اگر 10 سال قبل ادعایی می شد مبنی بر اینگه سقوط رژیم اسرائیل کاملاً وابسته به سقوط آل سعود است، کسی آن را باور نمی کرد، اگر گفته می شد در سوریه انقلابی روی نداده حتی هاشمی رفسنجانی آن را باور نمی کرد و علیه رژیم مستقر سوریه نظرات ناحقی را که در ورای آن حمایت از داعش و النصره و در یک کلام حمایت از عربستان سعودی بود، بر زبان جاری می ساخت. اگر به رئیس جمهور زندانی انقلاب مصر آقای مرسی گفته می شد که دوستی با عربستان و وهابیت تو را به زمین می زند، باور نمی کرد و در برابر این سخن موضع گیری می کرد!!!
خمینی کبیر زنگ خطر جبهه تروریسم وهابیت آل سعود را در سال 67 به صدا درآود و فرمودند: «مسلمانان نمیدانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و «خادم الحرمین» به اسرائیل اطمینان میدهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمیبریم! و برای اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه میکنند. واقعاً چقدر باید رابطه سران کشورهای اسلامی با صهیونیستها گرم و صمیمیشود تا در کنفرانس سران کشورهای اسلامی مبارزه صوری و ظاهری هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود.»
اگر با دقت صحنه پیچ بزرگ تاریخی را بنگریم به خوبی درخواهیم یافت که جبهه تروریسم وهابیت سعودی، با هدایت دنیای استکبار و جریان صهیونیسم، مردم بی دفاع یمن را به خاک و خون می کشد و اگر این رژیم سعودی را که سفاک تر از صهیونیستها است در یمن به اهداف خود دست یابد، آنگاه آهنگ تعدی و تجاوز به سرزمینهای دیگر و حتی جمهوری اسلامی را در سر خواهد پروراند و لذا جبهه تروریسم سعودی -داعش بر اساس استراتژی آمریکا و اسرائیل در حال نزدیک شدن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران هستند و اهداف مشخص شده واعلامی "خلافت اسلامی داعش" از لیبی تا شرق ایران است که بی شباهت به اهداف صهیونیستها از نیل تا فرات نیست!
آیا جمهوری اسلامی ایران می تواند در مقابل این جبهه تروریسم سکوت کند؟ امروز مثلث صهیونیسم، آمریکا و ارتجاع عرب، شرایطی را در منطقه به وجود آورده اند، تا بتوانند نظام سیاسی کشورهای محور مقاومت را یکی پس از دیگری به مرز سقوط برسانند و در نهایت هم نظام جمهوری اسلامی ایران را که طی 36 سال در مقابل همه توطئه ها ایستاده گی نموده از پای درآورند و لذا سرگرم شدن دولت بی تدبیر به مذاکرات بی حاصل و گاهاً خطرناک هسته ای خبر از یک توطئه پیچیده می دهد.
رهبر معظم انقلاب وقتی از جنگ نیابتی علیه کشورمان سخن به میان آوردند، دولتی که خود را صاحب لوای تدبیر می داند، با این هشدار کشتی بان انقلاب بلافاصله می بایست بازی مسخره بُرد-بُرد را تعطیل و برای اینکه مردم ایران و کشورهای مورد هدف دشمنان تصور نکنند، که وزارت خارجه ایران، برای رضایت کدخدا(آمریکا) به کشورهای محور مقاومت سفر نمی کنند! وزیر خارجه کشورمان جهت عصبانیت شیطان بزرگ و مرتجعین عرب بلادرنگ به عراق، سوریه، لبنان و یمن سفر می کرد، تا جریان مقاومت که زیر سخت ترین بمبارانها و حملات وحشیانه آمریکائی، سعودی و داعشی-تکفیری مقاومت می کنند به حمایت ایران بیش از گذشته دلگرم شوند!
چرا دولت تدبیر! خطر جنگ نیابتی را درک و کشور و ملت را از عواقب آن مطلع نمی کند؟ آیا چشمان خود را بسته و عمداً به بیراهه می رود؟ آیا وضعیت امروز کشورمان همانند روزهای قبل از 31 شهریور سال 59 نیست؟ آیا برگشت تابوت شهداء مدافع حرم را نمی بینند؟ آیا به خواب رفته و یا خود را برای رضایت کدخدا(آمریکا) بخواب زده اند؟! نکند دولت تدبیر برای رسیدن به آمال و آرزوهای پدرخوانده دولت، وزارت خارجه را به مفهوم واقعی تعطیل نموده و تنها از وزارت خارجه، مذاکرات هسته ای که آن هم اسمش را جناب روحانی بازی بُرد-بُرد گذاشته است، می داند؟!
رهبر معظم انقلاب در خصوص جنگ نیابتی دشمن فرمودند: «بنده خبرهایی دارم که دشمنان ما با همراهی برخی مسئولین سفیه منطقه خلیج فارس در صدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند.»
بعد از این هشدار رهبری غفلت و بی تحرکی رئیس جمهور و وزارت خارجه کشورمان نه تنها بی معنی است، بلکه در صورت ادامه این وضعیت، خیانت بار محسوب خواهد بود!!!