کارشناسان از التزام سمت معاون اولی و دستیار ارشد میگویند
انتصاب 7 معاون احمدینژاد برای دولت دهم بیشتر در مورد سمت جدید مشایی به دلیل حضورش در پست معاون اولی رئیسجمهور حاشیهساز شد و کمتر کسی به عنوان جدید مجتبی هاشمیثمره به عنوان «دستیار ارشد» توجه کرد. عنوانی بیبدیل و منحصر به دولت دهم که افتخار ثبت آن در کابینه را باید به نام احمدینژاد نوشت.
گرچه هیچ مرجعی نسبت به این انتصاب و عنوان جدید موضعگیری مشخصی نکرده است اما اظهار نظر حقوقدانان و سیاسیون مختلف گویای آن است که تعریف واحدی از جایگاه حقوقی «دستیار ارشد» وجود ندارد و حدود وظایف و اختیارات وی نیز مشخص نیست. البته وجه مشترک تمامی اظهارنظرها حاکی از آن است که چون رئیسجمهور بنا بر قانون تا هر میزان که بخواهد میتواند مشاور و معاون داشته باشد، پس در انتصاب پست جدیدی به عنوان «دستیار ارشد» آزاد است و اقدامی بیش از حیطه اختیارات خود انجام نداده است.
از سوی دیگر چون «دستیار ارشد» در حلقه وزرا نمیگنجد، میتوان او را خارج از دایره نظارت مجلس دانست. از اینرو نمایندگان مجلس نه میتوانند به او تذکر دهند و نه میتوانند از او سؤال کرده و یا استیضاحش نمایند.
به این ترتیب به نظر میرسد که احمدینژاد با زیرکی، توانسته است هاشمیثمره به عنوان یکی از نزدیک?ترین یاران خود را از گزند هشدارهای مجلس دور نگه داشته و وی را برای تمامی چهار سال فعالیت آتی خود، حفظ کند. عدم امکان نظارت قوه مقننه بر عملکرد «دستیار ارشد» را بهمن کشاورز رئیس سابق کانون وکلا به «خبر» گفت و افزود: نمیتوان «دستیار ارشد» را در سطح معاونان رئیسجمهور دانست. وی با بیان اینکه جایگاه حقوقی «دستیار ارشد» تعریف شده نیست، اظهار داشت: از این رو آقای احمدینژاد شخصاً باید اعلام کنند که منظورشان از انتصاب یک فرد به عنوان دستیار ارشد چیست.
محمد هاشمی حقوقدان و عضو هیأت تدوین قانون اساسی معتقد است که «دستیار ارشد» در حکم مشاور رئیسجمهور است و همچون معاونین رئیس قوه مجریه نمیتواند در موضع تصمیمگیری قرار گیرد. وی با بیان اینکه معاونین رئیسجمهور در مقام اجرایی قرار دارند به «خبر» گفت: تنها معاونین هستند که بسته به حوزه وظایفشان میتوانند به جای رئیسجمهور تصمیمگیری کنند. اما مشاوران تنها همکار رئیسجمهور هستند و کارمند دولت محسوب میشوند.
محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس نیز در همین حال با تأیید اینکه تاکنون چنین سمتی در ایران نداشتهایم، به وجود سمتهای مشابهی از این دست در برخی دیگر کشورها اشاره کرد و گفت: به هر حال تنظیم تشکیلات هیأت دولت در اختیار رئیسجمهور است و ایشان برای ایجاد یک پست جدید در دولت با هیچ منع قانونیای مواجه نخواهند بود. چرا که رئیسجمهور میتواند تا هر میزان که لازم بود برای خودش مشاور و معاون تعریف کند.
اگرچه باهنر نظر مشخصی در مورد جایگاه «دستیار ارشد» و اینکه در چه ردهای از کابینه قرار میگیرد، ارائه نداد اما دیگر عضو هیأت رئیسه مجلس بر این باور است که مشاور ارشد، پستی در میانه معاونت و مشاورت است. یعنی بالاتر از مشاور و پایینتر از معاون. محمد دهقان که در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نیز عضویت دارد، با اعتقاد بر اینکه قانون درباره پستی به نام «دستیار ارشد» ساکت است، به «خبر» گفت: اما از آنجا که دست رئیسجمهور برای انتصاب معاونان و مشاورانش باز است، نمیتوان منعی برای رئیسجمهور در خلق پستهای جدید در دولت قائل شد. وی افزود: آن?چنان?که از مفهوم واژه «دستیار» بر میآید، کسی که در چنین جایگاهی قرار میگیرد، کمک دست رئیسجمهور است. اما چون نمیدانیم که چرا رئیسجمهور چنین پست جدیدی را در کابینه قائل شدهاند باید منتظر بمانیم و ببینیم که ایشان چه وظایفی را به «دستیار ارشد» خود واگذار میکنند تا دامنه اختیاراتش برای همه روشن شود.
