در روز یازدهم شعبان سال سی و سوم هجرت، ستارهای پرفروغ در آسمان خاندان عصمت هویدا گردید که درخشش و تابش آن، خیل شیعیان را در موجی از شادی و شعف فرو برد. با ولادت این دُرّ درخشان در شهر مدینه، رایحه عطرآگین رسول خدا در فضای خانه وحی، بیش از پیش استشمام گردید.
حضرت علی اکبر (ع) صفات جد خود را میدانست، از اینرو، هماره در آینه اخلاق و رفتار او نظر میکرد و خود را بدان صفات میآراست؛ به گونهای که:
به هنگام جوانی، در میان جمع و با دوستان خود، گشادهرو و شادمان بود، ولی در تنهایی، اهل تفکر و همراه با حزن بود. علاقه فراوانی به خلوت با خدای خود و پرداختن به راز و نیاز و گفتگو با خالق هستی داشت. در زندگی، آسانگیر، ملایم و خوشخو بود، نگاهش را کوتاه مینمود و به روی کسی خیره نمیشد. بیشتر اوقات بر زمین چشم میدوخت و با بینوایان و فقرا که از نظر ظاهری، در جامعه و نگاه دنیاطلبان، احترام چشمگیری نداشتند. نشست و برخاست میکرد، با آنان همسفره میشد و با دست خود در دهانشان غذا میگذارد. اصالتهای فکری و استواریهای روحی، وی را چنان کرده بود که هیچگاه و از هیچ حاکمی هراس نداشت.
هرگز عیبجویی نمیکرد و از مداحی نابجا و شنیدن چاپلوسی افراد، دوری میکرد. تمامی انسانها را بندگان خدا میدانست و از تحقیر آنان خودداری میورزید. در طول عمر خویش، به کسی دشنام نداد و ناسزا نگفت. از دروغ تنفر داشت و صداقت و راستگویی، شیوه همیشه او بود. بخشنده بود و آنچه به دست میآورد، به دیگران و به ویژه نیازمندان انفاق میکرد. هرگاه کسی هدیهای به او تقدیم میکرد، با گشادهرویی میپذیرفت. اگر فردی مهمانی داشت و او را دعوت میکرد، میپذیرفت. به عیادت بیماران میرفت، هرچند خانه بیمار در دور افتادهترین نقطه شهر باشد. در تشییع پیکر مردگان حاضر میشد و هیچ یار از دست رفتهای را تنها نمیگذاشت.