مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : شنبه 88/4/13
نظر
اعتراض مردم سرکوب شده، کسانی که باید مدافع حقوق مردم باشند آن ها را تحقیر می کنند و در فضایی تبلیغاتی که مدام از آن سم به جامعه تزریق می شود حرکت مترقی و آرام مردم به اغتشاش و انقلاب رنگی با منشاء بیگانه تعبیر می شود و چهره هایی که همگی سابقه ای روشن دارند هدف پروژه نخ نمای تواب سازی و گرفتن اعترافات بی اساس و نمایشهای تلویزیونی قرار می گیرند و آنگاه دم از آشتی ملی و فضای آرام زده می شود؟!
سید محمد خاتمی در دیدار با خانواده های دستگیر شدگان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: علاقمند بودم امروز می توانستم همه خانواده هایی که در سراسر کشور عزیزانشان در بند هستند و هیچ فریادرسی ندارند را از نزدیک در یک جمع ببینم و ضمن تشکر از نجابت و صبوری آنها و تلاشهای عزیزانشان که به طور قطع در جهت آرمانهای انقلاب و ارزش های تحریف نشده نظام بوده به یکایک آنها عرض ادب و احترام کنم و مراتب همدلی خود را با آنها ابزار کنم. همانطور که وظیفه داشتم با خانواده هایی که عزیزانشان در جریان اعتراضات آرام مردمی بی رحمانه به شهادت رسیدند و حتی از برگزاری مجلس بزرگداشت هم محروم شدند دیدار کنم و حضورا تسلیت بگویم. تعداد این عزیزان کم نیست، این را آمارهای رسمی و غیررسمی می گویند.
نظام جمهوری اسلامی باید حتی نسبت به ریختن یک قطره خون هم حساس باشد و با دوراندیشی و احساس مسؤولیت به مسأله رسیدگی کند، نه اینکه با ایجاد فضای تبلیغاتی مسموم حرکت آرام و هوشمندانه مردم را اغتشاشی که توسط چند نفر از بیرون نظام هدایت می شود بخواند. این توهین به شعور و بلوغ سیاسی مردمی است که با رأی خود برای تغییر ساز و کارهای غلط به عرصه آمدند، نه برای تغییر نظام و اعتراضشان هم به این بود که سرنوشت رأیشان چه شده است؟
تلاش ما در تمام این مدت دعوت مردم به حضور در صحنه انتخابات بود و احساسمان این بود که ما هم جزئی از نظامیم؛ البته با تعریفی که از نظام داشتیم و هنوز هم اعتقاد داریم هر خودسری نباید به نام نظام انجام شود.
تعریف ما از نظام جمهوری اسلامی نظامی است که مردم در آن محور و مدارند و بزرگترین سرمایه آن اعتماد مردم است و وظیفه خطیر حاکمیت صیانت از آراء‌ مردم است.
در سفرهای مختلفی که در جریان انتخابات داشتم مردم از من می پرسیدند تضمین شما برای صیانت از آراء ما چیست؟
بخش قابل توجهی از مردم به دعوت ما به صحنه آمدند اما با این نتیجه و این برخوردها مطمئن باشید دیگر نه ما می توانیم با اطمینان کسی را به حضور در صحنه دعوت کنیم و نه دیگر کسی حرف ما را خواهد پذیرفت.
اگرچه من هم مانند شما نگران عزیزانی که دستگیر شده اند هستم و از مرگ تعداد زیادی از هموطنانمان داغدار، اما نگرانی اصلی همه ما از میان رفتن اعتماد مردم به عنوان بزرگترین پشتوانه و سرمایه نظام است.
پیشنهاد مشخص ما برای برون رفت از این وضعیت تشکیل یک هیأت کاملا بی طرف برای بررسی تمامی جوانب این انتخابات بود تا پس از بررسی دقیق و موشکافانه اگر به تخلفی پی برد نظام با شجاعت به آن اعتراف کند و اگر مسأله ای در میان نبود با استدلال منطقی اذهان مردم اقناع شود.
فلسفه انتخابات با همه هزینه هایش این است که نماینده مردم بر مسند امور گماشته شود، اما زمانی که ذهن جامعه از نتایج انتخابات اقناع نشده است فلسفه اصلی انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و نظام شکست خواهد خورد.
متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید و اینک باید مورد بی مهری و کم لطفی قرار گیرید.
کسانی که لب به اعتراض گشودند دلسوز ایران بودند، دلسوز نظام بودند. خیرخواهان هم متفق بودند که برای داوری درباره انتخابات به مرجعی که بی طرف نیست اکتفا نکنید.
تشکلهای رسمی و ریشه دار انقلاب از وزارت کشور برای برگزاری تجمعی قانونی در اعتراض به نتایج انتخابات درخواست مجوز کردند. اما عدم صدور مجوز از یک سو و بستن تمام راههای ارتباطی خیرخواهان و بزرگان با مردم باعث شد آن حضور میلیونی که از حیث جمعیت از بزرگترین راهپیمایی های انقلاب چیزی کم نداشت اتفاق بیافتد، در کمال آرامش، بدون شعار و تنها با این پیام که سرنوشت رأی ما چه شد؟
و پاسخ حکومت به این حرکت بزرگ مردمی چه بود؟! ریختن خون مردم، امنیتی کردن فضای جامعه و اتهام زنی به خیرخواهان نظام.
واقعا جای تعجب دارد که موسوی عزیز که از سرمایه های نظام است و در ایمان و تدین و پایبندی او به راه امام شکی نیست، امروز با ایجاد فضایی کاملا یک طرفه و با بستن تمامی راههای قانونی ارتباطی بر روی جامعه و در فضای تبلیغاتی مسموم صدا و سیما و روزنامه های دولتی که از طریق آن ها فقط سم در جامعه پراکنده می شود با انواع اتهامات بی اساس آماج حمله قرار گرفته است! مگر ایران چند نفر مانند مهندس موسوی و آقای کروبی دارد؟
امکانات مخابراتی، اینترنت و مطبوعات را به شدت محدود کرده اند و در فضایی کاملا بسته و امنیتی که هر روز دهها نفر در کمال بی خبری دستگیر می شوند رسانه به اصطلاح ملی بارها و بارها صحنه های خاصی را نشان می دهد تا از آن برای تحریک احساسات بخشی از جامعه بهره برداری کند و آنگاه انگشت اتهام را به سوی مردم نشانه می گیرند که چرا برای دریافت اخبار و اطلاعات به منابع دیگر رجوع کرده اند!
میلیون ها نفر از مردمی که صدا و سیما مرتب از حماسه آنان دم می زند به نشانه اعتراض و در حالی که تمام راههای قانونی به روی آنها بسته شده به صحنه آمده اند، دهها نفر کشته شده اند و صدها نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند! کجاست صدا و سیما که این ها را به جامعه نشان دهد؟ مسلم است که در این فضا افراد معدودی هم سوء استفاده خواهند کرد، اما نه زن و مرد و پیر و جوانی که برای نشان دادن اعتراض خود با سکوت به خیابان آمده اند.
من با تمام احترام و علاقه ای که به آیت الله شاهرودی دارم به صراحت می گویم آنچه امروز شاهد آن هستیم خلاف بند بند بخشنامه ای است که خود شما تحت عنوان حقوق شهروندی صادر کردید و مجلس ششم آن را به عنوان قانون تصویب کرد. وظیفه قانونی و شرعی شما بود که به عنوان رئیس قوه قضائیه از ابتدای بروز این حوادث با جدیت اعمال مسؤولیت می کردید و در مورد نحوه بازداشتها، اختیار وکیل، شرایط زندانیان و بازجوییها قانون شکنان خشونت گرا را موظف به رعایت قانون و شرع می فرمودید. اگرچه تشکیل هیأتی برای رسیدگی به این موضوع پس از یک هفته جای امیدواری است ولی اعمال مسؤولیت شما یعنی آزادی این جمع کثیر، رسیدگی به تمام افتراهایی که به شخصیتها و سرمایه های نظام زده شده،‌ توهین هایی که به مردم شده.
من هرگز چه در زمان مسؤولیتم و چه حالا از عمل مجرمانه دفاع نکرده ام، ولی شما مسؤولید به حکم وظیفه پیگیری کنید تا این نگرانی رفع شود.
مگر هرکس می تواند به هر صورت خواست مردم را بازداشت کند، بعد آنها را بازجویی کند و بدون اینکه کسی اطلاع از نحوه برخوردها و فشارهای وارده به آنها داشته باشد تواب سازی و اعتراف گیری کند و پیش از اینکه در دادگاهی صالح این اعترافات بی اساس و بی ارزش به قضاوت گذاشته شود آنها را در سطح جامعه منتشر کند و دستگاه قضایی اظهار بی اطلاعی کند؟!
اگر اینچنین است تکلیف بر همه ما روشن است.
اگر معتقدید جرمی واقع شده مکلفید به صراحت قانون متهم را با رعایت تمام حقوق شهروندی و با ارائه حکم قضایی که دال بر طرح شکایت حقیقی یا حقوقی از وی باشد بازداشت کنید، به او حق انتخاب وکیل بدهید، و آنچه قانون اساسی به عنوان حقوق یک شهروند برشمرده برای او فراهم آورید و در دادگاهی صالح به جرمی که ادعا شده رسیدگی کنید، نه اینکه به این شکل فله ای علاقمندان به نظام و ایران توسط عده ای که هیچ کس مسؤولیت کارشان را به عهده نمی گیرد دستگیر شده، تحت فشار قرار گیرند و دستگاه قضایی و اطلاعاتی کشور رسما اظهار بی اطلاعی کند؟
دلسوزان نظام از هر دو جناح در مورد نتایج اعلام شده انتخابات یک صدا گفتند اعتراض مردم باید مورد توجه قرار گیرد و با اکتفا به قضاوت مرجعی که بی طرفی اش با جانبداری چند تن از اعضاء سرشناس آن از یک طرف این ماجرا به کلی زیر سؤال رفته جامعه اقناع نخواهد شد و نشد و مرحمی بر این زخم نخواهد گذاشت و نگذاشت.
حالا همه از فضای آرام سخن می گویند.
فضا چگونه باید آرام شود؟ با ادامه این دستگیریها، با امنیتی کردن بیشتر فضا؟! آشتی ملی به این ترتیب؟!
واقعیت این است که جامعه از نتیجه ای که اعلام شده اقناع نشده است.
اگر خواهان آرامش در جامعه ایم، باید مسببین این خشونتها و دستگیریهای غیرقانونی به سرعت شناسایی و به مردم و مراجع قضایی معرفی شوند و این فضای زشت امنیتی برداشته شود.
بعد در آرامش همه چیز را بسنجیم و ببینیم که چه کسانی شرایط برد برد را برای نظام به باخت باخت تبدیل کردند.
در فضایی که خشونت حاکم شد عقل رخت بر می بندد و مسبب تمام این خساراتی که متوجه ایران و جمهوری اسلامی شد بانیان این خشونت هستند.
آنانکه اعتراض مردم را سرکوب می کنند بزرگترین پشتوانه نظام را از بین برده، فرصت را برای سوء استفاده بیگانگان و مغرضان فراهم می کنند، نه کسانی که مردم را به صحنه فراخوانده و خواهان رسیدگی به اعتراض مردم در فضایی بی طرف و مورد اعتماد جامعه هستند.
کسانی که باید مدافع حقوق مردم باشند آن ها را تحقیر می کنند و با به کار بردن الفاظی سخیف و عجیب احساسات بخشی از جامعه را تحریک کرده اند و بزرگترین تهمت ها و اهانت ها را به چهره هایی که هر یک سرمایه نظام هستند روا داشته اند مجرم اند، نه عزیزان شما که جرمشان دفاع از حق مردم برای تعیین سرنوشت خود بوده و از آراء مردم دفاع کرده اند.
در فضایی تبلیغاتی که مدام از آن سم به جامعه تزریق می شود حرکت مترقی و آرام مردم به اغتشاش و انقلاب رنگی با منشاء بیگانه تعبیر می شود و چهره هایی که همگی سابقه ای روشن دارند، با اعمال روشهای غیرقانونی و غیرشرعی دستگیر می شوند و هدف پروژه نخ نمای تواب سازی و گرفتن اعترافات بی اساس و نمایشهای تلویزیونی قرار می گیرند و شاهد رفتارهای زشتی هستیم که سالها پیش ریشه آن لااقل در وزارت اطلاعات کنده شد و آنگاه دم از آشتی ملی و فضای آرام می زنیم؟!
این حرفهای بی اساس یعنی چه؟ براندازی و انقلاب رنگی یعنی چه؟
اگر این فضای مسموم تبلیغاتی و امنیتی ادامه پیدا کند، با توجه به آنچه انجام گرفت و یک طرفه اعلام شد باید بگوییم کودتای مخملین علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته.
با وضعی که ایجاد شده اگر اعتماد عمومی به جامعه بازنگردد هیچ کس دیگر دعوتی از سوی خیرخواهان برای حضور در صحنه را نخواهد پذیرفت. حتی اگر فقط ده درصد از جامعه به حاکمیت بی اعتماد شده باشد فاجعه است، در حالی که هر نگاه واقع بینی می بیند که دامنه بی اعتمادی بسیار گسترده تر است.
فضای آرام زمانی ایجاد می شود که اعتماد مردم جلب شود و بدانند بر سر آرائشان چه آمده، ضاربین و قاتلین مردم بی گناه شناسایی و محاکمه شوند و خسارت های مادی و معنوی جبران شود.
همه شما را که مؤمن، معتقد و دلسوز ایران و جمهوری اسلامی هستید به صبر دعوت می کنم.
هیچ کار درستی به نتیجه نمی رسد مگر با صبر و تحمل. به خدا توکل کنید و با تمام توان از مسیرهای قانونی حق مسلم خود را مطالبه نمایید.
مطمئن باشید من هم همانطور که تا به حال اقداماتی کرده ام باز هم از هیچ کوششی فروگذار نخواهم کرد و امیدوارم مجموعه نیروهای نظام با تدبیر و دلسوزی و عقلانیت این اعتمادسازی را جدی بگیرند و امیدوارم آیت الله شاهرودی در ماههای آخر مسؤولیتشان در قوه قضائیه با اعمال مسؤولیت سریع و قاطع زمینه آزادی عزیزانتان و جلوگیری از ادامه این خشونت ها را فراهم آورده و باقیات الصالحاتی برای خود به جای گذارند.
نباید تصور کرد که با سرکوب اعتراضات مردم اقناع می شوند، اعتراضی که سرکوب شود ادامه خواهد یافت اگرچه ممکن است شکل آن تغییر یابد. ابراز نظر و اعتراض حق مردم است و حکومت موظف است آن را پاس دارد.
در آغاز این دیدار خانواده دستگیرشدگان که اکثرا فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و وکلا هستند پس از شرح چگونگی و زمان دستگیری آنها، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت نگهداری عزیزانشان و با اعلام بی خبری کامل از شرایط روحی و جسمی آنها که تنها با یک تماس تلفنی کوتاه حیات خود را اعلام کرده اند خواستار آزادی هرچه سریعتر عزیزانشان شدند که با تلاش و کوشش شبانه روزی و تشویق مردم برای حضور در صحنه انتخابات، حماسه ای بزرگ را در تاریخ آفریدند و اینک در کمال ناباوری به عنوان عوامل بیگانه تحت فشار قرار گرفته اند تا در نمایشهای تبلیغاتی به گناه های ناکرده اعتراف کنند و پاسخ مسؤولان دستگاه قضایی به دادخواهی به حق آنها تنها اظهار بی اطلاعی و بعضا جملاتی است که با نوعی تحقیر شکننده همراه است.
خانواده های فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و وکلای دستگیر شده، ضمن محفوظ دانستن حق اعتراض خود به آنچه امروز شاهد آن هستند، از ایجاد شکافی عمیق میان راه و اندیشه های حضرت امام و مسیری که جمهوری اسلامی در صورت ادامه این روند در آن قرار می گیرد ابراز نگرانی جدی نموده، خواستار ورود خیرخواهان و عقلای جامعه و به ویژه یاران و نزدیکان حضرت امام به صحنه و جلوگیری از بروز انحرافی شدند که می تواند انقلاب و اسلام را با خطرات جدی روبرو کند.
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر

