طی دو اجلاس اخیری که در وین برای بررسی مسئله سوریه برگزار شده و مقامات دولت یازدهم ایران نیز در آنها شرکت داشتهاند، مفادّی از مصوبات این دو نشست به رسانهها اعلام شده است، که در ادامه، تعدادی از آنها را میخوانید: (در بندهای زیر اجلاسهایی که دولت ایران در آنها حضور داشته است، به ترتیب، وین 1 و وین 2 اطلاق شدهاند)
1_ داعش و دیگر گروههای تروریستی طبق نظر شورای امنیت سازمان ملل متحد و توافق شرکت کنندگان نشست وین باید منکوب شوند. (وین 1)
2_ شرکت کنندگان نشست وین به اتفاق سازمان ملل متحد راهکارهایی برای برقراری آتش بسی سراسری در سوریه در تاریخی معین و همسو با این روند سیاسی خواهند یافت. (وین 1)
3_ شرکت کنندگان نشست وین مطابق با اعلامیه 2012 ژنو و قطعنامه شماره 2118 شورای امنیت سازمان ملل متحد از سازمان ملل متحد دعوت کردند نمایندگان دولت سوریه و مخالفان آن را به منظور تشکیل روندی سیاسی منتهی به تشکیل دولتی غیر فرقه ای، فراگیر و معتبر و متعاقب آن تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات گرد هم جمع کند. این انتخابات باید تحت نظارت سازمان ملل متحد و منطبق با بالاترین استانداردهای شفافیت و مسئولیت پذیری و آزادانه و بیطرفانه باشد و همه سوری ها -از جمله آوارگان سوری مقیم خارج واجد شرایط- در آن شرکت کنند.(وین 1)
4_ تمامی اعضای «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» هر کدام به عنوان یک کشور و حامیان طرفهای درگیر، متعهد شدند که کلی? اقدامات ممکن جهت ملزم ساختن گروهها یا اشخاصی که از آنها حمایت میکنند یا تحت نفوذ آنها بوده و یا آنها را تأمین (مالی تجهیزاتی) میکنند، به آتش بس به کار گیرند. (وین 2)
*درباره بندهای فوق سؤالهایی به ذهن خطور میکند که به نظر میرسد مقامات دولتی شرکت کننده در این دو اجلاس، بایستی درباره آنها توضیح دهند.
آن سؤالها به ترتیب شماره بندهای ذکر شده، از این قرارند: یکم: در بند یک از داعش و «دیگر گروههای تروریستی» که باید منکوب شوند، نام برده شده است. این در حالی است که همه میدانیم حزبالله لبنان، برخی گروههای مجاهد عراقی حاضر در سوریه و شخص سردار قاسم سلیمانی نیز در لیست تروریستی آمریکا قرار دارند. چرا بند مذکور شفاف نیست و یا اگر هست چرا هیچ احصائی درباره نام دقیق گروههای تروریستی که باید منکوب شوند در آن وجود ندارد؟
دوم: آتش بس سراسری در سوریه به چه معناست؟! آیا به این معنی است که عملیاتهای حزبالله و استشارههای سپاه پاسداران و بسیج مستضعفین به ارتش و نیروهای مردمی سوریه نیز متوقف شود؟! همچنین آیا این آتش بس به معنی پذیرفتن حضور معارضه دولت بشّار اسد در بخشهایی از ارض سوریه است؟!
سوم: چرا در بند 3 اشاره شده، گروه ایرانی شرکت کننده، مفاد بیانیهای را (عطف به اعلامیه ژنو 2012) پذیرفته است که هرگز به آن دعوت نشده است؟!
از سوی دیگر آیا در چیزی به اسم «روند سیاسی منتهی به تشکیل دولت جدید در سوریه» صراحتاً جایی برای بشّار اسد، رئیس جمهور فعلی سوریه هست یا خیر؟!
چهارم: آیا بند 4 اشاره شده به این معناست که دولت یازدهم ایران نیز در کنار سایر حامیان گروههای معارض، ملزم شده است که به نمایندگی از نظام جمهوری اسلامی به عنوان حامی شماره یک ارتش سوریه؛ دفاعالوطنی سوریه، حزبالله لبنان، گروههای مجاهد عراقی و سپاه قدس را ملزم به آتشبس و قطع طرحهای عملیاتی خود در دفاع از مقدسات، مردم و دولت سوریه کند؟!
اینها سؤالاتی است که از ظاهر و باطن بندهای اشاره شده در دو اجلاس اخیر وین پیرامون سوریه مستفاد میشود و به نظر میرسد توضیح پیرامون آنها از جانب مقامات دولتی شرکت کننده یک ضرورت است. (اگرچه درباره سایر مفاد دو نشست اخیر وین پیرامون سوریه نیز سؤالات فراوان دیگری هم وجود دارد که باید از جانب دولت رئیسجمهور روحانی به آنها پاسخهای صریحی داده شود)
مسئله «هرزگوینیزاسیون سوریه» و خارج کردن جمهوری اسلامی ایران از معادلات آینده کشور سوریه، خطری جدی است که در صورت عدم عملکرد مطلوب دولت در حوزه دیپلماسی حادث میشود و نظیر آنچه که در اجلاس صلح دیتون و قضایای مربوط به فرجام جنگ بوسنی و هرزگوین پیش آمد، تکرار خواهد شد.
