خواهرزاده خاتمی: مردم از اینکه پول یارانه به آنها داده میشود، ناراحت هستند!!!
رئیس فراکسیون اقلیت مجلس در گفتگو با روزنامه اعتماد، به نمایندگی از مردم ایران اعلام کرده که آنان از دریافت یارانه نقدی راضی نیستند.
به گزارش رجانیوز،محمدرضا تابش در مصاحبه با این روزنامه که به تازگی از توقیف خارج شده!!!! ، ( به نمایندگی از تمام مردم ایران!!!!) ضمن انتقاد شدید از اجرای طرح هدفمندی یارانهها، پرداخت یارانه نقدی به مردم را "فروش نفت و اعطای پول آن به مردم" ارزیابی کرده است.
تابش تاکید کرد: «بند ناف 73 میلیون ایرانی را به دولت گره زدند. تمام کشور را یارانه بگیر کردند. کاش فقط پول هدفمند کردن یارانهها را به مردم میدادند، سهم تولید را هم آوردند و خلاف قانون دارند بین مردم پخش میکنند تا مردم را برای مدتی کوتاه در این شرایط بد اقتصادی راضی نگه دارند؟ این راضی نگه داشتن به چه قیمتی است؟ سر همین ماجرای هدفمند کردن یارانهها، ببینید چه طرح خوبی داشتیم و آنها با آن چه کار کردند؟ مثلا قرارمان این بود دست دولت از اقتصاد برچیده شود اما حالا ببینند چه کردند؟ یا نفت میفروشیم و پول آن را میآوریم به مردم میدهیم. مردم هم راضی نیستند که این طور با آنها رفتار شود.»
اخیرا تنور شایعات در خصوص موضوع تحولاتی در محدوده مرزی اردکان و میبد چنان گرم شده که داغیش در هر محفل و مجلسی که دراردکان و میبد برپاست کاملا حس می شود.
بر آن شدم تا دراین باب از شنیده ها و دیده ها مطالبی فراهم کنم و به سمع دوستان برسانم که از ابتدا پای قلمم درگل تردید ماند ،چراکه در انتخاب تیتر مناسب برای موضوع محدوده مرزی اردکان و میبد ماندم.
و قلمم مرتب جولان می داد و نیشخند بارم می کرد و گاهی قیافه حق به جانب می گرفت که نکند رهایش کنم و این سرمستی از او گرفته شود.
و اما تیتر هایی که برای موضوع محدوده و شایعات اخیرش ، به تاخت و تاز در ذهن مشوشم پرداختند به شرح زیرند که خود می تواند گویای خیلی از ابهامات ذهنیم باشند. که البته تماما فرضی و خیالی است .
"نجابت مردم اردکان کار دستشان داد"
"وقتی قشون نادر شاه به اردوی حریف ناخونک می زند"
"باز هم ختم قائله با مختومه ی مجرم سالاری مهر می شود"
"در دنیایی که آشوب و ایجاد رعب و واهمه شرط اول موفقیت است "
"دراین آب گل آلود مرز اردکان و میبد،کدام ماهی به تور چه کسانی خواهد افتاد"
"بازی برد برد با تیم سه نفره !"
"خواب نیم روز بامداد رحیل ..."
"بهترین زمان برای تخریب نیروهای ارزشی دراردکان"
"توپ را به زمین کسی بیندازیم که تا اکنون بودنش استخوان در گلو بود"
"بچه دست نزن جیزه ... برو بگو بزرگترت بیاد"
"وزارت کشور محمود کبیر پا در کفش اردکان کبیر کرد"( خودم هم ازاین تیتر کلی خندیدم)
" اردکان چون طلاست... اگر به تنوع درآن بپردازی پس از چند بار تغییر ، چیزی از آن باقی نخواهد ماند"
"آنان که به محو اردکان می اندیشند"
"شبهای قدرو نغمه ی همراه با دستان رو به آسمان برخی مسئولین اردکانی : خدایا باران غفلت را بر سر مردمان اردکان بباران"
"جشن و سرور همراه با شرب خوران و کاروان موتوری، به مدت 44 روز در خیابانهای میبد ، اردکانیها هم دعوتید"
"کسی که مثلا و به یکباره 5/7 میلیارد رابا چند تماس تلفنی برای زیر گذر مهیا کرد،چرا نمی تواند (نمیخواهد) برای مشکل محدوده قدمی بردارد"
"مثبت ها مال من ... منفی هامال تو "
"وقتی داغی بازار شایعه می خواهد منجر به تب انتخابات شود"
"..."
