وبلاگ هیات جوانان الغدیر(مسجد غدیر قزوین) در اقدامی جالب در جلسه ای با عنوان جنبش"مبارزه با پیرمرد سالاری مساجد" به انتقاد از عدم جوانگرایی در مساجد پرداخته است.شرح جلسه به روایت نویسنده وبلاگ به شرح زیر است:
سایت پارلمان نیوز که به عنوان ارگان اقلیت اصلاحطلب مجلس شناخته میشود، به دلیل درج اخبار علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و انتشار مطالب مخل امنیت ملی، فیلتر شده است.به گزارش ندای انقلاب از سوی دیگر فراکسیون اصلاحطلبان همواره در حال تکذیب ارتباط خود بااین سایت هستند و آن را جدا از خود میدانند. با این وجود تابش دبیرکل فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی طی مصاحبهای که اخیرا با خبرنگار این سایت غیرقانونی انجام داده و سخنانی افراطی بر زبان رانده است. از جمله آنکه: اصلاح طلبان فقط با هویت اصلاح طلبی در انتخابات شرکت می کنند اصلاحات همچنان خواسته مردم است آزادی زندانیان سیاسی،اجرای کامل قانون اساسی و باز شد فضای سیاسی شرایط برگزاری یک انتخابات آزاد است خواسته های آقای خاتمی کف خواسته های اصلاح طلبان است! لازم به ذکر است که این سخنان تابش نشاندهنده ولع اصلاحطلبان به شرکت در انتخابات مجلس بوده و صحبتهای این جمع در مورد تحریم انتخابات چیزی جز یک ترفند سیاسی جهت بازارگرمی نمیتواند باشد. این سایت که تحت عنوان پایگاه اطلاع رسانی فراکسیون خط امام(ره) مجلس «پارلمان نیوز» در حال فعالیت است،در موارد متعدد همراه و همگام با سایتهای ضدانقلابی جرس و کلمه عمل کرده است.به نظر میرسد فراکسیون اقلیت ضمن حمایت ازپارلماننیوز تلاش میکند تا مانع از اثر منفی نتایج اقدامات غیرقانونی این سایت بر حضور آنان در مجلس شورای اسلامی شود.
بیبیسی سه شنبه شب گذشته خبر داد محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران در پیامی به آمنه بهرامی از او تقدیر کرد و خطاب به صاحبان قدرت گفت؛ "از آمنه بیاموزید"! بی بی سی میافزاید خاتمی در پیام خود این پرسش را مطرح کرده است: "آیا در عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی نیز نمیتوان از آمنه آموخت و بحران را با آرامش و تنش احترام به یکدیگر پاس داشت و حق و حرمت انسان و دوری از غرور را سودا کرد؟" حرف آقای خاتمی حرف درستی است، اما باید دید مخاطب او چه کسی باید باشد. من فکر میکنم مخاطب او باید خود او و دوستانش باشند نه مردم و نظام! واقعا باید دید صورت مسئله چه بود؟ یک انتخابات آزاد و سالم و رقابتی در 22 خرداد سال 88 برگزار شد. کسانی که نظام برای آنها احترام قائل بود و قانون اساسی این حق را داده بود که در معرض رای مردم قرار گیرند، شورای نگهبان نیز صلاحیت آنها را احراز کرد و اجازه داد وارد فعالیت و رقابت انتخاباتی شوند. نظام و مردم در اوج اقتدار و کشور در اوج آرامش بود اما قدرت طلبی و تقدیس قدرت باعث شد همین جماعت بنا را بر بیمهری با مردم و نظام گذارند و کار را قبل از انتخابات به اردوکشی خیابانی بکشانند و پس از اعلام رای و نتایج انتخابات دست به شورش و اغتشاش خیابانی بزنند. آنها به همه تعهدات خود به مردم و قانون اساسی و رهبری پشت پا زدند و با اسیدپاشی به روی نظام و مردم اقتدار ملی را مخدوش کردند، مصالح نظام و مردم را زیر پا له نمودند و زبان دشمنان نظام را به روی مردم مظلوم ایران درازتر از گذشته کردند. این جماعت طبق همه قوانین دنیا و قوانین شرع ، محارب محسوب میشوند و حکم آنها هم مشخص است. اما نظام بنای مدارا با آنها را گذاشت. از قصاص چشمپوشی کرد و کار را به نصیحت و حبس توام با مرخصی برگزار کرد. آقای خاتمی و دوستانش این لطف نظام را فراموش کردند و در روز قدس، روز 13 آبان، روز 16 آذر و روز عاشورا آرمانها و مقدسات نظام را شخم زدند و همزبان با دشمن همه آنچه را که ملت به آن عشق میورزید به باد اهانت و ناسزا گرفتند یا حداقل در برابر این شرارت و جرایم مشهود سکوت کردند! آنها آرامش مردم را بر هم