اختلاف بین ضد انقلاب
اختلاف بین ضد انقلاب خارج‌نشین پیرامون سوء‌استفاده دو جریان سلطنت‌طلب از اعتراضات این جماعت در کشورهای خارجی بالا گرفته است. طیف وسیعی از ضدانقلاب معتقدند دو جریان منافقین و سلطنت‌طلبان از اعتراضات خارج از کشور بشدت به نفع خود سوء‌استفاده می‌کنند. آنها معتقدند این دو طیف جایگاهی خارج از کشور ندارند و از معدود جمعیتی که جهت اعتراض به جمهوری اسلامی تجمع می‌کنند نهایت سوء‌استفاده را می‌کنند و از هر فرصتی برای تبلیغ خود استفاده می‌کنند. گفتنی است در برخی تجمعات ضدانقلاب در اروپا، حاضرین به نشانه اعتراض به سلطنت طلبان پرچم شیروخورشید را پاره می‌کنند


درگیری‌ها را تا 18 تیر ادامه می‌دهیم
 شنیده شده پس‌مانده‌های جریان تجدیدنظرطلب که متشکل از برخی جریانات سیاسی وابسته به اصلاحات است به همراه بعضی جریان‌های خارج‌نشین تصمیم به ادامه اغتشاشات تا روز 18 تیر دارند. این طیف در برخی جلسات مخفی خود با دعوت به عمل مشترک خواستار برنامه‌ریزی گسترده برای این روز شده‌اند. تجمع در چندین نقطه تهران و حرکت به سمت صداو‌سیما و دانشگاه تهران از جمله محورهای جلسات چند شب اخیر این طیف است . از سوی دیگر جریانات وابسته به ضد انقلاب خارج‌نشین و برخی لیدرهای این طیف، تبلیغات وسیعی را برای انجام اعتصاب در روزهای اعتکاف انجام می‌دهند


انتقاد از بیانیه کروبی
جدیدترین بیانیه شیخ مهدی کروبی که باعث شد روزنامه اعتمادملی یک روز از چاپ باز بماند مورد انتقاد طیف وسیعی از عقلای جریان اصلاحات قرار گرفته است. این بیانیه تند کروبی از سوی دیگر مورد استقبال وسیع ضد انقلاب قرار گرفته است. یک عضو مجمع روحانیون در گفت‌وگویی با شیخ مهدی کروبی خواستار آن شده است که کروبی طبق روال گذشته حرکت کند و عقلانیت را جایگزین تندروی نماید و همچنان بر مدار منطق و در داخل نظام بازی را ادامه دهد و به سمت اپوزیسیون حرکت نکند


آقای سردبیر پاسپورت ندارد یا ...؟
پس از انتشار خبر حضور (م.ق) سردبیر یکی از روزنامه‌های دوم خردادی در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و آموزش در حوزه انقلاب‌ مخملین،‌ روز گذشته رسانه‌های وابسته به این جریان ضمن زیر سؤال بردن اصل خبر مدعی شدند که نامبرده پاسپورت نداشته و تا کنون از کشور خارج نشده است! ذکر چند نکته در اینجا ضروری است.
1- صرف نداشتن پاسپورت دلیل بر خروج از کشور نیست. خروج بسیاری از چهره‌های فراری از کشور بدون مجوز و گذرنامه صورت گرفته است.
2- آقایان به جای اینکه اعلام کنند (م.ق) پاسپورت ندارد علت نداشتن پاسپورت را ذکر کنند. آنها رسماً اعلام کنند که ایشان به دلیل نرفتن به خدمت سربازی نتوانسته پاسپورت بگیرد!
3- هم حزبی‌های‌ ایشان که با شعار تغییر و اداره کشور بر مبنای قانون در انتخابات از کاندیدای خود حمایت می‌کردند روشن کنند که آیا نرفتن به خدمت سربازی، فرار از قانون معنی نمی‌شود؟
چطور می‌‌خواهند با افرادی که از قانون فرار می‌کنند کشور را به سمت قانونگرایی ببرند!