در انتهای همه ی این تشویشات ذهنی به یاد لطیفه ی زیبایی افتادم که بیانش خالی از لطف نخواهد بود ، چرا که دقیقا بازگوی اوضاع ما اردکانی ومیبدی هاست...( البته در مثل مناقشه نیست... بی ظرفیتها نخوانند)
زبان لطیفه می گوید در روز گارانی که هنوز خسرو پرویز هم پادشاه ایران نشده بود(یعنی مردم ایران به زمان مسلمان شدنشان خیلی مانده بود) ، در خطه شمالین کشورمان در مرز دریای اختصاصی بین دو منطقه شمالی کشور اختلافی پیش آمد و مجبور شدند که با طناب مرزی روی آب مشخص نمایند... شامگاه ، اهالی یک طرف به جهت زیرکی قصدآن کردند که پاره ای از ملک حریف را به ملک خود بیفزایند و سوار بر قایق خواستند تا آن طناب مرزی را کمی جابجا نمایند ، وقتی به انتهای طناب مرزی نزدیک شدند ، درکمال حیرت مشاهده نمودند که تیمی از حریف سوار بر قایق ،با سطل ، آب دریای طرف دیگر رابه طرف خود میریزند که به خیال خودشان دریای بیشتری را متصرف شوند...
و تیتر آخر : "خاک ایران زمین که از ذره ذره اش جسم بی ارزش ما به دستان خدای واحد و احد خلق شده است ، از شمال تا جنوب و از شرق به غربش ، سجده گاه ماست برای بندگی درپیشگاه حضرت معبود"
شما هم تیتر های پیشنهادی خود را در این موضوع در قسمت نظرات درج فرمایید...
• پنجشنبه 26 شهریور ماه 1371، حادثهای در یک رستوران یونانی اما پاتوق ایرانیها به نام میکونوس در منطقه «ویلمرسدورف» برلین رخ میدهد. ساعت حدود 50 و22 دقیقه ناگهان سه فرد مسلح وارد رستوران میشوند. یکی نزدیک در ورودی و دومی در قسمت جلویی رستوران میایستند و نفر سوم نیز مسلسل به دست وارد قسمت پشتی رستوران که 6 ایرانی در آنجا دور یک میز نشسته بودند رفته و همه آنها را به رگبار میبندد. از جمع افراد حاضر در رستوران 4 نفر در جا کشته میشوند ویک نفر نیز به شدت زخمی میشود و چهار نفر دیگر نیز جان سالم به درمی برند.
• “صادق شرفکندی” دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، “همایون اردلان” نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان، “فلاح عبدلی” نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا، “نوری دهکردی” کارمند صلیب سرخ، کشته شدگان این حادثه هستند.
• یکسال بعد از این واقعه، دادگاهی در آلمان به ریاست “فریچوف کوبش” پیگیر این ماجرا میشود و 5 سال بعد، در 21 فرودین 76 طی حکمی که مدرک اصلی آن شهادت شخصی به نام “ابوالحسن بنی صدر” (!) است “کاظم دارابی” از اتباع ایرانی و “عباس رحیل” تبعه لبنانی به حبس ابد و “یوسف امین” و “محمد اتریس” هر دو از اتباع لبنان به ترتیب به 11 و 5 سال زندان محکوم میشوند و مهم تر از اینها در ادامهی رای در حکمی طنز گونه و با شهادت اپوزسیون خارج نشین (!)، مسولین طراز اول جمهوری اسلامی متهم به صدور دستور قتل مخالفان بی خطر (!) خود میشوند.
