مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 92/6/13
نظر

روزنامه محلی آمریکایی "ستاره میامی (The star of miami)" در خبری به نقل از یک منبع آگاه در کاخ سفید، نوشت: سرمقاله روز پنج شنبه گذشته حسین شریعتمداری در کیهان هفتم شهریور، اوباما را به شدت دچار ترس و دلهره کرد و سبب شد تا وی از تصمیم خود برای حمله به سوریه عقب نشینی کند.

حسین شریعتمداری که در این سرمقاله با بیان توانایی های ارتش سوریه در زمین، هوا و دریا و نیز معرفی برخی پایگاه های نظامی و اقتصادی و نفتی آمریکا در اردن، عربستان، قطر، ترکیه و نیز سرزمین های اشغالی، از ارتش سوریه خواسته بود تا سقف اهدافشان در نابودی نقاط حساس خاورمیانه عربی ـ ترکی را بالاتر ببرند، بندهایی از قوانین و پروتکل های بین المللی را نیز به عنوان اسنادی برای قانونی بودن دفاع سوریه از خود در برابر کشورهای متخاصم ارائه داده بود.

این مقام کاخ سفید همچنین گفته است، اوباما که به شدت پیگیر سرمقاله های حسین شریعتمداری از اداره اطلاعات و اخبار خارجی کاخ سفید است، پس از آنکه از سوی مترجمان و مشاوران این اداره، از متن سرمقاله شریعتمداری آگاهی یافته، بلافاصله از وزرای دفاع و امور خارجه برای مشورت در این زمینه خواسته است تا به کاخ سفید بیایند.

به نوشته این نشریه آمریکایی، بازی جدیدی که اولاند، اوباما و کامرون به راه انداخته اند و آغاز جنگ را منوط به موافقت پارلمان های خود دانسته اند، برای مخفی کردن ترس‌شان از شکست در صورت حمله نظامی به سوریه است تا از این طریق به افکار عمومی بگویند که پارلمان اجازه حمله نداده است؛ وگرنه ما خود مایل به این حمله هستیم. البته همگان می دانند که این افراد، آنقدر دیکتاتور هستند که منتظر موافقت پارلمان و کنگره نمی مانند و اگر تصمیم به حمله بگیرند، قطعا به این کار دست خواهند زد.


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 92/6/12
نظر
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 92/6/12
نظر

«عامر بن عبدالله بن قیس» از مسلمانان پارسا و وارسته و قهرمان صدر اسلام بود. در یکی از جنگ ها به هنگام غروب، تنها وارد نیزاری شد. اسب خود را بست و بالای تپه ای رفت و به عبادت و مناجات مشغول شد.
یکی از سربازان اسلام می گوید: «او را دیدم و مراقبش بودم. شنیدم در دعای خویش عرض می کرد: خدایا سه چیز از تو خواستم: ‌دو چیزش را به من دادی. سومی را نیز به من بده تا آن گونه که می خواهم تو را عبادت کنم. »
در این حین متوجه من شد و گفت: «مثل این که مراقب من بودی، چرا چنین کردی؟»
گفتم: «از این سخن بگذر. بگو بدانم آن سه تقاضا چیست که خداوند دو تایش را به تو بخشیده و یکی از آنها را هنوز نداده؟»
گفت: «تا زنده ام به کسی نگو. تقاضای اولم این بود: حب وعلاقه به زنان را از دلم بیرون کند؛ زیرا از هیچ چیز هم چون «طغیان غریزه جنسی» نسبت به زنان در آسیب رسانی به دینم نمی ترسیدم که البته این تقاضایم برآورده شده است و اکنون زنان نامحرم و دیوار در نظرم یکسانند.
دومین تقاضایم این بود که: از غیر خدا نترسم. اینک خود را چنین می یابم. سومین تقاضایم این است که: خداوند خواب را از من بگیرد تا آن گونه که می خواهم خدا را پرستش کنم، ولی به این خواسته ام نرسیده ام. » سال ها گذشت. عامر هنگام احتضار گریه می کرد. پرسیدند: ‌ «برای چه گریه می کنی؟» گفت: «گریه از ترس مرگ و علاقه به دنیا نیست، بلکه برای آن است که از روزه در روزهای گرم و عبادت در شب سرد، ‌ محروم می شوم. »

معراج السعاده، ص (529)


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 92/6/3
نظر

قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ

سوره 7/ آیه 29

بگو پروردگارم به دادگرى فرمان داده است و [اینکه] در هر مسجدى روى خود را مستقیم [به سوى قبله] کنید و در حالى که دین خود را براى او خالص گردانیده‏ اید وى را بخوانید همان گونه که شما را پدید آورد [به سوى او] برمى‏ گردید.

 

یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ

سوره 7/ آیه 31

اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگیرید و بخورید و بیاشامید و[لى] زیاده ‏روى نکنید که او اسراف کاران را دوست نمى ‏دارد.

 

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ

سوره 17 آیه 1

منزه است آن [خدایى] که بنده ‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که پیرامون آن را برکت داده ‏ایم سیر داد تا از نشانه ‏هاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بیناست.


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : شنبه 92/6/2
نظر

بی حجابیامام علی(ع) فرمودند: همراه حضرت زهرا (س) به حضور پیامبر(ص) رفتیم، دیدیم پیامبر به شدت گریه می کنند. عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت، چرا گریه می کنی؟ فرمودند: ای علی! در شب معراج زنانی را در عذاب های گوناگون دیدم، از این رو گریه می کنم. از جمله فرمودند:
1. زنی را دیدم که به مویش آویزان است و مغز سرش از شدّت گرما می جوشد.
2. و زنی را دیدم که به دو پایش آویزان شده است.
3. و زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد.
4. و زنی را دیدم که با قیچی ها گوشت بدن خود را بریده بریده می کرد.
5. و زنی را دیدم که صورت و بدنش می سوخت و او روده های خود را می خورد.

حضرت زهرا (س) عرض کردند: ای حبیب و نور چشمم! به من بگو عمل آن زن ها در دنیا چه بود که این گونه مجازات می شدند.

- زنی که به مویش آویزان شده بود و مغز سرش از گرما می جوشید، به خاطر آن بود که در دنیا موی سرش را از نامحرمان نمی پوشاند.

 

- زنی که به دوپایش آویزان بود، به خاطر آن بود که در دنیا بدون اجازه ی شوهرش از خانه بیرون رفت.

- زنی که گوشت بدنش را می خورد، به خاطر آن بود که در دنیا اندام خود را برای نامحرمان آرایش می کرد.

- زنی که با قیچی ها گوشت بدنش را می برید، به خاطر آن بود که او در دنیا خودفروشی می کرد و خود را برای کام جویی عیّاشان در معرض تماشای آن ها می گذاشت.

- زنی که صورت و بدنش می سوخت و روده های خود را می خورد، به خاطر آن بود که بین زن و مرد نامحرم رابطه ی نامشروع برقرار می نمود و در این جهت دلاّلی می کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در پایان فرمودند: «وَیل لامرأ?ٍ اَغضَبَت زوجَها و طوبی لامرأ?ٍ رضی عنها زوجُها؛ وای بر زنی که شوهرش را خشمگین کند و خوشا به حال زنی که شوهرش از او خشنود باشد». (1)

پی نوشت:
1. اقتباس از: عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 10 و بحارالانوار، ج 103، ص 246 – 245 و کتاب پوشش زن در اسلام، ص 53 – 52.