میرحسین بر سر دو راهی
شنیده شده که میرحسین موسوی پس از اغتشاشات اخیر و بیانیه‌هایی که صادر کرد از دو طرف تحت فشار قرار دارد؛ از یک طرف طیف تندروهای جریان دوم خرداد به رهبری (م.خ) مرد خاکستری اصلاحات به موسوی فشار می‌آورند که باید راهی را که آغاز کرده ادامه دهد و با همین شدت و لحن و ادبیات تند جلو برود، البته باید فاز را عوض کند.
از سوی دیگر موسوی توسط یکی از مهمترین چهره‌های حامی خود پیامی دریافت کرده که ادامه این حرکات تند به مصلحت نیست و این رفتار رادیکال باعث رودررویی وی با نظام می‌شود.


یا موسوی یا نافرمانی مدنی!
گفته می‌شود رئیس یک نهاد آموزش عالی قبل از انتخابات در جلسه‌ای گفته که «یا موسوی انتخاب می‌شود یا نافرمانی مدنی آغاز می‌شود.» امکانات این نهاد آموزشی به صورت کامل در اختیار تبلیغات میر حسین موسوی قرار داشت و در اغتشاشات پس از انتخابات نیز اتوبوس‌های این نهاد آموزشی در اختیار آشوبگران قرار داشته است.


به نام اصولگرا به کام ...
یکی از روزنامه‌هایی که هم به صورت مکتوب و هم آنلاین منتشر می‌شود مورد حمایت مالی رئیس یک نهاد آموزشی بزرگ می‌باشد. این روزنامه در ایام انتخابات به صورت کامل از موسوی حمایت می‌کرد. روزنامه مذکور به رغم اینکه گفته می‌شود مورد حمایت یک چهره برجسته اصولگرا است به صورت ارگان غیررسمی رئیس این نهاد آموزشی در آمده است. گرداننده اصلی این روزنامه تلاش می‌کند خود را به یکی از چهره‌های برجسته جریان اصولگرا منتسب کند، اما اطلاعات حاکی از آن است که این روزنامه با حمایت مالی رئیس نهاد آموزشی مذکور اداره می‌شود. رئیس این روزنامه، مسؤول کانون دانش‌آموختگان همان نهاد آموزشی است. گفتنی است این روزنامه روز گذشته به دلیل وجود مطالب بسیار تند به دستور وزارت ارشاد از چاپ بازماند


ضیافت ایرانسل برای نمایندگان
مجلس شورای اسلامی هر ساله در ایام تابستان یک ماه تعطیل است که معمولاً این تعطیلات به دو قسمت 15 روزه تقسیم می‌شود اما سؤال این است که نمایندگان این یک ماه را چگونه می‌گذرانند و به کجا سفر می‌کنند؟ درحالی که بسیاری از نمایندگان مجلس ترجیح می‌دهند که بخش اعظمی از تعطیلات تابستانی خود را به بررسی مسائل و مشکلات حوزه‌های انتخابیه خود اختصاص دهند، اما هستند نمایندگانی که در اندیشه سفرهای خارجی خانوادگی به سر می‌برند. در همین ارتباط روز سه‌شنبه در راهروهای مجلس شنیده شد اعضای یک کمیسیون تخصصی مجلس در ایام تعطیلات مجلس به دعوت شرکت تلفن همراه ایرانسل به آفریقای جنوبی سفر می‌کنند. اینگونه سفرها ابهامات و سوالات زیادی در ذهن مردم ایجاد می‌کند و اصولاً سؤال این است که ایرانسل با چه هدفی هزینه این سفر را تقبل می‌کند و آیا رانتی از این سفر نصیب این شرکت خواهد شد؟! این درحالی است که اکثر نمایندگان از این سفر همتایان خود در تعطیلات تابستانی اظهار بی‌اطلاعی کردند.

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر
در مقطع برگزاری انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی، آیت الله محمد مومن، عضو هیئت نظارت مرکزی بود. خاطرات وی در این زمینه خواندنی است:
 
به گزارش ثانیه‏نیوز، بخشی از خاطرات آیت‌الله محمد مؤمن که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه شده(1387) را در ذیل می‏خوانیم:

در مقطع برگزاری انتخابات، بنده عضو هیئت نظارت مرکزی انتخابات بودم. اعضای مزبور پنج نفر بودند که رئیس نظارت در آن مقطع آقای امامی‌کاشانی بود. دوستان در آنجا اصرار داشتند که بنده در هیئت مرکزی نظارت باشم و به پیشرفت کارها کمک کنم. در آن حال، آقای محتشمی‌در جمع ما حاضر شدند و عنوان کردند که خوب است آئین نامه‌ای در کار باشد و مذاکره‌ای برای هماهنگی صورت گیرد. منتها متأسفانه مطالبی غیر از آنچه صحبت شده بود، خدمت امام به صورت کتبی منعکس شد که برخی از این نامه‌ها را هنوز هم بنده در اختیار دارم. بنده از یادآوری برخی از آن مطالب می‌گذرم. آقای محتشمی‌طلبه‌ای بودند که از نظر سنی از من پایین‌تر بودند. ایشان وقتی در قم بود، با آقای سید مصطفی شاکری هم‌بحث بود. بعد ایشان به نجف رفت. طلبه‌ای مؤدب بود و با من سلام و علیک گرمی‌داشت. در نجف هم که بودم، در شمار طلبه‌های درس امام و نزدیک به ایشان بود و خیلی مؤدب برخورد می‌کرد.

در ماجرای انتخابات تهران انتظار داشتیم، ایشان با همان صفا و صمیمیت ظاهر شود که چنین نشد و متأسفانه مطالبی را برخلاف آنچه 0مطرح شده بود، به صورت کتبی برای حضرت امام نوشت و ما در آن مقطع، بسیار دچار زحمت شدیم.

وقتی انتخابات مجلس سوم برگزار شد، گزارش‌هایی داشتیم که آرای برخی از کاندیداها را با آنکه در صندوق انداخته شده بود، نخوانده‌اند. اما در ذهن حضرت امام مسئله را به این شکل جلوه داده بودند که شورای نگهبان می‌خواهد انتخابات تهران را بی‌جهت، ابطال کند. ظاهراً یک روز هنگام عصر بود که خدمت حضرت امام رسیدیم. ایشان فرمودند: «به من گفته‌اند که شورای نگهبان می‌خواهد انتخابات تهران را باطل کند». آقای امامی‌کاشانی مطالبی گفتند و دکتر مدنی از حقوقدانان شورای نگهبان نیز مطالب‌شان را بیان کرد. من هم در آخر صحبت کردم و به امام عرض کردم:

«شورای نگهبان اصلاً تصمیم بر ابطال انتخابات ندارد و ما انتخابات تهران را صحیح می‌دانیم. منتها دو مطلب در کار است. در حدود 30 شعبه از شعب اخذ رأی، ناظرین ما را دستگیر و زندانی کرده‌اند. وقتی در این شعب، ناظر شورای نگهبان را حبس کرده‌اند، ما حق داریم که دست کم احتمال سوءنیت بدهیم. نهایتاً ممکن است تنها همین چند صندوق را باطل کنیم. گزارش‌هایی هم از ناظرین صندوق‌های دیگر(که حدود 600 صندوق است) به ما رسیده است که دال بر وجود تخلفاتی است که در این صندوق‌ها صورت گرفته است. برای مثال در یک شعبه، ظاهراً آقای باهنر دوهزار و خرده‌ای رأی داشته است; ولی تنها دو رأی برای ایشان منظور شده است. ما این صندوق‌های مشتبه را می‌خواهیم بازشماری کنیم و در این بازشماری ممکن است نتیجه ی آرا، جابه‌جا شود و خلاصه اینکه، واقع، معلوم گردد».

وقتی بنده این مطالب را خدمت امام عرض کردم، ایشان فرمودند: «حق شورای نگهبان است که چنین کند و باید شما این کار را انجام دهید; منتها آنچه من می‌گویم، این است که کار به شکلی انجام شود که به روزی که برای برگزاری مرحله ی دوم انتخابات میان دوره‌ای اعلام شده است، لطمه نخورد».

ما گفتیم: «بسیار خوب». بنا شد صندوق‌ها در اختیار ما قرار گیرد. در این حال مرحوم حاج احمد آقا ابراز کرد که خوب است یک نفر هم از دفتر امام بر این بازشماری نظارت داشته باشد. من گفتم: «شاید این کار دون شأن دفتر امام باشد; ولی در عین حال اشکالی ندارد».

بنده در همان حال به نوار ضبط صوتی که در حال ضبط صدای محفل بود، نگاه کردم و دیدم که نوار در حال اتمام است. این بود که صحبت‌هایم را کوتاه کردم.

از طرف دفتر، آقای محمدعلی انصاری برای این نظارت انتخاب شد. درنهایت هم صندوق‌ها در اختیار شورای نگهبان قرار نگرفت! تصور بنده این است که وزارت کشور و آقای انصاری با هم هماهنگی کردند و نگذاشتند که صندوق‌های شبهه‌دار در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد.

در نهایت، حضرت امام را وادار کردند که نامه‌ای برای شورای نگهبان بنویسند و اعلام کنند که انتخابات تهران، صحیح برگزار شده است و صحت آن را اعلام کنید!