• و این یعنی شروع یک بحران تمام عیار در روابط ایران و اروپا در مرحلهی اول دکتر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت ایران) سفیر آلمان را فرامیخواند و مراتب اعتراض خود را بیان میکند، متعاقب آن آلمان سفیر خود را از ایران خارج میکند و 4 دیپلمات ایرانی را از آلمان اخراج میکند. متقابلاً ایران هم سفیر خود را از آلمان فرا میخواند. و اینجاست که تمام کشورهای اروپایی در اقدامی بی سابقه و البته شتاب زده، جهت تحت فشار قرار دادن ایران، تمام سفرای خود را از ایران خارج میکنند و متقابلاً ایران هم، و این اوج شکل گیری بحرانی بی نظیر است که میتواند حتی به فروپاشی یک کشور هم منجر شود!
در اکثر قریب به اتفاق نوشته های لاتین، قضیه این دادگاه تا اینجای کار ذکر شده و هیچ اشارهایی به ادامهی جریان و نحوه خاتمه یافتن آن نشده، خوب. شاید هم حق دارند! اما، این جریان چگونه خاتمه یافت ؟!
• یک ماه از صدور رای گذشته و اردیبهشت 76 فرا رسیده. غرب و صهیونیسم حساب تمام کارها را کشیده اند، همهی سفرای کشورهای اروپایی خارج از ایران مشغول استراحت هستند، یک بحران تمام عیار و فلج کننده! چشمها به “حسینهی امام خمینی” واقع در انتهای خیابان فلسطین در تهران است. معلمان به دیدار رهبر انقلاب رفته اند و البته اروپا منتظر است تا عقب نشینی طبیعی و ناگزیرانه بلندپایه ترین مقام ایران را بشنود.
«همین آقایان اروپاییها؛ همینهایى که دیروز در لوکزامبورگ نشستند و ریشهایشان را همقد کردند و با هم حرف زدند و حکمت(!) صادر نمودند، دهها کشور دنیا را استعمار کردهاند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملتها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولتهایى است که نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند که حقوق بشر را رعایت کند!»
بعد هم از پرکشته ترین دو جنگ جهانی که همینها با هم به وجود آوردند سخن گفت، و از کارخانههای سلاح شیمیایی در عراق که همین اروپاییها ساخته بودند. پشت تریبونی که همه منتظر عقب نشینی ایران بودند، یکی یکی جنایات اروپا را برشمرد، از بسنی گرفته تا قانا، و دست آخر هم آب پاکی را رو دستشان ریخت :
« در مرحلهى اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتى نباید راه بدهند که به ایران بیاید. بقیه هم که مىخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتى جویانه برگردند، مانعى ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمىگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتى ندارد. اینها مىخواهند برگردند، مانعى ندارد؛ اما در رفتن سفراى ایران به کشورهاى آنها، هیچ عجلهاى نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزى مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامى اقتضا مىکند، همانطور که همیشه گفتهایم، همانگونه عمل کنند».
بی سر و صدا، یکی یکی سفرای اروپا دست از پا درازتر با خواهش به ایران بازمیگردند! و آخر از همه هم، سفیر بخت برگشتهی آلمان.
• و چه زیبا رهبر حکیم ایران، طعم خوش عزت را دوباره یادآورمان کرد، که یادمان باشد عزت و سرافرازی در گرو ایستادگی است نه کرنش :
“در دورهای دیگر، رابطه با یک دولت اروپایی به ظاهر خوب بود و آن دولت از ایران تجلیل میکرد اما همان دولت اروپایی، در جریان داستان رستوران میکونوس، تشکیل دادگاه داد و کشورهای اروپایی سفرای خود را از تهران فراخواندند و به خیال خود خواستند سیلی سختی بزنند اما از همین حسینیه پاسخ خود را با سیلی سختتری دریافت کردند.“
عصر امروز سه شنبه 18 مرداد ماه مجمع عمومی اتحادیه موسسات قرآنی استان یزد در محل فرهنگسرای قرآن و عترت شهرداری یزد به میزبانی برنامه ای اتحادیه و میزبانی اجرایی شهرداری و شورای اسلامی شهر یزد برگزار شد.