گافهای پیاپی مشایی
اسفندیار رحیممشایی که این روزها مرد شماره یک رئیسجمهور است، نه در حلقه یاران دانشگاهی احمدینژاد بود و نه در اردبیل به جرگه یاران او پیوسته بود. حداکثر همکاری او با احمدینژاد به دوره شهرداری تهران باز میگردد که او معاون اجتماعی و فرهنگی و سپس رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شد. همین نقطه پرشی برای وی به کابینه نهم شد تا در رأس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار بگیرد.
اگرچه مهدی کلهر و علیاکبر جوانفکر مشاوران رسانهای و هنری رئیسجمهور هستند اما آگاهان به سطح دانش و کارکرد رسانهای مشایی که سابقه مدیریت دو شبکه پرمخاطب «رادیو پیام» و «رادیو تهران» را دارد، معتقدند که او مرد پشت صحنه تدوین برنامههای رئیسجمهور است. مردی که علی مطهری او را مراد رئیسجمهور و احمدینژاد را مرید او میخواند. مشایی علی رغم آنکه مهندسی الکترونیک دارد در پستهایی کاملاً غیر مرتبط با تحصیلش به ایفای نقش پرداخته. نقشهایی که تا پیش از دولت نهم، نامی از او در یادها برجای نگذاشته بود اما هماکنون او به یکی از پرحاشیهترین چهرههای این دولت بدل شده است.
نخستین بار که نام او بر سر زبانها افتاد، تیرماه سال 85 بود که در دیدار با یک خبرنگار ترک، برداشتن حجاب از سوی او را بدون اشکال دانست. به نوشته کیهان، «الیف کورپا» خبرنگار روزنامه صباح ترکیه گفت: مشایی در جواب این سؤال وی که آیا میتوانم روسریام را بردارم، گفته است: «بله اینجا ایران آزاد است.» وی اضافه کرد: «در ایران استفاده از حجاب بدون اجبار است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمیشود. این یک انتخاب کاملاً شخصی است. اگر شما در ایران از روسری و حجاب استفاده نکنید هیچ مقام دولتی به شما تذکری نخواهد داد». مشایی حتی در پاسخ به سؤال خبرنگار ترک مبنی بر این که آیا بیحجابی و صرف نوشیدنیهای الکلی توسط توریستهای ایرانی در ترکیه شما را ناراحت نمیکند، گفته بود: «نه. این مسائل شخصی است و اگر دوست دارند میتوانند هم مشروبات الکلی استفاده کنند و هم بیحجاب باشند و هم با مایو بگردند»!!! اما به جای مشایی این محمدرضا مهراندیش، مدیر روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود که اظهارات منتصب به مشایی را تکذیب کرد.
6 ماه بعد یعنی در دی ماه همان سال نیز حضور مشایی در افتتاحیه یک نمایشگاه در ترکیه که در آن زنان بدون حجاب مشغول رقص و پایکوبی بودند؛ خبرساز شد. در فیلم یک ساعتهای که از رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در برخی از سایتهای اینترنتی منتشر شد؛ او در تمام طول مدتی که سه رقص جداگانه برگزار میشد (13 دقیقه و 30 ثانیه) در مراسم حضور داشت. فیلمی که ابوطالب به عنوان یک مستندساز مونتاژ بودن آن را تکذیب کرد و علیرضا سجادپور، معاون سابق مشایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز اجرای رقص در مراسم را تأیید نمود.
اما مشایی اصرار داشت که پس از دقایقی این مراسم را ترک کرده و واکنشها به حضورش در این مراسم را «حمله به دولت اصولگرا» توصیف کرد و حتی از دو نماینده اصولگرایی که به او انتقاد کرده بودند (ابوطالب و افروغ) شکایت نمود. رحیممشایی همچنین در خرداد ماه سال 86 طی اظهاراتی سفر توریستهای اسرائیلی به ایران را بدون اشکال دانست. او سپس این اظهارات خود را یکسال بعد تکمیل کرد و گفت: ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست، این افتخار است. ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم. هر یک از اعلام مواضع فوق، موجی از اعتراضات نمایندگان و علما و روحانیون را به بار آورد که تا مرز سؤال از رئیسجمهور نیز پیش رفت.