به نظر ما نمی‌بایست مسئله به این شکل انجام می‌شد و خاتمه می‌یافت. وقتی بنده در حضور امام مطالبم را عرض کردم، کاملاً مشخص بود که بیان بنده در خصوص تصمیم شورای نگهبان، مؤثر واقع شده است. شاهدش اینکه امام فرمودند که صندوق‌ها در اختیار شورای نگهبان قرارگیرد. حتی وقتی از محضر حضرت امام خارج شدیم، مرحوم حاج احمد آقا به عمد نزد بنده آمد و به لحاظ اینکه از قدیم در قم با هم آشنا بودیم و رابطه‌ای بین ما وجود داشت، ابراز کرد: «به جده‌ام حضرت زهرا(س) ما به امام نگفته بودیم که شورای نگهبان می‌خواهد انتخابات تهران را باطل کند. من نمی‌دانم این مطلب از کجا در ذهن امام رفته است».

من گفتم: «حالا از هر جا که رفته است، دیگر مسئله‌ای نیست. مهم این است که امام به شورای نگهبان حق دادند که به وظیفه ی قانونی‌اش عمل کند». غافل از اینکه صندوق‌ها را در اختیار ما نمی‌گذارند. ما حتی برای اینکه صندوق‌ها را تحویل بگیریم، برخی از اعضای حقوقدان شورای نگهبان همچون دکتر افتخار جهرمی‌را که بیشتر با آقایان وزارت کشور رفاقت داشتند، نزد آنان فرستادیم تا صندوق‌ها را تحویل بگیرند; ولی دست خالی برگشتند.

درنهایت، خدمت حضرت امام گزارش شد که انتخابات سالم است. در این حال امام به شورای نگهبان نامه‌ای نوشتند و در آن آوردند که «انتخابات تهران صحیح است و صحت آن را در رسانه‌ها اعلام کنید». این نامه قبل از اینکه به دست ما برسد، از تریبون مجلس خوانده شد. شورای نگهبان نیز با صدور نامه‌ای اعلام کرد که طبق تأیید حضرت امام، انتخابات تهران صحیح می‌باشد.

این اتفاق، هیچ توجیهی ندارد; جز اینکه نگذاشته‌اند که حضرت امام در جریان امر قرار گیرند; درنهایت هم ما نتوانستیم بفهمیم که انتخابات دوره ی سوم مجلس در تهران چگونه برگزار شد. اگر در آرشیو، به مطالب روزنامه‌های آن ایام بنگرید، خواهید دید که جناب آقای آیت‌الله صافی - شخصیت بزرگوار و دقیق که دارای اتقان و تقوای مخصوص به خود هستند ـ مطالبی را بیان فرمودند و صحبت‌هایشان از موضعِ بالاتر از هیئت نظارت مرکزی و به عنوان دبیر شورای نگهبان ایراد شد. با این وصف از طرف وزارت کشور با پاسخ ردی عجیب و غریب روبه‌رو شدند.

بعد از تشکیل مجلس سوم نیز ما بسیار در مضیقه بودیم و وقتی مجلس مصوبه‌ای داشت، در مقابل نظریات شورای نگهبان، مقاومت می‌کردند و هر روز شورای نگهبان را در مقابل طرح‌های فوریت‌دار و دوفوریتی به مجلس می‌کشاندند.

در این اواخر هم صلاحیت واجدین شرایط برای مجلس خبرگان را به عهده ی فقهای شورای نگهبان گذاشته بودند و برخی از کاندیداهای خبرگان که در شمار طیف موسوم به چپ بودند، وقتی از طرف شورای نگهبان تأیید نشدند، در مجلس به شورای نگهبان اهانت کردند و حتی به نام برخی از بزرگان اشاره کردند و ما بسیار اذیت شدیم. با آنکه در آن دوره با رفاقت و انصاف برخورد می‌کردیم و انتظار برخورد بد را از طرف مقابل نداشتیم، ولی پاسخ مطلوب دریافت نکردیم. آیت‌الله آقای صافی هم نتوانستند این وضعیت را تحمل کنند و استعفا کردند. البته اگر بنده در جریان استعفای ایشان قرار می‌گرفتم، مانع می‌شدم; ولی وقتی خبردار شدم که ایشان نامه ی استعفا را به تهران و خدمت امام فرستاده و امام هم پذیرفته بودند. از این رو دیگر نتوانستیم کاری کنیم.

آقای محمدعلی انصاری که نماینده ی دفتر حضرت امام در مرحله ی بازشماری آرا شدند، از تریبون رادیو، تلویزیون مطالبی را مطرح کرد که نسبت به شورای نگهبان، توهینِ بسیاری شد و ظاهراً همین امر باعث بود که آیت‌الله آقای صافی هم از شورای نگهبان استعفا کردند.

در کل حس من این بود که نمی‌بایست کار به صدور پیام امام منجر می‌شد; منتهای مراتب به لحاظ اینکه آن بزرگوار هرچه بود، علم غیب نمی‌دانستند، این مسائل اجتناب ناپذیر بود. ولی ما از برخی آقایان گله‌مندیم که مطالب را آن‌گونه که شایسته بود، خدمت امام منتقل نمی‌کردند. هرچند شاید مصلحت این بود که چنین شود و در رسانه‌های گروهی عده‌ای به کشور ما و انتخابات برگزارشده در آن طعن نزنند.

وزارت کشور در آن ایام در قضیه ی بازشماری اخلال کرد و فرد گمنامی‌را که از بچه‌های قم بود، به عنوان فرماندار تهران منصوب نمود که مدت مأموریتش برای دو ماه ایام برگزاری انتخابات بود. در آن زمان خود وزیر کشور هم موضع‌دار بود. فرماندار مزبور، نمایندگان ما را دستگیر و زندانی کرد و همین امر باعث شد که انتخابات با سلامت صورت نگیرد.

با این اوصاف، نباید توهمی ‌درخصوص حضرت امام در اذهان به وجود آید که ایشان بر اساس جانبداری از یک فرد، چنین تصمیمی‌را اتخاذ کردند. همچنان که بارها تکرار کرده‌ام، ما از ابتدا تا انتها، جز پافشاری بر موضع حق از ایشان چیزی ندیدیم و در این خصوص شبهه‌ای هم نداریم و کسانی را مقصر می‌دانیم که از انتقال دقیق و صحیح اخبار به آن بزرگوار جلوگیری می‌کردند. اگر ایشان در جریان دقیق مسائل قرار می‌گرفتند، بی شک موضع دیگری اتخاذ می‌کردند. در خصوص تصمیمات حضرت امام مواردی در طول انقلاب و بعد از پیروزی پیش آمد که جای سؤال بود که چرا ایشان چنین کردند و گاه برخی افراد عنوان می‌کردند که می‌بایست به نحو دیگری عمل می‌شد. در کُل خود بنده بر این باور بودم که تصمیم‌های امام، دست‌کم از حیث مصلحت‌اندیشی بهترین تصمیم بوده است.

یک بار هم حاج آقا احمدی میانجی در مورد مشابهی که پیش آمده بود، می‌فرمودند:

«شبیه این ماجرا در حکومت حضرت امیر(ع) نیز پیش آمده است که گزارش غلطی را خدمت حضرت(ع) می‌گفتند. برای مثال گزارش ناصوابی درخصوص محمدبن ابی بکر به امام داده می‌شد و سبب می‌گردید که ایشان محمدبن ابی‌بکر را عزل کرده و مالک اشتر را به جای او نصب کنند و در نهایت هم محمدبن ابی‌بکر از دست رفت و هم مالک اشتر و هم مصر به حکومت شایسته ی اسلامی‌نایل نشد. اینها به خاطر اخبار نادرستی بود که به امام معصوم(ع) دادند. حضرت امام نیز در این جهات از امیرالمؤمنین(ع) قوی‌تر نبودند».

وقتی مطلبی را به امام می‌رساندند، ایشان موضوع را مفروض می‌گرفتند و براساس آن تصمیمی ‌را اتخاذ می‌فرمودند. در کل نیز هدف‌شان خدا و هدایت انقلاب در مسیرِ مورد رضایت خدا بود و شک و شبهه‌ای در این امر وجود ندارد. در طول مدت انقلاب هم ممکن بود مواردی پیش آید و امام تصمیمی‌بگیرند که به مذاق و مزاج ما سازگار نباشد و برایمان سنگین باشد; ولی شهادت می‌دهیم که امام آن تصمیمات را جز به نیت جلب رضایت حق و حرکت دادن انقلاب در مسیر صحیح اسلامی ‌اخذ نکردند.

با این وصف آن دوره‌ بحمدالله گذشت. در دوره ی چهارم مجلس، تقریباً هیچ مشکلی نداشته‌ایم و کار به خوبی و رفاقت پیش می‌رفت.
 
* شورای نگهبان و حمایت از دولت

واقعیت این است که شورای نگهبان هرگز به صورت خطی برخورد نکرده و تسلیم هیچ کس هم نشده است. حتی به خاطر ندارم که چیزی برخلاف قانون از شورای نگهبان بروز کرده باشد. بنده خودم تا به‌حال، یک رأی مصلحتی نداده‌ام و از محدوده‌ای که برای یک عضو شورای نگهبان تعیین شده است، فراتر نرفته‌ام. حتی به برخی از آقایان شورا هم گفته‌ام که خلاف مرز و حد تعیین‌شده حرکت کردن، ممکن است خروج از وظیفه و خلاف شرع باشد. به یاد دارم که حضرت آیت‌الله آقای صافی می‌فرمودند: «پس اگر این‌طور باشد، شما اگر قاضی باشی، لابد ممکن است بعضی از آقایان شورا را تعزیر هم بکنی!»