در این مجمع عمومی مسئولین 84 موسسه قرآنی مردمی و 70 مسئول خانه قرآنی روستاهای استان یزد شرکت داشتند.
هر یک از اعضای اتحادیه به گزارش یک ساله اشاراتی داشتند.
تعامل و عقد تفاهمنامه اجرای فعالیتهای قرآنی با اداره کل تبلیغات اسلامی و شهرداری و دیگر ارگانهای استان یزد ، اجرای طرح های آموزشی و ترویجی و تبلیغی قرآن کریم ، اجرای طرحهای تخصصی و تربیت کادر متخصص قرآنی در سطح استان ، تقویت موسسات قرآنی ، رسیدگی به امور موسسات قرآنی سطح استان و ارائه گردش کاری اتحادیه و آمار و ارقام جلسات و اعتبارات قرآنی استان از جمله مواردی بود که آقایان ( مطهریان - قادری - قاسمی - گندمی ) از اعضای اتحادیه موسسات قرآنی استان در گزارشهای خود بیان نمودند.
حجت الاسلام رضایی مسئول دار القرآن الکریم اداره کل تبلیغات اسلامی استان یزد دیگر سخنران این مجمع بود که به تاریخچه ای از تشکیل و روند کاری اتحادیه و موسسات پرداخت.
به نمایندگی از موسسات قرآنی ، حقیر ( شعبانعلی قانعی اردکانی) مدیر عامل موسسه قرآنی بینات اردکان به عنوان سخنران یکی مانده به آخر این مجمع نیز دقایقی به طرح پیشنهادات و ارائه مشکلات موجود بر سر راه موسسات قرآنی پرداختم و درد دل موسسات قرآنی را به گوش مسئولین و مدیران اتحادیه رساندم .
سخنران پایانی مجمع آقای شایق مدیر عامل اتحادیه بود که به جمع بندی مطالب و تشکر از شهرداری و شورای اسلامی شهر یزد پرداخت که میزبانی این مجمع را به عهده داشتند.
مراسم به نماز جماعت و ضیافت افطار در جمع مسئولین و فعالین قرآنی استان خاتمه یافت .
اما در حاشیه این مجمع :
-مدیر کل تبلیغات اسلامی استان یزد حجت الاسلام حسینی کوهستانی - فرماندار یزد اقای سیفی - شهردار یزد از مهمانان ویژه این مجمع بودند که به دلیل ضیق وقت فرصتی برای بهره مندی از سخنانشان پیش نیامد.
- حجت الاسلام مطهریان در سخنانش بر دو بعدی بودن شخصیتش در این مجمع اشاره کرد و گفت من هم عضو هیت مدیره اتحادیه هستم و هم مسئول و عضو شورای اسلامی شهر یزد و از این بابت قول مساعدت همه جانبه در امور قرآنی از سوی شهرداری و شورای اسلامی شهر یزد را به شما جامعه قرآنی خواهم داد.
- حضور شهردار یزد آنهم به صورت بسیار صمیمی و خودمانی و همراه با خشوع و خضوع و مشارکتش در پذیرایی از فعالین قرآنی استان بسیار خوشایند و قابل تقدیر بود. تا آنجا که از زبان خودش شنیدیم که "اجازه بدهید کفش خادمین قرآن را جفت کنم."