مرد پر ثمره
علی رغم مشایی، مجتبی هاشمی ثمره سابقه آشناییای به اندازه یک عمر با رئیسجمهور دارد و اگر او را «یار غار» محمود احمدینژاد بنامیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. چرا که از او به عنوان دوست دوران کودکی و حتی تحصیل احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت و از وفادارترین پیروان محمدتقی مصباح یزدی یاد میشود. او پس از انقلاب معاونت سیاسی و سپس سرپرستی استانداری آذربایجان غربی را عهدهدار شد و احمدینژاد را به فرمانداری شهرستان ماکو رساند. ثمره هاشمی تا پیش از به قدرت رسیدن احمدینژاد در سال ???? در سمتهای شهردار سنندج، مشاور سیاسی استاندارکردستان، قائم مقام دانشگاه آزاد کردستان، مدیر عامل آتیساز، مدیر کل ارزشیابی وزارت امور خارجه، مشاور حوزه برنامهریزی صداوسیما و معاون آموزشی و سپس رئیس دانشکده صدا و سیما فعالیت کردهاست.
او که مسئول ستاد «رایحه خوش خدمت» در انتخابات شوراهای شهر و روستا بود با شهردار شدن محمود احمدی نژاد، به شهرداری تهران، راه یافت تا پس از رئیسجمهور شدن وی، به عنوان مشاور عالی رئیسجمهور در کنار وی جای بگیرد.
هاشمی ثمره علاوه بر پست مشاور رئیسجمهور مدتی معاونت سیاسی وزارت کشور (در زمان برگزاری انتخابات شوراها) را نیز بر عهده داشت و در انتخابات مجلس خبرگان رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور بود. همین سبب شد تا برخی از او به عنوان «آچار فرانسه» احمدینژاد یاد کنند که در مواقع حساس در پستهای کلیدی گماشته میشود. کما اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نیز از تمامی سمتهایش استعفا داد تا ریاست ستاد انتخاباتی احمدینژاد را بر عهده بگیرد. نفوذ و قدرت ثمره هاشمی بر احمدینژاد به قدری است که مجله نیوزویک در شماره اول ژوئن ???? خود او را یکی از بیست شخصیت تأثیرگذار ایران انتخاب کرد. گفته میشود که بسیاری از اقدامات ابتکاری بحث برانگیز احمدینژاد همچون نامه به جورج بوش و آنگلا مرکل به توصیه او انجام شدهاست.
انتصاب 7 معاون احمدینژاد برای دولت دهم بیشتر در مورد سمت جدید مشایی به دلیل حضورش در پست معاون اولی رئیسجمهور حاشیهساز شد و کمتر کسی به عنوان جدید مجتبی هاشمیثمره به عنوان «دستیار ارشد» توجه کرد. عنوانی بیبدیل و منحصر به دولت دهم که افتخار ثبت آن در کابینه را باید به نام احمدینژاد نوشت.
گرچه هیچ مرجعی نسبت به این انتصاب و عنوان جدید موضعگیری مشخصی نکرده است اما اظهار نظر حقوقدانان و سیاسیون مختلف گویای آن است که تعریف واحدی از جایگاه حقوقی «دستیار ارشد» وجود ندارد و حدود وظایف و اختیارات وی نیز مشخص نیست. البته وجه مشترک تمامی اظهارنظرها حاکی از آن است که چون رئیسجمهور بنا بر قانون تا هر میزان که بخواهد میتواند مشاور و معاون داشته باشد، پس در انتصاب پست جدیدی به عنوان «دستیار ارشد» آزاد است و اقدامی بیش از حیطه اختیارات خود انجام نداده است.
از سوی دیگر چون «دستیار ارشد» در حلقه وزرا نمیگنجد، میتوان او را خارج از دایره نظارت مجلس دانست. از اینرو نمایندگان مجلس نه میتوانند به او تذکر دهند و نه میتوانند از او سؤال کرده و یا استیضاحش نمایند.
به این ترتیب به نظر میرسد که احمدینژاد با زیرکی، توانسته است هاشمیثمره به عنوان یکی از نزدیک?ترین یاران خود را از گزند هشدارهای مجلس دور نگه داشته و وی را برای تمامی چهار سال فعالیت آتی خود، حفظ کند. عدم امکان نظارت قوه مقننه بر عملکرد «دستیار ارشد» را بهمن کشاورز رئیس سابق کانون وکلا به «خبر» گفت و افزود: نمیتوان «دستیار ارشد» را در سطح معاونان رئیسجمهور دانست. وی با بیان اینکه جایگاه حقوقی «دستیار ارشد» تعریف شده نیست، اظهار داشت: از این رو آقای احمدینژاد شخصاً باید اعلام کنند که منظورشان از انتصاب یک فرد به عنوان دستیار ارشد چیست.
