همواره با آغاز فصل تابستان و آغاز سونامی بدحجابی، مسئولان به فکر حل معضل بدحجابی و ترویج عفاف و حجاب میافتند و با پایان این فصل تقریباً سایه آن کمرنگ میشود تا تابستان سال آینده! اما اگرچه دستگاههای مختلفی در امر حجاب و عفاف دخیل هستند و معضل بدحجابی با دخالت بیش از 20 دستگاه اصلاحپذیر است. اما در این میان کسی به معضلات افراد محجبهای که به دستور اسلام حجاب کامل اختیار کردهاند توجه نکرده است و همه درصدد رفع مشکلات بدحجابان هستند که البته امری لازم و نکوست. نکته این است که به دلیل هجوم و سونامی بدحجابی و با همراهی تبلیغات شبانهروزی ماهوارهها و در سایه کم توجهی مسئولین داخلی، این روزها پیدا کردن فروشگاهی که بتواند پوشش یک خانم محجبه را تأمین کند کار بسیار سختی شده است و گزارش میدانی بسیاری از رسانهها ازجمله رسانه ملی حکایت از گلایههای مردمی دارد که برای پیدا کردن یک مانتوی شکیل،اسلامی و مطابق با عرف و شرع باید روزها و شاید هفتهها سرتاسر شهر را بگردند و عمدتا با مشکل مواجه میشوند. عدمحمایت دولت از تولیدکنندگانی که قرار است پوشاک با معیارهای ایرانی –اسلامی تولید کنند بازار را به سمت واردات بیرویهای میکشاند که عمدتاً به دلیل ورود قاچاق به کشور باقیمت ارزان در اختیار مردم قرار میگیرد و عملاً تولیدکنندگان پوشاک داخلی و متعاقب ان تولیدکنندگان لباسهای ایرانی- اسلامی با معضل مواجه و ترجیحاً از تولید سرباز میزنند. در همین زمینه هرچند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت گذشته ، بنیاد ملی مد و لباس ایرانی- اسلامی را راهاندازی کرد اما متأسفانه طرحهای تولیدشده در این بنیاد در دولت گذشته به دلیل عدمحمایت وزارت صنعت مسکوت ماند و در دولت جدید نیز این بنیاد مسیری متفاوت را انتخاب تا با بازی در پازل بدحجابی عمدتاً خود مروج پوشاکهای غیر عرفی باشند! جدای از مسئله امکان دسترسی راحت به فروشگاههای داری پوشاک اسلامی، به نظر میرسد قیمتهای تعیینشده برای لباسهای استاندارد بسیار گران و ظاهراً بدون یارانه است و عمدتاً خریداران این نوع از پوشاک را با مشکل مواجه میکند. این معضل برای کسانی که حجاب چادر را انتخاب کردهاند بیشازپیش است. جالب اینجاست که با توجه به اینکه ایران کشوری اسلامی و دارای جمعیت هفتادمیلیونی است ، بیشترین میزان مصرف چادر مشکی را در بین کشورهای منطقه و حتی جهان به خود اختصاص داده است. بهگونهای که بازار پررونق و مناسبی نیز در ایران به وجود آمده و کشورهای شرق آسیا، بهویژه ژاپن و کره جنوبی، که در آن چادر مشکی مصرف نمیشود، نبض "بازار" چادر مشکی ایران را بهدست گرفتهاند. که این به دلیل تولید نشدن چادر در کشور می باشد! متأسفانه بر طبق آمار منتشرشده ، سالانه نیم میلیارد دلار سود نصیب وارد کنندگان پارچه چادر مشکی به کشور میشود و بر اساس آخرین آمارهای رسمی، سازمان توسعه تجارت ارزش واردات رسمی چادر مشکی در سال 88 را 132 میلیون دلار اعلام کرد که این رقم ازنظر حجم وزنی 39 هزار و 948 تن است.یعنی صنعت نساجی کشور درزمینه? چادر مشکی تعطیل است! نکته قابل تأمل درزمینه? عدمحمایت از تولید چادر مشکی در ایران، انحصاری شدن و وابستگی به واردات و درنهایت گران شدن این کالای ارزشمند است.شاید بد نباشد که ببینیم چه حمایتی از بدحجابی میشود و چه حمایتی از پوشش اسلامی. یک خانم بدحجاب که پوشش او بهاندازه یک روسری نصف و نیمه 15 هزارتومانی و یک مانتوی کوتاه 30 هزارتومانی و یک شلوار کوتاه 40 هزارتومانی است و البته بسته به جنس و کیفیت ممکن است پایینتر و یا بالاتر باشد، سرجمع 85 هزارتویمان هزینه میکند. اما یک خانم چادری مجبور است برای خرید یک چادر حداقل 80 هزارتومان و برای یک مانتوی بلند قابلاستفاده در زیر چادر نیز 70 تا 80 هزار تومان هزینه کند. یعنی یک هزینه دو برابری. با این اوصاف به راحتی می توان به این سؤال پاسخ داد که بدحجابان بیشتر حمایت می شوند یا بانوان محجبه چادری؟