- در خاتمه مراسم اقای شایق مدیر عامل ضمن انتقاد از برخی مسئولین که دعوت را نپذیرفتند و در این جمع قرآنی شرکت نکردند ، گله و شکایت خود از استاندار یزد را خدمت شهردار محترم یزد ارائه نمود و در جمعی خودمانی و با حالتی بسیار ناراحت و منتقدانه از شهردار خواست تا انتقاد شدید ایشان و جامعه قرآنی یزد را بر عدم حضور و بی توجهی استاندار در جلسات متعدد اتحادیه قرآنی استان به استاندار ابلاغ نماید.
بر اساس گفته های ایشان آقای استاندار در چهارساله عمر اتحادیه قرآنی هیچ یک از دعوت های این اتحادیه را اجابت ننموده است.
لازم به ذکر است اتحادیه موسسات قرآنی استان یزد بزرگترین جامعه رسمی قرآنی در استان یزد می باشد که وابسته به اتحادیه کشوری موسسات قرآنی است.
صبح روز سه شنبه به مناسبت روز خبرنگار نشست صمیمی مسئولین شهرستان اردکان با اصحاب خبر برگزار شد.
در این جلسه هر یک از خبرنگاران و اصحاب رسانه اردکان به ارائه دیدگاههای خود پرداختند.
نبود انجمن صنفی خبرنگاران ، لزوم حمایتهای خبری از سوی روابط عمومی های ، توجه بیشتر به دفتر خبری در اردکان ، صدور کارت خبرنگاری برای خبرنگاران ، دعوت اصحاب رسانه در برنامه های عمومی شهرستان ، راه اندازی پرتال خبری اردکان ، برپایی شورای هماهنگی روابط عمومی های اردکان از مطالبات اصحاب خبر و رسانه از مسئولین بود.
تقدیر و تشکر از خبرنگاران ، تقدیر از خبرنگار پیشکسوت جناب آقای کلاهدوزان ، لزوم برجسته نمودن فعالیتهای مثبت و انتقاد شایسته همراه با اطلاع کافی از آنها ، لزوم پرداختن به مسائل و اخبار فرهنگی و دینی از جمله توصیه های مسئولین بود.
از حاشیه های این جلسه : گف و گفت خودمانی و خصوصی امام جمعه محترم با اصحاب رسانه که قرار شد انعکاس خبری نداشته باشد ، وقت 3 دقیقه ای به هر یک از مدعوین برای ارائه نظرات و دیدگاهها که برخی کمتر از 3 و برخی بیشتر از 3 دقیقه بهره بردند ، خبرنگار صدا و سیما ریز و درشت مشکلات و نواقص موجود در این بخش را از مشکل میکروفن ، تصادفش به علت ترمز نگرفتن پیکان خبرنگاری و ... را عنوان نمود ، دیگران هم گله داشتند و هم درخواست و هم پیشنهاد که جلسه به خوبی پشرفت، البته تذکر آیین نامه ای آقای مسعود نوریان در خصوص خروج 20 دقیقه ای فرماندار از جلسه برای طرح گواهینامه ب 2 جالب بود و از نبود خبرنگاران در این طرح گله کرد.
به بهانه روز خبرنگار و محض اطلاع و جهت ریا هرچند حقیر نمی توانم عنوان خبرنگار بر روی خودم بگذارم و کوچکتر از آنم که این عنوان والا را یدک بکشم ولی به جهت ترویج و تقدیس خبرنگاری و خبررسانی در حوزه دین و قرآن لازم دانستم که تاریخچه ای از فعالیتهای خبری خود درحوزه قرآنی و فرهنگی را به شرح زیر به اطلاع برسانم :
در راستای ترویج قرآن کریم و به هدف توسعه فعالیتهای فرهنگی و دینی ، حقیر از سال 1382 به عنوان خبرنگار خبرگزاری قرآنی کشور (ایکنا) وابسته به جهاد دانشگاهی به امر خبررسانی و تدوین و ارسال خبر در زمینه دینی و قرآنی مشغول به همکاری شدم. در این زمینه از آموزشهای حضوری و غیر حضوری که از سوی این خبرگزاری برگزار شد بهره بردم و الحمدلله به برکت قرآن کریم در این چند ساله توانستم یکی خبرنگاران فعال شهرستانی این خبرگزاری باشم و هرساله لطف مدیر محترم خبرگزاری ایکنا در قالب لوح تقدیر و غیره نصیب حقیر می شود.