وقتی مسئله‌ای به ما ارجاع می‌شد یا به شورای نگهبان مربوط بود و ما بر طبق موازین، احیاناً به سود آقای سیدحسن موسوی انجام می‌دادیم، طیفی که مقابل آقای میرحسین موسوی بودند، قهراً واکنش نشان می‌دادند که چرا چنین کردید؟ برخی از افراد این طیف، حتی با من رفاقت داشتند و در عین حال، نیم ساعت و سه ربع صحبت می‌کردند که در فلان قصه چرا شورای نگهبان، آن‌گونه به سود میرحسین موسوی (نخست‌وزیر) رأی داد تا ایشان بتواند از این امر استفاده کند؟ ما می‌گفتیم: «رأی ما رأی قانونی است. ما ممکن است با آقای موسوی اختلاف سلیقه داشته باشیم، ولی این دلیل نمی‌شود که در مقام رأی دادن و تصمیم‌گیری، این تفاوت سلیقه را لحاظ کنیم».

امید است خداوند متعال همه‌مان را در طول عمر موفق بدارد تا وظیفه‌ی الهی خویش را شناخته و سر سوزنی از آن منحرف نشویم.
 

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر
پس از رأی قاطع نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر رییس جمهور مخلوع سابق و عزل وی توسط امام امت،  در مورد صفات و شرایط رییس جمهور آینده با شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی مصاحبه‌ای انجام شده است(روزنامه جمهوری اسلامی 27 تیر1360) که متن آن به شرح زیر از نظرتان می‌گذرد:

 

 

 

 

* مردم در این مرحله حساس و سرنوشت ساز باید چه رییس جمهور را انتخاب کنند؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم : نقش اساسی رییس جمهور در جامعه این است که بتواند ارگان‌ها و سازما‌های مختلف اداره کننده کشور و تنظیم کننده روابط اجتماعی در کشور را هماهنگ کند و ضمنا از جهات مختلف بتواند نماینده کشور در داخل و خارج و مجامع بین‌المللی در دیوارهای جهانی باشد برای جمهوری اسلامی ما به این ترتیب رییس جمهور باید واجد شرایط زیر باشد:

1ـ اعتقاد قلبی و جزمی به اسلام . واقعا مسلمان و مؤمن باشد و پایبندی عملی به مقررات و تعالیم اسلام داشته باشد. رییس جمهور یک جامعه اسلامی باید ره جا می‌رود در داخل خانه‌اش در بیرون خانه‌اش در دفتر ریاست جمهوریش ، در مهمانی‌ها و ملاقات‌ها و دیدارهای داخلی و خارجی نشان بدهد که یک انسان پایبند به تعالیم اسلام است، از نظر اخلاقی هم باز نمونه یک انسان مسلمان باشد، صداقتش ، راستیش ، قابلیت اعتمادش برای همکاران و عموم مردم ، برخوردش برخورد متواضعانه باشد، با مردم به فروتنی برخورد کند.

2ـ باید مردی باشد آشنا به سیاست، آشنا به کشورداری ، آشنا به تنظیم روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مسلمان و غیر مسلمان، چون تنظیم این روابط ساده نیست، نکته‌های ظریف و ریزه‌کاری‌هایی در این زمینه هست که خیلی در خور توجه است، گاهی یک نفر در برخورد با یک سفیر از کشور یک جمله نابجا می‌گوید و ورابط میان این دو کشور را تیره می‌کند. یا یک جمله نابجا می‌گوید و یک کشوری را نسبت به قدرت و استقرار یک نظام در کشور خودش دچار شک و تردید می‌کند بنابراین باید انسانی باشد آشنا به سیاست و به رموز سیاست.

3ـ باید قدرت جذب همکاران فعال و مؤمن را داشته باشد یعنی کسی باشد که افراد با ایمان و انقلابی و فعال و خلاق این جامعه را جذب کند. بعضی از چهره‌ها هستند که افرادی را می‌توانند جذب کنند. که چندان به نظام حکومت اسلامی آشنا نیستند، یا معتقد نیستند، ملتزم نیستند بعضی‌ها هستند که نه مبانی و رفتار و موضع اجتماعی آنها طوری است که افراد و عناصر فعال مؤمن به اسلام و نظام جمهوری اسلامی را جذب می‌کند. رییس جمهور آینده ما باید قدرت جذب اینگونه همکاران را داشته باشد به خصوص برای تشکیل دولت هر نخست وزیری و هر وزیری بدرد اداره جمهوری اسلامی آینده نمی‌خورد نخست وزیر و وزرایی و معاونانی و مسئولانی برای اداره آینده جمهوری اسلامی ما لازم است که اینها خودشان به مبانی جمهوری اسلامی مؤمن باشند و به انقلاب اسلامی معتقد باشند. اگر رییس جمهور کسی است که نمی‌تواند این عنار را جذب کند، طبعا این افراد نمی‌توانند در دولتی که او دعوت بکار می‌کند شرکت کنند.

4ـ در ایجاد هماهنگی باید مقتدر باشد، مدیریت رییس جمهور غیر از مدیریت یک وزیر است، غیر از مدیریت حتی یک نخست وزیر است، غیر از مدیریت یک مدیر کل و یک رییس اداره است غیر از مدیریت یک شرکت است. نقش مهم رییس جمهور در مدیریت این است که بتواند میان قوه اجرایی یعنی دولت ، قوه قانون‌گذاری یعنی مجلس شورای اسلامی و قوه قضایی در رابطه با مردم و در رابطه با رهبری هماهنگی ایجاد کند. بنابراین باید از نظر قدرت هماهنگی، از نظر قدرت درک یک یک این نیروها و سازمان‌ها و مراکز تصمیم‌گیری یا اجرا فردی باشد که اینها را خوب درک کند و بعد بتواند اینها را خوب به هم نزدیک نگاه دارد و هماهنگ کند.

5ـ باید قاطع باشد چون هماهنگی ایجاد کردن معمولا به مقدار قابل توجهی از قاطعیت احتیاج دارد، البته قاطعیت غیر از خشونت است، قاطعیت یعنی به موقع تصمیم بگیرد و در تصمیم گیری‌ها دچار تزلزل نباشد، باز قاطعیت غیر از عجله کردن در تصمیم‌گیری است، اتفاقا باید بسیار مرد دورنگر و همه سونگر باشد که قدرت تصمیم‌گیری را پس از همه سونگری داشته باشد.

6ـ در زمینه سیاست خارجی مخصوصا رییس جمهور باید فرد آگاهی باشد، برای اینکه پذیرش سفرا در قانون اساسی به عهده او گذاشته شده است. پذیرش رؤسای کشورهیا دیگر که به ایران می‌آیند با شرکت در دعوت‌هایی که رؤسای کشورها از ایران می‌کنند. بر عهده اوست بنا بر این باید به سیاست خارجی مخصوصا آشنا و آگاه باشد و در هر جا بتواند عمل یا عکس‌العمل مناسبی را انجام دهد.

7ـ رییس جمهور باید در جمع به عنوان یک نمونه مطلوب در جامعه قدرت درخشیدن داشته باشد و واقعا انسان‌ها و افراد و اعضای جامعه وقتی به او و رفتار او می‌نگرند ، احساس اعتماد و اطمینان کنند. اطمینان به اینکه مدیریت درجه اول و رهبری درجه اول کشور را پس از مقام رهبری بدست انسانی داده‌اند که آن انسان نسبت به این امت و نسبت به این نظام و نسبت به امامت این امت وفادار است به همین دلیل هم هست که چون اصل ولایت فقیه ، یعنی رهبری و امامت یک اسلام شناس عادل درست کار مورد قبول مردم در قانون اساسی ما به عنوان یک وسیله اعتماد و اطمینان برای جامعه تصویب شده است رییس جمهور ما باید نسبت به این اصل هم کاملا آشنا باشد و هم ایمان داشته باشد، به این مناسبت من لازم می‌دانم یاد‌آوری کنم که مردم ما هم باید در انتخاب رییس جمهور هم دقیق باشند و هم در شناخت رییس جمهور از هر نوع مبالغه و گزاف‌گویی ، گزاف‌اندیشی پرهیز کنند، هم در تبلیغ برای رییس جمهور مورد علاقه‌اش از هر گونه دروغ ، خلاف واقع‌گویی، مبالغه گویی پرهیز کنند و هم اینکه در مورد نامزدهای مورد علاقه افراد و گروه‌های دیگر منصفانه داوری و موضع‌گیری کنند تا نوع انتخاب و تبلیغات ریاست جمهوری در جامعه اسلامی و انقلابی ما نعی اسلامی باشد از آن آلودگی‌هایی که در انتخاب رییس جمهور یا انتخاب نمایندگان مجلس در جامعه‌های غیر اسلامی و جامعه های منحط پیش می‌آید دور باشد، از خدای متعال آروز می‌کنم و خواستارم که ملت ما را در شناخت صحیح و دقیق رییس جمهور آینده و انتخاب او و همچنین در شناخت دقیق نمایندگان مجلس و انتخاب آنها موفق بدارد و رییس جمهور آینده و نمایندگان و دولت برخاسته از آنها بتوانند جامعه انقلابی ما را به سوی پیروزی های نهایی پیش ببرند.


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر

آسوشیتدپرس با اعتراف به آموزش مستقیم گروه‌های مخالف ایرانی توسط آمریکا به کتاب مورد ارجاع مخالفین ایرانی برای سازمان‌دهی انقلاب مخملی اشاره کرد.

به گزارش فارس، پس از آنکه گروه‌های مخالف دولت ایران از رسیدن به اهداف خود مایوس شدند تصمیم به همفکری با شخصی گرفتند که سابقه ایجاد انقلاب‌های نرم را در اروپای شرقی داشت؛ آنها به کتابی توجه کردند که در واقع چگونگی سرنگونی حکومت‌ها را آموزش می‌داد و توسط یک پژوهشگر بازنشسته آمریکایی نوشته شده بود، کسی که در خارج از دایره فعالین سیاسی کمتر شناخته شده بود.