محمد هاشمی حقوقدان و عضو هیأت تدوین قانون اساسی معتقد است که «دستیار ارشد» در حکم مشاور رئیسجمهور است و همچون معاونین رئیس قوه مجریه نمیتواند در موضع تصمیمگیری قرار گیرد. وی با بیان اینکه معاونین رئیسجمهور در مقام اجرایی قرار دارند به «خبر» گفت: تنها معاونین هستند که بسته به حوزه وظایفشان میتوانند به جای رئیسجمهور تصمیمگیری کنند. اما مشاوران تنها همکار رئیسجمهور هستند و کارمند دولت محسوب میشوند.
محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس نیز در همین حال با تأیید اینکه تاکنون چنین سمتی در ایران نداشتهایم، به وجود سمتهای مشابهی از این دست در برخی دیگر کشورها اشاره کرد و گفت: به هر حال تنظیم تشکیلات هیأت دولت در اختیار رئیسجمهور است و ایشان برای ایجاد یک پست جدید در دولت با هیچ منع قانونیای مواجه نخواهند بود. چرا که رئیسجمهور میتواند تا هر میزان که لازم بود برای خودش مشاور و معاون تعریف کند.
اگرچه باهنر نظر مشخصی در مورد جایگاه «دستیار ارشد» و اینکه در چه ردهای از کابینه قرار میگیرد، ارائه نداد اما دیگر عضو هیأت رئیسه مجلس بر این باور است که مشاور ارشد، پستی در میانه معاونت و مشاورت است. یعنی بالاتر از مشاور و پایینتر از معاون. محمد دهقان که در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نیز عضویت دارد، با اعتقاد بر اینکه قانون درباره پستی به نام «دستیار ارشد» ساکت است، به «خبر» گفت: اما از آنجا که دست رئیسجمهور برای انتصاب معاونان و مشاورانش باز است، نمیتوان منعی برای رئیسجمهور در خلق پستهای جدید در دولت قائل شد. وی افزود: آن?چنان?که از مفهوم واژه «دستیار» بر میآید، کسی که در چنین جایگاهی قرار میگیرد، کمک دست رئیسجمهور است. اما چون نمیدانیم که چرا رئیسجمهور چنین پست جدیدی را در کابینه قائل شدهاند باید منتظر بمانیم و ببینیم که ایشان چه وظایفی را به «دستیار ارشد» خود واگذار میکنند تا دامنه اختیاراتش برای همه روشن شود.
گافهای پیاپی مشایی
اسفندیار رحیممشایی که این روزها مرد شماره یک رئیسجمهور است، نه در حلقه یاران دانشگاهی احمدینژاد بود و نه در اردبیل به جرگه یاران او پیوسته بود. حداکثر همکاری او با احمدینژاد به دوره شهرداری تهران باز میگردد که او معاون اجتماعی و فرهنگی و سپس رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شد. همین نقطه پرشی برای وی به کابینه نهم شد تا در رأس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار بگیرد.
اگرچه مهدی کلهر و علیاکبر جوانفکر مشاوران رسانهای و هنری رئیسجمهور هستند اما آگاهان به سطح دانش و کارکرد رسانهای مشایی که سابقه مدیریت دو شبکه پرمخاطب «رادیو پیام» و «رادیو تهران» را دارد، معتقدند که او مرد پشت صحنه تدوین برنامههای رئیسجمهور است. مردی که علی مطهری او را مراد رئیسجمهور و احمدینژاد را مرید او میخواند. مشایی علی رغم آنکه مهندسی الکترونیک دارد در پستهایی کاملاً غیر مرتبط با تحصیلش به ایفای نقش پرداخته. نقشهایی که تا پیش از دولت نهم، نامی از او در یادها برجای نگذاشته بود اما هماکنون او به یکی از پرحاشیهترین چهرههای این دولت بدل شده است.
نخستین بار که نام او بر سر زبانها افتاد، تیرماه سال 85 بود که در دیدار با یک خبرنگار ترک، برداشتن حجاب از سوی او را بدون اشکال دانست. به نوشته کیهان، «الیف کورپا» خبرنگار روزنامه صباح ترکیه گفت: مشایی در جواب این سؤال وی که آیا میتوانم روسریام را بردارم، گفته است: «بله اینجا ایران آزاد است.» وی اضافه کرد: «در ایران استفاده از حجاب بدون اجبار است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمیشود. این یک انتخاب کاملاً شخصی است. اگر شما در ایران از روسری و حجاب استفاده نکنید هیچ مقام دولتی به شما تذکری نخواهد داد». مشایی حتی در پاسخ به سؤال خبرنگار ترک مبنی بر این که آیا بیحجابی و صرف نوشیدنیهای الکلی توسط توریستهای ایرانی در ترکیه شما را ناراحت نمیکند، گفته بود: «نه. این مسائل شخصی است و اگر دوست دارند میتوانند هم مشروبات الکلی استفاده کنند و هم بیحجاب باشند و هم با مایو بگردند»!!! اما به جای مشایی این محمدرضا مهراندیش، مدیر روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود که اظهارات منتصب به مشایی را تکذیب کرد.