زدند، در پی تولید بحران و تنش برآمدند و حق و حرمت نظام الهی جمهوری اسلامی را که خونهای پاکی برای آن ریخته شده نادیده گرفتند آن هم برای رسیدن به جاه و مقام دو روزه دنیا! تمام قواعد دموکراسی را کشک پنداشتند و به درگیری و اردوکشی خیابانی و قداره بندی روی آورده و خونهای بیگناهان را بر زمین ریختند. امروز به بهانه شجاعت و شهامت خانم آمنه بهرامی سخن ازحق و حرمت انسان و دوری از غرور به میان میآورند. خانم آمنه بهرامی از قصاص چشم پوشی کرد اما خواستار ماندن آن جوان مغرور، سرکش، جاه طلب و زیاده طلب در زندان شد. آن جوان مغرور با آنکه باید در زندان بماند و منتظر حکم دادگاه در مورد جرم عمومی خود باشد آنقدر مردانگی داشت که به پای آمنه بیفتد و عذرخواهی و اظهار شرمندگی کند اما کسانی که در شرارت و آتش افروزی فتنه سال 88 نقش کلیدی و اساسی داشتند علیرغم عطوفت و مهربانی نظام هر روز فحش و ناسزا میدهند و فحش نامه آنها زینتبخش تیتر یک روزنامههای ضد انقلاب و خبر اول رسانههایی چون بی بی سی و رادیو آمریکا و رادیو صهیونیستی است. راستی چه کسی باید از آمنه بهرامی بیاموزد؟ آمنه وقتی برای معالجه به اسپانیا میرود و ضد انقلاب و دولت اسپانیا به او پیشنهاد کمک به شرط پناهندگی میکند اما او مثل یک زن قهرمان در برابر خواستههای آنان میایستد و دست رد بر سینه آنان میزند اما ارتش رسانهای اصلاح طلبان به بهانه شرارت فتنه سال 88 در صف طویل پناهندگی و جیره وابستگی به اجانب میایستند و به قیمت فحاشی و ناسزاگویی علیه مقدسترین و محبوبترین چهرههای انقلاب یک لقمه نان حرام میگیرند. آمنه بهرامی یک دختر پاک و اصیل ایرانی است. آری باید از او آموخت! اما آیا خاتمی و یارانش حاضرند فلسفه آموزههای او را بفهمند و در فعل سیاسی خود به کار برند. سخن آخر اینکه اگر منظور آقای خاتمی این است که نظام و مردم باید نقش خانم آمنه بهرامی را بازی کنند - که همانطور که گفته شد کردهاند- و به عفو و بخشش روی آورند، باید اعتراف کنند که وی و دوستانشان بویژه کروبی و موسوی به روی مردم و نظام اسید پاشیدهاند و توضیح دهند چرا این کار را کردهاند و اگر هم منظور آقای خاتمی این است که وی و دوستانشان باید نقش خانم آمنه بهرامی را بازی کنند و به عفو و بخشش روی آورند باید پاسخ دهند معطل چه هستند چرا این کار را نمیکنند و همچنان بر طبل بیمهری با نظام میکوبند آنچه مردم هر روز از این جماعت مشاهده میکنند اسیدپاشی بر روی نظام از طریق بی بی سی و دیگر رسانههای دشمن برای زیر سئوال بردن اقتدار و منافع ملی است!
در خبر ها آمده بود که پس از گذشت خانم آمنه بهرامی(دختر جوانی که در سال 83 بخاطر اسید پاشی، بینایی خود را از دست داده و دچار جراحت و سوختگی شدید در ناحیه صورت و دست ها شده بود.) از متهم این عمل غیر انسانی ، محمد خاتمی در پیامی گذشت و عفو آمنه بهرامی را ستود و از وی قدردانی کرد. امّا نکات قابل تأملی در متن این نامه به چشم می خورد که بدان اشاره می شود:
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: در بودجه امسال بیش از 180 میلیارد ریال اعتبار برای انجام فعالیت های متعدد فرهنگی در سطح مناطق مختلف استان یزد اختصاص یافته است .
خدایا چگونه میشود پاس داشت و از انسانهای بزرگی نوشت که در سخت ترین لحظات زندگی غمخوار دردمندان هستند و از دارایی خود چشم میپوشند تا زندگی ببخشند فقط میتوان گفت این سخاوت نشانه ای است از لطف بیکران تو که بر هر بنده ای ارزانی نمیشود الا بنده گان صالحت
خدایا میخواهم دعا کنم اول برای خودم "دوم برای خودت و سوم این بندگان صالحت و چهارم تمام دردمندان و پنجم تمام انهایی که همراه من دعا میکنند...
وبلاگ اردکان خبر: ( زیر پوست گندله ) خبر می رسد که در برخی از موارد کار به ضرب و شتم مسئولین گندله نیز رسیده و یا به اموال شخصی شان آسیب رسانده اند که در این میان ظاهرا کادر اداری و مخصوصا کارگزینی گندله که بومی هم هستند بیشترین نصیب را برده اند!!!!