" سباستین ابت " و " کاترینا کراتوراک "، نویسندگان " آسوشیتدپرس " در ابتدای گزارشی که در این نشریه منتشر شده است با بیان این مطلب خاطرنشان ساختند: نام این پژوهشگر و ارجاعاتی به کتاب وی بصورت همهمه‌واری در میان وب‌سایت‌های گروه‌های مخالف و شبکه‌های اجتماعی پخش شد. بطوریکه سال گذشته ایران اقدام به انتشار فیلمی کرد که در آن نسبت به طرح‌ریزی‌های " جین شارپ "، نویسنده 81 ساله کتاب مذکور و افرادی از جمله سناتور " جان ‌مک‌کین " و " جورج سورس "، میلیاردر آمریکایی برای ایجاد یک " انقلاب مخملی " در ایران هشدار می‌داد.

دو تحلیل‌گر آسوشیدپرس در ادامه با اشاره به اغتشاشاتی که به واسطه اقدامات برخی نامزدهای شکست خورده در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران رخ داده است می‌نویسند: مقامات ایرانی اقدام به طرح اتهاماتی علیه برخی طرفداران میر‌حسین موسوی، کسی که ادعا کرده بود در انتخابات ایران تقلب رخ داده، مطرح ساختند. از سوی دیگر شارپ هرگونه نقل خود در اغتشاشات خیر ایران را رد کرده است اما با این حال اظهار داشت: خوشحال می‌شود اگر کارهایش کمکی به ایرانیان برای اجرای یک مقاومت صلح‌آمیز کرده باشد.

اظهارات شارپ در حالی بیان شده است که به گفته نویسندگان آسوشیتدپرس، ارجاعات مختلفی به نوشته‌ اولیه شارپ یعنی " از دیکتاتوری تا دموکراسی "، در سایت اینترنتی " تویتر " و همچنین اتاق‌های گفتگوی اینترنتی وجود دارد که تبدیل به خط زندگی جنبش‌ معترض ایران شده است.

خبرنگاران آسوشیتدپرس در ادامه با اشاره به ارجاع اعضای برخی وب‌سایت‌های حامی موسوی که " سراسر با رنگ سبز تزیین شده‌اند "، به کتاب شارپ و همچنین نوشته‌های برخی مجریان انقلاب‌‌های مخملی در چگونگی استفاده از ایده‌های آمریکایی برای ایجاد انقلاب، می‌نویسند: شارپ گفته است که ترجمه فارسی کتاب راهنمای او هزاران بار از طریق پایگاه اینترنتی بنیاد " آلبرت انیشتین "، در بوستون،‌ دانلود شده است. و این در حالی است کتاب دیگری از شارپ که نسخه خلاصه‌تری از چگونگی نبرد و تقابل صلح‌آمیز است، بطور قانونی در ایران منتشر شده است.

بنابراین گزارش، شارپ که سابقه هدایت حرکت‌های ضد دولتی که منجر به ایجاد انقلاب‌های قرمز و نارنجی در گرجستان و اوکراین شده‌اند را دارد، اعطای کمک‌های مالی از سوی دولت آمریکا به گروهش را تایید کرده که همین امر نیز می‌تواند بخشی از اتهاماتی باشد که ایران به آمریکا و برخی کشورهای دیگر در رابطه با هدایت پشت صحنه مخالفین، وارد ساخته است.

آسوشیتدپرس سپس با بیان محتوای کلی کتاب منتشر شده از سوی شارپ می‌نویسد: کتاب تقریبا 80 صفحه‌ای شارپ، 198 روش مختلف غیرخشونت‌آمیز را بیان می‌کند که معترضان با استفاده از آنها می‌توانند به مامورین امنیتی یک رژیم فشار وارد سازند؛ بطوریکه این روش‌ها از تعیین " یک رنگ نمادین " تا " برگزاری اعتصابات سراسری " را شامل می‌شود. بطوریکه شارپ با توصیه نسبت به استفاده از این روش‌ها می‌گوید در صورت استفاده از تعداد قابل توجهی از این روش‌ها که با دقت انتخاب شده‌اند، می‌توان هر رژیمی را دچار مشکل کرد.

این نشریه آمریکایی در ادامه با اشاره به شکست اقدامات مخالفین در سرنگونی دولت ایران نوشت: شارپ و دیگر متخصصان مقاومت‌های بدون خشونت می‌گویند: معترضان ایرانی می‌بایست روش‌های خود را از برگزاری صرف اعتراضات خیابانی فراتر برند. زیرا اعتراضات خیابانی که در ابتدا صدها هزار نفر را بلافاصله پس از انتخابات به خود جذب کرده بود، با گذشت زمان کمی به اعتراضات صدها نفری تبدیل شد.

نویسندگان آسوشیتدپرس در ادامه گزارش خود با تایید اظهارات وزیر اطلاعات ایران در رابطه با آموزش نیروهای مخالف ایرانی از سوی آمریکا می‌نویسند: " پیتر آکرمن "، بنیانگذار " مرکز بین‌المللی مبارزات بدون خشونت " در واشنگتن با اشاره به اقدامات گروه‌های مخالف ایرانی می‌گوید: " اگر این جنبش به عنوان اعتراضات خیابانی علیه پلیس که ممکن است منجر به خشونت بشود یا نه، تعریف شده باشد، این حرکت مخالفان، شکست خواهد خورد "؛ نویسندگان آسوشیتدپرس سپس با اذغان به دخالت مستقیم آمریکا در آموزش برخی فعالین سیاسی ایرانی اظهار داشتند: آکرمن کسی است که سال 2005، دو کارگاه فوق محرمانه را در دبی برای فعالین ایرانی برگزار کرد که البته برخی از آنان پس از بازگشت به ایران، بازداشت شدند.

بنابراین گزارش، هدایت مخالفین داخلی از سوی منابع خارج از ایران به حدی است که " سدجا پپویچ "، بنیانگذار مقاومت دانشجویی صربستان، با راهنمایی گروه‌های مخالف ایرانی برای استفاده از روش‌های " کم خطر "، فراخوانی صورت گرفته در سایت تویتر که از معترضان می‌خواست تا چراغ‌های اتومبیل‌های خود را روشن کرده و در حالی که قرآن بدست دارند در برابر نیروهای امنیتی بایستند، را شروعی خوب ارزیابی و خواستار استفاده از تکنیک‌های بیشتری شد. وی همچنین از برخی روش‌های دیگر مخالفین داخلی ایران نیز تمجید کرد و تاکید کرد که استفاده از پوشش سبز به عنوان رنگ نمادین اسلام و فریاد زدن شعارهای یادآور انقلاب اسلامی سال 1979ایران، روش‌های مناسبی هستند.

این گزارش در ادامه با اشاره به تفاوت‌های بنیادین جامعه ایران با کشورهای دیگری از جمله اوکراین و گرجستان که پیش از این صحنه انقلاب‌های مخملی بوده‌اند، انجام اقدامات مشابه در ایران را ناموفق خواند و با نامعلوم ارزیابی کردن آینده اطرافیان موسوی نوشت: رهبری که مخالفین گرجستان وی را سال 2003 مجبور به استعفا کردند، " ادوارد شواردنادزه "، بود که با استعفای وی یک رهبر حامی غرب به قدرت رسید اما " رهبری ایران کسی مانند شواردنادزه نیست که واقعا ضعیف باشد؛ آنها افرادی قدرتمند هستند که اوضاع را تحت کنترل دارند. همچنین ارتش و نظامیان ایران نیز بر خلاف اوضاع گرجستان، شورش نکردند. "


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر
تدراک شکست شاید بهترین تعبیر برای مجموعه رفتارهایی باشد که از مدت‌ها قبل از برگزاری انتخابات در ستاد موسوی و توسط نزدیکان وی و اعضاء تندوری حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب برای فردای پس از شکست در انتخابات، بررسی شده بود.

با این حال، پیام تقدیر و تشکر مقام معظم رهبری از ملت ایران در تاریخ 23 خردادماه و همچنین بیانات ایشان در نمازجمعه تاریخی تهران در 29 خردادماه نقاب از چهره واقعی مدعیان قانون‌مداری برافکند. در این جستار با تطبیق بیانات رهبر انقلاب با حوادث اخیر به وضوح می توان دست های پنهان طراحان پشت صحنه را به تماشا نشست.

سکانس اول (قبل از انتخابات)

45 روز مانده به انتخابات؛

تشکیل کمیته مشترک کروبی وموسوی برای صیانت از آرا!
(روزنامه اعتماد ملی 7/2/88)

سخنگوی شورای نگهبان:

تشکیل چنین کمیته ای خلاف قانون است. زیرا هر نهاد جدیدی اگر بخواهد تشکیل شود، باید طبق قانون باشد.
(روزنامه اعتماد ملی 8/2/88)

4 روز مانده به انتخابات؛

نامه رئیس کمیته صیانت از آراء کروبی و موسوی به دبیر شورای نگهبان و ابراز نگرانی از تخلفات گسترده!
(سایت کلمه 18/3/88)

3 روز مانده به انتخابات؛

نامه سرگشاده هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری (19/3/88)

«...بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت.... برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.»
(روزنامه کیهان 20/3/88)

هشدار زهرا رهنورد(همسر موسوی) به وزارت کشور درباره احتمال هرگونه تقلب در انتخابات! در همایش بزرگ انتخاباتی "شکوه اراده مردم" از سوی حزب اعتدال و توسعه در تهران.