از سال 1382 تا پایان 1385 بیشترین آمار اخبار ارسالی را داشتم و علاوه بر خبرهای دینی و قرآنی اردکان ، با توجه به ارتباطی که با منابع خبری دینی و قرآنی دیگر شهرستانها داشتم ، خبرهای شهرستانهای استان را نیز ارسال می نمودم به طوری که متوسط آمار ماهیانه اخبار ارسالی از سوی حقیر قریب به 100 مورد می رسید.
از ابتدای سال 1386 تا کنون تنها به ارسال اخبار فرهنگی ، دینی و قرآنی شهرستان مبادرت ورزیدم و از ابتدای 1386 تا 10مرداد 1390 آمار اخبار ارسالی از اردکان توسط حقیر به بیش از 2000 خبر رسید که 1816 مورد آن تایید و بر روی خروجی خبرگزاری ایکنا قرار گرفت. و به برکت قرآن کریم اخبار قرآنی و دینی اردکان از این طریق در دسترس تمامی رسانه ها قرار می گیرد.
شعبانعلی قانعی اردکانی خبرنگار ایکنا
نمونه های اخیر اخبار فرهنگی قرآنی اردکان در خبرگزاری ایکنا و دیگر رسانه ها:
امروز از سوی دفتر نماینده گردهمایی خبرنگاران و اصحاب رسانه اردکان برگزار شد و اما چند نکته :
1- به نظر می رسد انتخاب و دعوت از اصحاب رسانه کاملا گزینشی می باشدچرا که برخی خبرنگاران و اصحاب رسانه اصلا دعوت نشدند...
2- با توجه به برنامه اعلام شده گردهمایی اصحاب رسانه از سوی فرمانداری اردکان در روز سه شنبه 18 مرداد ، و با عنایت به لزوم حذف موازی کاری ، بهتر بود این دو برنامه یکجا برگزار گردد. اخبار رسیده در این خصوص حاکی از آن است که در صورتجلسه فرمانداری اردکان بر حضور نماینده در برنامه فرمانداری تاکید شده و بند آخر آن بر حذف برنامه های مشابه اصرار دارد.
3- قطعا برگزاری برنامه تجلیل از اصحابه رسانه و دعوت عده ای خاص از خبرنگاران و قلم به دستان، علاوه بر تجلیل از خبر نگاران خاص نشان از اهداف تبلیغی و بهره برداری از این امر می دهد که والله اعلم...
جزییات بیشتر این نشست را دوستان اهل قلم که حضور داشتند تا ساعتی دیگر خواهند نگاشت...
این چند روزه سایتهای مختلف تحلیل های زیادی در خصوص ایثار و گذشته آمنه بهرامی به ویژه پیام محمد خاتمی به ایشان ، نگاشته اند ، در این راستا امروز 16 مرداد هم سایت الف در تحلیلی دیگر به ابعاد درس آموزی اقدام آمنه به امثال خاتمی پرداخت... و ای کاش ذره ای از غیرت آمنه ها در افرادی چون خاتمی وجود داشت.
آقای خاتمی در ضمن نامه به آمنه، این بار صریحتر از همیشه علامت مثبت به نظام فرستاده نوشته: «آیا در عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی نیز نمیتوان از آمنه آموخت و بحران را با آرامش و تنش را با احترام به یکدیگر و پاس داشت حق و حرمت انسان و دوری از غرور – بخصوص آنان که قدرت بیشتری دارند – سودا کرد؟»
درباره ارسال علامتهای پیدرپی آقای خاتمی برای عادیسازی روابط خود و دوستانش با نظام، یادآوری چند نکته ضروری است: