مانند نقش کنشگران سیاسی و اجتماعی، نقش هژمونی و استیلا، نقش رسانه، نقش سوژگی سیاسی و رهبران در پیدایش و عینیتیابی گفتمانها، استفاده از غیریتسازی برای رسوب و عینیتبخشی یک گفتمان، مباحثی صورت گرفته است. رهبر معظم انقلاب دربارهی روش به وجود آمدن فضای گفتمانی معتقدند:
«این [گفتمانسازی] با کارهاى جداجداى برنامهریزىنشده حاصل نخواهد شد. این کار احتیاج دارد به برنامهریزى و کارِ فعال و مثل دمیدن پیوستهى در وسیلهى فشارى است که میتواند آب یا مایهى حیات یا هوا را به نقاط مختلفى که مورد نظر است، برساند. باید دائم با این دم دمید، تا این اشتعال همیشه باقى بماند. این کار هیچ نباید متوقف بشود و به برنامهریزى احتیاج دارد.»
در دنیای مدرن صاحبان قدرت دارای نقش اساسی در گفتمانسازی هستند، اما جایگاه ولی فقیه در ایران بسیار والاتر از یک رئیسجمهور یا مسئول ارشد اجرایی است که او بر قلبها و ذهنها مدیریتی الهی و فطری دارد. بنابراین چنانچه شخصی با ویژگیهای ولی فقیه سالها تلاشی جهادگونه و منظم برای ایجاد یک گفتمان بکند قطعاً آن گفتمان در جامعه رسوب خواهد کرد.
«[هنگامی که] شما فضاسازى میکنید، گفتمانسازى میکنید. در نتیجه، در یک فضاى معتقد به یک مبناى فکرى یا عملى، رئیسجمهور هم همان جور فکر میکند، وزیر هم همان جور فکر میکند، مدیرکل هم همان جور فکر میکند، کارکنان هم همه همان جور فکر میکنند؛ این خوب است و شما این کار را انجام میدهید. فکر کنید، بگویید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛ آن کرسىهاى آزاداندیشى را که من صد بار ـبا کم و زیادشـ تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هى آنجا بگویید. این میشود یک فضا. وقتى یک فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن فضا جهتگیرى پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند. این همان چیزى است که شما میخواهید.»
ایشان هر کدام از گفتمانها را با توجه به شرایط، با روشی خاص استقرار بخشیدهاند. گفتمان پیشرفت و عدالت ابتدا در جمع نخبگان، آن گاه به تبع آن، در سطح مسئولین و عموم جامعه رسوب خواهد کرد. گفتمان تولید علم و تحول در علوم انسانی را ابتدا در جمع دانشجویان و بعدها در جمع اساتید دانشگاهها مطرح کردند. در دیدگاه رهبر معظم انقلاب، فرهنگ عنصر اصلیِ تأثیرگذار برای پیشبرد، دانش است. لذا قبل از هر گونه قانونگذاری و صدور بخشنامه، طرح این مسئله در فضای دانشجویانی که دلباختگی کمتری نسبت به اساتید دانشگاه به دانش انبوه و متراکم غرب داشتند توانست روحیهی تحول و نوآوری را در دانشگاه نهادینه کند:
در دنیای مدرن صاحبان قدرت دارای نقش اساسی در گفتمانسازی هستند، اما جایگاه ولی فقیه در ایران بسیار والاتر از یک رئیسجمهور یا مسئول ارشد اجرایی است که او بر قلبها و ذهنها مدیریتی الهی و فطری دارد. بنابراین چنانچه شخصی با ویژگیهای ولی فقیه سالها تلاشی جهادگونه و منظم برای ایجاد یک گفتمان بکند، قطعاً آن گفتمان در جامعه رسوب خواهد کرد.
«دنبال این باشیم که محیط دانشجویى تصمیمسازى کند؛ یعنى گفتمانسازى کنید. ببینید بنده وقتى مسئلهى نهضت نرمافزارى را خواستم مطرح کنم، قبل از همه تو دانشگاه با دانشجوها مطرح کردم؛ حدود ده سال قبل. نه با وزارتها صحبت کرده بودم، نه با رئیسجمهور وقت صحبت کرده بودم، نه حتى با اساتید صحبت کردم؛ اول بار در دانشگاه امیرکبیر این فکر را به میان آوردم. امروز شما ببینید این یک گفتمان است، یک مطالبهى عمومى است، یک خواستِ همهى دانشگاههاى کشور است که من هر جا هم میروم، از زبان دانشجو مطالبهاش را میشنوم؛ از زبان استاد و مدیر، اجرایش را در یک مرحلهى دیگر میشنوم و اجرا هم دارد میشود. همین نوآورىهاى علمى بسیار، بخشى از انگیزه و توان خودش را از این شعار گرفته؛ تصمیمسازى کنید، گفتمانسازى کنید. این، مجرى و مسئولین اجرایى را میکشاند دنبال این تصمیم و تصمیمگیرى خواهند کرد و عمل خواهد شد.»