خلاصه کلام اینکه :
آیا دولت روحانی تروریستی بودن حزبالله را پذیرفت؟!
دستگاه اموی با گذشت زمان به شیوه های مبارزاتی امام سجاد علیه السلام پی برد و دریافت که ادامه حیات امام با شرایط و اوضاع زمامداری آنها نمی سازد. لذا تصمیم به قتل حضرت گرفتند. به طور کلی می توان چهار عامل مهم را انگیزه دستگاه حاکم از قتل امام برشمرد:
1. وسعت نفوذ امام. در طول 35 سال بعد از واقعه کربلا، امام از طریق دعاها و نشر معارف اسلامی به تدریج توانست یارانش را منسجم کنند و آگاهی های لازم را به آنها بدهد که این خطر بزرگی برای دشمن به حساب می آمد؛
2. بغض و حسادت. عبدالملک، هشام و ولید و حتی جمعی از بزرگان بنی امیه به امام سجاد علیه السلام حسادت می ورزیدند؛ چرا که مردم از روی فهم و درایت به امام عرض ارادت می کردند؛
3. افشاگری. امام سجاد علیه السلام در فرصت های بسیار و از داستان شهادت پدر و اسارت و مظلومیت خود و خاندانش سخن ها می گفت که این خود نوعی افشاگری رسمی علیه ظلم بنی امیه بود؛
4. ترس از قیام. دستگاه خلافت تصوّر می کرد که اگر امام عَلَمی بلند کند بخاطر محبوبیت و نفوذ معنوی آن حضرت حتی کسانی که دوست اهل بیت هم نیستند زیر آن پرچم جمع می شوند و قیامی بزرگ علیه حکومت آنان به وجود خواهد آمد.
حضرت سید الساجدین پس از گذراندن یک عمر پربرکت که در یکی از حساس ترین دوره های تاریخ اسلام واقع شد از ویژگی های مهمی در بین مردم برخوردار شده بود؛ چراکه فضایل و مکارم اخلاقی آن حضرت در هر مجلس و محفلی بیان می شد و در یک کلام امام در دل ها و عواطف مردم جا گرفته بود. این وضع بر امویان دشوار بود و آنها را می رنجاند و از همه کس بیشتر ولیدبن عبدالملک کینه امام را در دل داشت. او بارها می گفت: «من تا وقتی که علی بن الحسین در دنیا باشد راحت نیستم». این بود که وقتی زمام سلطنت را به دست گرفت تصمیم گرفت امام را مسموم کند. لذا زهر کشنده ای برای کارگزارش در مدینه فرستاد و به او دستور داد تا این زهر را به امام بخوراند و آن نانجیب نیز دستور ولید را عملی کرد. زهر در بدن نازنین امام کارگر شد و بدین وسیله حضرت در سن 57 سالگی در مدینه طیبه به شهادت رسید.
پیکر پاک امام سجاد علیه السلام را در شهر مدینه تشییع کردند. در آن شهر از پیکر امام تشییع بی نظیری صورت گرفت؛ زیرا توده های مردم از مناطق مختلف بر جنازه حضرت حاضر شدند و همگی پریشان و گریان و دل شکسته جنازه مطهر حضرت را بر دوش می بردند. مردم در هاله ای از اشک با امام وداع می کردند. بدن مطهر حضرت سجاد علیه السلام را به قبرستان بقیع بردند و در قبری که در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه السلام آماده ساخته بودند به خاک سپردند.
وقتی از کربلا به سمت کاظمین عازم می شوی ، در مسیر راه ابتدا به شهر مسیب می روی ، بعد از عبور از کوچه و خیابانهای مسیب ، از مسیری با مسافت 200 یا 300 متر که دو طرف آن را مغازههای مختلف احاطه کردهاند و بیشتر مغازهها نیز اقدام به فروش رطب و خرما با مارک طفلان مسلم میکنند، باید بگذری تا به محل زیارتگاه وارد شوی، خروجت نیز از همین راه است؛ گویا روزی این بندگان خدا به واسطه این دو طفل مظلوم به دستشان میرسد.
مردم این روستا که بیشتر به کشت خرما اشتغال دارند ادعا میکنند که قیمت فروش آنها از کل کشور عراق کمتر است؛ برخی از آنها خرما را به کیلویی دو هزار تا چهار هزار تومان میفروشند که البته به کیفیت خرمایی که فصل برداشت آن نیز در این منطقه شروع شده است، بستگی دارد.
آرامگاه طفلان مسلم در راه کربلا ـ بغداد، در حومه شهر مسیّب قرار دارد. این دو کودک به نامهای محمّد و ابراهیم، فرزندان حضرت مسلم ابن عقیل هستند که پس از شهادت پدرشان به شهادت رسیدند، آرامگاه این دو کودک صحن و سرای باشکوهی داشته و بر قبر هر یک گنبد و ضریحی قرار دارد.
طبق برخی از نقلها دو فرزند مسلم که مادرشان از فرزندان جعفر طیار بود، یک سال پس از شهادت مسلم، با بی وفایی مردم کوفه مواجه شده و سرانجام به دست فردی قسی القلب سرشان در کنار آب فرات از تن جدا می شود و آب جسد این دو را به نزدیک کربلا آورده و مردم جسد آنها را از آب گرفته و همانجا به خاک میسپارند.