«(در تایید این شعار برخی از شرکت کنند گان در این همایش: اگر تقلب بشه ایران قیامت می شه): من همین‌جا به وزارت کشور می‌گویم به این شعار مردم توجه کنید، یعنی اگر در ایران قیامت شود، وزارت کشور مسئول آن است.»
(سایت آفتاب 19/3/88)

هشدار رئیس کمیته صیانت از آراء کروبی و موسوی خطاب به وزارت کشور و شورای نگهبان؛

«...محتشمی پور: به شورای نگهبان و وزارت کشور اخطار می‌دهم که از اقدامات شبهه‌انگیز! در انتخابات خودداری کنند.»
(سایت کلمه19/3/88)

2 روز مانده به انتخابات؛

اطلاعیه رئیس کمیته صیانت از آراء کروبی و موسوی خطاب به مردم و درخواست برای جلوگیری از هرگونه تخلف انتخابات!:

«ملت شریف ایران! حضور هوشیارانه شما در مراقبت از آرای سرنوشت سازتان و مقابله با هر نوع تخلف و تقلب احتمالی که خدای ناکرده می تواند بر پیروزی تأثیر بگذارد، ضروری و واجب است و نگاه تیزبین شما مردم آگاه، به یاری خداوند می‌تواند این احتمال را به صفر رسانده و از هر گونه تخلف پیشگیری نماید... در خاتمه ضمن تشکر از گزارش دلسوزانه و دقیق شما مردم آگاه، پیروزی‌اتان با انتخابات آقای میرحسین موسوی و نجات کشور از وضع کنونی را از خدای سبحان طلب می کنیم.»
(سایت کلمه 20/3/88)

روز قبل از انتخابات؛

پیام موسوی به مردم: به برگزار کنندگان انتخابات حسن ظن داشته باشید!

«...پیام‌های بی شماری از سوی اقشار مختلف شما مبنی بر ابراز نگرانی نسبت به شیوه برگزاری انتخابات و سلامت آن واصل می‌شود. تمامی شما را به حسن ظن نسبت به برگزارکنندگان انتخابات دعوت می‌کنم! ناظران کمیته صیانت از آرای ستاد اینجانب با دقت کامل روند انتخابات را زیر نظر دارند و مستمر نتایج گزارش این کمیته را به اطلاع آنان خواهند رساند.»
(سایت کلمه 21/3/88)

سایت کلمه: بر اساس یافته های نظرسنجی معتبر! میرحسین موسوی با کسب 59 درصد آراء پیروز مرحله اول انتخابات است!
(سایت کلمه 21/3/88)

سکانس دوم (روز انتخابات)

هشدار کمیته صیانت از آراء نسبت به مخدوش شدن آراء!

«...نظر به اینکه احتمال دارد این اقدامات در راستای مخدوش کردن آراء صورت پذیرد، از همه هموطنان عزیز درخواست می‌گردد ضمن هوشیاری به هنگام رای دادن یا در مقابل نام میرحسین موسوی اقدام به درج کد 77 نمایند و در غیر این‌صورت به نوشتن نام میرحسین موسوی اکتفا کرده و از درج هرگونه عددی به عنوان کد نامزد خودداری نمایند. درعین حال، با توجه به برخی شایعات مطرح به هنگام رأی دادن، خودکار همراه داشته و نام نامزد خود را به وسیله خودکارهای خود بنویسند و از خودکارهایی که دیگران در اختیارشان قرار می دهند استفاده ننمایند.»
(سایت کلمه 22/3/88)

سید محمد خاتمی در هنگام انداختن رأی خود به صندوق:

«... همه شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم.»
(سایت کلمه 22/3/88)

خانم عفت مرعشی (همسر هاشمی رفسنجانی) درهنگام انداختن رأی خود به صندوق:

«...من به میرحسین رأی دادم در صورتی که تقلب انجام نشود، مطمئن! هستم که میرحسین رأی می‌آورد... اگر تقلب شود، به خیابانها بریزید.»
(شبکه خبری برنا 22/3/88)

پیام تشکر میرحسین موسوی به مردم و اعلان برگزاری جشن پیروزی پیش از پایان رأی گیری در عصر روز انتخابات!

«مردم شریف ایران! ... به اطلاع می‌رسانم به رغم تخلفات و کارشکنی‌های متعدد و نارسایی‌های گسترده، مستندات و گزارش‌های واصله حاکی از این است که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمتگزارشان بوده است. از مسئولان امر می‌خواهم در شمارش آرا نهایت دقت و حفظ امانت را بنمایند و اعلام می‌کنم، در غیر این‌صورت از همه امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقه ملت ایران اقدام خواهم کرد. همین‌جا فرصت را مغتنم می‌شمارم و از ملت شریف ایران می‌خواهم آماده برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.»
(سایت کلمه 22/3/88)

سکانس سوم (بعد از انتخابات)

پیام تبریک مقام معظم رهبری به ملت ایران؛ (پیش بینی ایشان درباره زدودن شیرینی این حماسه بزرگ توسط بدخواهان) (23/3/1388)

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت عزیز ایران! مردان و زنان آگاه و شجاع و زمان‌شناس!

سلام خدا بر شما که شایستگی خود را برای دریافت سلام و رحمت الهی به اثبات رساندید. جمعه حماسی شما،‌ حادثه‌ای خیره‌کننده و بی‌همتا بود که در آن، رشد سیاسی و چهره‌ مصمّم انقلابی و توان و ظرفیت مدنی ملت ایران، در نمائی زیبا و پرشکوه در برابر چشم جهانیان به نمایش درآمد.....گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونه‌هائی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه‌ آحاد مردم و بویژه جوانان عزیز که سرزنده‌ترین نقش‌آفرینان این حادثه‌ شورانگیز بودند، توصیه می‌کنم که کاملاً هشیار باشند. همواره باید شنبه‌ پس‌از انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم،‌ از هرگونه رفتار و گفتار تحریک‌آمیز و بدگمانانه پرهیز کنند...

پیام جدید میرحسین موسوی پس از اعلان نتایج:

«...مردم خود می دانند به چه کسی رأی داده اند؛ با حیرت تمام به شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما نگاه می کنند... خائنین به آرای مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش! کشیده شود... ما موج عقلانیت سبز خود را که برگرفته از تعالیم دینی و علایق ملت ما به اهل بیت پیامبر(ص) است، با تمامی شور ادامه می‌دهیم و با شورش دروغ که در کشور طغیان کرده و چهره آن را آلوده است، مبارزه می‌کنیم، اما اجازه نخواهیم داد که حرکات ما شکل کور به خود بگیرد... و تأکید نمایم که تا رسیدن به نتیجه‌ای که کشور ما لایق آن است، همچنان به حضور و تلاش آنان نیاز است.»
(سایت کلمه 23 /3/88)

بیانیه موسوی خطاب به مردم:

آرامش خود را از دست ندهید!
(سایت کلمه 24 /3/88)

نامه موسوی خطاب به شورای نگهبان: درخواست برای ابطال انتخابات و برگزاری مجدد انتخابات!

شورای محترم نگهبان

سلام علیکم

پیرو ده‌ها مکاتبه ستاد انتخاباتی اینجانب با آن شورا دایر بر تخلفات صریح انتخاباتی عوامل اجرایی وزارت کشور و نیز یکی از نامزدها که قطعاً در نتیجه انتخابات 22 خرداد ماه مؤثر بوده است و ذیلاً به مواردی از آنها اشاره می‌شود، عدم صحت انتخابات محرز است و رسیدگی و ابطال آن درخواست می‌گردد... نظر به موارد فوق انتظار دارم درخواست اینجانب در مورد ابطال انتخابات 22 خرداد ماه مورد رسیدگی و اقدام قرار گیرد.
(سایت کلمه 24 /3/88)

پیام جدید موسوی خطاب به مردم:

توصیه مؤکد و مجدد این خدمتگزار شما آن است که... مخالفت های مدنی وقانونی خود را در سراسر کشور ادامه دهید... از رنگ سبز و شعار الله اکبر دست برنداریم!... ما از مسئولان در خواست کرده ایم که مجوز برپایی یک راهپیمایی بزرگ در تمامی شهرهای کشور به ما داده شود!... به نیروی انتظامی توصیه می کنم از برخورد خشن با حرکت های خود جوش مردم خودداری کند... این مردم برای احقاق حقوق خود و حقوق شما! در صحنه حاضرشده اند.
(سایت کلمه 25/3/88)

اطلاعیه ستاد میر حسین درباره اعلام راهپیمایی!

«...مردم در دام درگیری های طراحی شده نیفتند!...»
(قلم نیوز 26/3/88)

در پیامی اعلام شد: «رضا پهلوی، مسعود رجوی و ریگی تجمع کنندگان غیرقانونی را حامی خود دانستند»
(شبکه خبری برنا 26/3/88)

مردم تهران مسیر انقلاب تا آزادی را راهپیمایی کردند که با همراهی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی! برگزار شد.
(سایت کلمه 26/3/88)

بیانیه شماره 4 موسوی درباره تجمع 25 خرداد و تحولات مربوط به آن:

هشدار می دهم که گسترش این رویه ها... انگیزه مردم را برای توسعه اعتراضات می افزاید.
(سایت کلمه 27/3/88)

درخواست جدید مجمع روحانیون مبارز برای راهپیمایی بزرگ در میدان آزادی:

یک مقام مسئول در مجمع افزود در این راهپیمایی که با حضور حجت الاسلام و المسلمین خاتمی! و اعضاء مجمع برگزار خواهد شد، میرحسین موسوی سخنرانی خواهد کرد.
(سایت کلمه 27/3/88)

ساعت 16 راهپیمایی در میدان امام خمینی(ره) آغاز شد و سپس راهپیمایان به سمت میدان فردوسی و میدان انقلاب حرکت کردند. ضمن آنکه در ساعت 18 «میرحسین موسوی» به جمع مردم پیوست و دقایقی با مردم سخن گفت. این گردهمایی که با تحصن در میدان امام خمینی(ره) آغاز شده بود، با حضور میرحسین موسوی شور! دیگری یافت.
(سایت کلمه 28/3/88)

بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه تاریخی تهران (29/3/88):

«…این خط را از پیش از انتخابات هم شروع کردند؛ از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هى دارند دائماً به گوش‌ها می خوانند، تکرار می کنند که بناست در انتخابات تقلب بشود. می خواستند زمینه را آماده کنند. من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفى را که دشمن می خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگویید.

....22 خرداد یک حماسه بود... بعضى خواستند این را به یک شکست ملى تبدیل کنند! خواستند کام شما را تلخ کنند و نگذارند بالاترین نصاب مشارکت جهانى را دنیا به نام شما ثبت کند...