خبرگزاری مهر(10مرداد 90): در بازدیدی که با حضور نماینده اردکان و برخی مهمانان کشوری از گندله صورت گرفت ، معاون پارلمانی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری از رفع مشکلات گندله سازی اردکان در آینده نزدیک خبر داد.وی با تجلیل از پیگیریها و اقدامات خوب نماینده و مسئولان اردکان، با بیان اینکه حضور در شهرها و برگزاری چنین جلساتی غنیمت است، افزود: این سفرها می تواند به ملموس شدن نیازها و مشکلات، پیگیری آن در مرکز و در نهایت رفع این مشکلات بیانجامد.وی مجتمع گندله سازی اردکانرا نشان از پیشرفت موفق این شهرستان دانست و اظهار امیدواری کرد: مشکلات مطروحه در بازگشت به تهران مورد پیگیری جدی قرار گیرد.معاون پارلمانی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری از رفع مشکلات گندله سازی اردکان در آینده نزدیک خبر داد.
آیینه تلاش وبلاگ موقت دفتر نماینده (1مرداد90) : خبر مربوط به نشست نماینده با کارگران بخش صنایع اردکان که در دفتر نماینده برگزار شد. نماینده اردکان:در این راستا سعی خواهیم نمود تا مشکلات واحد های صنعتی و شاغلین به کمترین میزان برسد و مرتفع گردد.
نماینده محترم : از اینکه مهمانان شما ( و با پشتوانه شما) و خود جنابعالی به این سرعت قولهای خود را جامه عمل می پوشانید متشکریم ...!!!!
تذکر آیین نامه ای : تنها با گذشت قریب به 12 ساعت از انتشار متن فوق ، سیل بد اخلاقیهای دوستان آن طرفی را در قالبهای مختلف پذیرا بودم ، ضمن تشکر از همه عزیزان این بد اخلاقی ها را به پای انتقاد پذیری!!!! واقع نگری !!!! زنده با مخالف من !!!! مسئولیت پذیری !!!! و ... !!!! عده ای خاص در طرفداری بی چون و چرای مسئولی خاص می گذارم ...
موضوع اختلاف اوقات شرعی(به خصوص هنگام مغرب) منتشره از سوی موسسه ژئو فیزیک دانشگاه تهران و اوقات شرعی که از سوی صدا و سیمای مرکز یزد پخش میشود این روزها باعث ایجاد ابهام در برخی مساجد و محافل مذهبی شده است که متاسفانه سالهای گذشته نیز مشهود بود
موضوع از این قرار است : اوقات شرعی مورد استفاده از سوی صدا و سیمای مرکز یزد بر اساس استخراج مرحوم مشفقی یزدی و به صورتی مشاهده ای و تجربی می باشد در حالی که اوقات شرعی که از سوی سازمان تبلیغات اسلامی منتشر می شود و همین اوقات شرعی در شبکه های ملی نیز درج می شود بر اساس استخراج مرکز تقویم دانشگاه تهران می باشد .
حال مشکل اصلی بر سر زمان افطار به وجود می آید ، مشاهدات عینی در اردکان در هنگام افطار نیز کاملا تایید می نماید ، زمانی که اذان مغرب از صدا و سیمای مرکز یزد پخش می شود هنوز آسمان کاملا روشن است و حتی در برخی مساجد اردکان هنگامی که اقامه نماز مغرب و عشا به اتمام می رسد و نمازگزاران از مسجد خارج می شوند ، هنوز هم آسمان کامل تاریک نشده و به اصطلاح گرگ و میش است.
( نمونه : حقیر روز دوم رمضان به محض شروع اذان از شبکه استانی تابان و از مناره مساجد ، از منزل خارج شده و در حال رفتن به یکی از مساجد اردکان بودم که آسمان هنوز روشن بود و مشاهده نمودم که نمازگزاران در حال خروج از مسجد هستند. بسیار متعجب شدم و در فکر فرو رفتم که چگونه و در کدام زمان ، نماز مغرب و عشا با تعقیبات مربوطه و توزیع افطاری مختصر هم در این مسجد انجام شده بود!!!)
البته حکم فقهی این امور بر عهده طلاب و روحانیون و علمای دینی است که بیان نمایند با این وضعیت موجود در غروبهای روزهای رمضان در شهر اردکان و حتی دیگر شهرهای استان:
1- اگر ملاک را اذان صدا و سیمای یزد قرار دهیم ، نماز مغرب و عشا در وقت خوانده می شود یا زود تر از وقت اقامه می گردد؟ یا اینکه وقت نماز مغرب و عشا ربطی به روشنی و تاریکی هوا ندارد و ملاک چیز دیگری است؟
2- با توجه به اینکه بسیاری از همشهریان( چه در منزل و بیرون منزل چه در مساجد) بر حسب عادت منتظرند تا اذان به گوششان برسد و با لیوان آب یا چیز دیگری روزه خود را افطار نمایند ، حال اگر همشهریان اردکانی به محض اقامه اذان از رادیو یا تلویزیون یزد افطار نمایند روزه اشان صحیح است ؟( با فرض توضیحات فوق)
3- با فرض توضیحات فوق تکلیف زمان افطار و زمان اقامه نماز مغرب در اردکان چیست؟