محمد خاتمی «نیروی سازمانی» براندازی نرم را در دولت اصلاحات پدید آورد و از سال 1381، «عبدالواحد موسوی لاری» را در «وزارت کشور» مامور سازماندهی آن در NGOها کرد. این نیرو، با بهره از میلیون ها دلار بودجه های مصوب کنگره آمریکا و پارلمان هلند، آموزش های ویژه ای برای ورود به فاز عملیاتی «کودتای مخملی» دید... خاتمی در 2 سال گذشته، با کلید واژه ها و کدهای استراتژیک «مبارزات مدنی» سخن می گفت، اما چنین رویکردی، حساسیت زیادی را موجب نشد. 26دی 1386، او در مصاحبه با روزنامه «ال پائیس» مدل «حکومت دموکراتیک دینی» را به جای جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد کرد و در 20آذر 1387 گفت که «در لحظه تاریخی گذار به سر می بریم» و تاکید کرد که معلوم نیست که در ایران چه کسی برای مردم مرجعیت دارد!... روز 10 تیر 1388 خاتمی سخیف ترین سخنرانی عمر سیاسی خود را انجام داد و در یک فرافکنی مدعی شد که نظام «کودتای مخملین علیه مردم» انجام داده است! او گفت که به سبب یک «اعتراض مدنی و منطقی و آرام» که مردم(یعنی نیروی سازمانی کودتای سبز!) انجام دادند، نظام خون مردم را «بی رحمانه» به زمین ریخت و در برابر «حرکت مترقی مردم»، نظام آنان را «سرکوب و تحقیر» کرد. در این سخنرانی نیم ساعته، خاتمی 11 بار نظام اسلامی ما را متهم به سرکوب، ریختن خون مردم و خشونت افراطی کرد و نتیجه گرفت که «نظام شکست خورده است».
او تنها 6 روز پس از انصراف از کاندیداتوری به نفع موسوی، سفرهای خارجی اش را آغاز کرد. از ابتدای فروردین تا 20خرداد 1388 که دوره اوج مبارزات انتخاباتی موسوی تلقی می شد، خاتمی نزدیک به یک سوم این ایام (20روز) را از ایران غایب بود!
ادامه دارد.....