...جمهورى اسلامى اهل خیانت در آراء مردم نیست. ساز و کارهاى قانونى انتخابات در کشور ما اجازه‏ى تقلب نمی دهد.

...اگر نخبگان سیاسى بخواهند قانون را زیر پا بگذارند،... مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج‏ها، آنهایند. من به همه‏ى این آقایان، این دوستان قدیمى، این برادران توصیه می کنم بر خودتان مسلط باشید؛ سعه‏ى صدر داشته باشید؛ دستهاى دشمن را ببینید؛ گرگهاى گرسنه‏ى کمین‏کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسى را یواش یواش دارند از چهره‏هایشان برمی دارند و چهره‏ى حقیقى خودشان را نشان می دهند، ببینید؛ از اینها غفلت نکنید.

...من به این برادران عرض می کنم، به مسئولیت پیش خداى متعال فکر کنید: پیش خدا مسئولید، از شما سؤال خواهد شد. آخرین وصایاى امام را به یاد بیاورید؛ قانون، فصل‏الخطاب است؛ قانون را فصل‏الخطاب بدانید.

...براى نفوذىِ تروریست -آن کسى که می‌خواهد ضربه‏ى تروریستى بزند- مسئله‏ى او مسئله‏ى سیاسى نیست؛ ...اگر این تجمعات پوششى براى او درست کند، آن وقت مسئولیتش با کیست؟ الآن همین چند نفرى که در این قضایا کشته شدند؛ از مردم عادى، از بسیج، جواب اینها را کى‏ بناست بدهد؟ ...محاسبه‏ى این واکنش‌ها با کیست؟

...زورآزمایى خیابانى بعد از انتخابات کار درستى نیست، بلکه به چالش کشیدن اصل انتخابات و اصل مردم‏سالارى است. من از همه می خواهم به این روش خاتمه بدهند. این روش، روش درستى نیست. اگر خاتمه ندهند، آن وقت مسئولیت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده‏ى آنهاست...»

پیام موسوی پس از سخنان مقام معظم رهبری و تأکید ایشان بر پیگیری مطالبات از مجرای قانون و پایان دادن به اردو کشی خیابانی(بیانیه شماره 5):

«نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را بربایند. همواره در کنار شما خواهم ماند! این روزها و شب‌ها نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است.

...حرکت خودجوش مردم، رنگ سبز را به عنوان نماد خویش برگزید. اینجانب اعتراف می‌کنم که در این امر پیرو آنان بودم. و نسلی که به دوری از مبانی دینی متهم می‌شد در شعارهای خود به تکبیر رسید.

...اینجانب همچنان قویاً اعتقاد دارم درخواست ابطال انتخابات و تجدید آن حقی مسلم است که باید به صورتی بی‌طرفانه از طریق یک هیات مورد اعتماد ملی مورد بررسی قرار گیرد، نه آن که پیشاپیش امکان ثمربخش بودن آن منتفی اعلام شود، یا با طرح احتمال خونریزی، مردم از هرگونه راهپیمایی و تظاهرات بازداشته ‌شوند.

...من به عنوان یک همراه که زیبایی‌های موج سبز حضور شما را دیده است، هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی در معرض خطر قرار گیرد. در عین حال، بر اعتقاد راسخ خویش مبنی بر باطل بودن انتخاباتی که گذشت و استیفای حقوق مردم پای می فشارم... آنچه این برادر شما در یافتن این راه‌حل‌های جدید، خصوصاً به جوانان عزیز توصیه می کند، این است که نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نااهلان و نامحرمان، میراث گران‌قدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدران راستگویتان است، از شما مصادره کنند. با توکل به خداوند و امید به آینده و تکیه بر توانمندی‌هایتان، حرکات اجتماعی خود را پس از این نیز براساس آزادی‌های مصرح در قانون اساسی و اصل امتناع از خشونت پیگیری کنید.

...ما به دست اندرکاران توصیه می کنیم برای برقراری آرامش در خیابان ها مطابق اصل 27 قانون اساسی امکان تجمع های مسالمت آمیز را نه تنها فراهم کنند، بلکه چنین گردهم آیی هایی را تشویق کنند.»
(سایت کلمه 31/3/88)


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر
پنج سال پیش هاشمی شاهرودی، ضرغامی و رحیمیان به ترتیب به عنوان رییس قوه قضاییه، رییس سازمان صداوسیما و نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران منصوب شدند.

به گزارش ثانیه‏نیوز، بر اساس مشی رهبر حکیم انقلاب، مسوولین منتصب ایشان، حداکثر در دو دوره پنج ساله در آن پست فرصت خدمت‏گزاری به مردم را می‏یابند.
 
 
آیت‏ا... هاشمی شاهرودی در 22 مرداد 1383 دومین دوره ریاست خود بر قوه قضاییه، عزت الله ضرغامی در سوم خرداد 1383 اولین دوره  ریاست خود بر صداوسیمای جمهوری اسلامی و حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان در بیستم اردیبهشت 1383 اولین دوره نماینده‏گی ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران را آغاز کردند.

خبرنگار ثانیه‏نیوز مطلع شد که صادق لاریجانی جایگزین هاشمی شاهرودی خواهد شد لیکن عزت الله ضرغامی و محمدحسن رحیمیان در مسوولیت‏های خود ابقا خواهند شد.
 
از طرف دیگر با حضور حجت الاسلام والمسلمین صادق لاریجانی در قوه قضاییه، فرد دیگری جایگزین وی در شورای نگهبان خواهد شد که از آیت‏الله هاشمی شاهرودی، حجت الاسلام محمدحسن رحیمیان و آیت‏الله تسخیری به عنوان فرد جایگزین در برخی محافل یاد می‏شود.

 گر چه برخی اخبار غیر موثق، حکایت از آن دارد که آیت‎ الله‎ احمد جنتی‎‎ نیز از شورای نگهبان خواهد رفت و در مسوولیت مهم‏تری به خدمت‏گزاری می‏پردازد.  
 
علاوه بر این، آیت‏الله هاشمی شاهرودی بنا دارد علاوه بر مشاوره به رهبرمعظم انقلاب، با حضور در حوزه مشهد به ادامه تحصیلات دینی بپردازد.

اعلام تغییر و تحولات در این دستگاهها به بعد از انتخابات ریاست جمهوری موکول شده بود.

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 88/4/12
نظر

«کمیته خطر جاری- CPD» یک مرکز مطالعات استراتژیک در آمریکاست. بسیاری از اعضای این کمیته، ژنرال ها و دیپلمات های بازنشسته آمریکایی هستند که با تکیه بر تجربیات خود خطرهای پیش روی آمریکا در نقاط مختلف جهان را پیش بینی کرده و در اختیار کاخ سفید قرار می دهند. این کمیته در اواسط سال 2006 طی گزارشی که مارک پالمر آن را تهیه و تنظیم کرده بود، جمهوری اسلامی ایران را یک خطر جدی برای اهداف آمریکا در منطقه دانسته و از برپایی آشوب های خیابانی به عنوان یک اهرم برای تضعیف نظام اسلامی ایران یاد کرده بود.

در این گزارش تأکید شده بود که ساختار جمهوری اسلامی ایران به گونه ای است که برخلاف برخی از کشورهای آسیای میانه تغییر آن از طریق آشوب های خیابانی امکان پذیر نیست. کمیته CPD در توضیح نظریه خود به دو عامل «گردش قدرت و مسئولیت با رای مردم و در جریان انتخابات آزاد» و «پیوند عمیق دینی میان مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران» اشاره کرده و نتیجه می گیرد که از اعتراضات نرم- بخوانید آشوب های خیابانی- فقط می توان تضعیف موقت نظام ایران و مشغول کردن آن به مسائل جانبی را انتظار داشت و با اجرای این «پروژه نرم»! امکان امتیاز گرفتن از جمهوری اسلامی ایران، مخصوصاً در معادلات سیاسی منطقه دور از انتظار نخواهد بود.

«مارک پالمر» در این گزارش از جای خالی سفارت آمریکا در ایران به یکی از اصلی ترین دشواری های پیش روی آمریکا یاد می کند و توضیح می دهد که برنامه ر یزی برای اجرای این پروژه بدون حضور دیپلمات های آمریکایی در ایران و تماس آسان آنها با «افراد و گروههای هدف به سختی امکان پذیر است» پالمر در گزارش CPD با ابراز تأسف از قطع رابطه ایران و آمریکا و تعطیلی سفارت آن کشور در ایران، از برپایی «دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران» به عنوان یکی از راه کارهای ضروری یاد می کند که مأموریت اصلی آن ایجاد ارتباط و تماس با افراد و گروههای هدف در ایران خواهد بود. این درخواست مدتی بعد از سوی دولت بوش و با واسطه سفارت سوئیس به ایران ارائه شد که با مخالفت جمهوری اسلامی ایران روبرو گردید.

انبوه اسناد به دست آمده از سفارت تسخیر شده آمریکا که در بیش از 100 جلد کتاب منتشر شده است به وضوح نشان می دهد یکی از اصلی ترین مأموریت دیپلمات های آمریکایی مقیم ایران، ارتباط مستمر با افراد و گروه های همسو یا خریداری شده در داخل ایران به منظور توطئه چینی و آتش افروزی در کشورمان بوده است.

و اما، نه فقط شواهد و قرائن، بلکه اسناد غیرقابل انکار به دست آمده کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که «سفارت انگلیس» در ایران، دقیقاً در نقش سفارت تعطیل شده آمریکا ظاهر شده و مأموریت بر زمین مانده آمریکایی ها را بر عهده گرفته است و سؤال از مسئولان محترم وزارت خارجه کشورمان این است که اگر سفارت سابق آمریکا به علت تبدیل شدن به لانه جاسوسی قابل بستن و تعطیل شدن بوده است چرا سفارت انگلیس که امروزه دقیقاً همان مأموریت را برعهده دارد، قابل تعطیل شدن نباشد؟!