6 ماه بعد یعنی در دی ماه همان سال نیز حضور مشایی در افتتاحیه یک نمایشگاه در ترکیه که در آن زنان بدون حجاب مشغول رقص و پایکوبی بودند؛ خبرساز شد. در فیلم یک ساعتهای که از رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در برخی از سایتهای اینترنتی منتشر شد؛ او در تمام طول مدتی که سه رقص جداگانه برگزار میشد (13 دقیقه و 30 ثانیه) در مراسم حضور داشت. فیلمی که ابوطالب به عنوان یک مستندساز مونتاژ بودن آن را تکذیب کرد و علیرضا سجادپور، معاون سابق مشایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز اجرای رقص در مراسم را تأیید نمود.
اما مشایی اصرار داشت که پس از دقایقی این مراسم را ترک کرده و واکنشها به حضورش در این مراسم را «حمله به دولت اصولگرا» توصیف کرد و حتی از دو نماینده اصولگرایی که به او انتقاد کرده بودند (ابوطالب و افروغ) شکایت نمود. رحیممشایی همچنین در خرداد ماه سال 86 طی اظهاراتی سفر توریستهای اسرائیلی به ایران را بدون اشکال دانست. او سپس این اظهارات خود را یکسال بعد تکمیل کرد و گفت: ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست، این افتخار است. ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم. هر یک از اعلام مواضع فوق، موجی از اعتراضات نمایندگان و علما و روحانیون را به بار آورد که تا مرز سؤال از رئیسجمهور نیز پیش رفت.
مرد پر ثمره
علی رغم مشایی، مجتبی هاشمی ثمره سابقه آشناییای به اندازه یک عمر با رئیسجمهور دارد و اگر او را «یار غار» محمود احمدینژاد بنامیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. چرا که از او به عنوان دوست دوران کودکی و حتی تحصیل احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت و از وفادارترین پیروان محمدتقی مصباح یزدی یاد میشود. او پس از انقلاب معاونت سیاسی و سپس سرپرستی استانداری آذربایجان غربی را عهدهدار شد و احمدینژاد را به فرمانداری شهرستان ماکو رساند. ثمره هاشمی تا پیش از به قدرت رسیدن احمدینژاد در سال ???? در سمتهای شهردار سنندج، مشاور سیاسی استاندارکردستان، قائم مقام دانشگاه آزاد کردستان، مدیر عامل آتیساز، مدیر کل ارزشیابی وزارت امور خارجه، مشاور حوزه برنامهریزی صداوسیما و معاون آموزشی و سپس رئیس دانشکده صدا و سیما فعالیت کردهاست.
او که مسئول ستاد «رایحه خوش خدمت» در انتخابات شوراهای شهر و روستا بود با شهردار شدن محمود احمدی نژاد، به شهرداری تهران، راه یافت تا پس از رئیسجمهور شدن وی، به عنوان مشاور عالی رئیسجمهور در کنار وی جای بگیرد.
هاشمی ثمره علاوه بر پست مشاور رئیسجمهور مدتی معاونت سیاسی وزارت کشور (در زمان برگزاری انتخابات شوراها) را نیز بر عهده داشت و در انتخابات مجلس خبرگان رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور بود. همین سبب شد تا برخی از او به عنوان «آچار فرانسه» احمدینژاد یاد کنند که در مواقع حساس در پستهای کلیدی گماشته میشود. کما اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نیز از تمامی سمتهایش استعفا داد تا ریاست ستاد انتخاباتی احمدینژاد را بر عهده بگیرد. نفوذ و قدرت ثمره هاشمی بر احمدینژاد به قدری است که مجله نیوزویک در شماره اول ژوئن ???? خود او را یکی از بیست شخصیت تأثیرگذار ایران انتخاب کرد. گفته میشود که بسیاری از اقدامات ابتکاری بحث برانگیز احمدینژاد همچون نامه به جورج بوش و آنگلا مرکل به توصیه او انجام شدهاست.